شام سپید کرسمش

 

 

صبورالله سیاه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

گـرچه پیشرفت تکـنالوژی جنگی امـروز بر هـمـه سـنجشهـای پیشین چلیپا مـیکشـد، جغرافیای سـیاسـی نشـان داده اسـت که هـمسـایه کـوچک کشـور بزرگ بودن هـمـیشـه سـودمند نیسـت.

حضور نیرومند دم و دسـتگاه هـمسـایه شـمـالی در افغـانسـتان از روزگار "بازی بزرگ" مـیان روسـیه و بریتانیا، سپس دسـت درازی ارتش تزاری برای گـرفتن پنجــده در جنوب آمـو دریا و در فـرجام پشـتیبانی اقتصادی و نظامـی پس از مـرگ سـتالین تا دهـه فـرمـانروایی حـزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان پیشـینه یکصـدوچهل سـاله دارد.

در این مـیان، کمکهـای شـوروی به افغـانسـتان که بیشـتر فشــرده مـیشـدند به فـرسـتادن جنگ ابزار سبک، آتشـبار و پشـتوانه پولی به ارزش یک ملیون روبل، از سـال 1919 آغـاز گـردیده بود. بخشایش هـمسـایه پس از 1924 بیشـترینه در چهـارچـوب ارتش سـایه افگـند و از پیروزی تا ناکامـی کـودتای حـزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان (1978 تا 1988) به فـرازا رسـید.

در نخسـتین مـاههـای پس از پیروزی کـودتا، جنبش مقاومت ضد شـوروی، افزایش کمکهـای بیدریغ ایالات متحده به سـازمانهـا و گروههـای راسـتگـرا، کشـمکشـهـای خونین میان رهبران حـزب حـاکـم، پیروزی انقلاب اسلامـی ایــران، آشـفتگی جـو سـیاسـی خلیج فارس، نیرنگهـای سـیاسـت امـریکا در دریاچـه عـرب و یمن شـمـالی، پیمـان آشـتی مصـر و اسـراییل و گـرایش ناگهـانی عراق سـوی غرب، یکی پی دیگـر تلخکامـیهـایی به رهبران اتحاد شـوروی و هـواداران پکـت وارسـا بار آوردند.

در درازنای پنج تا هـفـت مـاهـگی کـودتای پیشرس حـزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان جنبش مقاومت سـرتاسـری شـد.

روز پنجم دسـمبر 1978، فـرمانروایان افغـانسـتان و روسـیه شـوروی با ناگزیری و شـتاب پیمان نوینی بسـتند. در پرتو امضاهـای تازه، خواهش کمک نظامـی این دو کشـور از یکدیگـر "مشروعیت قانونی" مـییافت.

روز چهـاردهـم اپریل 1979، رهـبری حـزب و دولت جمـهـوری دمـوکـراتیک خلـق افغـانسـتان به دنبال گفتگوهـای تلفونی و حضوری نور محمد تره کی از هـفدهـم تا بیسـتم مـارچ 1979، بار دیگـر خواسـتار بیسـت فـروند هلیکـوپتر و خلبان کارآزمـوده جنگی از اتحاد شـوروی گـردید.

این خـواهـش روز شـانزدهـم جون 1979 پذیرفته شـد و روز هـفتم جولای هـمـان سـال شـمـاری از نیروهـای بلند پایه ارتش همســایه در پوشش "کارشـناسـان تخنیکی" برای پاسـداری از فـرودگاههـای بگـرام و شــیندند (سـبزوار) و محافظت شخصی نورمحمد تره کی فـرسـتاده شـدند.

"قیام بیسـت و چهـار حــوت" که از سـوی حـزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان "دسـیسـه و نفوذ سـه تا چهـار هزار سپاه ایران به دسـتور ملایان سـاخت لندن و پاریس به شـهر هرات" وانمـود مـیشـد، نیاز دریافـت کمکهـای زودازود را بالاتر برد.

 

خواهش میکـنم، کمک کـنید!

یکی از نخسـتین نمایشهـایی که در برنامـه "پرونده ویژه" شبکه روسـی تلویزیون مسکـو در روسـیه پخش شـد، جـریان گفتگوی تلفونی الکسـی کاسـیگین و نورمحمد تره کی رهبران سـیاسـی دو همسـایه در روز هـفدهـم مـارچ 1979 اسـت.

پافشـاریهـای پیهـم نور محمد تره کی در راه کمک نظامـی خواسـتن و واکـنش نه چندان دلگـرم کـننده از آنسـوی تلفون مـینمـایاند که فـرازنشــینان کاخ کـرملین نمـیخواسـتند به آن زودی در گـرداب تباهـی گیر افتند.

 

بخشـهـایی از گـفتگـو:

کاسیگین [به مترجم]: از رفیق تره کی بپرسید. شاید او وضعیت افغـانسـتان را ترسیم خواهـد کـرد.

تره کی: وضعیت بد اسـت و بدتر شـده میرود.

کاسیگین: آیا در میان کارگران، شهـرنشینان، خــرده بورژوا و کارمندان دولت در هــرات پشـتیبان دارید؟ آیا هنوز کسی در کـنار تان ایسـتاده اسـت؟

تره کی: پشـتیبانی فعالی از سـوی مـردم دیده نمیشـود. تقریباً هـمه زیر تاثیر این شعارهـای شیعی رفته اند: "از بیخـدایان پیروی نکـنید و به دنبال ما بیایید". تبلیغـات نیز گـرد هـمین محـور میچـرخـند.

کاسیگین: آیا شمــار کارگران آنجا زیاد اسـت؟

تره کی: خیلی اندک. رویهـمـرفته، میان یک هزار و دوهزار.

کاسیگین: دورنمـا چگونه اسـت؟

تــره کی: به این باور رســیده ایم که دشــمنان با راه اندازی هـمبسـتگیهـای نو، دسـت به حمــله خـواهند زد.

کاسیگین: آیا برای شکسـت دادن آنهـا نیرو دارید؟

تره کی: کاش میداشـتیم.

کاسیگین: پیشنهـاد تان چیسـت؟

تره کی: میخواهـیم کمکهـای عملی و تکـنیکی و هـمچنان قـوای بشــری و تسلیحاتی بفـرسـتید.

کاسیگین: این مـوضوع بسیار پیچیده اسـت.

تره کی: ایــران و پاکسـتان روی نقشه هـمگــونی در برابر ما کار میکـنند. اگـر شما به هــرات قاطعانه حمله کـنید، نجات دادن انقلاب ممکـن خواهـد بود.

کاسیگین: سرتاسر جهـان به زودی آگاه خواهند شـد. شـورشیان دسـتگاه بیسیم دارند و مـوضـوع را مسـتقیماً بیرون خواهند داد.

تره کی: خواهش میکـنم کمک کـنید.

کاسیگین: باید در این مـورد مشـوره کـنیم. آیا با نیروهـای مترقی ایران رابطه ندارید؟ آیا نمیتوانید به آنهـا بگویید که حالا ایالات متحده دشمن عمــده شمـا و آنهـا اسـت؟ ایرانیهـا بسـیار مخالف ایالات متحــده امـریکا اند. این نکته بدون شک میتواند برای تبلیغـات ما ســودمند باشـد. میخـواهـید چـه فعالیتهـایی در عـرصه سـیاسـت خـارجی رویدسـت گـیریم یا چگــونه اعلامیه هـایـی صـادر کنیم؟ آیا از نگاه تبلیغـات اندیشه هـایی دارید؟

تره کی: کمکهـای تبلیغـاتی و عملی باید یکجا شـوند. پیشـنهـاد مـیکـنم بر تانکهـا و هـواپیمـاهـای شـوروی نشـانه هـای افغـانی بچسپانید. در این مـورد عقـل کسـی کار نخواهـد نکـرد. نیروهـای شـمـا مـیتوانند از راه کـوشک و از سـوی کابل پیشروی کـنند. به باور مـا، کسـی به این راز پی نخواهـد برد. مـردم گمان خواهند کـرد اینهـا نیروهـای حکـومت افغـانسـتان هسـتند.

کاسـیگین: نمـیخواهـم شـمـا را ناامـید سـازم، ولی پوشیده نگهـداشـتن چنین راز ناممکـن اسـت. در دو سـاعت هـمـه جهـان از مـاجـرا آگاه خواهند شـد و هر کس فـریاد سـر خواهند داد: مداخله شـوروی در افغـانسـتان شروع شـده اسـت. اگـر تانکهـا را از راه هـوا بفـرسـتیم و آتشخـانه و خمپاره را نیز آمـاده سـازیم، آیا برای کاربرد این جنگ ابزارهـا آدمـهـای کارآزمـوده خواهـید یافت؟

تره کی: نمـیتوانم به این پرسـش پاسخ گـویم. مشـاورین شـوروی جواب خواهند داد.

کاسـیگین: صدهـا افسـر افغـان در اتحاد شـوروی آمـوزش دیده اند. اکـنون آنهـا کجا هسـتند؟

تره کی: بیشـترین آنهـا مـرتجعین مسلمـان غیر قابل اعتمـاد اند. به آنهـا باور نداریم.

کاسیگین: آیا نمیتوانید 50000 تن دیگــر را سـربازگیری کـنید؟ اگـر از راه هـوا به زودی جنگ ابزار بفـرسـتیم چه شــماری را میتوانید به خدمت ارتش بگمارید؟

تره کی: این نیروهـا میتوانند عمدتاً شاگردان صنوف بالای مکاتب متوسطه، دانشـجـویان و چند تن از کارگران باشند. طبقه کارگر در افغـانسـتان خیلی اندک اسـت. آمـوزش دادن به آنهـا زمان زیاد به کار دارد ولی ما میتوانیم به هـر اقدام ضروری دسـت بزنیم.

کاسیگین: تصمیم داریم به زودی امـوال و مـواد نظامی به شما بفـرسـتیم و هلیکـوپترهـا و هـواپیماهـا را ترمیم کـنیم. هـمه اینهـا مجانی اند. نیز تصمیم گرفته ایم صد هزار تن گندم بفـرسـتیم و بهـای گاز را از 21 دالــر فی متر مکعب به 37 دالــر بلند بریم.

تره کی: اینهـا خـوب اند ولی بیایید از هـــــرات گپ بزنیم. چــرا اتحـاد شـوروی نمـیتواند ازبکهـا، تاجیکهـا و ترکمنهـا را به لباس ملکی بفـرسـتد؟ کسـی آنهـا را نخواهـد شـناخت. مـیخواهـیم هـمـانهـا را بفـرسـتید، زیرا در افغـانسـتان عـین ملیتهـا را داریم. بگـذار هـمه شـان با چـال پوشــیدن جـامـه افغـانی "اهـل خـانه" معـلوم شـوند. کسـی آنهـا را نخــواهـد شـناخت. در نگاه مـا، این کار خـیلی آسـان اسـت.

کاسـیگین: شـمـا مـوضوع را بیش از اندازه سـاده جلوه مـیدهـید. این قضیه پیچیده سـیاسـی و جهـانی اسـت. به هـر حال، در این زمینه رایزنی خواهـیم کـرد و سپس با شـمـا تمـاس خواهـیم گـرفت.

تره کی: برای مـا تانکهـا/ زرهپوشـهـای جنگنده زمـینی را از راه هـوا بفـرسـیتد.

کاسـیگین: آیا تانکیسـت دارید؟

تره کی: سـی تا سـی و پنج راننده خواهـیم یافت.

کاسـیگین: آیا به آنهـا باور دارید؟ آیا با تانکهـا و زرهپوشـهـا به سـوی دشـمن نخواهند گـریخت؟ از سـوی دیگـر، تانکیسـتهـای مـا زبان مـردم افغـانسـتان  را نمـیدانند.

تره کی: تانکهـا/ زرهپوشـهـا را با رانندگانی که ازبکـی و تاجیکـی مـیدانند، بفـرسـتید.

کاسـیگین: توقع شـنیدن هـمچو پاسخی را داشـتم. نباید با هـمدیگـر تشریفاتی برخـورد کـنیم. هـر چیز باید بر هـمین بنیاد اســتوار باشـد.

(دسـتنویس پایان برگ نخسـت: رفیق کاسیگین یادداشـت جـریان گفتگوهـا را در نشـسـت 19 مـارچ 1978 بیوروی سیاسی کمیته مـرکزی حزب کمـونیسـت اتحاد شـوروی در حضور منشیهـای کمیته مـرکزی برخواند.)

 

شــام ســپید کـرسـمــس

سـی سـال پیش در هـمین روز (24 دسـمبر 1979) برف و نیروهـای ارتش سـرخ یکجا به افغـانسـتان باریدند و ببرک کارمل جانشین حفیظ الله امـین گـردید.

بلندپایگان حـزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان تا امـروز بار گناه آوردن یا آمدن ارتش سـرخ را به دوش هـمدیگـر مـی اندازند و برای نقش نداشـتن در این نقشـه خونین، از آغـاز تا پایان، خود را مخـالف حضور مشـاورین و نیروهـای نظامـی  شـوروی در خـاک افغـانسـتان مـیخوانند.

برخـی چکـیده هـا از بایگانی ک.گ.ب به جـای آنکـه از گـردانندگان مـاجـرای پشت پرده نام ببرند، گاه یکـی و گاه دیگری را با برچسپهـای رنگـین و نیرنگـین چـنین مینوازند:

1) "رهـایشگاه ک.گ.ب در پکـن روز هشـتم جنوری 1980 رهنمـودهـایی دریافت تا هنگام گفتگو با نمایندگان کشـورهـای اسلامی در هـمایش اعضای کـور دیپلوماتیک و رسـانه هـا چنین اسـتدلال شـود:

بدتر شـدن وضعیت افغـانسـتان بایسـتی در نقش پیامد رخدادهـای ایران دیده شـود. /.../ چـرخش وضعیت به سـود شـورشیان نتیجه سیاسـتهـای حفیظ الله امین بود. او با چنگ افگـندن به دسـتگاه فـرمانروایی، تباهـــی خونینی را راه انداخت و از منافع مـردم و اقلیتهـای ملی چشـم پوشــید.

بی پــروایی به شــعارهـا و اصـول انقلاب ثور، امـین را از حمـایت حـلقات اســلامی در افغـانسـتان بی بهره سـاخت و به نیروهـایی که از بیرون پشـتیبانی میشـدند تا یورشهــای ضد انقلابی را سـازماندهـی کـنند، میدان داد.  ولی نیروهـای سـالمی که برپایی حکـومت وحـدت ملی در پرتو رهبری ببرک کارمل را ممکـن سـاختند، هنوز در میان حزب دمـوکـراتیک خلق بودند. تحکیم ثبات در کشـور و راندن دسـته هـای مسلحی که از بیرون فـرسـتاده میشـدند، وظیفه درنگ ناپذیر حکـومت تازه است.

سیاسـتهـای امین خیانت به منافع مـردم افغـانسـتان بود و به شـورشیان فـرسـتاده شـده از کشـورهـای دیگر مجال داد تا پشـتیبانی مسلمانان سـاده دل و متاثر از تبلیغـات بورژوازی را به دسـت آورند. حکـومت کارمل وادار شـده بود  برای آوردن ثبات در کشـور و پایان دادن به مداخله خارجی، بر بنیاد پیمان 1978، به اتحاد شـوروی رو آورد و به شمـول کمک نظامی مـدد جـوید.

سـربازان شـوروی تنهـا به هـدف اعاده ثبات و جلوگیری از جنگ برادرکشی به افغـانسـتان رفته اند و مانند سربازان ملل متحد پیرو عین قـوانین میباشند. آنهـا از کاربرد جنگ ابزار، مگر در مـوارد دفاع از خـود و دفـع حمـلات بیمـوجب، منع شده اند. ســربازان شــوروی میتوانند در راســتای ثبات در افغـانستان یاری رسـانند و هـمینکه هـدف برآورده شـود، از این کشـور برون کشیده خواهند شـد.

(Vasiliy Mitrokhin, The KGB in Afghanistan/ WDC-2002/ pp: 107 – 108)

2) [جـنرال] گل آقا در یکی از نشسـتهـای حزبی احسـاسـات خود را چنین نشان داد: چـرا پرچمیهـا را به خیانت به منافع ملی متهـم میسـازند؟ آیا ســربازان شـوروی را مـا به افغـانسـتان خـواسـتیم؟ نه! وطنجار، گلابزوی و مـزدوریار این کار را کـردند. آنهـا هنگام کـودتای امین در ســپتمبر 1979 به سفارت شـوروی رفتند. هـمه اش کار جناح خلق اسـت."

(Vasiliy Mitrokhin, The KGB in Afghanistan/ WDC-2002/ pp: 126 - 127)

3) "بسیاری مـردم نمیتوانسـتند دلیل دیرپایی ســربازان شـوروی در کشـور شان را بدانند. با آنکه پیوسـته به کمیته مـرکزی حزب دمـوکـراتیک خلق افغـانسـتان و ببرک کارمل گفته شـده بود که چه کـنند، آنهـا در پیشــبرد کارزار شایسـته تبلیغـاتی برای توضیح مـرام ســربازان شـوروی پیاده شــده در خاک افغـانسـتان کـندی به خرج میدادند.

هــر باری که اتحاد شـوروی به خواسـت نورمحمــد تره کی برای فـرسـتادن سربازان شـوروی به افغـانسـتان "نه" میگفت، امین شـادمانی خود را از یاران نزدیکش پنهـان نمیکـرد، زیرا میدانسـت که آمـدن نیروهـای شـوروی نقشه هـایش در راه چنگ اندازی به قدرت را نقش بر آب میسـاخت.

(Vasiliy Mitrokhin, The KGB in Afghanistan/ WDC-2002/ p: 78)

4) روز 24 فبروری 1980 تابیف و ایوانوف تلگـرام مشـترکی به وزارت امـور خارجه شـوروی و بارگاه ک.گ.ب. فـرسـتادند و پیشنهـاد کـردند که سخنان مشـترک جوانب افغـانی و شـوروی در پیرامـون دلایل گسیل داشـتن سربازان شـوروی به افغـانسـتان اینگونه باشـد:

جانب افغـانی بار بار خواسـته بود که قطعات محـدود قـوای اتحاد شـوروی به افغـانسـتان فـرسـتاده شـوند. حفیظ الله امین این عریضه را رسـماً به سفیر شـوروی تقدیم کـرده بود؛ زیرا ضد انقلاب از بیرون، از سـوی ایالات متحده امـریکا، چین، پاکسـتان و رژیمهـای مـرتجع اسلامی کمک و پشـتیبانی میشـدند."

(Vasiliy Mitrokhin, The KGB in Afghanistan/ WDC-2002/ p: 107)

 

برون از ک.گ.ب

"به گفته جنرال Tukharinov و جنرالMerimsky  ، حفیظ الله امین از حـرکت نظامی شـورویهـا به خـوبی آگاهـی داشـت، زیرا روز 17 دسـمبر 1979، خودش از آنهـا کمکهـای جنگی خواسـته بود. برادر امین و جنرالDmitry Chiangov  قــومـاندان ســپاه چهلم، پیش از پا گذاشـتن ارتش ســــرخ به خاک افغـانسـتان، با هـم دیدار کـرده بودند تا راههـای آمدن و جاهـای برگـزیده برای پایگاههـای شـوروی را نشانی کـنند."

(Antony Arnold, Afghanistan’s Two-party Communism/ 1983, p: 96)

(Raymond Garthoff, Détente and Confrontation/ 1994, pp: 1017-1018)

 

گیر انداختن ارتش سـرخ در دام افغـانسـتان

هـفته نامـه Nouvel Observateur فـرانسـه در برگ 76، شـمـاره 15-17/01/1998 گفت و شـنود زیرین را به چاپ رسـانده بود:

پرسـش: Robert Gates گـرداننده پیشـین CIA در یادداشـتهـایش به نـام "From the Shadows" گـفته اسـت: سـازمـان اسـتخباراتی امـریکا شش مـاه پیش از یورش شـوروی [به افغـانسـتان] به مجاهـدین کمک کـرده بود. آنگاه شـمـا مشـاور امنیت ملی رییس جمـهـور کارتر بودید و از هـمـینرو  نقشی در این کارزار داشـته اید. آیا این سخن درسـت اسـت؟

Zbigniew Brzezinski: آری. بر بنیاد برگهـای رسـمـی تاریخ، سـی آی ای در جـریان سـال 1980 آغـاز کـرد به کمک رسـاندن به مجاهـدین. به سخن دیگـر، پس از یورش ارتش سـرخ بر افغـانسـتان در بیسـت و چهـارم دسـمبر  1979. ولی واقعیتی تا کـنون نهـان نگهـداشـته شـده  کاملاً وارونه اسـت. در حقیقت، روز سـوم جولای 1979 جیمـی کارتر نخسـتین فـرمـان کمک رسـانی پنهـانی به دشـمنان رژیم هـواخواه شـوروی در کابل را امضا کـرد. هـمـان روز به رییس جمـهـور نامـه نوشـتم و به او شرح دادم که به پندار من کمکهـایی از این دسـت، اتحاد شـوروی را به مداخله نظامـی در افغـانسـتان وادار مـیسـازد.

پرسـش: با وجود هـمچو خطر، شـمـا پاسـدار این نقشـه پنهـان بودید. شـاید پا گذاشـتن شـوروی به جنگ را از ته دل مـیخواسـتید و برانگیختن آن را نیز مـیپاییدید؟

بریژنسکی: دقیقاً آنگونه نیسـت. مـا روسـهـا را دو دسـته هــل ندادیم که بروند و تجاوز کـنند، ولی آگاهـانه درجه احتمـال را بلند بردیم تا چنان کـنند.

پرسـش: هنگامـی که شـورویهـا مداخله شـان را واکـنش در برابر دخـالت نهـانی ایالات متحده به افغـانسـتان مـیخواندند، گـرچه پایه گفته هـای شـان درسـت بود، مـردم آنهـا را باور نکـردند. آیا امـروز از کـردار تان پشیمـان نیسـتید؟

بریژنسکی: پشـیمـانی از چه؟ عملیات مخفــی عالیترین مفکـوره بود. ثمـره اش گیر انداختن پای روسـهـا در دام افغـانسـتان. از من مـیخـواهـید از کـرده پشیمـان باشـم؟ روزی که شـورویهـا رسـمـاً از مـرز  گذشـتند، به رییس جمـهـور کارتر نوشـتم: اینک وقتش فـرارسـیده اسـت. باید [حق] جنگ ویتنام را در کف دسـت اتحاد جمـاهـیر شـوروی سـوسـیالیسـتی بگـذاریم. راسـتی، مسکـو ناگزیر شـد سـنگینی جنگ فـراتر از توان حکـومت را ده سـال روی شـانه بردارد. این نبرد در گام نخسـت روان و در فـرجام بنیان امپراتوری شـوروی را فـروپاشـاند.

پرسـش: از اینکه بنیادگـرایان اسلامـی را پشـتیبانی کـردید و به تروریسـتهـای آینده جنگ ابزارهـا و اندرزهـا دادید، نیز پشیمـان نیسـتید؟

بریژنسکی: برای تاریخ جهـان کدامـیک مـهـمترین اسـت: طالبان یا فـروپاشی امپراتوری شـوروی؟ چند مسلمـان آشفته پندار یا آزاد سـاختن اروپای مـرکزی و پایان جنگ سـرد؟

پرسـش: چند مسلمـان آشفته پندار؟ لیک بارهـا گفته شـده اسـت که  بنیادگـرایی اسلامـی امـروز از خطر جهـانی نمـایندگی مـیکـند.

بریژنسکی: یاوه! گفته مـیشـود که غرب در رابطه با اسلام پالیسـی جهـانی دارد. این سخن ابلهـانه اسـت. اسلام جهـانی وجود ندارد. به شیوه اندیشـمندانه، بدون مـردم فـریبی و هـیجان به اسلام نگاه کـنید. این کیش با داشـتن یکـنیم بلیون پیرو آیین پیشرو جهـان اسـت، ولی مـیان بنیاد گـرایی عربسـتان سعودی، مـراکش مـیانه رو، نظامـیگـری پاکسـتان، باخترگـرایان مصر یا سـیکـولاریزم آسـیایی چه هـمگونی به چشـم مـیخورد؟ هـیچ چیز برتر از آنکه کشـورهـای عیسـوی را با هـم یکی مـیسـازد.

 

پیرمــردی در اندوهکـده گـورکـــی

آندره سـخاروف فـزیکـدان آزاده روس، شـام یکـم جـنوری 1980 به Dietrich Mummendiel گـزارشگـر روزنامـه Die Welt گـفت: "اتحـاد شــوروی باید نیروهــای نظامیآش را هــرچـه زودتر از افغـانســتان بیرون کـشد. و اگـر چنین نکـند، برگـزاری بازیهـای جهـانی در کشـوری کـه آتش جـنگ را مـی افــروزد، باید از سـوی کـمیته المپیک تحــریم گـردد."

نامبرده روز 27 جـولای 1980  در  نامـه سـرکشاده اش به لیونید بریژنف،‌ سـران کشـورهـای چین، فـرانسـه، انگلسـتان و ایالات متحـده، و سـازمان ملل از تبعـیدگاه گـورکـی نوشـت:

"عملیات نظـامی در افغانسـتان از هـفت مـاه به اینسـو جـاری اند. هــزاران تن شهــروند شـوروی و دههـاهـزار شهــروند افغانسـتان (نه تنهـا چـریکهـا بلکه شـمار زیادی از غـیرنظـامیان شهــری و روســتایی سـالخورده، زن و کودک) کشـته و زخمـی، و بیشــتر از یک ملـیون افغان آواره شـده اند. گـزارش بمباران روســتاهـایی که به چـریکهـا کمک میکـنند،‌ نمایانگــر پلیدی بیش از اندازه است. همینگـونه است ماین کاشـتن راههـای کوهـی، که بخشهـای بزرگـی ازین کشـور را به پرتگاه گـرسـنگی مینشـاند. گـزارشهایی از کاربرد بم ناپالم، مــرگ ابزار زیر خاک و جـنگ ابزار نوین دیگر نیز رسـیده اند. ... کردار شــوروی نمونه روشــن افــزونخـواهـی و لگـدمال کـردن آزادی و تمامیت خـاک افغانسـتان است." 

 

واترلــوی چـندین ناپلـیون

از چندین چشـم انداز برمـی آید که کارنامـه ارتش سـرخ در افغـانسـتان فـر و شکـوهـی در پی نداشـت تا به آن آویخت و نام نیکی در تاریخ کمـایی کـرد.

سـتراتیژی برگشـت نیروهـای جنگـی شـوروی از تابسـتان سـال 1988 تا بهـار 1989 رویدسـت گـرفته شـد و با پیاده گذشـتن جنرال بوریس گـرومـوف قومـاندان سپاه چهلم از پل دوسـتی، روز شـانزدهـم فبروری 1989 پایان یافت.

زندگـان ارتش سـرخ پس از نه سـال و هـفت هـفته واپس به خـانه برگشـتند و افغـانسـتان که گمـان مـیرفت "جهـمـوریت شـانزدهـم" شـوروی خواهـد شـد، "ویتنام شـوروی" نام گـرفت.

برندگان راسـتین این نبرد دامنه دار تا کـنون شـناخته نشـده اند، ولی بازندگانش مـانند هـمـیشـه و هنوز مـردم افغـانسـتان اند.

 

[][]

کانادا

24 دسـمبر 2009

 


بالا
 
بازگشت