مهرالدین مشید

 

جستاری بر پسینۀ فساد زنجیره یی زمامداران کابل

 

تاریخ رویداد های خونینی را در حافظۀ دردمند خود دارد که داستان های مالامال از خونریزی ها ، حق خواری ها و خیانت های ننگین بوسیلۀ زمامداران مستبد و فاسد است که هر از گاهی در نبرد داد با بیداد سیاه دلان زمان در سیمای شاهان و رییسان جمهور به غارتگری انسان مظلوم پرداخته و مانند قابیلیان تاریخ با خونریزی و فساد گستری دامان پاک جامعه و تاریخ خود را آلوده کرده اند ؛ بویژه زمانیکه این استبداد کلاۀ فرعونی بر سر ، عبای قارونی بر تن و قبای بلعمباعوری بر جان نموده  و گاهی در سیمای شیر ، زمانی در چهرۀ ثروت و گاهی هم در نماد روباه آشکار گردیداست  . با گرفتن ، تیغ ، طلا و تسبیح در هر گام سری را به باد داده و با حق سکوت دهی و حیله  گری دست  به غارت بیشتر زده است . این سیمای های گوناگونی مستبدان در موجی از فساد گستری های پیچیده بر سخت جانی آنان افزوده است که مرگ زود هنگام آن حتا باور نکردنی است ؛ زیرا این استبداد فساد گستر دیروز جامۀ تقدیس بلعمباعوری را به بر کرده بود و امروز دیموکراسی زیور آرای آن شده و زیر پوشش آن چه جنایت و خیانتی نیست که صورت میگیرد .

استبداد پیکرۀ ناجوری است که زشتی های گوناگون از آن متجلی میگردند ؛ ضعف حکومت ، فساد گستردۀ اداری ، تاراجگری و خیانت جلوههای آشکار تر آن هستند . در حالیکه دهها بدی دیگر در زیر پردۀ فریب آن پنهان اند و زمانی افشا می شوند که بر مصداق این حرف "کارد به استخوان " برسد و خون داد از آن فواره نموده و به چشمان مردم جلوه گر شود .

تاریخ گواه است که زمامداران فاسد و ناتوان در موجی از استبداد و بی تفاوتی ها جفا های نا بخشودنی را در حق ملت های بزرگ روا داشته اند . عزت فرهنگی و افتخارات تاریخی و ملی آنان را به پا های جور و فساد ریخته اند . فساد در نظام های استبدادی بد ترین پدیدۀ اجتماعی بوده که به مثابۀ بوی متعفن فضای جامعه را به گند می کشاند . ظلمت و تاریکی در فضایی دامن می گسترد که در آن محل مفسدین حضور داشته و دامن فساد را هر چه بیشتر بگسترند تا ظلمت در تاریکترین زوایای آن سایۀ سنگین خود را پخش نماید . پدیدۀ زشت فساد طعمۀ مناسبی برای جور است ؛ زیرا فساد پیکرۀ نیرومند و زیبای عدل را مانند موریانه سوراخ کرده و روح شاداب آنرا مانند گلی ناشگفته پرپر مینماید .

اکنون این پدیدۀ شوم چنان در افغانستان دامن پهن کرده است که مقامات کابل در اخذ رشوت و تاراج دارایی های عامه مقام دوم را در جهان کسب کرده اند و شاید هم این مشت آدم های مفت خوار و طفیلی بر خود فخر نمایند و حتا از خوشی در لباس های خود هم نگنجند که چگونه توانسته اند ، در ظرف ده سال هست و بود یک ملت 30 ملیونی را به غارت ببرند و این ملت مظلوم لب به سکوت نهاده و دست به اعتراض نمی زنند . این خیره سران پر رو چنان به فساد عادت کرده اند وبا آن خو گرفته اند که در خوپذیری های فساد آلود خویش "خود شیفته" شده و از خود بیگانه شده اند . این گروۀ فاسد به رهبری حامد کرزی گویی سرتا پا عاشقان فساد اند و در هیجانات آن چنان غرق اند که فساد با همه زشتی هایش برای شان زیبا جلوه میکند ؛ بویژه زمانیکه زیر چتر حاکمیت فاسد و دموکراسی قلابی احساس مصؤونیت میکنند و جنایت و فساد خود را زیر هیچ مدانم کاری ها ، بی تفاوتی ها و سکوت های آگاهانۀ مقام اول دولت کابل بدون باز پرس جدی در می یابند . مردیکه سخن زیاد میگوید ، نه تنها برای سپردن مفسدین به چنگال قانون اقدامات جدی نمی کند ؛ بلکه در زد و بند ابهام آلود و و سازش کارانه یی برای ییرون راندن شان از چنگال قانون  و دستگاه قضایی بیمار افغانستان نیز دست بازی مینماید . فرار عنایت الله قاسمی ، چکری و دیگر جنایت کاران نمونه های از این معاملات سیاسی و اقتصادی فساد آلود است .

به گونۀ مشت نمونۀ خروار به سریال تعقیب و محکمۀ چکری توجه کنید که بیانگر سناریوی شگفت آورد زمامداران کابل و رییس جمهور آن است . 

صدیق چکری(1) سرپرست سابق وزارت حج و اوقاف در 22 نوومبر سال گذشت از سوی سارنوالی ممنوع الخروج شناخته شد . وی دزدانه افغانستان را ترک کرد؛ اما بوسیلۀ پولیس لندن دستگیر گردید . بعد از فرار او سارنوال (2) گفت که برای بازداشت چکری که متهم به اضافه تر از بک ملیون دالر اختلاس است ،  قراری به ارگان های دولت صادر کرده بود . رسانه ها گزارش دادند که لوی سارنوالی (3) افغانستان صدیق چکری را بصورت رسمی به اختلاس 360 هزار دالر متهم کرده و از طریق پولیس انترپول خواهان استرداد وی از بریتانیا شده  که پولیس لندن او را دستگیر کرده است . لوی سارنوال (4)بازداشت او را در لندن تایید کرد ؛ اما  چکری (5)در گفت و گوبا بی بی سی گفت : من در لندن آزاد می گردم و تا اکنون کسی برای دستگیری من تلاش نکرده است . استره محکمه (6)گفت که دوسیۀ چکری از سارنوالی به محکمه رجعت داده شد . بعد از چندی محمد نور (7) رفیق چکری و خزانه دار سابق وزارت حج و اوقاف به پانزده سال حبس زندانی شد . او به آژانس خبری اسوشیتت پرس گفت : در مورد هدف انتقال 362000 دالر امریکایی از جده به کابل چیزی نمیداند . این سوال باید از چکری و خلیلی معاون دوم ریاست دولت شود . او مدعی گردید که دراین پول هر دو شریک اند . سازنور به اتهام اختلاس در هنگام انتقال  این پول در میدان هوایی کابل دستگیر شد و  به پانزده سال حبس محکوم گردید . رسانه (8)ها گرارش دادند که عبدالکبیر خلیلی معاون دوم رییس دولت و عضو هیآت بعثه  در اختلاس با چکری شریک بود و ماندن او را در آنزمان در بهسود دلیل آشکاری خواندند تا دست داشتن خود را  در این مسأله  از  ذهنیت ها دور نگاه نماید  .  خلیلی عضو کمیتۀ بعثه بود .

همزمان با دستگیری ساز نور واشگتن پست (9) زیر عنوان " تعدادی مقامات دولتی تلاش دارند تا نام های شماری را که در فساد اداری دوسیه دارند  ، از  تحقیقات  حذف نمایند " نوشت : مقامات ارشد دولتی در افغانستان در فساد دست دارند . از حسین فهیم و محمود کرزی یاد آور شده بود که ملیون ها دالر را به خارج از کشور در بانک های خارجی انتقال داده اند . این گزارش به موضوع فرار سازمان یافتۀ شماری مقامات دولتی به شمول چکری نیز پرداخته بود . فقیریار معاون لوی سارنوالی به رادیو آشنا بخشش چکری را به اساس در خواست استاد ربانی و رهایی قادری را به خواست موسفیدان قندهار بوسیلۀ کرزی رد کرد و افزود که همین امروز نامه یی را عنوانی دولت بریتانیا برای بازگشت چکری نوشته اند.

 

در این هنگام ساید روهی (10) نظر به گزارش لوی سارنوالی نام های  شماری از مفسدین را افشا کرد که در میان آنان چکری ، حمیدالله قادری ، عنایت الله قاسمی وزیران سابق ترانسپورت ، نادر آتش سابق رییس آریانا افغان هوایی شرکت ، عبدالاحد صاحبی شاروال سابق کابل ، محمد امین فرهنگ سابق وزیر تجارت ، وهاب الدین سادات و فقیر بهرام معاونان سابق شاروالی ، اشراق  حسینی معین سابق وزارت معارف ،  عطاالرحمان سلیم معین سابق حج و اوقاف ، اکبر بارکزی معین سابق برشنا ، محمد ولی رسولی معین فواید عامه ، احمد ضیا  صالحی مشاور شورای اقتصادی امنیت و 174 تن دیگر که نعمت الله شهرانی و وحید الله شهرانی نیز شامل آنان هستند  . سریال های فساد ، بازداشت و فرار هر مفسد فراری و غیر فراری که شماری ها هنوز هم درمفامات بلند دولتی تکیه دارند ، از همین دست است .

 

در این آشفته بازار تاراج و اختلاس مقامات ارشد دولتی جناب رییس جمهور باز هم با تجاهل عارفانه خود را به اصطلاح "شیر علط" زده  و در روز مبارزه با فساد می گوید (11) : برخی زورمندان مال ، زمین وسایر دارایی های دولت را غضب نموده اند . در حالیکه سؤ استفاده از قدرت دولتی بد تر از رشوت خواری است .  موجودیت کمپنی های خصوصی عامل دیگری برای افزایش فساد در افغانستان است . ..  امریکایی ها سالانه دو ملیارد دالر برای این کمپنی ها میدهند . در حالیکه این کمپنی ها عامل نا امنی ، تقویۀ تروریزم ، تهدید ، مانع رشد نیرو های امنیتی افغان و افزایش فساد اداری در افغانستان گردیده اند .

 در جریان این نشست محمد یاسین عثمانی رییس ادارۀ عالی نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه با فساد اداری در ضمن چشمگیر خواندن فعالیت های این اداره در عرصۀ مبارزه با فساد اداری گفت : فساد اداری نه تنها در افغانستان وجود دارد ؛ بلکه سبب دشواری های بزرگی برای سایر کشور های منطقه و جهان نیز گردیده  است . وی به بازداشت پنج تن کارمندان پایین رتبۀ دولتی اشاره کرده و آنرا بزرگترین دستاورد ادارپۀ خود  خواند  .

بجا بود اگر جناب رییس جمهور در این نشست  از بازداشت چند مقام ارشد دولتی خبر میداد  و آنرا به عنوان شاهکاری برای مبارزه با فساد به نمایش میگذاشت . با تاسف که او با چشم پوشی از تمامی دشواری های فساد که مردم افغانستان با آن سخت دست و گریبان اند ، با به قربانی گرفتن چند نفر کارمند پایین رتبه ،  از فساد کارمندان ارشد خود چشم پوشی کرد و حتا به نحوی بر برائت آنان صحته گذاشت . رییس جمهور در این نشست مانند آدم های عادی و بی دست و پای این کشور که دست شان  هرگز به اریکۀ قدرت نمیرسند ، فریاد برآورد که زورمندان مال ، زمین و سایر دارایی های دولت را غضب نموده اند ؛ اما این جناب است که با فرمان های سلطانی خویش چنین غاصبان و غارتگران را بار بار به مقام های بلند تر و بلند تر مقرر مینماید و حتا دست محکمه را برای برائت شان نیز می فشارد .

تنها موارد فوق نه بلکه موارد زیادی است که بیانگر رسوایی های فساد در دولت کابل است . هرگاه دامن فساد در درون دستگاه بیشتر بلند شود و پیرامن زد و بند های دروئی مقامات نزدیک به کرزی و اطرافیانش از یک سو و از سویی هم رویکرد ترفند آلود آنان با رییس جمهور در موجی از وهم وگمان ها به تفصیل سخن رانده شود ، شاید از آن "مثنوی هفت منی" درست  شود ؛ اما با تذکر یک مورد بسنده می شود .

 واشنگتن پشت (12) از قول زاخیلوال وزیر مالیه، افغانستان نوشت  : حامد کرزی یک مرد بسیار ضعیف است که به واقعیت ها گوش نمی دهد . زاخیلوال گفته است که حلقۀ داخلی کرزی توافق کرده اند ، هر زمانی که کرزی عدول کند ، برای نفوذ براو دست به دست  بدهند و اگر بخاطر مطرح کردن مسایل حساس با خشم رییس جمهور رو به رو می شوند ، یک دیگر را حمایت می کنند . زاخیلوال هم گفته است  که کرزی به شیطنت هر کس گوش میدهد .

زاخیلوال (13) بعد از افشای اظهاراتش در سایت ویکی لیکس به رسانه ها گفت که هر گاه او چین سخنی را زده باشد ف حاضر به استعفا است .  او  با رسانه ها گفت (14) که عدم توانایی آیکن بیری در تعبیر نظریات شخصی اش مانع تقویۀ روابط دو جانبۀ افغانستان و امریکا شده است .

آیکن بیری (15) سفیر امریکا در کابل دو سال قبل گفته بود : نسبت به این تردید دارد  که کرزی شریک مناسبی برای امریکا باشد . او در این گفت وگو  روابط امریکا و افغانستان را بسیار شکننده توصیف کرد .  و چندی بعد  کرزی (16) را رییس جمهور هزیان گو و ضعیف خواند که آگاهی های ابتدایی حکومت داری را ندارد و از اصول  دولت داری خبری ندارد . او افزود که کرزی فکر میکند که سیاست مداری آگاه است و امریکا را متهم به شکست در افغانستان می خواند . شاید خشم او نسبت به کرزی ریشته در خواست های امریکا مبنی بر برکناری شماری مفسدین در دستگاۀ دولتش باشد که بعد ها بوسیلۀ سایت ویکی لیکس افشا گردید . چنانکه

در سندی از ویکی لیکس (17) آمده است که امریکا از کرزی برکناری اسماعیل خان را به دلیل فساد ادرای و اختلاس خواسته بود و اما کرزی به رغم این خواست امریکا او را در قدرت نگهداشته است  . او نه تنها اسماعیل را برکنار نکرد ؛  بلکه اورا در وزارتی به کار گماشت که دوملیارد دالر امریکایی ها در آن پروژه دارند . در سند آمده است که کرزی با این عمل خود خواست که استقلالیت خود را برای امریکایی ها به نمایش بگذارد . این موضوع را از سندی نقل کرده که آیکن بیری برای کرزی نوشته بود و از او خواهان برکناری اسماعیل شده بود . وی متهم است که در پروژههایی به ارزش 2 ملیارد دالر کنترول کامل داشته و بخش زیادی از پول های این پروژه ها را حیف  و میل کرده و به جیب های شخصی افگنده است . هم در این سند آمده است که در وزارت آنرژی و آب اسماعیل هزار ها دالر از محصول برق به جیب های شخصی افگنده شده و گم شده اند .  شگفت آور این که پترائوس (18) در گفت و گویی ، آیکن بیری را شخص فریبکار و جنایت کار خواند که برای فرار از زیر بار مسؤولیت و پنهان کردن کمزوری های خود از مهارت هایی بهره مند است .

او (19) هم چنین سندی را برای کرزی  نشان داده بود که امر گرفتاری صالحی به امضای اسپنتا صورت گرفته بود  . √به نوشتۀ گاردین  دراین مراودات محرم از قول معصوم  استانکزی ادعا شده که کرزی با عفو قاچاقبران مواد مخدر به دلایل سیاسی ،  دست داشته و رییس دفترش عمر داوود زی را توهین کرده است .

در سندی دیگر جنرال داوود ، زاخیلوال ، داوودزی و دیگران ذکر شده که هر یک در مورد کرزی سخن هایی دارند و دریکی از این سناد اتمر (20) رییس جمهور کرزی را از درک پالیسی امریکا عاجز خوانده است .   این شمه یی ار افشا گریهای سخنان اطرافیان کرزی در مورد او بود که از وجه اختلاف و اتحاد میان او  و اطرافیانش بر بنای منافع شخصی پرده بر میدارد و بیانگر عمق فساد در ارگ کابل است . این ها همه  نه به هدف خدمت به برای خدمت به مردم بیچارۀ افغانستان ؛ بلکه برای تاراج  غنیمت ها دست به دست هم داده اند و زمانیکه بحث  بر سر تقسیم غنیمت های به تاراج برده شده  بالا میگیرد تا تقسیم آنها در دایرۀ قانون مشروعیت پیدا کنند . در این هنگام است که شیر با گزینش لقمه های چرب سایر شکار چیان را به استهزا گرفته و بعد سر و صدای آنان در فضای رسانه ها به اهتزاز می آید .

هرگاه سریال زنجیره یی تقرری ها در ده سال اخیر به تفصیل مورد بحث قرار بگیرند . سر کلافۀ حکومت داری فاسد کابل از یخن چند تن محدود بیرون می شود که شمار مقامات کلیدی آنان  شاید از دوصد کمتر باشد . این افراد شناخته شده در هر پهلویی از قدرت غلط خورده ، زمانی وزیر اند ، زمانی والی ، زمانی معین ، زمانی  سفیر ، زمانی والی و اما در این تغییرات مقام مشاوریت برای آنان به اصطلاح سرقفلی که است که است . بیشترین این افراد دوسیه های فساد در محاکم فاسد افغانستان دارند که شاید مثقالی از هزاران تن اختلاس و فساد پنهان آنان حکایت کند .با وجود این همه فساد و رشوت خواری بصورت زنجیره یی از یک سکان قدرت به سکان دیگر منتقل شده و عرادۀ فساد را بر سر و دوش مردم افغانستان می چرخانند .

پس در چنین نظامی که رهبری آن بدست گروههایی از رشوت خواران سازمان یافته ، شرارت پیشگان مافیای مواد مخدر و قاچاقبران باشد ، جای تردید نیست که در آن فساد به اوجش رسیده و معامله و سازش برای اخذ قدرت سر بر آسمان نهاده  و شکوۀ انسانیت در خاکستر لجنی خواست های افراد پلیدی به قربانی رفته باشد ،  چگونه می توان ایثار را در آن به جستجو گرفت تا انسان با قرار گرفتن  در سکوی ارجمند گزینۀ "نه" با شرارت ها پشت بگذارد ؛ البته "نه"در برابر تمامی وسوسه های قدرت و دغدغه های ثروت که ارادۀ آهنین الهی و انسانی را در انسان به تمکین وامیدارد . از ورای این تمکین است که جوهر خلاق میدرخشد و ایثار به مثابۀ کمترین تجلی آن جلوه گر می گردد . در بستر ظهور نیروی خارقۀ ایثار است که انسان قدرت نفی خواست های شخصی ، قومی و گروهی را دریافته و از زیر خاکستر شرک گرایی های قومی و گروهی نور رهایی بخش منافع ملی و وحدت ملی می درخشد و در پرتو آن می توان به استقلال سیاسی و اقتصادی دست یافت ؛ زیرا منافع ملی و وحدت ملی در بستر ارزش های ملی بوجود می آید و بس .

در صورت جلوۀ ایثار است که قدرت بهای مسؤولیت را پیدا میکند و حقا که برای اخذ چنین قدرتی هرگر شخصی سبقت نجسته ؛ بلکه از پذیرش آن خود داری میکند . چنین قدرتی سزاوار مردانی  است و برای آنانی به زور داده می شود که  از گرفتن آن خود داری مینمایند . از همین رو است که قدرت سالم گرفته و غضب نمی گردد ؛ بلکه برای اهل آن به اجبار به امانت سپرده می شود ؛ امانتی که امر الهی است و سزاوار بنده گان صالح خدا وند  است . با تاسف که این قدرت به گونۀ "امانت الهی" که ممثل ارادۀ سالم  در جامعه است .  در نظام کنونی کشور به چنگال مفسدان به اسارت رفته و زیر جرثومۀ فساد و سیاه کاری کور  دلان  سخت ضجه می کشد .

پس در چنین کشوری چگونه می توان از کوره راهان قانون ستیزی و تاراجگری ها در موجی از فساد و کور دلی ها به جادۀ هموار جامعه یی پا گذاشت که عدالت ، قانونیت ، شایستگی و آگاهی در فضای آزاده گی ها در آن حاکم باشد و قندیل های رهایی و وارستگی آذین بند برج باروی آن باشد تا شاهد نظامی بود که جلو اش بدست مردان مفسد و حاکمان ناتوان و گزافه گو نبوده و حریم پاک آن مانور زمامروایی حاکمان بصیر و مردم سالار باشد که نه بر مردم تحمیل شده باشند ؛ بلکه مردم آنان را به زور بر اریکۀ قدرت نشانده باشند ؛ زیرا باز سپاری مقام برای اهل آن امری اسلامی و قانونی بوده و خواستن مقام امری غیر شرعی است و چه رسد به اینکه نظامی را به زور غضب کرد و کوس مردم سالاری را در جغرافیای آن به صدا در آورد .  در حالیکه پشت پا زدن به مولفه های مهم یک نظام انسانی که همانا آزادی ، آگاهی و عدالت است ، جفایی بزرگتر از آن را نمی توان سراغ کرد که  زمامداران آن ارزش هایی والایی را در موجی از حرافی ها و به انحراف کشاندن افکار عامه  قربانی فساد نمایند . بدون تردید این زمامداران دیر یا زود قربانی اعمال فساد آلود خود شده و بالاخره در اوجی از سفاکی های نامردانه و فساد گستری های نامردمانه بالاخره در آتش عصیان ملت های خود نابود شده اند . نابودی ییکه بهای گزافی را برداشته ، فرصت های خوبی را ذبح کرده و ارزش های بررگی را به باد داده است .

 

منابع و ماخذ :

 

1 -. آرمان ملی  ،  شمارۀ  ، 10 حمل

2 - رادیو آزادی ، اخبار عصر ، 30مارچ

3 - ویسا ، شمارۀ 1171 ، 11حمل ، اول اپریل

4 -  سرنوشت ، 4 اپریل ، شمارۀ 51

5 - ویسا ، شمارۀ 1174 ، 16  حوت

6 - سرنوشت ، شمارۀ 83 ، 13 می

7 -. سرنوشت ، شمارۀ 94 ، 26می

8 - سرنوشت ، شمارۀ 94 ، 4 اگست

9 - رادیو آشنا ، اخبار صبح ، 29 جون

10 - افغان جرگه ، شمارۀ 263 ، 14 نوومبر

11 - آرمان ملی ، شمارۀ 1939 ، 18 دسمبر

12 - رادیوآزادی ، اخبار صبح ، 5 دسمبر؛ ویسا ، شمارۀ 1364 ، 5 دسمبر

13 - رادیوآزادی ، اخبار صبح ،5 دسمبر

14 - راۀ نجات ، شمارۀ 1582 ، 5دسمبر ،14 قوس

15 - افغان جرگه ، شمارۀ 129 ، 22 می

16 -ویکی لیکس

17 - رادیوآزادی ، اخبارصبح ، 28 دسمبر

 

18 -  را دیو آشنا و آزادی ، اخبار صبح ، 23 جون ؛ خدمتگار ، شمارۀ 91 ، 23 جون ؛ ویسا ،

19 - ساید تاند ، 26 اگست ؛ رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 28 اگست

شمارۀ 1238 ، 23 جون  

20 -  ویسا ، شمارۀ 1364 ، 5 دسمبر

 

 

 


بالا
 
بازگشت