محمد یعقوب هادی

 

سیاست پردازی و نیرنگ

 

هر چند که این سر خط «سیاست پردازی ونیرنگ» برای سطور و پی نوشت مدنظر، نسبت تعلقیت این عنوان در ادامه کتاب کمیته 300 به اثر دیگر جان کولمن، ظاهرآ یک عنوان عاریتی معلوم میشود، اما از آنجا که اوضاع کنونی افغانستان به حیث یک قلمرو کشوریِ، در جغرافیای جهان، با اعمال نفوذ همان سیاست گذاریهای جهانی متحمل ومتقبل اوضاع کنونی شده است، بدون شک ماهیت «سیاست پردازی ونیرنگ» را در نتیجه عملکرد های سیاسیون تحت حمایه طراحان «سیاست پردازی ونیرنگ» بخوبی برای ما به نمایش میگذارد

با نظرداشت اینکه سیاست از نظر لغت با معانی متعدد چون پاس داشتن ملک، تدبیر، داوری، آینده بینی، اداره و قضاوت به حیث معانی زیبا، ولی در یک مورد هم رعیت داری ترجمه شده است. حالا اگر با توجه به معنی رعیت داری که در حقیقت مفهومی از تابیعت به امر نهی حاکمان سرنوشت است عمیق شویم، در محتوای اوضاع جاری کشور بازیهای که متاثر از نیرنگهای طراحان «سیاست پردازی ونیرنگ» در جغرافیای جهانی است بخوبی مشاهده میشود

برای وضاحت بخشیدن به این موضوع باید به زبان ساده بیان نمود: همانگونه که ستمگری در شکل ونوعِ از برده داری مدرن متبارز است، طراحان «سیاست پردازی ونیرنگ» جهانی این آزادی را برای عُمال خود داده اند به هر نیرنگی که ممکن و میسر است باید سیاست های آنان تطبیق شود( برده یعنی همان انسانی که تصمیم، اراده ،آرزو،خواست برای راحت بودن خودش در شرافت انسانی ازخودش نباشد) اینکه اکنون برده داری مدرن حتی نیات شریفانه انسان را در درونش کنترول میکند مورد بحث ما نیست،بلکه منظور توجیه پذیری مساله بود که به آن اشاره شد.

بدین سلسله خبر سازیهای روز که در قبال طرح «سیاست پردازی ونیرنگ» جریان دارد، یکی هم مساله حضور وخروج نظامیان کشور های سود وسرمایه از افغانستان است که با نظریات متضاد هر روز برای آینده نگری این سیاست ها فضا سازی و ذهنیت سازی میشود. بسیار مهم است توجه نمائیم که صرف نظر از تضاد های که میان تقسیم بندیهای منافع این کشور ها مطرح است مزید به آن در درون طرح ها ونظریات سیاست گذاریهای هر یک از خودکشور ها هم این تضادها وتناقضات به درستی به مشاهده میرسد. واین مساله از آن ناشی میشود که بالاخره انسان به اساس تاثیر پذیری و تاثیر گذاری متقابل از او به جامعه و از جامعه به او، محصولی از جامعه است. یعنی همان چیزی را که به جامعه داده است بر خودش نیز اثر گذار است. این تضاد وتناقض در شمایل سیاسیون ناشی از همین امر است لذا بی جهت نیست که گفته میشودبرای اینکه انسان جامعه را ساخت باید جامعه را ساخت

اخیرآ طرح ایجاد پایگاه نظامی ایالت متحده امریکا در افغانستان غوغای جدید را بر پا کرده، وزمینهء خبر سازیهای روز شده است. همه آنانی که اوضاع واحوال کشور را زیر نظر دارند ودنبال میکنند آگاهی دارند که طرح ساختار پایگاه دایمی ایالت متحده امریکا در افغانستان یک خبر جدید نیست . این خبر سازیها از مدتها قبل پیوسته جریان دارد . ایجاد پایگاه اطلاعاتی در شمال افغانستان که کار ساختمان آن با مصرف پیشنهادی 18 ملیون دالر امریکائی در مساحت ده ها جریب زمین در حلقات معین به مناقصه گذاشته شد، و گفته شده است که در سال 2011 اغاز میشود،اگر از یک جهت به دلیل اینکه نام پایگاه اطلاعاتی را بخود تخصیص داده بود آوازه بر انگیز نشد، از جهت دیگر این مساله را بخوبی میرساند که کلید تمام مسایل جاری در کشور بدست همین سیاست گزاریها است. و آن اینکه چه مساله تا کجا میدان، وبه کدام جهت میلان داشته باشد. نیرنگها تا آنجا مطرح است که در کجا باید ریس جمهور کرزی واکنش نشان بدهد، در کجا همسوئی کند، در کجا خاموشی اختیار کند وحتی چه وقت گریه بکند.

اکنون آنچه که مربوط به ادامه خبر ایجاد پایگاه دایمی ایالت متحده امریکا در افغانستان میشود با در نظر داشت اینکه هر طرح ونظر ورویکرد سیاسی در زمان خودش باید واکنش خودش را نیز منعکس بسازد البته که از پهلوی این تکرار که زمانی با طرح ایجاد پایگاه اطلاعاتی، زمانی با بیان ریس جمهور ایالت متحده امریکا بارک اوباما وبا درخواست 300 ملیون دالر امریکائی برای ایجاد آن وزمانی از طریق اعضای مجلس سنا مطرح شده بی تفاوت نباید گذشت

معلوم است هر کنش فردی وجمعی ازخود واکنش فردی وجمعی را منعکس میسازد این واکنش ها ناشی از احساس مسئولیت های درون افراد و اجتماعات آنان است بعد از پخش تکرار این خبر معلومدار واکنش ها همه متناسب با احساس مسئولیتهای بوده که هریک به ظرفیت آن متکی میباشند. وحید عمر سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان گویا واکنش؟ دولت را چنین منعکس میسازد «بحث ایجاد پایگاه دایمی امریکا در افغانستان بصورت رسمی بین مقام های افغانستان مطرح نشده است»اما می افزائید که افغانستان به کمک دراز مدت امریکا نیاز دارد و این گفته در حالی از جانب سخنگوی ریاست جمهوری بیان میشود که امضای قرارداد های استراتیژیک میان دو دولت را هم وضاحت میدهد. واکنش دولت واکنش رد و یا قبول نیست. در حقیقت واکنش نیست بلکه پیش زمینه است برای محقق شدن «سیاست پردازی ونیرنگ» که باید توسط آنان دراین خطه اعمال شود آیا چنین واکنش کنش پذیر از جانب دولت حامد کرزی که ایجاد پایگاه نظامی در افغانستان از جانب سناتور لیندسی گراهام از حزب جمهوریخواه ایالت متحده امریکا زیر عنوان نیازایالت متحده امریکا مطرح شده است در حقیقت یک واکنش است؟

یکی از نیرنگ های سیاسی، واکنش کنش پذیر مجریان و عُمال این سیاست گذاریها است . حامد کرزی ریس جمهور افغانستان در سخنان خود که از طریق رسانه های بصری وسمعی پخش شد اظهار داشت که خارجی ها باید دست از مداخله بر دارند. بسیار جالب است دولتی را که ستون فقراتش همین خارجی ها استند، خود ریس جمهور با مسئولیت امنیتی آنان ریس جمهور است ودر بسی از موارد ریس جمهور افغانستان را به مثابه کاتب تحریر هدایات خود هم قیمت نمیدهند. برای فریب مردم میائید ومیگوئید که خارجی ها باید دست از مداخله بردارند همین است سیاست پردازی و نیرنگ که سیاست گذاران دولت کنونی افغانستان آنرا اعمال میکنند

 

 

محمد یعقوب هادی

 

 


بالا
 
بازگشت