نویسنده :  مهرالدین مشید

 

 

 بازی های اسلام  آباد  و واشنگتن  و تلاش های کابل برای رهائی از آنها

 

به این ساده گی ها نمی توان باور کرد که پاکستان سیاست های استرتیژیک خویش را پیرامون افغانستان عوض نموده و رقم حساب های کلان و جمع و خرج خود را در مورد افغانستان به این زودی ها تغییر داده  باشد و اما در این میان چیزی که مسلم است  ،  این که پاکستانی ها فرصت شناس اند و در مواقعی که بدانند ، ضرورت است ، به سرعت موضع خویش را تغییر داده و به سیاست های تازه  رو می آورند که این چرخش های مقطعی پاکستان نه تنها برای امریکا ؛ بلکه برای کشور های منطقه بویژه افغانستان خطرناکتر و زیانبار تر  است  . طوری که مقامات این کشور در مبارزه با تروریسم  به سرعت  برای امریکا دست داد و با فشردن دست بوش  توانست که ذریعۀ طیاره ها جنگجویان استختباراتی خود را همرای شماری از جنگجویان طالبان از شمال افغانستان به پاکستان انتقال بدهد . مقامات این کشور توانستند که در گرما گرمی از احساسات مقامات امریکایی در مبارزه با تروریسم نفوذ نموده و خود را از حملۀ امریکا در امان بسازند . چنانکه مشرف در کتاب خود از درخواست تند و شدید مقامات امریکایی از پاکسان در مبارزه با تروریسم سخن گفته است و میگوید که هر گاه موقعیتی در مبارزه با تروریسم مطابق به میل امریکا اتخاذ نمیکرد ،  خطر مدهشی امنیت پاکستان را از سوی امریکا تهدید میکرد ؛ اما مقامات این کشور توانست که امریکا را در سایه قرار داده و با استفاده از مصروفیت امریکا در عراق و بی علاقگی این کشور پیرامون اوضاع افغانستان  ، به تربیه ، آموزش و تجهیز طالبان بپردازد  که فاجعۀ امروزی در افغانستان نتیجۀ آن چرخش های سیاسی مقامات پاکستانی در گرما گرمی از سر آغاز مبارزه با تروریسم بعد ازحادثۀ یازدهم سپتمبر است . طوری که پاکستانی ها در آن  چرخش خود زیرکانه بر مقدرات سیاسی افغانستان دست یافته و امریکایی ها را قناعت دادند که در برابر همکاری در مبارزه با تروریسم  حمایت های هنگفت مالی و اقتصادی امریکا را جلب و هم امریکایی ها را وادار ساختند که در هر تصمیمی مربوط به افغانستان نظر پاکستان را خواسته و در روشنایی امر و نهی پاکستانی ها بابد در مورد افغانستان عمل نمایند . این سخن شنوی های امریکا از سوی پاکستان بود که مقامات امریکایی سال ها به حرف زمامداران کابل مبنی بر دخالت  آشکار پاکستان در امور افغانستان توجه نکرده و پاکستان هم با استفاده از چوگان امریکایی توپ را به قصد رسیدن به هدف در (گول) افغانستان وارد نمودند و این بازی هنور هم ادامه دارد . 

پاکستانی ها توانستند طی هشت سال امریکایی ها را فریب داده و با بازی های انگلیسی خود دستان امریکایی ها را از عقب در مورد اوضاع افغانستان ببندند .  تا  آنکه به بخشی از اهداف استراتیژیک خود دست یافتند . امروز که بار دیگر اوضاع بر ضد امریکایی ها در منطقه متشنچ گردیده ، فشار های امریکایی ها هم بر پاکستان افزوده شده است و از سویی هم کاسۀ صبر امریکایی ها در مورد فریب ها و نیرنگ های پاکستانی ها به سررسیده است . این را مقامات پاکستانی دریافته اند و ابراز نظر های بد بینانۀ شماری مقامات پاکستانی مانند رستم شاه مومند هم به گونه یی گویای سیاست های "گاه بر میخ و گاه بر سم " مقامات پاکستان را به نمایش میگذارد که  حتی به ادامۀ بازی های برندۀ سیاسی مقامات پاکستان در برابر کاخی سفید به شک و تردید دیده و در بازی با امریکا چندان به برگ برنده  در دستان سیاستمداران این کشور خوش بین نیستند . چنانکه او (1)در گفت وگو با رادیو آزادی گفت  : تا جاییکه مذاکرات در مورد مسایل اتومی است ، شاید پیشرفتی در این حصه صورت نگیرد و در زمینه های دیگر شاید پیشرفت هایی در مذاکرات صورت بگیرد وهرگا ه در مورد معاهدۀ اتومی پیشرفتی صورت نگیرد ، مردم پاکستان مایوس خواهند شد .  در مذاکرات استرتیژیک  میان امریکا و پاکستان کمک های هسته یی به گونۀ معاهدۀ واشنگتن با هند ، چشم انتظار بیش از اندازۀ مقامات اسلام آباد بوده است .

 .  فشار های امریکا بر پاکستان بعد از به قدرت رسیدن اوباما با طرح استراتیژی جدیدش در مورد افغانستان  افزایش یافت  و فشار ها زمانی بر پاکستان بیشتر اثر گذار شد که اوباما کمک های  بدون حساب  وکتاب را بروی این کشور بست  و در  بدل  کمک های 7.5  ملیارد دالری خود طی پنج سال آینده  اسناد مصرفی تقاضا نمود . بعد از این بود که مقامات پاکستانی بویژه  مقامات استخبارات و اردوی این  کشور ناگزیر به تجدید تصمیم شده  و بازی دیگری را آغاز نمودند   . این بازی  جدید انعقاد معاهدۀ استراتیژیک میان  امرپکا و پاکستان است ؛ زیرا طرح های جدید و مشروط  همکاری های مالی امریکا ، تا اندازه یی دستان استفاده جویی های مقامات ستخباراتی و اردوی این کشور را از پشت بسته است که اینها به گونه های مختلفی از سوی گروه های ولی نعمتان پاکستان مورد تفقد مالی قرار میگرفتند . چنانکه در زمان جهاد آزادی خواهانۀ مردم ما در برابر شوروی شماری مقامات ارشد نظامی بویژه استخباراتی پاکستان به گونه های مختلفی از  سوی گروه های جهادی کمک مالی میشدند . این مقامات در تبانی های ناگزیرانۀ گروه های جهادی افغانستان که مورد حمایت های مالی امریکا بودند ، توانسته بودند تا  سهم معینی ازپول های کمکی امریکا را به جیب خود بریزند .  این استفاده جویی های مقامات استخباراتی و اردوی این کشور به نحو زیرکانه تری در زمان طالبان نیز ادامه یافت و هنوزهم ادامه دارد . علاقمندی بیشتر نظامیان و استخباراتیان ارشد پاکستان زیر نام طرح "عمق استراتیژیک " شان به بهانۀ تهدید هند برای دامن زدن به جنگ داخلی افغانستان ، بیشتر ریشه در منافع شخصی این ها داشته تا چشم داشت این ها به منافع واقعی مردم پاکستان . این ها میدانند که با پایان جنگ این ثروت های باد آورده به روی شان برای همیش بسته می شوند . از همین رو در هر فصلی به تغییر بازی می پردازند و با  عوض گردانیدن نحوۀ بازی تنها باپرده  افگندن به روی سیاستمداران کاخ سفید بسنده مینمایند . زمامداران کاخ سفید هم که دستان خویش را زیر گرانسنگ آسیاب نظامیان پاکستان می بیند ، ناگزیر اند تا با چانه زنی های سیاسی زمامداران پاکستان را با خود داشته باشند .

درست این بازی از مدتی پیش آغاز شده بود که با بازداشت ملابرادر مرد شمارۀ دوم طالبان آشکار ترشد . مقامات استخباراتی پاکستان زمانی او را دستگیر کردند که دولت کابل در روشنایی نشست لندن ، مصروف سر وسامان دهی گردهمایی آشتی ملی در ماۀ ثور است  . جلب مخالفان و سهمگیری آنان در این نشست بخش مهم و سازندۀ  تلاش های دولت را تشکیل میدهد . احتمال سهمگیری ملابرادر در این نشست به گونۀ چراغ سبزی برای دولت کابل برای پایان جنگ بود که  امتیازاتی را برای دولت کرزی نیر در پی داشت ؛ اما پاکستان به سرعت وارد عمل شده وملابرادر را باز داشت نمود . مقامات پاکستانی با این کار خواستند ، قدرت نمایی کرده و به نحوی دست به مانور سیاسی زدند . از یکسو ضرب شست خود را برای طالبان نشان دادند که سرپیچی هر طالب از امر آی اس  آی معنای مهرۀ  سوخته را دارد . هر زمانی که استخبارات پاکستان تمایلی را خلاف برنامه های آی اس آی در طالبان احساس نماید ،  بصورت فوری او را از بین میبرد . ملابرادر و مولوی کبیر هم مانند مولوی عبیدالله از جمله مهره های سوختۀ استخبارات پاکستان هستند که در زمان سفر دیگ چینی در سال 2007 دستگیر و برای امریکا تحویل داد .  و از سویی هم برای امریکایی ها وانمود کردند که اصل پروژه بدست آنان است و دولت کابل بازی گر اصلی نیست . چنانکه حمید گل طی سخنانی گفت : جنرال حمید گل (2)رییس استخبارات پاکستان درگفت و گو باخبرگزاری فارس : بازیگران اصلی در افغانستان طالبان ، حزب اسلامی ، پاکستان و امریکا بوده و کرزی دست نشانده است . وی دیدار اخیر کرزی از پاکستان  را در راستای اهداف و سیاست های  امریکا در منطقه توصیف کرد و افزود که در خلال مذاکرات با افغانستان ، پاکستان باید خواسته های چین و ایران را نیز در نظر بگیرد. عبدلباسط سخنگوی وزارت خارجۀ پاکستان گفت : جنگ سی سالۀ  افغانستان به ضرر پاکستان تمام شده و اکنون  باید امریکا پاکستان را کمک نماید . وی افزود : دو کشور پاکستان و امریکا قصد دارند تا ریشه های تروریسم در منطقه حشکانده شود.. وی با این گفته می خواهد به امریکایی ها بگوید که  هنوز بازیگر اصلی پاکستان و گروه های متعلق با او بوده است ، نه  مردم افغانستان و نه دولت کرزی . کرزی به گمان طراح عمق استرتیژیک پاکستان بازی یی در دست امریکا برای رسیدن به اهداف آنان است و بس .

این کشور با این دستگیری برای امریکا نشان داد که در هرحالتی برای امریکا حرف اول را در مورد افغانستان باید این کشور بزند . هرگاه به اظهارات کای آیده (3 )نمایندۀ سابق سازمان ملل در افغانستان دقت شود . ناگفتنی های زیادی از آن بیرون می شود .  او در گفت وگوی خود به شدت پاکستان را به ارتباط بازداشت ملابرادر مورد انتقاد قرارداده و برخورد تازۀ این کشور را در برابر طالبان ضربه یی به روند آشتی در افغانستان خواند و دولت افغانستان ( 4 )هم آگاهی قبلی خویش را از مذاکرات کای آیده ابراز داشت . از همین رو حامد کرزی گفت که از دستگیری ملابرادر تکان خورد . مقامات پاکستانی در برابر اظهارات کای آیده گفتند که بازداشت ملابرادر با همکاری نزدیک امریکا صورت گرفته است . درحالیکه مقامات استخبارات امریکایی ( 5 )چند روز بعد از گرفتاری او توفیق دیدار از او را یافتند و حتی روزنامه های امریکایی نوشتند که این سبب تنش هایی میان مریکا و پاکستان گردیده است  .

پاکستانی ها بخاطر گم گردن رد پای استخبارات امریکا به حیله های شگفت آوری دست می  یازند . این موضوع زمانی آفتابی تر شد که مقامات استخباراتی پاکستان دیستگیری ملابرادر را تصادفی نشان دادند و یا این بهانه خواستند که امریکایی ها را در حاشیۀ رویداد گرفتاری او قرار داده و به سرعت دست به کار شدند تا مبادا بخشی از اسرار استخباراتی پاکستان و  زد وبند های این کشور با آنان برای امریکا افشا گردد . اعتراف مقامات امریکایی خود بر این گفته گواه است . بدون شک پیش از بازداشت ملابرادر مقامات استخباراتی و اردوی پاکستان روابط تنگا تنگی با ملابرادر و سایر دستیگر شده گان داشتند و این رابطه ها با آنان در سطح گستردۀ نظامی ، استخباراتی و مالی ادامه داشت  .  مقامات استخباراتی پاکستان برای جلوگیری از افشای اسرار شان ، به سرعت ملابرادر را مغز شویی استخباراتی کرده و برای او تلقین کردند  که چه اطلاعاتی را در اختیار امریکایی ها قرار بدهد .  در برابر این راز داری او شاید برایش وعده هایی زیادی سپرده باشند که شامل نسپردن او به مقامات امریکای و امتیازات پنهان دیگر .

بعد از دستگیری رهبران شورای کویتۀ طالبان مانند ملابرادر ، مولوی عبدالکبیر ، ملاعبدالروف ، ملا احمد جان ، ملا حسن ، ملا عبدالحی سالک و احمد ذکی  یک ثروتمند مصری و عضو القاعده در کراچی و کشته شدن محمد  حقانی فرزند  حقانی ، رهبر القاعده شیخ منصور مصری ،محمد عالم بنوری بوسیلۀ  حملات طیاره های بدون پیلوت امریکایی . توانستند که چراغ سبزی را برای مقامات کاخ سفید نشان بدهند و به رغم شکایات مقامات سازمان ملل مبنی بر بازداشت ملابرادر پاکستانی ها توانستند که مهر سکوت را بر دهن امریکایی ها بکوبند . چنانکه هالبروگ (6) این دشمن پشتون ها یعنی تمامیی مردم ساکن درافغانستان که گفته بود : در هر خانۀ پشتون یک طالب است . گرچه سخنان او انتقادات  شدیدی را برانگیخت ، اما وی با این  سخن ماهیت واقعی جنگ امریکا بر  ضد مردم افغانستان را به نحوی به نمایش گذاشت . وی دستگیری طالبان را موفقیت بزرگی خوانده و افزود که بعد از  بازداشت او شمار زیادی از رهبران طالبان دستگیر و شمار زیادی از آنها از  بین رفته اند .  بعید نیست که نظامیان پاکستان دستان هالبروگ را برای ادامۀ جنگ در افغانستان فشرده باشند و او را نیز در بهره های مالی این جنگ شریک کرده باشند .  او هم یار گیتس ها این تاجر خون و سرمایه است که هر آن می گوید : هنوز زمان صلح در افغانستان فرا نرسیده است .                   در حالیکه روزنامۀ گاردین  (7)بریتانیایی در برابر این دستگیری ها واکنش نشان داده  و عدم تسلیمی ملابرادر را به دولت افغانستان از سوی پاکستان ادامۀ بازی های ضد افغانستان از سوی این کشور خوانده وافزوده که  این دستگیری ها شک های بیشتری را از سوی پاکستان برای تامین امنیت  در افغانستان افزایش میدهد و نشاندهندۀ این است که استخبارات پاکستان تمایل ندارد تا پروسۀ صلح و آشتی در افغانستان پیاده شود و افزوده است :  این کشور هیچگاهی از مداخله در امور افغانستان دست بردار نیست .

به هر حال ، مقامات پاکستانی با به راه اندازی سناریوی شگفت آوری زیر نام بازداشت رهبران طالبان ،  پیش از آن اجازۀ  بمباردمان طالبان مورد نظر شان بوسیلۀ طباره های بدون پیلوت امریکایی  و به گونه یی هم با نشان دادن تسریع روند صلح و با ابراز علاقمندی به ورود هیأت حزب اسلامی  به داخل کشور برای مذاکره با مقامات در کابل زمینه ها و فرصت هایی را دریافتند که از مدت ها قبل  انتظارش را داشته و برای به سر رسیدن پروژۀ آن کار کرده بودند . گذشته از اینکه سر نخ این معامله شاید فراتر از تصمیمگیری های کابل باشد و پاکستان هم کارگزاری   بیش در این معامله نخواهد بود ؛ اما با آنهم هر طوری که باشد ، هرگز نمی توان از نقش مرموز پاکستان دراین روند چشم پوشی کرد . 

 بعد از این سناریو مقامات اسلام آباد به سرعت جهت امضای معاهدۀ استراتیژیک با مقامات کاخ سفید به واشنگتن سفر نمودند . ملاقات ها بین دو طرف برای دو روز ادامه یافت که در این مذاکرات رهبری مذاکرات را از سوی پاکستان اشفاق کیانی  رییس نیرو های نظامی و ساه محمود قریشی وزیر خارجۀ این کشور و از سوی امریکا خانم کلنتن وزیر خارجۀ پاکستان رهبری نمود . مقامات پاکستانی که پیشنهادات 56  صفحه ییرا با خود به واشنگتن برده بودند . بالاخره بعد از دو روز جر و  بحث ها توافقاتی را در عرصۀ همکاری های دفاعی ، امنیتی ، اقتصادی ، تخنیکی و تجارتی زیر نام "معاهدۀ استراتیژیک " با مقامات امریکایی امضا نمودند . بعد از امضای این معاهده مقامات اسلام آباد این سفر را خیلی مهم  ، حیاتی  وبا دستاورد خواندند . گفتند که در گذشته امریکا تنها در عرصۀ امنیتی  پاکستان را کمک می نمود ؛ اما بعد ازاین معاهده امریکا در عرصه های مختلف بویژه بخش های  زیربنایی پاکستان را بیشتر حمایت خواهد کرد .  یکی از سخنگویان دولت این کشور از کمک های 125 ملیون امریکا در بخش اعمار بند ها یاد آورشده و ادامۀ این گونه همکاری ها  را از سوی امریکا با سرمایه گذاری در پروژه های  درازمدت تا اضافه تر از پنج سال  پیش بین گردید . و هم از کمک های تجاری امریکا یاد آور شد که قرار است ، امریکا برای رساندن  اموال تجارتی پاکستان به بازار های اروپایی این کشور را کمک نماید .

آنچه مهم است اینکه هدف اساسی اسلام آباد از این معاهده تقویۀ ساختار نظامی این کشور و امتیاز گیری اسلام آباد از واشنگتن برای حل مسألۀ کشمیر بوده  است .  چنانکه تحویلی طیاره های بدون پیلوت و هلیکوپتر های پیشرفته در کنار سایر خواست های پاکستان در لیست ارایه شده بیشتر چشمگیر بودند که درکنار این حل مسألۀ این کشور با کشمیر هم از اهمیت برحاص برخوردار است . مقامات پاکستانی از مدتی زیاردی بدینسو اشتیاق شدید داشتند تا معاهدۀ همگون همکاری های واشنگتن و دهلی را با امریکا به امضا برسانند ؛ اما در این معاهد تنها امریکا موافقه کرده است که در زمینۀ تامین نیاز های انرژی پاکستان را کمک مینماید و با وجود خوش بینی های مقامات پاکستانی پیرامون این معاهده هنوز معلوم نیست که درکنار کمک های تخنیکی به چه میزانی امریکایی ها به خواست های استراتیژیک پاکستان پاسخ مثبت گفته است . از سویی دیگر هدف مه م دیگری نیز در این سفر بارزتر می نمود که همانا گرفتن امتیازات بیشتر از سوی امریکا در مورد نقش داشتن کلیدی پاکستان نسبت به اوضاع افغانستان است .  این کشور برای راه اندازی برناهه های عمق  استراتیژیک خود هیچگاهی تمایل ندارد تا از مداخله در امور افغانستان خود داری نماید . گرچه این خواست پاکستان  بنا بر موقعیت ضعیف و شکننده سیاسی در این کشور و از سویی هم بازی های مکارانۀ چندین سالۀ او با امریکا ، چندان براور شونده  از سوی  امریکا ارزیابی نگردیده است  ؛ زیرا کار شناسان بدین باور اند که پاکستان در موقعیتی قرار ندارد که بتواند با دستان قوی از بقای منافع خود در ساختار دولت آینده در افغانستان دفاع نماید . گرچه مقامات پاکستانی به گونه یی زمینه سازی هایی هم در این زمینه فراهم کرده بودند . چنانکه شماری روزنامه ها گزارش دادند که کرزی علاقمند است تا پاکستان روی اوضاع سیاسی افغانستان با امریکا صحبت نماید .  این در حالی است  که دولت افغانستان به خوبی از نیات بد پاکستان  در مورد  افغانستان آگاهی داشته و هیچگاهی به مذاکراتی اعتماد نخواهد کرد که در آن این کشور نقش تعیین کننده داشته باشد . کشوری که زمامدارانش از سال ها بدین سو در فکر زنده گی مسالمت آمیز با همسایۀ غربی خود نیست و به این کشور  به چشم عمق  استراتیزیک نگاه مینماید . برای رسیدن به آن در آرزوی یکه تازی در افغانستان  بوده و مسؤولیت بخشی از خونریزی ها در این کشور بدوشش  است چنانکه روزنامۀ  وال استریت ژورنال(8)گزارش داد که پاکستان در بدل کمک های مالی و تکنالوژی اتومی و امضای معاهدۀ استرتیژیکش با امریکا  خواهان جنگ با طالبان شده  است . این در خواست 56 صفحه یی را به مقامات امریکا در واشنگتن ارایه کرده است .

 پس در چینین حالی بیشتر از این چه خوشباوریی ها  وجود خواهد داشت که رییس جمهور کشوری با وجود این گونه نیات سؤ از سوی یک کشوری که اضافه تر 2500 کیلومتر با آن مرز مشترک دارد ، باز هم نسبت به آن خوش بین بوده و از این هم بیشتر برای آن حق مذاکره را به نیابت خود با امریکا  بدهد . پاکستانی که طی سی سال و بویژه در هشت سال گذشته با دم خود امریکا و افغانستان را فریب داده است و با بازی های امریکایی آلودش تیغ از دمار ملت ما بیرون آورده است . بازی های دوگانۀ پاکستان با امریکا و افغانستان  در کنار بازی های چند گانۀ امریکا با افغانستان در سازش با پاکستان ، بازی های مشترک پاکستان و ایران با  افغانستان مانند کابوسی بر روان مردم و زمامداران افغانستان سایه افگنده که افغانستان را میدان رقابت های سیاسی و نظامی امریکا ، روسیه ، هند ، ایران ، پاکستان ،  چین و حتی کشور های آسایی میانه نموده است .

در عقب این همه بازی ها دست پاکستان در کنار امریکا دراز تر از هر کشوری است . زمامداران افغانستان هم که نسبت به بازی های امریکا و پاکستان پیرامون اوضاع افغانستان بیش از  حد خسته شده و شرایط کنونی در افغانستان را پیامد زد و بندهای پنهان امریکا ، بریتانیا و پاکستان پیرامون اوضاع افغانستان تلقی میدارند . اظهارات  مقامات استخباراتی پاکستان ( 9 )مبنی بر حمایت نیرو های شورشی ضد دولت افغانستان از سوی نیرو های خاص امریکایی  و خروج یک تبعۀ بریتانیایی ( 10 )به اتهام ارسال کمک های مالی ، تخنیکی و مهمات برای طالبان در هلمند یاد دهانی های کوچکی از این گونه زد و بند ها است .

تمایل کرزی به کشور های منطقه بویژه چین و سکوت معنا دار او در برابر حرف های احمدی نژاد (11 ) علاقمندی او با روسیه جهت جلب کمک های بیشتر اقتصادی و حتی نظامی (12) همه ریشه در مایوسیتی دارد که ازخستگی روز افزون کرزی نسبت به امریکایی ها پرده بر میدارد . از همین رو است که کرزی در صدد رهایی از چنبرۀ سیاست های نظامیگرانۀ امریکا از مدتی بدینسو تلاش هایی را در سطح کشور های منطقه به راه افگنده است  تا از زنجیر سیاست های آهنین امریکا رهایی یابد . مناسبات او که در گذشته هم با امریکایی ها تنش آلود شده بود . امریکایی ها او را متهم به ضعف مدیریت نموده و افزایش فساد در افغانستان را نتیجۀ سیاست های مصالحه گرانه و سازش   کارانۀ او خواندند و  حتی تمایل نداشتند که در انتخابات گذشته به پیروزی برسد . وی در برابر تمامی اعتزاض های غربی ها میگفت که فساد در افغانستان وجود ندارد ، اگر فسادی وجود دارد ، علت آن خارجی ها است و اگر در سطح افغان ها فساد وجود دارد ، بر حجمی  نیست که امریکایی ها از آن سخن میگویند .  جنگ های لفظی کرزی با امریکایی ها با پایان گرفتن  نتیجۀ انتخابات اندکی فروکش کرد . کرزی هم بعد از انتخابات ریاست جمهوری کمر  خود را تنگتر بسته و بعد از اعلام جدول زمان بندی خروج نیرو های امریکایی از افغانستان در صدد بهبودی روابط با همسایه بر آمد . او بیشتر به همسایه ها متمایل گردید تا توجۀ کشورهای همسایه  افغانستان را به این کشور بیشتر جلب و با نشان دادن چراغ سبز برای آنان   از وزنۀ بی تفاوتی آنان پیرامون افغانستان بکاهد .  سفر کرزی به کشور چین نقطۀ عطفی درسیاست خارجی کرزی بود و با این سفر خود خواست برای امریکایی ها بگوید که راه های دیگری وجود دارد که به روی کشورش باز است و با امضای قرار داد های اقتصادی با چین رقیب اقتصادی مهم امریکا در منطقه در کنار روسیه رقیب بزرگ سیاسی این کشور باب روابط جدیدی را در سطح کشور های منطقه با افغانستان باز نمود .

کرزی در این سفر چندین قرارداد اقتصادی شامل رفع بعضی تعرفه های گمرکی برای تاجران افغان را با مقامات چینای امضا نمود . از این جمله سه قرار داد آن به ارزش 160 ملیون ین از سوی رهبران دو کشور امضا گردید . سایر قرار داد ها شامل کمک های تخنیکی ، پروژه های زیربنایی مانند معادن ، زراعت ، صنعت بوده که در ضمن  چین ازموجودیت نیرو های امریکایی درافغانستان ابراز نگرانی کرده است . هم چنین ، چین تمایل خود را برای تحکیم صلح وتامین ثبات در افغانستان و بهبودی اوضاع اقتصادی اففغانستان ابراز نموده است  . این کشور با  اضافه تر از 3 ملیارد دالر در معدن مس عینک آمادۀ سرمایه گذاری است   که تا کنون 175 ملیون دالر برای افغانستان کمک نموده و طی چند ماۀ آینده نیز 75 ملیون دالر دیگر برای افغانستان کمک مینماید . کرزی خواهان جلب کمک های بیشتر اقتصادی و سهمگیری این کشور برای سرمایه گذاری های بیشتر در افغانستان گردید . او علاقمندی اش را برای سهمگیری چین برای  استخراج  معدن آهن حاجی گک نیز ابراز نمود . هدف از امضای این قرار داد ها تقویۀ اقتصاد افغانستان و تحکیم صلح  و تامین ثبات درافغانستان خوانده شده است .  چینایی ها هم تمایلات خود را برای همکاری با افغانستان ابراز نموده  و متمنی شدند تا افغانستان هم به نگرانی های آنان در مورد الغور های سیکیانگ که به گفتۀ آنان در افغانستان آموزش می بینند ، پایان بدهد . هم چنان در این ملاقات به نحوی نگرانی های خود را نسبت به موجودیت نیرو های امریکایی در افغانستان ابراز نمودند که مقامات چینایی (13) و روزنامه (14) های آنان از آن برده برداشت .

ارتباط چین و افغانستان  از قرن 7 آغاز شد که با سفر زایر معروف چینی ایونتسانگ ارتباط ناکسستنی دارد . چین برای اولین بار در سال 1955 با افغانستان روابط دپلوماتیکی برقرار نمود ؛ اما این رابطه با به قدرت رسیدن طالبان و تخریب بت بامیان آسیب پذیر شد . رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 4 حمل

حامد کرزی  در این  سفر اهداف گوناگونی را نشانه گرفت و شگفت آورتر این که  به گونۀ آیینۀ چندین بعدی اهداف مختلف سیاسی ، نظامی و اقتصادی کرزی را باز تاب داد .  این کشور از یکسو رقیب هند است و از سویی هم با پاکستان و ایران میانۀ خوبی دارد و با داشتن روابط خوب منطقه یی ، بویژه با خود داری اش از اعزام نیرو به افغانستان و  جاری ساختن کمک هایش به این کشور تعادل خوبی را میان کشور های منطقه برقرار نموده  است که به وجهۀ منطقه یی این کشور در سطح جهانی افزوده است . بنا براین چین میتواند وزنۀ خوب سیاسی و اقتصادی را در   رابطه به مسایل افغانستان وارد نماید . بویژه اینکه از اقتصاد خوبی هم برخوردار است . 

از سویی  هم شاید کرزی درک کرده است که امریکایی ها قصد خروج از افغانستان را گرفته اند ؛ اما با آنهم این کشور تلاش دارد ، افغانستان بعد از ترک نیرو هایش کمتر متمایل به وارث شوروی سابق باشد . امریکا برای رسیدن به اهدافش تا آنزمان بازی های سیاسی گوناگونی را در افغانستان به تجربه خواهد گرفت . راه اندازی تلاش های کنونی زیر نام آشتی ملی و مذاکره با مخالفان در زیر پوشش بازی های پاکستان نشانگر همچو تعاملات است   که نمی توان به دورنمای آن چندان مطمین بود  . بعید نیست که تلاش های منطقه یی کرزی گامی برای پر کردن خلای امریکا بعد از خروج نیرو هایش از افغانستان بوده و تا باشد که با ایجاد  توازن جدید منطقه یی فورمول بندی ها و معادلات سیاسی کنونی تغییر شکل بدهند .

گرچه سرد انگاریها و بی مهری های همراه با مخفی کاری های مرموزانۀ  امریکا حامد کرزی را به سوی کشور های منطقه متمایل گردانیده است . این در حالی است که او برای پاسخ دادن به نگرانی های غرب و امریکا  نتوانسته است ، گام  های استواری را برای محو فساد اداری  در افغانستان بردارد ؛ اما در میان این زد و بند ها یک چیز چشمگیر تر و  مهمتر است که نمی توان آنرا نادیده گرفت . آن اینکه چینایی ها با وجود توسعۀ اقتصادی شگفت انگیز بیشتر تلاش میکنند که در سایۀ رقابت اقتصادی سالم با  یکنوع مقاومت منفی ،  بدون آنکه با امریکا بیشتر درگیر شوند ، تلاش میکنند تا به سر و ساماندهی اقتصادی خود بیفزایند . نطاق وزارت خارجۀ چین گفت که کشورش خواهان حل دشواری های خود از طریق مذاکره با امریکا است . رادیو آشنا ، اخبار شب ، 25 مارچ هدفش از این پیشنهاد پاسخی به امریکا است که خواهان پایین آوردن قیمت ین در برابر دالر است . سرعت توسعۀ اقتصادی چشمگیر چین یک نوع آسیب های رفاهی زود هنگام را نیز در مردم  آن برانگیخته است که نمی خواهند به این زودی ها آسایش شتاب آلود خود را از دست بدهند . از سویی دیگر این کشور نوکیسه ییرا ماند که هنوز حاضر نیست ، پول های هنگفتی را صرف رقابت های نظامی و سیاسی نماید . چنانکه نخست وزیر این کشور درسالروز تجلیل از پیروزی انقلاب این کشور گفت : چین کشور فقیری است و به کار زیاد نیاز دارد و  این پیشرفت های کنونی نمی تواند پاسخگوی بسیاری نیاز های روز افزون این کشور باشد  . وی افزود هنوز در این کشور مردمی زنده گی مینمایند که در غار های می زییند . بنا بر این چین در هنوز در موقعیتی نیست که توان چانه زنی با امریکا را داشته باشد . این در حالی است که حجم مبادلات تجاری چین وامریکا در سال جاری به 700 ملیارد دالر رسیده  است و اکنون 2000 ملیارد دالر سپرده های ارزی چین در بانک های امریکا موجود است  ؛ اما با این هم نمی توان نیروی اقتصادی و انسانی در حال پیشرفت چین در  برابر امریکا به هیچ گرفت .

سفر کرزی بعد از چین به ایران ، کشوری که  متهم به آموزش  و تجهیز مخالفان دولت افغانستان است ، گام دیگری  همراه با پرسش های گوناگون برای پیمودن اهدافی است که در چین به نحوی شکل گرفته و او امید وار است که در ایران اندکی به ثمر بنشیند .  آنهم ایرانی که ضد امریکا است و از مناسبات خوبی با چین برخورداراست  . چنانکه مبادلات بازرگانی چین و ایران در سال 2005 به ده ملیارد دالر و در سال 2009 به 21 ملیارد و 200 ملیون دالر رسید .  هر دو کشور نگرانی های مشترکی نسبت به حضور نیرو های خارجی در افغانسان دارند . کرزی با این سفر ها می خواهد یک نوع مناسبات منطقه یی را میان کشور های منطقه بر سر موضوع افغانستان ایجاد و با ایجاد تعادل سیاسی جدید ، توازن نظامی و سیاسی امریکا را در منطقه   بهم بزند .

اما با توجه به  اختلافات درونی کشور های منطقه مانند اختلافات شدید چین (15)با هند ، اختلافات هند با پاکستان و  اختلافات افغانستان با پاکستان در کنار اختلافاتی میان  روسیه و چین و ایران و پاکستان و اختلافاتی دیگر میان کشور های  منطقه بر سر منافع سیاسی و اقتصادی شان ، هنوز دور است که احتمال توافق منطقه ییرا در سطح کشور های منطقه پیش بین بود ؛ زیرا اختلافات شماری کشور ها شکل استرتیزیژیک را به خود گرفته است و زمانی می توان به صلح منطقه یی امید وار بود که کشور های منطقه روی اهداف استراتیژیک خود تجدید نظر نموده و منافع منطقه ییرا نسبت به منافغ بیرونتر از آن ترجیح داده و حرمت این منافع را در رابطه به هژمونی های  جهانی در راس امریکا مقدس و مشروع بشمارند .  ولی با توجه  به دشواری های بالا ودشواری هایی که حامد کرزی در داخل کشور به آن روبرو است ، بازی هیا     سیاسی  کابل در برابر بازی های سیاسی امریکا و پاکستان شاید کمرنگتر جلوه نماید و رهایی حامد کرزی را از چنبرۀ سیاست های آهنین هر دو کشور دور از ممکن بگرداند .

 

یاد داشت ها :

 

1 - رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 25  مارچ

2 - ماندگار ، شمارۀ    279 ، 3 حمل

3 - کای آیده  افغانستان را در حال حاضر یک کشور اشغال شده خوانده و از وضعیت موجود در این کشور ابراز ناامیدی کرد . وی حکومت افغانستان را یک حکومت بی  صلاحیت به  حساب آورد و افغانستان رابه عنوان یک کشور غیر مستقل و بدون استقلال تلقی نموده است ؛ زیرا به باور او دخالت خارجی ها دررستای حکومت داری و تصامیم و برنامه های حکومت رییس  جمهور کرزی بیشتر است  . وی  سال 2010 سال مهمی برای نیرو های خارجی در افغانستان است و افزود که هرگاه این نیرو ها سال جاری به پیروزی نرسند ، شکشت خواهند خورد . رادیو آشنا  ، اخبار صبح ،  ؛ آرمان ملی ، شمارۀ 1714 ، 6 مارچ

نمایندۀ سازمان ملل در افغانستان ماموریت یافته است تا گفت و گو های غیر رسمی را با طالبان آغاز نماید .  رسانه های غربی ملاقات کای آیده با طالبان را بیش از یک بار تایید کرده اند . این تصمیم چراغ سبزی برای طالبان است .  گفته می شود که طیب آغا در دوبی با کای ایده مذاکره نمود که اکنون در زندان پاکستان به سر میبرد . رادیو آزادی  ، اخبار صبح ، 16مارچ

کای آیده نمایندۀ سابق سازمان ملل در افغانستان در گفت وگو با بی بی سی از دستگیری رهبران طالبان از سوی پاکستان انتقاد کرده و این گرفتاری ها را ضربه یی به   روند مصالحۀ دولت افغانستان با طالبان خواند . وی می گوید که از یک سال بدین سو تماس هاییرا را با  رهبران طالبان بویژه ملابرادر رهبر    شورای  کویته برقرار نموده بود . وی گفت که بعد از بازداشت ملابرادر و 14 تن از اعضای دیگر شورای کویته این مذاکرات به تعویق افتاده است  . وی از ملاقات خود درتابستان گذشته با رهبرشورای کویته یعنی ملابرادر سخن گفته و افزود  که پروسۀ مذاکرات پیشرفت کرده بود و تماس های رو در رو و تحریری او با طالبان افزیش یافته بود . امریکا در پاسخ این سخنان کای آیده ، شیر پاو وزیر داخلۀ پاکستان گفت    : دستگیری ملابرادر به همکاری  امریکا صورت گرفته است . وی اولین بار است که مذاکرات با طالبان را  افشا نموده  است  . کای آیده نظر دارند که اسلام آباد قصدی دست به این کار زده است تا بر روند مذاکرات  طالبان با دولت افغانستان نقش تعیین کننده داشته باشد .   رادیو آشنا ، اخبار شب ، 19 مارچ

4 - سیامک هروی معاون سخنگوی دولت : دستگیری مقام های طالبان پیامد های منفی داسته است . وی افزود که کای آیده مذاکرات با طالبان را آغاز نموده بود و دولت افغانستان را از این مذاکرات آگاه ساخته بود . ویسا ، شمارۀ   1162 ، 2 حمل

5- نیویارک تایمز : ریدل مقام اسبق سازمان سیا گفت که وی در بارۀ بازداشت ملابرادر نشنیده بود . او  زمانی از این مطلب آگاه شد که نیویارک تایمز با او تماس گرفت . وی یورش به محل اقامت ملابرادر را تغییر چشمگیر در سیاست پاکستان خوانده است . آرمان ملی ، شمارۀ 1704 ، 23 فبروری

6 - رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 20 مارچ  

7 - رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 20 مارچ

8 -  ویسا ، شمارۀ 1165 ، 5 حوت

9- حمید گل در گفت وگو با رونامه های پاکستانی از حمایت گروه های طالبان بوسلۀ نیرو های خاص امریکایی سخن گفت که بعد ها داشتن دست شرکت "بلک واتر" امریکایی در این گونه جریانات بوسیلۀ خود امریکایی ها افشا گردید .

یک مقام ارشد استخباراتی پاکستا گفت : اکنون پاکستان برای امریکایی ها اجازه میدهند که بصورت منظم از ملابرادر تحقیقات نمایند . در گذشته پاکستانی ها برای استنطاق از طالبان امریکا را اجازه نمیدادند که سبب تنش میان پاکستان و امریکا شده بود . پاکستان حتی زمان گرفتاری ملابرادر را مخفی نگهداشت و نخواشت که امریکایی ها از این موضوع اطلاع حاصل نمایند . از قول یک مقام امریکایی  گفته است که اکنون امریکایی ها دسترسی به ملابرادر دارند . کارشناسان علت گرفتاری ملابرادر را تماس های او با دولت کابل ذکر کرده اند . رادیو آزادی ، اخبارصبح ، 18 مارچ

 

10 – بک شهروند بریتانیایی و کارمند یکی از سازمان های ملل متحد به گناۀ ارسال وسایل تخنیکی و پول برای طالبان از طرف دولت افغانستان اخراج گردید

11 – احمدی نژاد : حضور نیرو های خارجی  درافغانستان راۀ حل این کشور نیست . امریکا با ایجاد گر تروریسم   است و هم با آن می  جنگد .  وی افزود که امریکا و سایر کشور های غربی شیوۀ نادرستی را به هدف پیشبرد این مبارزه انتخاب کرده اند و ادامۀ ای راه نمی تواند ثبات را درافغانستان و منطقه برگرداند ؛ بلکه ما راۀ حل امنیت در افغانستان را ستقرار دولت قانونی افغانستان و ادارۀ کشور را به دست دولت قانونی می دانیم . وی افزود :  سیاست قطعی ما حمایت از مردم افغانستان بود و در آینده هم خواهد بود . وی علاوه کرد : دولت های غربی سالانه صد ملیارد دالر را در جنگ این کشور مصرف میکنند . هرگاه این پول های به خود  افغانها داده شود ، آنان می توانند کشور شان را آباد و با   ثبات بسازند . وی در کنفرانس خبری خطاب به آقای کرزی گفت : اگر سال 20 ملیارد دالر از هزینه های نیرو های نظامی شان را به شما می دادند  . آیا نمی توانستید کشور تان را آباد کنید ؟ در حالی که آنها با حضور نظامی شان در کشور تان حتی سالانه بیش از 20ملیارد دالر به شما ضرر می رسانند و جلو پیشرفت تان را میگیرند . وی در پاسخ به سوال خبرنگاری گفت : باید به این آقای گیتس بگویید ، اصلا تو اینجا چه میکنی ؟ این کشور هزاران کیلومتر دور تر از کشور تواست ، اگرمی خواهی اینجا تروریست بگیری که راهش معلوم است ؛ ولی اگر برای چیر دیگری آمده اید خود شجاعانه بگویید که دنبال چه هستید . آرمان ملی ، شمارۀ 1154 ، 20 حوت

 

احمدی نژاد بعد از بازگشت از افغانستان در  سخنرانی یی در بندر  عباس گفت : حامد کرزی به او گفته است که ملت افغانستان امروز   صاحب اختیار جان ومال وناموس خود نیستند و معلوم است که قدرت های خارجی دروغ می  گویند و اگر قرار است با تروریزم مبارزه کنند ، باید از ملت ایران یاد بگیرند که چگونه هفتۀ گذشته یک تروریست را که جنایت های زیادی کرده بود ، دستگیر کردند . در این گزارش  آمده است که احمدی نژاد از کرزی پرسیده است : اینقدر پول های زیاد را که خارجی ها میگویند، در افغانستان به مصرف رسانده اند ،   چه تغییری در امنیت ، مبارزه با موادمخدر و اقتصاد کشور شما آمده است  ؟ حامد کرزی به او گفت : با توجه به عدم وجود تغییرات دو حالت را می توان حدس زد و آن اینکه پول ها را در جای دیگری به جیب زده و به حساب مردم افغانستان زده اند و یا در  جای غلط هزینه کرده اند . ماندگار ، شمارۀ 273 ، 22حوت  .

12 – چندی قبل کرزی از روسیه درخواست کمک های نظامی نموده بود .  وی در یک گفت وگو بصورت صریح گفت : هرگاه امریکا برای ما سلاح نمی دهد از دیگران می خواهیم که هدفش روسیه بود .

13 - چانگ شیاونگ دونک معاون انجمن مطالعات آسیای میانۀ چین با انتقاد از حضور نیرو های امریکایی درافغانستان گفت : افغانستان باید از وابستگی به امریکا بکاهد . حضور نظامی امریکا در افغانستان موضوعی است که کشور های همسایه ر انگران می کند . ویسا ، شمارۀ 1163 ، 3 حمل

14 - روزنامۀ چینا دیلی  چین : نابسامانی در افغانستان ناشی از خود خواهی امریکا است . افغانستان مسألۀ امریکا نیست ، قدرت های دیگری چون روسیه ، هند ، چین وایران در منطقه نگران اوضاع افغانستان هستند . ویسا ، شمارۀ 1165 ، 5 حوت

15 – یک دپلومات  افغان مقیم سفارت  افغانستان در چین گفت : روزی خواستم با یک شهروند چینی بوسیلۀ  زبان اردو رفع مشکل نمایم . از این برخوردم شهروند چینایی بر  آشفت و پرسید : چگونه است که زبان اردو را میدانی  و اما زبان چپنایی را نمیدانید . من در پاسخ او گفتم : هند سالانه هزار برس دولتی برای شهروندان افغانی میدهند . در حالیکه چین سالانه تنها هفت برس اسکالرشیپ برای شهروندان افغان میدهد . پس از این تفاوت باید بدانید که ما با توجه به سایر تعلقات فرهنگی با هند ، زبان کدام کشور را زود تر یاد گرفته  می توانیم .

 

 


بالا
 
بازگشت