افغانستان یک کشور بزرگ با مشکلات بزرگ

 و با رابطۀ نزدیک با سیاست ها

 

 نورالحق علومی

 

محترم نورالحق علومی رئیس نوبتی حزب واحد ونماینده مردم در شورای ملی افغانستان بنابر دعوت  پوهنتون توفتس ایا لت بوستن ایا لات متحده امریکا در ورکشا پ بررسی مسایل جنوب شرق آسیا وافغانستان که به ابتکار پوهنتون تفتس، انستیتوت رهبری گلوبال، مکتب هاروارد کنیدی، مرکز بلفر برای دانش و امور بین المللی غرض بررسی و تحلیل وضعیت سیاسی ، اقتصادی و امنیتی جنوب شرق آسیا ازتاریخ 17 فبروری تا 21 فبروری 2010 برگزار گردیده بود، شرکت کر دند.

دراین ورکشاب بر علاوۀ نمایندگان کشورهای اروپائی غربی ، جنوب شرق آسیا  وایالات متحد امریکا ،عده از افسران عالی رتبه  نظامی امریکا ، پروفیسوران ، استادان و محصلین نهاد های اکا د میک نیز شرکت ورزیده بودند. محترم نورالحق علومی در دو نوبت ، در باره " مصالحه در افغانستان" و " مداخله جامعه بین المللی " بیانیه های مبسوطی  ارایه داشتند که  فشرده برگردان از انگلیسی " مداخله جامعه بین المللی در افغانستان " در زیر به نشر میرسد.    

مداخلۀ جامعۀ بین المللی در افغانستان

 

حضار محترم، خانم ها وآقایان!

اولتر از همه، تشکر و سپاسگذاری خاص خود را به پوهنتون تفتس، انستیتوت رهبری گلوبال، مکتب هاروارد کنیدی، مرکز بلفر برای دانش و امور بین المللی و سایر سازماندهنده گان این  ورکشاپ دارای اهمیت بزرگ برای صلح و امنیت افغانستان تقدیم میدارم.

من باور عمیق دارم که اقداماتی ازینگونه از جانب نهاد های اکادمیک با اعتبار جهانی، حامل اثرات بزرگ و مثبت بر سیاست های ایالات متحده و متحدین آن در قبال افغانستان خواهد بود.

به نماینده گی از مردم افغانستان، از شما صمیمانه تشکر میکنم و به تلاش های شما مبنی بر طرح این موضوع اساسی درین لحظات بی نهایت مهم، ارج میگذارم.

در عین حال میخواهم از همه شرکت کننده گان این ورکشاپ که وقت گرانبهای خود را به شرکت درین گردهمایی اختصاص داده اند تا دانش و تجربۀ ارزشمند شانرا در بارۀ دورنماهای امنیت و حل سیاسی قضایای افغانستان با ما شریک سازند، اظهار سپاس کنم.برای من، شرکت درین گردهمایی ارجمند، موجب افتخار است.

خانم ها و آقایان !

افغانستان یک کشور بزرگ با مشکلات بزرگ و با رابطۀ نزدیک با سیاست ها و پویایی های بین المللی است. کشور ما همیشه در مرکز محاسبات جیوپولیتیک و جیوستراتیژیک قدرت های منطقوی و جهانی قرار داشته است.

جنگ جاری در کشور ما از مبارزۀ قدرت بین دول مختلف منطقوی و جهانی در سیستم بین المللی متأثر است و بسیارند کسا نی که این جنگ را بازی بزرگ جدید یا نوبتی میخوانند.

پس از سه دهۀ پیهم خشونت و فقر،  یازدهم سپتامبر و پاسخ ایالات متحده امید های بزرگی را نزد افغانها برای آینده یی بهتر و صلح آمیز ایجاد کرد. افغانها بصورت استثنایی علاقه داشتند که با جامعۀ بین المللی برای آینده یی درخشان کار کنند.

متأسفانه امروز این امید و این هیجان بطور جدی رنگ باخته است و جامعۀ بین المللی با وجود میلیارد ها دالر و ده ها هزار نیروی نظامی، نتوانسته است که تغییر مثبتی را در زنده گی مردم افغانستان وارد کند. امید برای زنده گی بهتر، جای خود را به نا امیدی و عقب روی  کشور بسوی افتادن در دستان عناصر رادیکال طالبان داده است.

افغانستان میتوانست یک نمونۀ پیروزی تلاش جامعۀ بین المللی در زمینۀ تأمین صلح در کشوری بعد از درگیری باشد، اما متأسفانه امروز علایم شکست و بد بختی را به نمایش میگذارد.

عمدتا دو دلیل برای شکست جامعۀ بین المللی در افغانستان وجود دارد : یکی اداره بی کفایت و ضعیف افغانی و دیگری، همسایه های که منافع شانرا در عدم ثبات افغانستان می بینند. این دو عامل، مخالفت مسلحانه را جان تازه بخشیده و فعالیت های صلحجویانۀ جامعۀ بین المللی را با دشواری مواجه ساخته است.

مردم امریکا برای حکومت امریکا مالیه میدهند تا به دولت افغانستان کمک کند که برای مردم افغانستان به خوبی خدمت نماید. اگر صادقانه حرف بزنیم، میخواهم بگویم که با تأسف فراوان، وضعیت ازین قرار نیست. بخش  بزرگی از پول مساعدت مردم شما به جیب شبکه های معین  و برخی مسئو لین اغشته به فساد ریخته میشود.  شگفت آور است که یک قسمت از کمک های مالی  جامعه بین المللی بشمول ایالات متحده امریکا توسط مامورین فاسد در چار چوب به اصطلاح پروژه امنیتی حتی به مخا لفین دولت یعنی طالبان میرسد. فساد اداری باعث شده است جامعه بین المللی خواسته ونا خواسته هردوجناح جنگ را تمویل کند.

امریکا میلیارد ها دالر در اختیار حکومت پاکستان قرار میدهد تا این کشور در برابر طالبان و القاعده مبارزه کند. با وجود همه پول ها و منابعی که شما امریکایی ها درین راه مصرف میکنید، پاکستان هنوز مهمترین پناهگاه مطمئن برای تند روان مذهبی باقی مانده است.

اطمینان دارم که با ملاحظۀ تمام این چیز هایی که در افغانستان میگذرد، مردم افغانستان را ملامت نکنید که چرا در مورد نیات اساسی جامعۀ بین المللی در افغانستان شک میکنند. افغانها واقعأ میخواهند با مردم امریکا دوست باشند. آنها به کمک شما ضرورت دارند .

فساد،حکومت واداره بی کفایت ومخالفت های منطقوی طالبان را تقویت میکنند. جامعه بین المللی باید درحل این مسایل به مردم افغانستان کمک کند.

متأسفانه،به دلیل آنچه در کشور هایی مثل افغانستان میگذرد، نقش عنعنوی ایالات متحدۀ امریکا را بحیث مدافع دموکراسی در سراسر جهان زیر سوال قرار داده است .

علیرغم آماده گی مردم برای تحقق دموکراسی، افغانستان با  دموکراسی فاصله دارد زیرا حکومت و حلقات حاکم در افغانستان به آزادی سیاسی و اقتصادی باور ندارد و دموکراسی را تهدیدی برای قدرت خود میداند.

 

خانم ها و آقایان !

من یک جنرال و متخصص نظامی هستم و از سال 1960 در مسؤولیت های نظامی و سیاسی مختلف خدمت کرده ام. در زمان شوروی ها  آمر زون جنوب در شهر قندهار بودم. در حال حاضر، عضو پارلمان افغانستان هستم و از مردم کندهار که در زمان شوروی ها برای مدت یازده سال درانجا بحیث جنرال نظامی خدمت کرده ام، نماینده گی میکنم.

اجازه میخواهم که تجارب خود را در مورد اینکه شوروی ها چگونه با ما کار میکردند و چگونه ما میتوانیم از گذشته برای مؤثریت در آینده استفاده کنیم، با شما شریک بسازم. من مقایسۀ کوتاهی را تقدیم تان میکنم اما میخواهم صراحت بدهم که من درین جا قضاوت نمیکنم که کی حق داشت و کی حق نداشت، زیرا زمان ها با هم تفاوت دارند.

ایالات متحده از 9 سال بدینسو در افغانستان حضور دارد، شوروی ها نیز 9 سال در افغانستان حضور داشتند.

شوروی ها به افغانستان در حالی آمدند که افغانستان یک حکومت پا بر جا داشت، اما امریکایی ها زمانی در افغانستان مداخله کردند که افغانستان اساسا هیچ چیزی نداشت. 

شوروی ها علیه گروه های مجاهدینی رزمیدند که تقریبا از سراسر جهان کمک دریافت میکردند، اما ایالات متحده امروز با طالبانی میرزمد که به دشواری ازکمک های غیر مستقیم چند منبع منطقوی و القاعده  مستفید هستند.

شوروی ها با افغان های فعال و حاضر به مبارزه مواجه شدند اما امریکایی ها امروز با افغان های خسته از جنگ و آرزومند صلح مواجه اند.

شوروی ها حاکمیت واقعی افغانها را احترام نموده و در همه تصامیم سیاسی و نظامی از حکومت افغانستان حمایت کردند و کوشش کردند که افغانستان را متکی به خود بسازند. اما امروز ایالات متحده همه امور را به عهده دارد و حکومت افغانستان در جبهۀ پخش فساد و معامله گری قرار دارد.

کمک شوروی ها به افغانستان، همه از مجرای قرارداد های رسمی بین حکومات افغانستان و شوروی صورت میگرفت. شوروی ها هرگز به هیچ ملیشیا یا فردی کمک مستقیم نکردند. کمک های آنها پیوسته از طریق حکومت مرکزی افغانستان انجام می پذیرفت. اما امروز، یاری امریکا و جامعۀ بین المللی به افغانستان از مجرای سازمانها و نهاد های متعدد ملی و بین المللی صورت می گیرد که به مشکل میتوانند فعالیت های خود را در بین خود هماهنگ بسازند.

جنگسالاران،عده از وزیران و والیان و برخی از نهاد های سیاسی، از جانب اعضای مختلف جامعۀ بین المللی که در افغانستان ذیدخل اند، پول و کمک جنسی دریافت میکنند. این کمک های وقت و ناوقت به جنگ سالاران و برخی سیاستمداران افغان ، قدرت را بصورت جدی در کشور نامتمرکز ساخته است و حتی به نوبۀ خود، موجب بسط فساد در حکومت شده است.

شوروی ها هرگز برای مقامات رسمی افغان معاش یا کمک مالی مبذول نداشتند. معاش همه مأمورین افغان مستقیما از جانب حکومت افغانستان پرداخته میشد. امروز تعداد زیادی از مأمورین پائین رتبه یا عالیرتبه از جانب اعضای مختلف جامعۀ بین المللی کمک های مالی گوناگون، به اضافۀ آنچه از حکومت دریافت میکنند،  بدست می آورند. حکومت افغانستان هیچ کنترولی برین که چه کسی چه چیزی به کی میدهد، ندارد. این امر، نقش حکومت مرکزی را جدا ضعیف ساخته است. وفاداری مأمورین افغان به آمرین خارجی شان نسبت به وفاداری آنها به حکومت افغانستان بیشتر است.

افغانها پس از شوروی ها چه کردند؟

ما یک حکومت توانا، صادق و متعهد، با نیروهایی امنیت ملی نیرومند، آموزش یافته، مجهز و با انضباط داشتیم. پس از بازگشت شوروی ها، حکومت افغانستان توانست به تنهایی در طول بیش از سه سال در برابر گرو ه های مسلح مبارزه کند که از جانب امریکا، پاکستان، ایران و عربستان سعودی حمایت می شدند.

ما سطح بسیار نازل کشت تریاک، آنهم در مناطق دور افتاده داشتیم. فساد در نازل ترین سطح آن قرار داشت و روحیۀ وطندوستی افغانها بسیار بلند بود.

امروز،بسیاری از مقامات رسمی افغان فاسد اند و به کشور خویش وفادار نیستند. در چنین حالتی، آنها چگونه میتوانند نسبت به جامعۀ بین المللی وفادار باشند، در صورتی که به وطن خود و مردم خود وفادار نباشند؟

اگر امروز امریکا افغانستان را ترک کند، افغانها چه خواهند داشت؟

جواب این سؤال کاملا روشن است : حکومت افغانستان درین صورت بزودی سقوط خواهد کرد و مخالفین مسلح قدرت را بدست خواهند گرفت.

افغانستان چیزی جز یک حکومت فاسد دارای نیرو های امنیتی بسیار ضعیف  نخواهد داشت. به مشکل میتوان این نیرو های امنیتی را ملی خواند زیرا که با معیار های قومی و قبیلوی خط کشی شده اند. اردو خود تهدید واقعی فرو پاشی و تقسیم شدن به گروههای متخاصم قومی و قبیلوی را بمیان می آورد.

ما در افغانستان تولیدات تریاک رو به ازدیاد داریم که در سطح بی سابقه در تاریخ کشور ما قرار دارد. ما فساد و منفعت طلبی یی داریم که کاملا جای وطندوستی را اشغال کرده است.

این مقایسه به ما می آموزاند که جامعۀ بین المللی باید به نکات ذیل توجه خود را معطوف سازد :

- حاکمیت واقعی افغانها بر فعالیت های سیاسی و عملیات نظامی ، به کمک جامعۀ بین المللی بخصوص در عرصۀ ارتقای ظرفیت های سیاسی و نظامی خود افغانها.

- وضاحت(شفافیت ) در اهداف و مقاصد جامعۀ بین المللی در افغانستان.

افغانها با خشونت دوجانبه از طرف حکومت و مخالفین مسلح مواجه اند.مردم افغانستان محافظت در برابر هردوی آنها را میخواهند. جامعۀ بین المللی میتواند واقعا از طریق ایجاد یک ادارۀ افغانی مؤثر، خدمتگذار و با وقف که به ارزش ها و اصول دموکراسی احترام داشته باشد، به مردم افغانستان یاری رساند.

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت