سيدموسی عثمان هستی

 

جنایتکاران سه ونیم دهه اخيرافغانستان شامل ستون ششم شدند

 

جنایتکاران سه ونیم دهه جنگ های افغانستان بعقیده من نه درستون پنجم بلکه درستون ششم قراردارند.  بخاطری تمام این جنایت کاران چپ وراست را ستون ششم می گویم که جنایت از اینها با جاسوسان ستون پنجم  که فتح در جنگهاي سه ساله اسپانيا (39 - 1936 ميلادي) هنگامي که ژنرال مولا يکي از سرکردگان سپاه ژنرال فرانکو با ارتش خود به سوي مادريد پايتخت اسپانيا پيش ميرفت، براي کسانیکه بر شهر مسلط بودند پيغام فرستادفرق کلی دارد. چراکه نتها این ها جاسوس هستند وبودند شکل جنایت اینها درجهان نظیرندارد. آنها تنها در خدمت جنرال اسپانیه قرارداشتند ولی اينها  در تصرف کابل وافغانستان در خدمت استعمارگرن قرارداشتند وبدستور استعمارگران وهمسایه های افغانستان که دشمن تاریخی ملت افغانستان ،جنایت کردند وتا امروز از طرف استعمارگران در داخل وخارج حمایت می شوند.

در نوشته هائيکه تحت عنوان  رد چرندیات ضابط صالح ریگستانی  مطالب افشاگرانۀ پيرامون کسانیکه در جریانات سازش ملل متحد مجاهدین سوگند خورده وحزب دموکراتیک خلق در زمان حا کمیت  حزب دموکراتیک تحت نظر داکتر نجیب الله ، سهم داشتند، بنشر رسید  در یکی از نوشته ها  لفظ ستون پنجم توسط تورن جنرال امین حکیم  بکار برده شده است. گرچه ستون پنجم  قبل از جریانات سه ونیم دهه افغانستان در نوشته های  نویسندگان شرقی وغربی بکار رفته است ولی بعد ازمصالحه ملی  داکتر نجیب الله  توسط مثلث جنایت در افغانستان طرف داران داکتر نجیب الله علیه  همرزمان حزبی ودولتی خود مثل دوستم  و جنرال نبی عظیمی ،آغاز گر جنگ های تنظیمی کابل که در آن وقت رییس گارنیزون کابل بکار رفته است.  عظيمی و دوستم همدست شورای نظار تحت قومانده احمد شاه مسعود ، وعبدالجبار قهرمان قو ماندان ملیشه های ولایت هلمند در داخل کابل  تحت فرمان گلب الدین بودند. ولی طرفدران نجيب ، کسانیرا که  با شورای نظارهمکاری کردند بنام ستون پنجم یاد کردند ولی از کسانیکه با گلب الدین حکمتیار همکاری کرده اند ، بنام ستون پنچم یاد نمی کنند. در حالیکه  عین  عملی را که يک گروه به نفع مجاهدین، آی اس آی، امریکا وغرب بازی کردند ، گروه ديگر نفع گلب الدین  حکمتیار حزب وحدت  آی اس آی،امریکا، وغرب انجام دادند.  در نوشته هفته قبل در جمله اشخاص ستون پنجم از جنرال رفیع هم نام برده شده بود. جنرال صاحب وکیل خان در یک نامه خود  بعد از گله  ها زیاد که چرا نام اشخاص از نوشته های من کشیده شده گفته که ( جنرال صاحب رفیع در جمله ستون پنجم نمی آید زيرا از طرفداران داکتر صاحب نجیب الله بوده است و بعد از رفتن داکتر صاحب نجیب الله به  دفتر ملل متحد  به  عبدالوکیل خان وزیر خارجه شخص سلیمان لایق ودیگران گفتند که چون تو همراه شورای نظار بخاطر مصالحه ملی صحبت کردی ، باید همراه گلب الدین حکمتیار که رقیب سرسخت مسعود است نيزبايد تماس مستقیم بگیرید تا در دل آن چیزی نگردد.  ولی  وکیل از تماس با گلب الدین شانه خالی کرد. در همان مجلس ازجنرال رفیع خواهش کرد تا باگلب الدین درتماس مستقیم شود. بنابران این درستون پنجم نمی آید.  صرف کسانی که با احمد شاه مسعود همکاری کردند در ستون پنجم  شمرده ميشوند.  وی از توضیحات بیشتر در نامه خود داری کرده است ) . من گفته ام  که تمام نوشته ها را با امانت داری بیرون می دهم ودر سایت وزین آریایی بنشر می رسانم. اگر در نوشته ها  اشتباهات دیده می شود ، دليل آن اينست که تایپ نوشته توسط  کسانی دیگرمی شود که با من در تایپ وایمیل همکاری می کنند. هرگاه اشتباهی در نوشته های گذشته  رخ داده باشد مانند جنرال صاحب وکیل خان که در قسمت جنرال رفیع روشنی کمی انداخت ، به من بنویسند من بدون کم وکاست نوشته های شان را بنشر می رسانم.   واگر سایت روی پالیسی که دارد دستکاری می کنید, چون پالیسی یک سایت است من چاره ندارم  وشاید غیر از گرداننده یک سایت هیئت تحریر آن سایت مطابق پالیسی که دارند کم کنند ولی زیاد نمی کنند وتغیر در جملات نمی دهند،  حتی املا وانشا نویسنده را غیر ازسایت افغانستان آزاد دیگران به حال خود می گذارند. بعد از ایمیل هم در بین راه دیده شده که تغییراتی در نوشته رخ داده است . طوريکه بعضی نویسنده ها وقتیکه بالای  یکدیگر انتقاد ميکنند که  در فلان سطر تو این طور نوشتی و از نگاه ادبی درست نيست ،  در حالیکه نویسنده درست نوشته است ولی  وقتیکه ایمیل شده در جریان ایمیل ویا در وقت تایپ اشتباه رخ داده است.   همه زیبا نویس ونویسنده نیست باید خواننده پيرامون محتوای مطلب فکر وقضاوت کند نه بالای طرز ادبی آن.  اگر کسی بتواند درست  نویسی کند کار بد نیست ، ولی کسی که تایپ وایمیل نمی تواند ، به آن مشکل است. تنها افغانستان آزاد این کار را می کند  که می بینیم نوشته هر کس را  به نشر نمی رساند واگر بنشر می رسانند  آقای معروفی وموسوی مو از خمیر جدا می کنند  که این کار آسانی نیست.  ویراستاری هم کار هر نویسنده نیست. در غرب وامریکا هرنویسنده نوشته را به ویراستار می دهد ویراستاری می شود ولی در وطن ما ارسال کردن نوشته جهت ویراستاری شرم است  ویراستار هم چند نفر محدود مثل داکتر صاحب سیاه سنگ ،آقای انجنیر معروفی صاحب, آقای استادموسوی، استاد نصیر مهرین، برادران مهرین صاحب که نویسندگی افتخار آن خانواده بوده است ، واسع جان برادرکوچک استاد مهرین در ویراستاری ید طولا دارند ولی وقت ویراستاری را ندارند، داکتر اسدالله حبیب، استادواصف باختری ، استاد ربانی بغلانی مشهور به  پروانه اندراب  وچند نفر محدود دیگر که آنها در غربت هستند وقت ندارند وهمه مصروف نان پیدا کردن استند. من این توضحات را بخاطر عصبی بودن جنرال صاحب وکیل خان که از من دلخور شده بود دادم.  

 نتنها بی کم وکاست نوشته  های جنرال صاحب وکیل خان، آقای عزیز پیشرو، فارق پاسدار، آصف خان نبرد رابپاس دوستی قبلی که داشتیم  بیرون دادم, نوشته تورن جنرال امین خان حکیم که  با من همکاری کرده وقبلاً وامروز هم نمی شناسیم  بدون کم وکاست بیرون داده ام وبه جنرال صاحب در غیاب  احترام دارم.

 خدمت دوستان وخوانندگان بعرض می رسانم ، کسانیکه  در جریان مصالحه ملی بامجاهدین همکاری کردند  ، یکدسته  راستون پنجم خواندند و دیگران را بینام ونشان رهاکردند ، کار درستی نيست. به عقیده من ، درجریان سازش هردوطرف نقش خودرا مساویانه بازی کرده اند. هردوطرف ازیک حزب ویک دولت بودندودریک سنگرمشترک علیه مجاهدین وآی اس آی تحت نظرسوسیال امپریالیست روس جنگیدند. همین سازش ها سبب شد که بیشترازشصت هزارانسان بی گناه  درشهرکابل توسط مجاهدین کشته، معیوب، بی ناموس شدند. همین دارودسته سازشگران بعد از مصالحه مثلث جنایت گردیددند . من مصالحه این جنایتکاران را بنام مثلث جنایت یاد کردم  وهر سه طرف جنایتکاران را من بنام ستون ششم یاد می کنم.  این نظر من است به عقیده کس دیگر کاری ندارم . اشخاص وافراد ملل متحد، حزب دموکراتیک خلق چه فاشیست پشتو چه فاشیست فارسی چه فاشیست ازبک چه فاشیست هزاره وچه مجاهد سوگند خورده با همکاری آی اس آی با دوجناح حزب دموکراتیک خلق وملیشه های حزب دموکراتیک خلق همکاری کردند که سبب ویرانی بیشتر وکشته شدن  ملت افغانستان شدند. امروز ملت افغانستان در اسارت همین جنایتکاران بدستور استعمار گران قرار دارند. مصالحه دولت استعماری کرزی همرديف مصالحه  دولت داکتر نجیب بوده است که به شکل ديگربه پیش برده می شود.  تباهی وبربادی درعقب این مصالحه مانند مصالحه دولت داکتر نجیب الله نهفته است. این مصالحه گران هم در ستون ششم  ماند اشخاص مثلث جنایت قرار دارند . ستون ششم ویژه گی های خود را دارد وبد تر از ستون پنجم می باشد چون نویسندگانی که نام از ستون پنجم در بین خود برده اند با خصلت ستون ششم آشنایی نداشتند امکان دارد بعد از این نوشته نویسندگان به خصلت های ستون ششم آشنایی پیدا کنند. اشخاصی را که آنها  بنام ستون پنجم یاد کردند پیش من ستون ششم هستند. با آنها تعریفی که در قسمت ستون پنجم شده صد در صد فرق دارند چراکه اینها بی وجدان تر ازستون پنجم بوده ومی باشند.

من چرا اینها را ستون ششم خوانده ام وجنایت شان را مثلث جنایت خوانده ام وزمانی که این نوشته هار بنشر برسانم نام کتاب را چنین می گذارم (نقش ستون ششم درمثلث جنایت).  حالا خصلت غیر انسانی ستون ششم را  در جریان سه ونیم ده از دولت ظاهر ، کودتای داوود، کودتای حزب دموکراتیک خلق، حکومات مجاهد وطالب وحکو مت استعماری کرزی برملا می سازم. شما خواهيد ديد  که اين گروه درحال نیرنگ های جدید بنام های مختلف هستند ، و ستون پنجم  در ابلیس بودن به گرد پای این خاینین تاریخ زده چپ وراست رسیده نمی تواند.

 اگربه دقت جریانات حوادث پی درپی  افغانستان را از آغاز سلاطین قبایلی  تا حکومت استعماری که دولت کرزی باشد، در نظر گیریم در این  حوادث افراد واشخاصی وجود داشته که خود آگاه ویا نا خودآگاه به نفع خود مگربر ضد جریان خود، برضد ملت ووطن خود در یک وقت عمل کرده اند وخواسته اند که از نابسامانی  ها وویرانی های جامعه لذت ببرند. برای ايشان فرق نمی کرده که به نفع کی ودر خدمت کی قرار گرفته اند وآینده  خودش چه می شود. این اشخاص همیش بیشتر از ستون پنجم  در رذالت قرار داشته اند. همان طوریکه  کودتا های افغانستان  وسایر حوادث  نا گوارافغانستان  شباهت  به  کودتا ها وحوادث دنیا نداشته، قشری که به این کار دست زده در جهان بیمانند است ، لذا این چنین قماشی را که من ستون ششم  می نامم  که متأسقانه نویسندگان ما متوجه نشده اند واز آنها نام نبرده اند ، بدتر ازستون پنجم معمول (جاسوسان) است.

ستون ششم بخاطر منافع خود دست به هر جنایت زده ، در خدمت هر بی وجدان قرارداشته ، یک روز کمونیست ، روزدیگر مجاهد ، روزسوم طالب ، روز چهارم نوکر دولت استعماری کرزی بوده است.  این ستون ششم را شما دربین شاه پرستان ، داوود پرستان، حزب دموکراتیک خلق، مجاهد سوگند خورده، طالب مزدوراستعمار، چپ وراست بی ایمان  مشاهده کرده ميتوانيد. آنها بد تر از جاسوسانی هستند که از طرف غربی ها ستون پنجم خوانده شدند.

  سؤال در اینجا است،  تعدادی ازاشخاص وافرادی که در خدمت دولت کرزی قرار دارند ، خودرا به نام کارمند یا نماینده مردم در پارلمان کاندید می کنند از همین قماش بدنام هستند. هرچند  شباهت به ستون پنجم دارند و طرز برخورد وحرکت شان مانند ستون پنجم است، مگرطرز تفکرشان قسمی است که نه به آیدیالوژی خود بند وباز هستند ،نه به عقیده خود پابندی دارند ، نه  به وطن می اندیشند ، نه آرامش ملت پیش شان قدر دارد.  معیاروطن پرستی انسان وانسانیت شان ، ایمان وعقیده و آیدیا لوژی شان دالر، پوند ریال، کلداراست.  مصطفی  ظاهر، مارشال ملا فهیم، مولوی سلام،  جنرال علومی، گلاب زوی، ربانی، سیاف، محقق، خلیلی، دوستم وغیره این نوع اشخاص با طرز تفکری که دارند امروز ما توانیم انهارا ستون ششم یاد کنیم.  اينکه سر انجام این ستون ششم چه گلی را به آب می دهند ، علنی خواهد شد. دوستانی که از من پرسیده بودند که آياغیر ستون پنجم ، ستون ششم دردنیا  وجود دارد؟ بايد بگويم بلی ! اين اشخاص فوق کارهایی را انجام داده اند که تا حال هیچ خاین در جهان  نتوانسته ونخواهند توانست . نظیر این قماش اشخاص در هیچ گوشه جهان دیده نميشود.  پس ما این نوع افراد را ستون ششم گفته می توانیم.  امید است که بعد از این نویسندگان با وجدان ما در پهلوی نام اشخاص وافرادی که پیروی از عمال جنایتکاران در وطن ما کرده اند و جاسوس استعمار گران وهمسایه  های افغنستان بوده اند ودر خدمت دشمنان افغانستان قراداشتند ودارند بنام ستون ششم یاد کنند.   اینها جاسوسان چندطرفه وسگ دالر وسرمایه  هستند.  من بخاطر اينکه خصلت شان  با ستون پنجم فرق دارد ، درموردشان اصطلاح ستون ششم را به کاربردم. امید است نویسندگان با وجدان بعد از این  آنها را ستون ششم یاد کنند.

ازستون ششم یاد کردیم ، شاید کسانی باشد که به خصلت ستون پنجم هم آشنایی نداشته باشند. بخاطر روشن شدن ذهنیت شان ، نوشته زیر را بنشر می رسانم که ستون پنجم را معرفی کرده وهر کس که ستون پنجم را بخواند بعد از خواندن متیقن می شوند که جنایتکارن سه ونیم دهه افغانستان چپ وراست شان در ستون ششم قرار دارند  ( اصطلاح ستون پنجم از نظر معني و مفهوم مجازي همان جاسوسي است؛ منتها با اين تفاوت که جاسوس به ضرر و زيان بيگانه کار مي کند و نفع و مصلحت ملت و کشور خويش را ولو به قيمت جان از نظر دور نميدارد؛ در حالي که ستون پنجم اين معني را افاده نمي کند بلکه افراد اين ستون، دانسته يا ندانسته به زيان و ضررخودي و نفع بيگانگان کار مي کنند.

وقتي که ريشه تاريخي آن دانسته شود حقيقت مطلب بهتر روشن مي گردد. در جنگهاي سه ساله اسپانيا (39 - 1936 ميلادي) هنگامي که ژنرال مولا يکي از سرکردگان سپاه ژنرال فرانکو با ارتش خود به سوي مادريد پايتخت اسپانيا پيش ميرفت، براي کمونيستها که بر شهر مسلط بودند پيغام فرستاد که: «من با چهار ستون سرباز و تجهيزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوي مادريد پيش مي آيم ولي شما فقط روي اين چهار ستون حساب نکنيد بلکه ستون ديگري به نام "ستون پنجم" هم داريم که در مادريد و حتي در ميان جمع شما هستند که دانسته يا ندانسته براي ما فعاليت مي کنند. شايد هم با ما موافق نباشند ولي چون با عقيده و نظريه شما صد در صد مخالف هستند لذا اعمالشان غير مستقيم به نفع ما تمام مي شود. اگر از چهار ستون اعزامي واهمه نداريد از اين "ستون پنجم" بترسيد که در تمام امور و شئون شما نفوذ دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار مي کنند.»

همينطور هم شد و بالاخره ژنرال فرانکو با کمک همين ستون پنجم و خرابکاري آنها توانست پايتخت اسپانيا را که کابوس قحط غلا و گرسنگي بر آن سايه انداخته بود تصرف کند و سلطه و سيطره کمونيستها و جمهوري خواهان را از سراسر خاک اسپانيا براندازد. از اين تاريخ است که دو کلمه ستون پنجم وارد اصطلاحات سياسي شد و به عاملان اجنبي و به طور کلي هر فرد و دسته اي اطلاق گرديد که اعمالي به زيان و ضرر خودي و سود بيگانه انجام دهند.

در همين جنگ بين المللي دوم اگر دقيقاً بررسي کنيم، ملاحظه مي شود که پيروزيهاي برق آساي اوليه دولت نازي آلمان هيتلري به آن شکل و صورتي که در تاريخ لشکرکشيهاي نظامي بي سابقه بوده بيشتر از رهگذر وجود ستون پنجم در کشورهاي متخاصم و فعاليتها و خرابکاريهاي آنان انجام پذيرفته است و گرنه عقل سليم و بطور کلي قاعده و ضابطه نظامي و لشکر کشي حکم نمي کند که کشوري هر قدر هم نيرومند باشد کشورهاي مجاور را که اتفاقاً ضعيف هم نبودند و همه چيز داشتند يکي پس از ديگري در ظرف چند روز به تصرف درآورد.

اصطلاح ستون پنجم با وجود آنکه قدمتي ندارد معذالک به علت بسط و جامعيت معني و مفهوم کلمه چنان به سرعت اشاعه و انتشار يافت که در حال حاضر هر جا پاي جاسوسي و خيانت حتي در مجامع و خانواده ها به ميان آيد از آن براي افاده مقصود استفاده و استناد مي کنند. کما اينکه تحولات و دگرگونيهاي سياسي ايران بعد از شهريور 1320 خورشيدي و خيانتهايي که از طريق مختلف نسبت به ايران و ايرانيان صورت گرفته موجب گرديده است که اين اصطلاح سياسي از اروپا به ايران بيايد و در موارد مقتضي به صورت ضرب المثل مورد استفاده و استناد قرار گيرد. در پايان مقال، ناگفته نماند که در سال 1360 شمسي کتابي تحت عنوان "ستون پنجم" به وسيله آقاي کاظم اسماعيلي به فارسي ترجمه گرديده است که در اين کتاب از داستان ستون پنجم آلمان نازي در انگلستان بحث ميکند. ستون پنجم مزبور حتي در انتيليجنس سرويس انگلستان هم نفوذ کرده بود.)

حالا اشخاصی را معرفی میکنیم که در ستون ششم قراردارند. آنهارا بنام ستون پنجم خواندند ویکتعداد شان را از ستون پنجم هم کشیدند ولی من تمام اشخاص وافرادی را که در جنایت سه ونیم دهه چه چپ وچه راست دخیل بوده ستون ششم خوانده ام. بدیگران کاری ندارم که خاینین را در کدام ستون جا می دهند ولی ایمان دارم اشخاص با وجدان که می دانند این اشخاص  خاین تر، خبیث تر وابلیس تر از ستون پنجم هستند وطن پرستان با من همنوا هستند واین دارودسته را نه بنام ستون پنجم بلکه  بنام ستون ششم یاد می کنند. اگراعضای حزب دموکراتیک خلق ویا مجاهد اینهارا بخاطریکه جرم شان سنگین معرفی نشود, ستون پنجم می خوانند ولی مردمان با وجدان آنها را با تعریفی که من از ستون ششم کرده ام آنها را ستون ششم میخوانند

شخصی که روی هر دلیلی  که نزد خود اوبوده  ایمیل پر از محبتی که به من فرستاده از هویت خود درایمیل خود چیزی نوشته نکرده ، نه خود را معرفی کرده ونه گفته که من را می شناسد یا نمی شناسد.  تنها گفته است :  من نوشته های کسانی را که شما بنشر رسانیدید ، خواندم.  خوشم آمد که بی طرفانه وبدون کم وکاست بنشر رسانیدید. همیش کتاب هائیکه توسط نویسندگان جانبدار بنشر می رسد  ، ورانه نویسی دران زیاد دیده می شود. چشم سفیدی ها وبی وجدانی ها مرا رنج می داد ونسبت وظیفه که من سالها از دوران ضبط احوالات شاه تا امروز در دستگاه امنیت دولتی دارم نمی توانستم که درد دل خودرا بیرون بدهم . دیدم که از کسانی که در حوادث شامل بودند شما نوشته های شان را بیرون دادید. من نویسنده نیستم.  اگرکسی باشد که نوشته های مرا بدون کم وکاست بیرون بدهد ، من  حالا جراات پيدا کردم تا رفع مسوولیت وجدانی کنم.  شهرت مکملهً اشخاص صادق وخاین را بشما ارسال کنم  وشما آنرا با امانت داری ،  بدون کم وکاست بیرون بدهد.  اگر در قسمت اشخاص شما چیزی را کم وزیاد کنید آن وقت من دست از معلومات می بردارم . من با هیچ کس دوستی و دشمنی نداشته ام و ندارم.  پدرم در ضبط احوالات  ومصونیت ملی کار می کرد. پدرم در زمان دادود خان جنرال شد ودر زمان حزب دموکراتیک خلق به تقاعد سوق داده شد.  من از مردم سرفراز شمالی هستم. نظر به دانش خود در این پست من تا امروز مانده ام . من حزبی نبودم. همیشه مامور اداری بودم وفعلاً هم کار های اداری را پیش می برم. تعدادی از این اشخاص از افراد ضبط احوالات ومصونیت ملی هستند وبعد ها با اکسا،  کام، خاد وامنیت دولتی  همکار بودند وهمکاری مينمودند.

من بسيار حدس زدم که وی پسر کی باشد  ولی بیش از سی سال است که از وطن دور هستم ، شاید اشتباه کرده باشم. بدون آنکه در قسمت هویت  وشهرت مکمله آن بپرسم ، اگردر تماس شود ، اعتماد کند شاید خودر معرفی کند.  تا من با آرامش نوشته های وی را بیرون بدهم.  تا وقتیکه خاینین شناخته شده را معرفی می کند قابل تشویش نیست. بعد از اینکه افراد گم نام را معرفی می کند ضرورت است که من شهرت مکمله آنرا بدانم.  اگر نمی خواهد وی را معرفی کنم ،  خودم باید اورا بشناسم.

در حالیکه  نوشته های مرا خوانده و خود را معرفی نکرده ، خواسته که اشخاص وافراد رامعرفی کند ودر عین حال گفته این اشخاص دوستان من می باشد،  نمی خواهم که آنها از من آزرده شوند.  چون در نوشته های قبلی کوتاه قلمی درقسمت نام اشخاص وافراد شده ، خواستم تا خالا های نوشته های قبلی را تا جایکه من شناخت از افراد وشخاص دارم پُر کرده باشم.

محترم با وجودی که خودرا معرفی نکردی باز هم نوشته شما که دارای یک لست بزرگ است قابل نشر می باشد.  من تا جای امکان آنرا بنشر می رسانم وترس از این هم ندارم که بگویند در خدمت یک امنیت دولتی قرار دارم. به من روشن شدن حقایق رویداد های وطنم مهم است که تا امروز پنهان مانده بود. هرگاه اشخاص وافرادی که شما از آن نام بردید نظر مخالف وموافق بانوشته های شما داشته باشند ، آن را هم بی کم وکاست بنشر می رسانم.  گرچه این اشخاص وافراد سازش گران دولتی وحزبی درزمان حاکمت حزب دموکراتیک خلق دردولت  داکتر نجیب،  مجاهد، با ملل متحد نقش عمده  در زد وبند علیه منافع ملت افغانستان داشتند تا جایکه بدسترس من فعلاً قرار دارد در این نوشته از آنها نام می برم. در نوشته های آینده ازکسانیکه از قلم در کتاب ها باز مانده اند واز طرف شخص بالا شهرت مکمله شان به من ارسال شده بنشر می رسانم . منتظر هستم که شخص فرستنده را بشناسم . صاحب ایمیل بخاطریکه از مشخصات ستون ششم آگاهی نداشته ، اشخاص ذیل را  در ستون پنجم قرار داده  ولی صد در صد در ستون ششم قرار دارند:

اول ــ عبدالرشید دوستم در خواجه دوکوه ولایت جوزی جان  در بک خانواده بار کش که پدراش با دوشتر بارکشی نمک از اندخوی به شبرغان می کرد بدنیا آمد. گرچه می گویند تا صنف پنج وشش  درس خوانده و لی یک تعداد مخالفین آن به این عقیده نیستند و میگویند که  ابتداء بحیث کارگر در تفحصات  نفت وگازمتعاقباً در سال 1357 بحیث محافظ در یک  گروه دفاع  خودی  در تاسیسات نفت وگاز توسط  خاد وقت استخدام گردیده، آهسته آهسته با جنگیدن در پهلوی دولت  علیه مجاهدین به کمک جنرال خان آقا پسر باشی امیر جان ازقریه  تتمده  ولایت پروان که در خاد مزار شریف بود تشکیلاتش وسعت پيدا کرد،  خودش به رتبه های بلند ملیشه ای دست یافت.  قو ماندن فرقه ملیشه  53 جوزجان مقرر می شود.  درسال 1370 از دولت روگردان شد و با مجاهدین درا ئتلاف  در میآید، وشهر مزار شریف را بتاریخ 27/1/1371 به تصرف در می آورد.  ودر ماه ثورسال 1371با ائتلاف مجاهدین شورای نظار وحزب وحدت اسلامی وارد کابل گردید.  در جنگ های قدرت طلبی نقش ویژه ای ایفا می کند.  محترم جنرال عبدالرشید خان دوستم از طرفداران جناح محترم ببرک کارمل بر علیه محترم داکتر صاحب نجیب الله خان رییس جمهور بود.

جنرال دوستم  در زمان قدرت ببرک کارمل روابط نزدیک با محترم محمد عارف خان صخره پسر مرزا تاج محمد از ترکان بایان نواسه محمد یونس از همرکابان وکیل علی احمد خان بایانی وهمچنان روابط نزدیک با  محترم خان آقای تتمدرۀ رییس خاد مزارشریف از قوم صفت خیل تتمدره پسر باشی امیر جان که که زندانی جنایی در زمان شاه بودبحیث باشی زندان  درخدمت ضبط احوالات دولت وقت بود ، داشت . این دونفردر رشد شخصیت کاذب جنرال دوستم در خدمات دولتی نقش عمده داشتند.

محترم  دوستم مرد شجاع ودر عین شجاعت ، زرنگ ، ابن الوقت ، موقع شناس ، سازش کاربود. وی هميشه از مشاورین خود فرمان می برد. با ازبکستان وترکیه روابط نزدیک دارد ودر سیاست به ازبک پرستی وترک پرستی  شهرت دارد ودر بین یک قشر محدود ازبک وترکمن وهزاره محبوبیت دارد. در جنگ ها علیه مجاهدین (اشرار) از خود مردانگی نشان داد.  قشون اورا مردم عوام گلیم جم یاد می کنند  وبا هر طرف مجاهدین که بعد از سقوط حاکمیت حزب دموکراتیک خلق ائتلاف نا مقدس کرده ، در صف اول ايستاده ،  علیه دشمنان شان جنگیده،  از سپاهی لشکر خودرا با هوشیاری که داشته تا استر جنرال رسانیده ،  چندین مدال از دولت ببرک کارمل، داکتر نجیب گرفته است. آخرین ستاره چهارم شانه خودرا از دولت مجاهدین گرفت وحضرت مجددی اولین رییس جمهورمجاهدین ( اشرار) بنام سردارسپاه اسلام مقلب به خالدبن ولید از او  یاد  کرد  واین لقب را به دوستم حضرت مجددی در زمان ریاست جمهوری دو ماهه خود داد  که مجاهدین این القاب داده شده را بخود ننگ تاریخی می دانند ولی دوستم به این القاب افتخار می کند.

با همه گروپ های مجاهدین  دوستم جنگ وسازش کرده است وفعلاً هم در سیاست های حکومت استعمار کرزی نقش دارد.  مانند احمد شاه مسعود در گروپ خود کسی را از خود قوی تر نمی خواهد.  زمانیکه درک کند که شخصی درحال گرفتن قدرت در بین طرفدارانش  است  به شکلی اورا دور ویا نابود می سازد. وی مانند احمدشاه مسعود اشخاص وافراد نزدیک و دورخودرا طبق مرامش تحت فشارروحی قرار داده ، اورا در مقابل دیگران دشنام های رکیک می دهد ، توهین میکند ، خورد وخمیرش می سازد.  حیثیتش را پیش دیگران بخاک یکسان می کند ودر آینده کسی جراات نمیکند که با شخص توهین شده تماس داشته باشد. مارشال فهیم وعارف سروری رییس خاد سابق دولت کرزی بخاطر توهینی که در مقابل اطرافیان احمدشاه مسعود از طرف احمدشاه مسعود شده بودند خاطرات خوشی ازاحمدشاه  مسعود نداشتند. میگویند که اين روش احمدشاه مسعود ودوستم راامیر حبیب الله خان شهید پدر امیر امان الله خان فقید هم داشت.

 کسانی که با مومن، رسول پهلون وبرادر رسول پهلوان ، ملک و  دوستم بوده اند ، پول های هنگفتی بدست آوردند. آنها جهبه هارا فروختند ، در سازش های خود از جانب مقابل پول گرفتند.  از اعراب مرتجع،  امریکا وغرب، روس وپاکستان وایران پول های فراوان بدست آوردند. یک مدتی که دوستم در پاکستان زندگی می کرداز طرف جنرال اسلم بیگ حمايت ميشد. اين جنرال متقاعد آی اس آی رفیق نزدیک جنرال حمید گل رییس آی اس آی ،سگان زنجیری خاین ترین فرد بشریت جنرال ضیا الحق بودند. آنها هنوز هم  راه وآیدیای آن خاین را تعقیب  می کنند. آنها با خاینین افغانستان روابط نزدیک دارند. از کسانیکه در اطرف دوستم قرار داشت بجزاز جنرال یوسف ، سخنگوی  دوستم که از پهلوی دوستم استفاده نکرده  فعلا در حالت فقر در دنمارک زندگی دارد ودر یک کمپنی ماهیگيری  بصفت  موتروان کار می کند، ديگران همه صاحب مليونها شدند. جنرال یوسف در مجلس سالنگ بعد از فرار احمدشاه مسعود ازکابل که در حقیقت آن مجلس کمراحمدشاه مسعود را  بسته کرد وآن مجلس سبب شد تا احمد شاه مسعود در برابر طالب ايستادگی کند ،  در گروپ جنرال دوستم نقش داشت. نمی دانم که توسط دوستم واطرفیانش رانده شد ویا خودش کناره گیری کرده است. وی اصلاً انجینر است اما بعد تحصیلات  عالی خودرا در رشته سیاسی اردو در شوروی به اتمام رسانيد. حالا نمی دانم که با کدام گروپ حزب دموکراتیک خلق کارمی کند یا نمی کند.  آدم عادی نیست.  دور شدن جنرال یوسف سبب ضعف جنرال دوستم شد. جنرال دوستم در یک مجلس من هم با آقای پدرام  بودیم ، دوستم  اول از دانش وتدبیر های جنرال یوسف یاد کرد وبعدا اعتراف کرده  گفت : " تا زمانیکه من این مرد هارا در پهلوی خود داشتم موفق بودم ." ملیت جنرال یوسف را نمی دانم و اينکه از کدام  ولایت است هم  نمی دانم.  به پشتو، فارسی وازبکی  خوب حرف می زند می نویسد. زیاد میخواهد بشنود ونمی خواهد که هیچ نوع جریانات را افشا کند. می گویند کتابی سر دست دارد. ولی کس نمی داند که درمورد چه می نویسد.  در قضایای افغانستان بعد از اینکه با دوستم یکجا شد نقش داشت. در جریانات حاکميت حاکمیت حزب دموکراتیک خلق، مجاهدین  وطالب فعال بود. حالا نمی دانم که بادوستم روابط دارد یا ندارد. ولی دوستان می گویند که درمورد مخالفت با دوستم ، حزب دموکراتیک خلق ، مجاهد وطالب حرف نمی زند. این هم از دانش سیاسی وی است. آوازه سر چوک است که  در ین اوآخر دوستم از دولت کرزی شاکی است وجنرال یوسف به اثر خواهش جنرال دوستم  با دوستم در ترکیه دیدن کرده است ولی کس نمی داند که به دوستم چه مشوره داده است وروی چه حرف زده اند. آیا همکاری  آنها ادمه ادامه می يابد يانه ، معلوم نیست.  بگفته اهل سیاست دوستم تحت فشار استعمارگران قرار گرفته و در تلاش است تا دوباره کهنه کاران سیاست را مانند جنرال یوسف خان  دورخود جمع کند و حلقه تنگی  که برايش ساخته اند بشکند.  دوستم از جمله سردسته های ستون پنجم می باشد. ( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)

 

دوم ــ جنرال هلال اندرابی  پیلوت در ولایت مزارشریف ، در آن وقت نفر دوم  جنرال دوستم فعلاً وکیل شورا. وی  از طرف مردم ولایت بغلان وزمانی قوماندان فرقه حیرتان بعد از جنرال مومن بود. در زمانیکه  ببرک کارمل در حیرتان زندگی می کرد در خدمت آن صادقانه قرار داشت واحوال گیری می کرد.  مردم دارو در رفاقت خود خیلی محکم وسر سپرده می باشد.  در اردو ودر بین مردم قطغن  وپنجشیر نفوذ  دارد. حالا نمی دانم که به آیدیا لوژی سابق خود ایمان دارد یا ندارد. از جمله ستون پنجم می باشد. ( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)

 

3ـــ  خان آقا پسر باشی امیر جان از قریه تتمدره  از قوم صفت خیل است. وی کاتب در پروژه پروان بود.  با شهر الله شهپر  روابط نزدیگ داشت. میگویند که از شاگردان آصف نبرد است. پدران شان از جمله نمک خوران خوانین تتمدره بوده اند.  خان آقا وقتیکه به قدرت رسید با خوانین تتمدره مستقیماً مخالفت خودرا آغاز کرد. به اساس مخالفت با جنرال خان آقا ، خوانین تتمدره تا آخر از مجاهدین پشتیبانی کردند.  خان آقا حمایتگرجنرال دوستم در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بود.  بعد از حاکمیت حزب دموکراتیک خلق از طرف جنرال دوستم ازهر نگاه حمایه شد. توسط دوستم ومارشال فهیم از راه قاچاق بزرگترین سرمایه دار افغانستان شد. در روس بود ، به هالند آمد. از هالند فرار کرد و فعلا در کابل است. از طرف مارشال فهیم وصالح رییس خاد  وعارف سروری مستقیماً حمایه می شود. آدم مرموز،تیزهوش، ابن الوقت،موقع طلب  وموقع شناس مانند صابر سنگر جبل السراجی مسول دفاع وعدل کمته ولایتی  در زمانیکه نبرد در کمته ولایت پروان بود.  در برابرمخالفین خود رحم ندارد. با جنرال صخره و جنرال خلیل بایانی همفکر ، هم راه وهمراز است.  در ظاهر مانند جنرال صخره خوش برخورد ودر باطن پسگوی وکینه جواست. به دوستان خود کمک می کند واز دوستان خود استفاده می نماید.  به راه سیاسی خود محکم نیست  واز سیاست  همیش سو استفاده نموده است.  رفاقت ظاهری آن خوب است. تحصیلات  عالی ندارد. من با او همکار بودم.  بی سواد است، چیزی نمی داند ، دنباله رو خوب است ولی در زمانی که ما همکار بودیم با من برخورد خوب داشت. مخالف پشتو وزبان پشتو است. حتی از قوم پشتون نفرت دارد. احمد شاه مسعود را یک قهرمان می داند.  ببرک کارمل را یک وطن پرست ومبارز ودانشمند سیاسی می داند.  با داکترنجیب الله بعد از رفتن کارمل مخالفت داشت ولی خودرا مخالف نشان نمی داد چون خصلت ابن الوقتی داشت. از جمله ستون پنجم می باشد. ( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)

4ـــ  دگر جنرال عبدالروف بیگی از صاحب منصبان سابق اردو است.  نمی دانم چه وقت در حزب آمده است. از دوستان،مشاورین خاص  وهمکار نزدیک دوستم بود.  در پوست های مختلف کار کرده است . از سمت شمال ، از ملیت ازبک  است ، به فارسی وازبکی حرف می زند. خوب نوشته می کند.  آدم باسواد ، شجاع،قاطع است ، مستقل تصمییم می کیرد.  با داکتر نجیب الله بدون پت وپرده مخالفت علنی می نمود ، به ببرک کارمل احترام خاص داشت.  در پست های زیاد کار کرده  است. در وقت سازش ملل متحد، حزب دموکراتیک خلق ومجاهد، با مجاهدین همکاری نزدیک داشت.  فعلاً در سویدن است. نمی دانم که در راه سابق خود از نگاه مفکوره است یاخير. با دوستم ارتباط دارد یا ندارد. مردم پروان اورا خیلی دوست دارند. ازجمله ستون پنجم می باشد ( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)

5ــ  پهلوان رسول رفیق نزدیک دوستم برادر اندر جنرال ملک معروف است. وی بیسواد بود اما هوشیاروموقع شناس. دوستم از وی ترس داشت. با مجاهدین ودولت ارتباط داشت.  در برابر پول وقدرت مانند دوستم جان نداشت، زودارتباط می گرفت وتسلیم می شد. وقتیکه به مقصد خود می رسید فرار می کرد. آدم بی خاصیت بود. به اثر توطئه مستقیم دوستم وجنرال خان آقا وجنرال صخره از بین رفت. ولی برادرش، جنرال ملک به انتقام وی برآمد. با طالبان یکجا شد ودوستم راازمملکت کشید وتاامروز جنرال دوستم دشمنی با جنرال ملک دارد.

6ـــ  داکتر نجیب الله مسیر پسر حبیب الله  نواسه محیب الله خان مشهورکه پل محب الله خان را خواننده های محلی  در سروده های خود یاد کرده اند (سر پل محب الله توره می گفت او خدا ). اصلاً از پروان  هستندودر خان آباد برزگ شده است.  تحصیلات عالی خودرا درشوروی به پایان رسانیده از رفیق های قادر بهیارکه والی قندز بود می باشد.  در زمان داوود خان استاد پلیتخنیک بود.  در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق ، رئيس ادارهً امور ووزیر معادن بود. مرد هوشیار و پابند به ایدیا لوژی است. وی مانند کبیر رنجبر وبصیر رنجبر از مهره های خطرناک کاجی بی در دوران تحصيل  در روس بود. مرد خوش برخورد ، مجلس آرا وهنوز در کار های سیاسی فعال است. با کشتمند ودیگران روابط نزدیک دارد.  قبلا از سر سپرده های ببرک کارمل و محمود بریالی بود.  در خراسان سازی وخراسان بازی فعال وهمفکر شورای نظار می باشد. با دوستم روابط نزدیک داشت ودارد.  اورا مغز متفکر جنجال های فعلی بین فاشیستان فارسی وپشتو می دانیم.  وی  در تلاش است تا ازبک،  ترکمن،  هزاره وتاجک راعلیه فاشیستان پشتو منسجم بسازد. وی از طرفداران فدرالیزم می باشد واز رهبران ستون پنجم بحساب می آید.  من تماس نزدیک با وی دارم . بخاطر دانش واخلاقش بوی احترام  دارم.  هر کار را شجاعانه اتجام می دهد. ترس وهراسی در وجودش دیده نمی شود.  او می گوید  : " من فرزند شیران شمال هستم.  خون نیاکانم هنوزد در رگهای من جوش می زند. با دشمن خود آشتی ناپذیر هستم. "  کبیر رنجبردوست سابق خود را مرد بی ایمان وابن الوقت می داند . از دوستی سابق خود با کبیر ندامت دارد.  مرد م سست عنصر وترسو را کارد زنگ پُر (خان وردک) می گوید که معنی آن را من نمی دانم.  در قطغن وپروان در بین مردم محبوبیت خاص دارد. به او وخانواده او مردم چهاریکار وخان آباد احترام خاص دارند.  اورا بنام خان منطقه می شناسند. خوانین پروان احترام خاص به داکترصاحب مسیر داردند( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)  

7ــ  جنرال حسام الدین داماد سید کیهان قوماندان فرقه پلخمری ودره کیهان .  از دوستان وهمرزمان ورفقای نزدیک جنرال خان آقای پسر باشی امیرجان تتمدرۀ  می باشد. جنرال حسام الدین  وجنرال خان آقاهردو دارای یک خاصیت   واز نزدیکان دوستم است . وی از جمله ستون پنجم است که  از پشتون ها نفرت دارد. در مجالس  بی پرده وبی ادبانه  به پشتون ها حتی بشریف ترین آنها توهین ودشنام می کند . همه پشتون هارا طالب می داند. مرد بی منطق است.  رفیق شراب است و به دین علاقه ندارد.  در ظاهر خودرااز مذهب اسماعیلیه می داند ولی به آن هم پابندی ندارد. انسان ضعیف ا لنفس  وبی اراده است.  مانند جنرال خان آقا ودوستم ومارشال فهیم دارایی زیاد دارد.  سر مایه وی حساب نمی شود. هنوز بادوستم روابط نزدیک دارد واز ستون پنجم می باشد جنرال حسام الدین نفر آخر نیست این سلسله ادمه دارد ( به عقیده من اگر با خصلت فوق باشد از ستون ششم می باشد عثمان هستی)

حرفهائیکه در بالا بقسم شهرت مکمله اشخاص نوشته شده  من نه مخالف هستم ونه موافق. من با اکثر این اشخاص شناخت ندارم.  شخصی که اين مطلب را ایمیل کرده وخودرا از کار کنان ضبط احوالات ومصونیت ملی شاگرد محمدگل کوهستانی  از سابق داران ضبط احوالات ومصونیت ملی اکسا، کام، خاد است . بگفته خودش ، وی هنوز هم در امنیت دولتی همکاری دارد . به گفته خودش از طرف عارف سناتور که سابق رییس امنیت دولت کرزی بود حمایت می شود. از نوشته های آن معلوم می شود که در قسمت اشخاص وافراد وحوادث سه دهه اخيرمعلومات دارد  ولی نمی خواهد که خودرا معرفی کند. همچنين ،از نوشته هایش معلوم می شود که با کسی مخالفت شخصی ندارد وهر چیز را بی پرده می گوید. امید است که اشخاص وافرادی که کار خوب وبد کرده اند ودر حوادث خوب وبد سه ونیم  دهه اخير سهم داشتند بی طرفانه معلومات بدهد. معلوماتی که تا حال داده است خیلی جالب است وبه شناخت وی آفرین می گویم.  لطفاً خوانندگان اين موضوع را دنبال کنید  تا شاملین حوادث افغانستان آنچه که هستند با هویت  گذشته وامروزی شان معرفی شوند. این شخص هم کسانی را  معرفی می کند که کسی تا حال از آنها نام نبرده است و اگر برده شده  واقعیت ها زندگی آنها افشا نشده است.  از نوشته های آن معلوم می شود که خیلی معلومات دارد. وی وعده داده است تا جاسوسان زمان شاه وداود را که بعد ها در بین مجاهد وحزب دموکراتیک خلق هرکاره بوده اند ، با اسناد معرفی کند. وی هر روز بیش از ده ورق ایمیل می فرستد. من در تلاش هستم که اورا قناعت بدهم تا شهرت مکمله خودرا بمن بدهد. اگر از طرز معلوماتی که داده است ، شما خوانندگان محترم در موردش حدس می زنید لطفاً با ایمیل وتیلفون با من در تماس شوید. من شهرت مکمله وی را تا روزی که خود او نخواسته است حفظ می کنم.  وازتماس وی  تشکرمی کنم. امید است که  افشا لست خاینین را ادمه بدهد. فکر می کنم اگر به همین شکل همکاری خودرا ادمه بدهد ، این نوشته بیش از یکسال ادمه خواهد داشت . واشخاصی که جنایات شان پنهان مانده افشا شوند. ناگفته نماند اگر کسانیکه تا حال از چپ وراست نوشته  همه را  به وارونه نوییسی وطرفدار یک جناح جنایتکار  می شناسد  ونام اين افراد واشخاصی نام برده نشده من نام می برم.  پيرامون کتاب اردو وسیاست جنرال نبی عظیمی  ، نوشته ها وکتاب دستگیر خان پنجشیری،  کتاب جنگ های کابل توسط جنرال سیدعبدالقدوس (سید) ،  کتاب زیره، کتاب کشتمند، کتاب غوربندی، کتاب جلیلی، کتاب میرصاحب کاروال، کتاب حسن شرق، کتاب شاه محمود حصین  ودرمورد نوشته های طرفداران مجاهدین وطالب ، همچنين پيرامون نوشته ها در سايت های  سایت خاوران،  جرمن افغان آنلاین، آزمون ملی، رهروان، افغانستان آزاد، سایت گفتمان، آریایی  ، تاجک میدیا  مطالبی خواهم نوشت. مردم بعضی سایت هارا سایت فاشیست پشتو ، فارسی ، هزارگی ، ازبکی وفاشیست ترکی  می داند. من نام ها را با هویت شخصی وکار کرد واقعی شخص با در نظر داشت  بی طرفی معرفی می کنم. هر گاه اشخاص وافراد را که من معرفی می کنم  دلایل ودلیلی در برابر نوشته های من داشته باشد با اسناد من آن را رد می کنم . من بالای حرفهای خود ایمان دارم وهیچ نوشته من بی معلومات نیست. اميدوارم تا افرادیکه از آنها نام برده شده ، از خود دفاع کنند تا واقعیت ها روشن شود ، خشک وتر یکجا نسوزد.  باز هم از فاروق پاسدار، آصف نبرد، عزیز پیشرو، جنرال وکیل خان، جنرال امین خان  تشکر می کنم که با جرات ومردانگی سر بوجی های راز راباز کردند وبه دیگران جرات دادند تا رازهای پنهان را  افشا نمايند. اشخاص وافرادی که در حوادث اخيرنقش داشتند بايد افشا شوند. باز هم من می گویم که من در این نوشته ها بیطرف هستم. اگر اشخاص وافرادی که شهرت مکمله  بیرون داده می شود بالای من قهر باشند که چرا من اين کار را ميکنم بايد گفت که  من این کار را بخاطر روشن شدن واقعیت ها ، بخاطر شهدا ، معلولین ، آوره گان وطنم که هر روز در خارج از وطن توهین وتقیر می شوند وبخاطر ملت بیچاره افغانستان  انجتم ميدهم.  شرايط کنونی که توسط فعاليت های رزيلانه این اشخاص بوجود آمده ، ملت من در اسارت قرار دارد.  آتشی را که این جنایتکارا افروختند،  ویرانی وکشتار به بار آوردند ، استعمار گران ودولت کرزی ادمه دهنده آنست. فعلا ، از دست من وملت من چیزی بر نمی آید ونه جنایتکاران به محاکمه مردم خود را تسلیم می کنند ، نه استعمار گران از حمایه این خاینین در خارج وداخل دست بر می دارند.  من وملت عذاب کشیده افغانستان بجز افشا گری مانند (استاد بارش )چه راه دیگری داریم؟  اگر جلو نویسندگان بی وجدان بخاطر وارونه نویسی گرفته نشود ، تاریخ چون استوار به ارزش ها تاریخی است واز ازرش های تاریخی بحث می کند ، راه به ترکستان خواهد رفت. تعدادی احمد شاه مسعود خوب را می گوید وتعدادی  بد. اگر تاریخ نویس وواقعه نویس وجدان سالم داشته باشد ،آنچه که احمدشاه مسعود انجام داده است به نسل آینده انتقال ميدهد.  کار خوبی وبدی وی را مينویسد و چنان معرفی ميکند که نسل های آیند در قسمت وی قضاوت کنند.  اگر یک تاریخ نویس خوبی های احمد شاه مسعود یا گلب الدین حکمتیار را می نویسد وبدی های آنها را نمی نویسد و با احمد شاه مسعود وگلب الدین  ازدر دوستی ودشمنی شخصی برخورد ميکند ، نوشته هایش ارزش تاریخی ندارد.  اگر کسی از سردار دوست محمدخان که از جمله شاهان افغانستان بود وبا اسناد تاریخی خیانت وی ثابت شده دفاع می کند ،این تاریخ نویس خاین است. اگر تاریخ نویس از در بی وجدانی در نوشته های خود قصداً کار بگیرد  تاریخ روشن وطن تا قیامت خاموش خواهد ماند ودست تاریخ نویسان واقعی از گور بیرون می ماند.، زبان ودست بی وجدانان در تاریخ نویسی وورارونه نویسی  دراز ودراز تر می گردد.  پس به اساس  وجدان پاک وبه اساس منطق بالا  هرچیزی که در دسترس من قرار بگیرد، به ملت خود بیرون می دهم.  یکتعداد حتی با الفاظ رکیک به من نوشته می کنند من از کسانی که قضاوت سالم ووجدان بیدار دارند می پرسم  اگر شهرت مکمله خاینین با خیانت های شان افشا شود بد است ؟  به اشخاصی که میخواهند سد راست گویی های من شود می گویم دست تان آزاد که به من وخانواده من تهمت می بندید ویا ویدوکست می سازید.   من از افشا گری در بیرون ودر زندان تاروز مرگ دست بر نمی دارم.  نصحیت، تهدید،عذر، واسط به من سود نمی کند.  من مستقل هستم به تائید وناتائید کس خوش وآزرده نمی شوم.  تا حال حرفهای کسی بالای من تاثیر نکرده است ، بعد از این هم نمی کند.  نوشته من اگر مورد قبول تو نیست نخوانش! خدمت جنرال وکیل خان  تکراربه عرض برسانم  اگر سایت ها از نوشته من نام های اشخاص  وافراد را می کشند در کتابی که  من بنشر می رسانم آنچه که شما معلومات داده اید می نویسم از جنرال صاحب وکیل خان که بخاطر کوتاه نویسی از من دلخور شده است معذرت می خواهم.   نقل قول داکتر نجیب در قسمت دستگیر خان پنجشیری  در کتاب بنشر می رسد. امید است که جنرال صاحب از قهر خود پایین شود, همکاری را ادمه دهد. من در نوشته های جنرال صاحب دست کاری نکرده ام. من می دانم اگر من در نوشته کسی دست بزنم در آینده با من کسی همکاری نمی کند. اگر درمورد دوست ودشمن من هم نوشته شود  من  نوشته را بنشر می رسانم.  باز هم از جنرال صاحب وکیل خان  که در قضایای افغانستان نقش مستقیم وغیرمستقیم داشتند خواهش می کنم تا با من همکاری کنند. من نوشته های وی را با امانت داری بیرون می دهم.  امید است که جواب تیلفون وایمیل من را بدهد. چیز هاییکه از نشر مانده است در کتابم به نشر می رسانم. این بد بختی در مطبوعات افغانستان ریشه دارد بخاطر دوستی ودشمنی هر کار را می کنیم . عوضیکه از خود دفاع کنیم وبه جواب نویسنده بنویسیم یخن سایت هارامی گیریم ، گله از گردانده سایت می کنیم. خصوصاً خاینین این کارا می کنند . ولی من مانند دیگران نیستم اگر دوستم خاین هم باشد سدرموردش می نویسم واگر خودم مرتکب خیانت شده باشم ، می گویم شده ام . از ملت خودمعذرت میخواهم.  چنانچه که دیگران دوستی خودرا با اشخاص از دیگرا پنهان می کنند من پنهان نمی کنم. اگر خاین است مسوولت خیانت خودرا خودش دارد نه من.  چرا من از شناخت با آن منکر شوم  اگر منکر می شوم زیر کاسه من هم نیم کاسه است.  ادمه دارد .

  

banamnewspaper@hotmail.com

 ماهنامه طنزی وانتقادی بینام در تورنتوایالت آنتریوی کانادا تیلیفون تماس 5192652949

 

 

قبلی

 

 


بالا
 
بازگشت