صبورالله سیاه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

 

هــذه قـبله الـوداع مـن الشـعـب الـعـراقـی

 

برخــی از آدمهـا که میتوان آنهـا را "خـوشـبخـت مـادرزاد" نامـید، هـمـواره زندگــی پرآوازه و رشـک انگـیز دارند. خـود را با آنـهـا ترازو کـردن بیهـــوده اسـت، زیرا از گـذشـــته هـــا گـفـته اند: با خدادادگان سـتیزه مکـن/ که خداداده را خدا داده!

یکـی و شـاید هـم بهـترین نمـونه این قمـاش خـوشـتراش جـورج واکـر بوش فـرزند برومـند باربرا و جـورج هـربرت بوش، پیشـوای نیرومـندترین کشـور روی آسـمـان (ببخشـید: نیرومـندترین کشـور روی زمین) اسـت.

بوش هـر چـه گـوید، هـرچـه کـند و هـر جـا رود، گـزارش آفـرین میشـود. در واپسـین هـفـته هـای پایان هشـت سـال اورنگ نشـینی که هـر رهـبری آرام آرام خـامـوش و فـرامـوش میگـردد، او باز هـم مـانند نخسـتین روزهـای پا گـذاشـتن به کاخ سـپید فـروزنده تر درخشـید و مـاهـواره آوازه و نام و نشـانش در کـمتر از یک شـبانه روز گـرداگـرد زمین را پیمـود و هـمه رسـانه هـای جهـان را سـتاره باران سـاخت.

روز یکشنبه چـهـاردهـم دسـمبر 2008، و به سخن دیگـر سـی و هـفـت روز پیش از خـانه نشـین شـدن، جـورج بوش پنهـانی آهنگ بغـداد کـرد و خـواسـت به گـفـته خـودش "surprise trip" (گلگـشـت شگـفـت آور) داشـته باشـد. او ناگهـان مـانند قندیل عـراقی در تالار بزرگی چـهـره برافـروخت و به انبوهی از شنوندگان عـراقی فـرمـود:

"The war is not over. It is decisively on its way to being won." (جنگ پایان نیافـته، [ولی] بیچـون و چـرا در گـذرگاه برنده شـدن افـتاده اسـت.)

در هـمین دم، مـنتظـر الـزیدی گـزارشگـر تلویزیون البغـدادیه برخـاسـت، دو لنگه کـفـش خـود را یکـی پی دیگـر به سـوی روی بوش پرتاب کـرد و گـفـت:

"هــذه قــبله الـوداع مـن الشـعـب الـعـراقـی ایـهـا الـكـلب! و هــذه مـن الارامــل والایتام والاشـخـاص الـذین قـتـلـتهـم فـی الـعـراق" (ای سـگ! این بوسـه پدرود اسـت از سـوی مـردمـان عـراقی، و از سـوی بیوه هـا و یتیمهـا و کسـانی کـه در عـراق کشـته شـده اند.)

بوش با زرنگی توانسـت به شـیوه کاوبایهـای تکزاسـی، سر سـودازده و آسیب پذیرش را از نشـانگاه چـشــم و دسـت مـنتظـر الـزیدی پیروزمـندانه به راسـت و چپ بجهـاند و نگـذارد آن پاپوشهـای قهـوه رنگ نمـناک به رویش بوسه هـای کبود و بنفش چسـپناک بنشـانند.

پیزارهـای الـزیدی پس از پرواز شش متر، از میان جـورج بوش و دسـت"چپ"نشـانده اش نوری المـالکـی گـذشـتند و هنگام خـوردن به دیوار پشـت درفشهـای اسلامی و امـریکایی با هـمـان آوایی که باید از برخـورد چـرم و چـوب برخیزد، به زمین افـتادند.

به اینگـونه خـوشـبختترین مـرد جهـان بار دیگـر "قهـرمـان" شـد (راسـتی، در این سـالهـا قهـرمـان شـدن چـه آسـان و ارزان گـشـته اسـت!) و مـنتظـر الـزیدی زیر مشـت و لگد نیروهـای پاسدار بوش و مـالکـی افـتاد.

قهـرمـان هـر دو لنگه پاپوش را از روی قالین برداشـت، بیدرنگ به تل آنهـا نگاه کـرد و لختی خـامـوش مـاند. سـپس خیلی اندیشمـندانه گـفـت:

"If you want the facts, it's a size 10 shoe that he threw." (اگـر راسـتش را میخـواهید، کـفـشـی که او پرتاب کـرد، شمـاره 10 اسـت.)

هشـیاری جـورج بوش خیلی رشک انگیز اسـت، چنانی که اگـر فـروغ فـرخزاد زنده میبود، دگـر باره میسرود: "چـه مهـربان بودی ای یار، ای یگانه ترین یار/ چـه مهـربان بودی وقتی دروغ میگـفـتی."

جـورج بوش دوراندیش اندازه راسـتین پیزارهـای مـنتظـر الـزیدی را هـنرمـندانه پنهـان کـرد و مهـربانانه (شـاید نمیخـواسـت دلی را برنجـاند) آنهـا را "Size 10" خـواند، ورنه چـه کـسـی نمیداند که پاپوشـهـای نابرابر آن برادر دو شــمـاره داشـتند: 11 و 9

وگـر باور ندارید، از بزرگترین نفـت سـالار جهـان بپرسـید، در اینجـا:

ttp://satiricalpolitical.com/?p=5188

 

آن پیزارهـای پیاده رو نشــناس، بیدرنگ از تالار کـنفـرانس جـورج بوش و نوری المـالکـی برون شـدند، مـانند راکتهـای زمین به هـوا در کـمتر از یک شـبانه روز خط اســتوا را اســتوارانه پیمـودند و از بازتاب شـان در جـام جهـان نمـا پیداسـت که دگـر آرزوی زمین نشـسـتن و واپس رفـتن به دهلیز خـانه الـزیدی را ندارند. چـه پاپوشهـای نافـرمـان و سرگـردانی!

 

قـهـرمـان و قـهـرمـان سـتیز!

جـورج بوش را مـردمـان زیادی در امـریکا، عـراق و افغانسـتان میشــناســند. آنانی که تا روز چـهـاردهـم دسـمبر 2008، نامش را نشــنیده بودند، نیز اینک او را در نقـش ورزشـکار چسـت و چابکـی که گـردن نرم و اندام نرمتر از مـاهی و مـرجـان دارد، میسـتایند.

البته، کـوچکـترین نیازی نیسـت جـورج بوش پرآوازه شـدن دگـرباره اش را سـپاسگـزار هیجـان مـنتظـر الـزیدی یا جـولان پیزارهـای او باشـد. هـر که میخـواسـت او را با هـر چـیزی بزند، هـمینگـونه دسـت و پا و قـفـســه سـینه شکــسـته راهــی زندان میشـد و مــزه شـکـنجه آمیخـته با "کباب قـناری بر آتش سـوســـن و یاس" را میچشـید؛ تا آنجـا که اگـر خــدانخـواسـته هـمه مـردمـان عـراق بوش را کـفـشـباران میکـردند، آنها باز هــم گــروه گــروه در گـمنامـی میمردند و این یکی باز هـم افغانسـتان میرفـت و از دسـت"راسـت"نشـانده اش گــره گــره مدال "شـاه امـان الله" میگـرفـت و هـمچنان قهـرمـان میمـاند و قهــرمـان میزیسـت.

 

و آن کـفـش انداز کـمبخت کیسـت؟

آیا یاوه تر از این هـم پرسشـی خـواهد بود؟ شناختن یک گـزارشگـر کـفـش_پران که امـروز نیز مـانند دیروز در غـبار ناشناسـی مـانده اسـت، چـه دردی از دردهـا، به ویژه دردهـای "دانشــگاهــی و پوهــنتونی" مـا را درمـان خـواهد کـرد؟ هـنوز نژاد و زبان و کــوتاهــی یا بلندای تاریخ افـتخـارات و شرمسهـاریهـای قوم و قبیله اش روشن نیسـت. گـرچـه در برخی از رسـانه هـا چنین آمده اسـت:

 

1) www1.farsnews.com/newstext.php?nn=8709260898

به گـزارش خبرگـزاری فارس، پایگاه عـراقی "النهـرین" نوشـت: "برعكس ادعای رسـانه‌ هـای غــربی از جـمله Associated Press، مـنتظـر الـزیدی نه ‌تنهـا ســنی نیسـت و توســط شـیـعـیان دسـتگیر نشـده، بلكه از شـیعیان غیور عـراقی اسـت كه به دسـت نیروهـای امـنیتی آمـریكا دسـتگیر شـد و اكنون زیر شكنجه آنهـاسـت." این گـزارش با اشـاره به غرض_ورزی برخی رسـانه هـای غربی و طرح ادعاهـای واهی مبنی بر مخـالفـت وی با شـیعیان، تأكید كرد: "مـنتظـر" نامی شـیعی اسـت كه شـیعیان عـراقی بر روی فـرزندان خـود مـیگـذارند به این امـیـد كـه روزی در ركاب امـام عـصــر (عــج) جـان خـود را در مبارزه با مسـتكبران جهـان فــدا كـنند."

 

2) www.bbc.co.uk/persian/world/2008/12/081219_v_r_iraq_bush_shoes_iran_media.shtml

"باید از بزرگ کـردن مـنتظـر الـزیدی پرهیز شـود، زیرا او اعلام کـرده اسـت که از دخـالتهـای ایران در عـراق بسـیار ناراحـت اسـت."

 

3) www.bbc.co.uk/persian/world/2008/12/081216_nh_shoes_bush_ieaq.shtml

خبرگـزاری Associated Press به نقل از ضرغــام الـزیدی میگـوید: "مـنتظـر الـزیدی نه تنهـا از حضور نیروهـای امـریکایی در کشـورش مـنزجر بود بلکه مخـالف نفوذ ایران و شـیعیان تحت حمـایت ایران در زندگی سـیاسـی و اجتمـاعی عـراقیهـا بود و معتقـد بود که ایران و امـریکا دو روی یک سـکه اند.

 

[][]

ریجاینا/ کانادا

هـفـدهــم دســمبر 2008

 

 


بالا
 
بازگشت