زلمی نصرت

29.09.2010

 دنمارک

مردم زیر« چتر» نیروهای بین المللی !

 

به مناسبت 14 مین سالګرد شهادت دوکتور نجیب ا لله

 قسمت چهارم

(هر گاه  برای « ما»   منافع ملی  و مردم  و اعمار جامعه نوین  و « انسان نوین» محک است  و هر گاه « ما» برای مردم مبارزه میکنیم،  در این صورت  ما  باید به مثابه انسان نوین ، تغیر یافته و رسالتمند در دفاع از منافع مردم و در کنار مردم قرار بگیریم ، نه در کنار و دفاع از قاتلین مردم .!)

در این قسمت بحث  میخواهم  به یکی از موارد یکه ، در بسیج مردم و نیروهای پراگنده در دفاع و پیاده نمودن دموکراسی ، تامین صلح و ثبات وایجاد یک سازمان بزرگ سراسری ملی ، میتواند رول مهم داشته باشد ، نگاهی کوتاه داشته باشیم.

در این جای شک وجود ندارد ، که سقوط طالبان از توان نیروهای  خودی خارج بود و  فقط ناتو و ایالات متحده امریکا  قادر بود ، تا  قدرت طالبان را  ساقط  و انها را به عقب نشینی مجبور بسازد  .

در این هم  جای شک وجود ندارد که  مردم ، با حضور ناتو در افغانستان که در چوکات  تصامیم سازمان ملل متحد  صورت ، برای بسیج و دفاع از دموکراسی اماده بودند ، صلح و ثبات و منافع شان را در حضور جامعهء جهانی در افغانستان میدیدند  و به اینده سخت امید وار و خوش بین بودند.

 به همین دلیل هم وقتیکه طالبان از بین رفت ، مردم  بلادیده افغانستان  بعد از شکست طالبان انتظار و توقعات بزرگ از نیروهای بین المللی داشت ، مردم توقع داشت، که  همزمان بعد از سقوط طالبان در افغانستان برای پیاده نمودن دموکراسی و عدالت گام های ابتدایی بر داشته میشود ، عدالت و حقوق اتباع  افغانستان تامین میشود ، یک حاکمیت واقعآ قابل قبول برای مردم افغانستان  به وجود می اید، مردم زیر «چتر» نیروهای بین المللی به خوشبختی نائل میشوند ،صلح و ثبات در کشور به میان می آید ،  که متاسفانه  چنین نشد.!

  مردم  هم چنان از جامعهء بین المللی توقع داشت، که تمام  جنایتکاران ومجرمین جنگی و قاتلین مردم  در طول سه دهه  مورد باز پرس  قرار  خواهد ګرفت  ، مجازات و به کیفر اعمال شان  رسانیده  خواهد شد ،  که متاسفانه چنین هم نشد.!  

 خلاف توقع و انتظارات مردم ، اکثریت قاتلین مردم افغانستان ، غاصبین و قاچاقبران، چهره های بد نام خلاصه ناقضین حقوق بشر که به جز فریب و دروغ  برای مردم دیگر کدام  کار نداشتند ، روی کار آمدند(   نمیخواهم تا از چهره های بدنام تاریخ نام ببرم ، به خاطریکه مردم افغانستان انها را خوبترمیشناسند ).

    حکومتی که  بعد ار توافقات بن پایه گذاری شد ، مردم  در تمام ارکان قدرت خدمتگذان شان  را ، نه ، بلکه اکثرأ قاتلین خود را دیدند، ادم کشان را  دیدند و انانی را  دیدند که مفکوره خدمت به مردم را در سر نداشتند.

   شورای مدافع حقوق بشر سازمان ملل متحد ، در مورد راپور  مستند انتشار یافتهء  اکتوبر 2004  پروژه « داد خواهی افغانستان» ( از حوادث  قتل عامها ، اعدام های فوری  و شکنجه های سیستماتیک ، تجاوزات جنسی بطور وسیع و هدف گیری های نظامی عمدی  بر اهالی ملکی  بین سال های  1978 تا 2001 جنایات و مجرمین جنگی خاصتآ در دوره های بعد از سال 1992)  توسط یک سازمان مدافعوی و تحقیقاتی مستقل، تحقیق و رسیدگی نکرد .

مضحکتر از همه اینکه ، با تمام بی شرمی در 2006 پارلمان قلابی و سهامی افغانستان ، فیصله شرم اور و ننگین  نام نهاد مصالحه با جنایتکاران و مجرمین جنگی سه دهه را  پیشکش کرد، تا  تمام مجرمین و جنایتکاران سه دهه را برائت بدهند.

 به همین دلیل مردم شک کردند  و مجبور شدند ، تا از نظام فاصله بگیرند و روی بګردانند ، بالای نظام و جامعهء جهانی بی اعتماد شوند ، صدای  نفرت و انزجار و اعتراض شان را  نسبت به حاکمان و جامعهء جهانی  بلند کنند.!   

 ایا در جامعهء که در طول سه دهه تا امروز با وحشیانه ترین شکل و با بی رحمی  خون هزار ها افغان ریختانده شده باشد و ریختانده شود ، هر روز مردم قربانی بدهد ، هر روز مردم کشته بدهد ، هر روز نان و زندگی شان به خاطر یک اقلیت بدنام و خون اشام تاریخ گرفته شود ،خانه و کاشانه شان به اتش کشیده شود، ابرو و عزت شان پایمال شود، ممکن است که بدون جواب بماند و با شعار «مه ترا ملا میگویم و تو مرا حاجی» همه  خون های ریختانده شده ، و یرانی و بر بادی وطن ، یکسره فراموش مردم شود ؟! به یقین که نه .!

اشتباه بزرگ نیروهای بین المللی، ناتو و سازمان ملل متحد  این بود، که در تشکیل حکومت بعد از طالبان از شتاب  و عجله کار گرفتند و بالای ادمک های جنگ سالار  بدنام تاریخ که به دموکراسی  و صلح هیچ عقیده و باور نداشتند و مخالف سر سخت و سد راه ازادی های مدنی ، سیاسی و عقیدتی بودند، و هیچ گونه ریشهء مردمی نداشتند ، تکیه کردند ،و خواستند توسط قاتلین مردم دموکراسی را  پیاده کنند ،صلح را به مردم به ارمغان بیاورند.!

 در نتیحه  منافع جنگ سالاران و ناقضین حقوق بشر یکبار دیګر با منافع مردم تج کرد، مردم از نظام فاصله گرفت ،  و همین انتخاب زمینه را برای ناکامی جامعهء جهانی و گسترش ابعاد جنگ ، وحشت و ترس و انارشیزم در افغانستان هموار ساخت .

 از انجائیکه صلح و عدالت دو روی یک مسئله است ،بنآ باور من این است، تا زمانیکه برخورد  قانونی و مدنی با جنایتکاران سه دهه تا امروز صورت نگیرد، انها  محکمه و به کیفر اعمال شان رسانیده نشوند، از قدرت کنار زده نشوند ، با انها تصفیه حساب نشود، دشوار است از  ختم جنگ و وحشت ،تامین صلح و ثبات، دموکراسی و جلب اعتماد مردم  سخن گفت .

 یکی از عواملی پیوستن مردم  با طالبان و مخالفت شان با حضور نیروهای بین المللی و  نظام  موجود  همین مسئله عدم  رسیدگی به مجرمین جنګی و عدم تعقیب عدلی قاتلین  مردم  است ، که بدون مجازات ماندند  و  تا هنوز در ارکان مهم  قدرت تکیه دارند و تمام امتیازات و امکانات در اختیار شان است  .

 برای  انکه در کشور صلح و ثبات به میان اید ، به بحران ، فساد و تداوم جنگ خاتمه داده شود، مردم در دفاع از دموکراسی و  نیروهای پرگنده در یک سازمان بزرگ سراسری ملی و سالم  بسیج شوند مسئله مجازات قاتلین مردم افغانستان به هر نام و نشانی که باشد ، باید به یکی از شعار های روز مبدل گردد و با تمام قوت برای موفقیت این پروسه  تمام امکانات بکار گرفته شود.

من میدانم که طرح و بالا کشیدن این مسئله برخی حساسیت ها را در پی دارد و شاید برخی از اعضای سابق ح . د . خ .ا - حزب وطن از طرح ای مسئله  متاثر و نسبت به من بد بین شوند ، اما  ما راه دیگر ندارم ، من هم یکی از اعضای سابق همین حزب استم و ما نباید از محاسبه حراس داشته باشیم ، فقط خائنین  و منحرفین از طرح چنین مسائل میتر سند و حراس دارند و بس.

 برحی از اعضای حزب د خ ا – حزب وطن اظهار میدارند و میگویند که ما مخالف محاکمه قاتلین مردم نیستیم  ، اما در شرایط امروز طرح ای مسئله به نفع ما نیست .!

  در حالیکه برعکس  تحقق ای پروسه کاملأ به نفع ما است ، به خاطریکه  طرح ای مسئله  خواست مردم و به نفع مردم  است و ما جدا از منافع مردم ، انسان و انسانیت کدام منافع خاص  دیگر نداریم  که دنبال آن قرار بگیریم و بگردیم.!

 هر گاه  برای  « ما»   منافع ملی  و مردم  و اعمار جامعه نوین  و « انسان نوین» محک است  و ما برای مردم مبارزه میکنیم ،  در این صورت ما  باید به مثابه انسان های نوین ، تغیر یافته و رسالتمند در دفاع از منافع و خواسته های بر حق  مردم و در کنار مردم قرار بگیریم ، نه در کنار و  دفاع از منافع قاتلین مردم !

به این امر باید کاملأ صادق و قاطع باشیم  و با صراحت و علنیت و شفافیت  مسئله را مطرح نماییم، مجازات جانیان حرف دل مردم است ، تا زمانیکه حرف دل مردم بالا نشود  و از ان حمایت صورت نگیرد،  و حقیقت برای مردم ګفته نشود  ، مردم بالای ما اعتماد  نه خواهد کرد.!

   هیچ کس حق ندارد ، تحت  پوشش مصلحت ملی، منافع ملی را در وجود قاتلین مردم افغانستان مطرح بسازند،  به خاطریکه : یکی از ده ها دلیل ادامه و ګشترش ابعاد  جنایت کردن ، جنګ و بی ثباتی در کشور  ،همین طرز فکر خام  است  ، که ائتلاف ها ، اتحاد ها ، جبهات و اپوژیسیون ها و شورا ها به بهانهء «مصلحت ملی با قاتلین مردم افغانستان   ساخته شده و شکل میگیرد ، نه  از میان  نیروهای سالم ، وطندوست  و با درد جامعه .

 حال  ای  سوال در برابر همه قرار میگیرد  و آن اینکه در صورتیکه  ایالات متحده امریکا و متحدین آن به ای خواست برحق مردم ما لبیک نگفت و خلاف اراده مردم ما  هر یک  در پی  عملی ساختن اهداف خود در منطقه استند و سر نخ هم به دست انها است،  پس در چنین حالت  ما افغان ها چه کرده میتوانیم؟

نباید انکار کنیم که در تمام حرکت ها جای و رول  خود ما افغان ها مهم بود و تمام حرکت ها و اهداف بوسیله ما افغان ها در عمل پیاده شده و پیاده میشود و  دیگران بدون ما افغان ها هیچ کاری  را انجام داده نمیتوانند .

 بنآ : افغان های وطندوست  و با احساس این امکان و توان  را دارند ، که رول و نقش و رسالت خود را در ای مقطع حساس تاریخ انجام  بدهند  و آن اینکه همه نیروهای سالم دست به دست هم داده  ، برای تسریع پروسه ای ساختن یک  نیروی بزرﮒ سراسری ملی سالم (فرا ،ملیتی و قومی و زبانی ، ایدیالوژیک، حزبی و تنظیمی)  که به گذشته و با هیچ یک از قالب های حزبی و ایدیالوژیک بند و بسته نباشد و فقط از گذشته آموخته باشد،  صادقانه برزمند  و بسیج شوند.

«دیوید شوارتز» میګوید : تنها زمانی یک مسئله غیر قابل حل میشود که فکر کنید غیر قابل حل است.

 با ساختن  چنین یک نیرو و ایجاد چتر ملی و مردمی میتوان کشور را از بحران و بی ثباتی و انارشیزم کنونی و سقوط نظام به دست  افراطیون نجات  داد، و قاتلین مردم  را به  محاکمه کشاند ، نظام را در دفاع از منافع مردم سوق داد ، باور و اعتماد مردم را به خود جلب  کرد و مردم را به آینده امید وار  ساخت ، صلح و ثبات را در کشور تامین کرد  و بس.

  چنین یک نیرو و تشکیل قادر است تا  عملأ راه را برای تفاهم  بین الا فغانی در شرایط کنونی هموار  کند ، هدفی که  شهید دوکتور نجیب ا لله  به خاطر پیروزی آن شجاعانه گام برداشت، و تا  پایه ای دار به خاطر آن رزمید و جام شهادت نوشید، که روحش شاد  باد!

 پایان قسمت چهارم

 

 

 


بالا
 
بازگشت