ربانی بغلانی

 

اوبامامهدی موعودنبود

   درنوامبرسال  2008زیرعنوان "اوبامامهدی موعود نیست" تبصره ای دریکی ازنشریه های تورنتو نوشته بودم. عنوان آن نوشته برای یکی ازنویسندگان دین اندیش ودین خوی گران آمد واومخالفت شدید خودرا- تامرزتهدید به قطع همکاری - باچاپ آن نوشته  ابرازنمود.ظاهرن استدلال جناب ایشان این بود که گویا عنوان تبصره حساسیت وواکنش حلقات مذهبی را درپی خواهدداشت. اما به دلیل پایداری من آن نوشته چاپ شد وهیچ برداشت منفی وواکنش نامناسبی هم درپی نداشت.

  به هرحال؛ اینک که آغازسومین سال ریاست جمهوری بارک اوبا مافرامی رسد؛ به یاد آن نوشته افتادم که درآن توهم های خوشبینانه - که گویابا اوباما دوران جدیدی ازگشایش اموروحل چالش هادرسطح افغانستان ومسایل بین المللی آغاز گردیده است- موردتردید قرارگرفته بود.

ازآن جمله من نوشته بودم:

 " این روزها جهان را تب اوباما فراگرفته است.... رسانه هاانباشته ازتحلیل ها وتفسیرهای خوشبینانه درمورد ظهوریک مرد سیاه پوست درکاخ سپید امریکا میباشند. شوروشعف وسرازپانشناختگی مضحکی رسانه های جمعی افغانستان را فراگرفته است. به این سرخط ها وگزاره هاکه به صورت نمونه ازچند رسانه برگزیده ایم ؛ توجه نمایید:

"دفن باورهای نژاد گرایانه"

" سیاهان ازبردگی تا زعامت"

 "پیروزی اوباما زنجیرغلامی را شکست"

" اوباما امریکا وجهان را نجات می دهد"

"کسی می آید که مانند هیچ کس نیست" (این تعبیرازیک سروده ی شاملو برگرفته شده است)

" فاشیست هادرارگ خون می گریند"

"بعدازاین درافغانستان همه چیزتازه به تازه ونو به نو روی صحنه می آیند"

"اوباما تاریخ آفرید وتاریخ سازشد"

من نوشته بودم:

" فراموش نکنیم که اوباما نماینده ی یکی ازدو حزب مجازورسمی امریکا می باشد که قدرت را به صورت انحصاری دردست دارند وهرازگاهی - بنابرمصلحت نظام - به یکدیگر پاس میدهند.بنابراین؛اوباما نماینده ی نظام اجتماعی ، سیاسی کشوری است که درآن اراده ی صاحبان سرمایه وکارتل های بزرگ حرف آخررا می زنند.او نه می خواهد ونه می تواندحتا اندک تعدیلی درمسیرتاخت وتازلگام گسیخته ی نیولیبرالیسم امریکایی - که افغانستان  یکی ازمنزل گاههای جیو استراتژیک این مسیربه حساب می آید؛ وارد آورد.

بااوباما هیچ یک ازمسایل کنون بین المللی حل نخواهد شد . او ممکن است درراستای نظم بخشی دوباره ی اقتصاد بیمارامریکا ومیراث های به جا مانده ازدوران بوش ؛ کارهایی را انجام دهد وهمچنان تلاش نماید تابا حرکت های تاکتیکی تازه؛ وجهه ی تخریب شده ی امریکا درجهان راترمیم کند . او شاید بازی های جدیدی را با رقبای نوظهوراقتصادی وسیاسی به راه اندازد تا ازخطرتشدید تنش ها بکاهد و جومتشنج کنونی را به سود امریکا نرم ترسازد. ولی آنچه مسلم است افغانستان درزمان اوباما به آرامش وثبات نخواهد رسید."

  اینک که دوسال بیشترازاین نوشته می گذرد واوبا ما وارد سومین سال زعامت خود می شود؛ می بینیم که اقتصادامریکا کماکان دچارتلاطم بوده وپیامد های این بی ثباتی  اقتصاد تمام جهان را متاثرساخته ساخته است.همچنان بی اعتمادی سیاسی واقتصادی نسبت به امریکادرجهان به جای خود باقی مانده وتروریسم بین المللی رشد وتقویت یافته است.اوضاع افغانستان دردوسال اخیربه شدت وسرعت بی سابقه ای رو به پس رفت داشته ودراین کشورشیرازه ی نیم بند نظم وثباتی که به وجود آمده بود؛ ازهم گسیخته وفساد ورسوایی درنظام شترگاوپلنگ کنونی نهادینه وازاله ناشدنی شده است. رشد وگسترش نفوذ طالبان  ، افزایش کشت وقاچاق تریاک وترویج فساد درنظام کرزی دردوسال اخیر؛ مردم افغانستان را گیج ومنگ ساخته است. همه ی این قهقرا درجریان دوسال داره ی اوباما روی داده است.

  اگردرزمان بوش این امید کاذب به وجود آمده بود که شاید لانه های تروریسم در پاکستان نابودشده وماشین جنگی القاعده درمنطقه درهم شکستانده شودودست بنیادگرایان جنایتکارمذهبی ازسرنوشت مردم کوتاه گردد - درزمان حاضر جای آن را ناامیدی مطلق فرا گرفته است.اهداف امریکا درمنطقه پوشیده نیست ولی کسی نمی داند که برنامه های بعدی این قدرت جهانی وشرکای غربی آن درافغانستان چیست.

  اینک می بینیم که اوباما"تاریخ ساز" نشد؛ اوباما نه تنها امریکا وجهان را نجات نداد بلکه محبوبیت های اولیه ی خودرا نیزبه شدت ازدست داد. اوباما کسی نبود که "مثل هیچکس نباشد" بلکه او مثل همه رهبران سرمایه درامریکا بوده وهیچ چیزی ازآن ها کم یا زیاد نداشت. با آمدن اوبا ما به" ارگ سفید" نه تنها فاشیست های افغان در"ارگ سیاه" کابل خون نه نشستند بلکه جشن گرفتندو پروبال بیشترکشیدند. با اوباما "درافغانستان همه چیز تازه به تازه ونو به نو روی صحنه آمد" ولی همه درجهت تقویت فاشیسم افغانی ، رشد نفوذ طالبان، تحکیم مواضع بنیاد گرایان مذهبی فرورفتن  کامل چنگال های خونین مافیای سیاسی واقتصادی بر تمام  شرایین زندگی اجتماعی درکشورما..

  چنین است که می بینیم اوباما نه تنها مهدی موعود نبود بلکه با اوافغانستان برلبه ی یک فروپاشی تازه قرارگرفته ودرسطح جهان نیزکانون های تازه ای ازتشنج یکی پی دیگری به وجود می آیند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت