حامد حیدری

 

 

نگاه کوتاهی به فتوای مجلس روحانیون وعلمای افغانستان در مورد سمین " بارکزی " نماینده حذف شده هرات در مجلس نمایندگان:

 قبل از اینکه از موضوع بپردازم اگر با مشکل و یا خطای بنده برمیخورند با بزرگواری شان عفو کنند زیرا من نه نویسنده هستم و نه کارشناس از نزد همه شان بخاطر مشکل در نوشته پوزش میخواهم هدفم این است تا درد دلم را با این نوشته تسکین کنم.

اینرا ملت افغانستان نباید فراموش کرد که ازرئیس جمهورگرفته تا وزرا کابینه بشمول تمامی اعضای پارلمان پاشان افغانستان سوگند وقرآن خورده اند و دست های خود را روی قرآن پا ک الاهی گذاشته که از قانوانین نافذه افغانستان را مراعت میکنند و از ان پیروی میکنند اما همه شاهد این هستید که درصدی زیاد انان برای اهداف شخصی وسیاسی خویش در تخطی ها ، دزدی ها وجنایات همه سوگند ها رافراموش نموده که علاوه برآن هراس بعد از مرگ وعدالت خداوندی و از روز باز پرسی ازخیانت ها وجفا های که در حق مردم مظلوم وبینوا وطن انجام داده اندهراسی هم ندارند .  جلسه و یا شواری علمای افغانستان که تعداد شان با صد ها نفر میرسد با ریش های مبارک سفید ورنگ کرده وبا لبا سهای پاک وتمیز با دهل آقای کرزی درباره اعتصاب غذایی خانم سیمین " بارکزی " نماینده حذف شده که خواهان حقوق مدنی خود میباشد فتوای را صادر نمودند . این را میدانید که این خانم گذشته از استفاده های سیاسی که از این حرکت مقدس وی صورت گرفت فقط برای تامین حقوق اش جزء این راهی دیگر نداشت. این را همه میدانیم که افغانستان شکل خانه و یا عنکبوت را دارد خزندخ قوی میگذرد اما خزنده ها همچو مگس از ضعیفی قید عنکبوت میشود. اگر به جای سمین بارکزی نام حاجی محمد محقق، عبدالرب الرسول سیاف، محمد یونس قانونی، و امثالهم از پارلمان حذف میشد چه میکردند؟ ایا در خانه های شان خاموش می ماندند؟ ایا مثل خانم بی چاره دست به اعتصاب غذائی میزدند؟ و یا حکومت قبل از طالبان را به تجربه میگرفتند؟ این همه را حکومت درک کرده بود و بنابر گفته های یکی از ارگ نشینان زمانیکه اقای کرزی فضل احمد معنوی را برای اوردن تغیر در تشکل مجلس نمایندگان به ارگ فراخواند اقای معنوی با جرات برایش گفت که اوردن تغیر در مجلس ناممکن است پاسخ اقای کرزی برایش این بود { او برادر اگر هیچ نمیشود حد اقل یک چند نفر ضعیف و بدون حامی را بیرون کن} گرچه بعد از شنیدن برایم این حرف خیلی ها قابل قبول نبود اما بعدآ دانستم که واقیعت همین بوده که شنیدم.

 من نه از دوستان سمین بارکزی هستم و نه میخواهم طرف قرار گیریم حتی در برخی موارد جا دارد که از خانم بارکزی هم انتقاد کرد. خانم سیمین بارکزی باغیرت وباهمت بود؛ اما برای کدام ارزشی میخواست قربانی شود؟

از ایشان سوال میکنم که بارکزی صاحب!  کدام دولت ونظام را از مرگ خود می ترسانی؟  درحالیکه روزانه شاهد مرگ ده ها وصد ها نفر ازمردم مظلوم وبیدفاع خویش میباشد. کدام مردم را ازمرگ میترسانی؟ ملتی که همه روزه شاهد قطع شدن اعضای بدن وسربریدن فرزندانشان میباشند. همکارجوان ونازنین ؛ شهید نقشبندی به کدامین گناه سرش را ازتنش جدا کردند؟

کدام ملت را با گرسنگی خود تهدید کردی ؟ ملتی که هشتاد درصد شان شبها گرسنه به خواب میروند. ملت ماهمه روزه شاهد وحشتناک ترین وبی رحم ترین جنایات واعمال ضد بشری وانسانی درکشور هستند. کجاست حقوق بشر؟ کجاست دادگاهی بین المللی ؟ مظلومان از دست ظالم به کی باید عرض مظلومیت کنند. به خانم بارکزی باید گفت که جناب شما میخواستید مجنون وار به استقبال مرگ بروی وخود را فدایش کنی؟ برای پارلمانی که اکثریت اعضایش از صبح تا غروب به درب وزارتخانه ها کاغذ فروشی می کنند؛ حتمآ میخواهی یکی از این کاغذ فروشان باشی؟

در کنار این همه مشکلات حرکت سیمین بارکزی حکرت معقول و بجا بود میشد انرا سراغاز یک حرکت مدنی گفت اما اپوزیسیون دولت؛ احساسات پاک اش را به بازی گرفت.  خانم بارکزی برایشان مانند یک تیشو پیپر(دستمال کاغذی) یک بار مصرفی؛ بود که متاسفانه این را درک نکرده بود.

 وی صادقانه و به تنهایی تصمیم گرفت ودست به اعتصاب  زد اما دیر نه بل در نخستین روزها مخالفین و اپوزیسیون نظام دولت با غرورسنگ عضویت اش را درگروه خود شان به سینه می کوبیدند و با وعهده های سرخرمن از احساسات پاکش استفاده ای سو کردند. این را باید پذیرفت که اگر مکان وخیمه اعتصاب سیمین بارکزی دورتر از لانه مخالفان سیاسی نظام میبود درظرف کمتر ازسه روز به مقصدش میرسید؛ جاسوسان دولت درکنار خیمه بارکزی فعالیت شان را به تمایش گذاشته بودند این را همواره به ارگ ریاست جمهوری و تصمیم گرفته گان حکومت گزارش میدادند که درپانزده روز اعتصاب خانم بارکزی روز سه بار قضای حاجت را بهانه کرده به خانه ای حاجی ظاهر قدیر میرفت وهر بارساعتها مذاکرات و تماس های تیلفونی وی را مصروف نگه میداشت. این را باید قبول کرد که اگردر ردیف مخالفین ودشمنان دولت قرارنه می داشت رئیس جمهور کرزی و دولت فعلی با این همه بی بندو باری آنقدر ظالم وبی رحم نبود که به اعتصاب یک زن مظلوم وبی دفاع کشورشان توجه نکنند. این را دولت واضح میدانست که وی اسیر وبازی دست مخالفان سیاسی نظام بود و این تصمیم خودش نه بل تصمیم حاجی ظاهر قدیر بود. اگر بازی نبود کجاست ان نیروهای دریایی ظاهر قدیر که همواره دولت را به سقوط و برامدن در جاده ها تهدید میکرد چرا از وی حمایت نکرد؟

خوب اصل موضوع این است که جناب روحانیون وعلمای وابسته به حکومت و یک لقمه ( قابلی  چرب) ارگ ریاست جمهوری و برای یکمقدار پول نقد بنام مصرف راه یا مصارف زمستان شما ازجانب رئیس جمهورکرزی که  آنهم با پول آخوند های ایرانی تمویل گردیده  دوان دوان دور میز مدور ارگ حاضر شده وفتوای خود را صادرواعتصاب غذائی را که ناشی ازطلب حقوق تلف شده محترمه سمین  "بارکزی " میباشد  حکم  وفتوای را صادر کردید . 

 کجا هستند همین روحانیون وعلمای دین که فتوای دهند که ملت از گرسنگی در نقاط دور دست علف میخورند، در چهار راهی قمبر ، مقابل چمن حضوری و ده ها نقطه دیگر در کابل نان خوردن شب شان را ندارند اما تعداد مقام های دولتی برای خوش گذارانی و رفع خستگی از گرفتن روشوه هر شب جمعه به دوبی میروند و این پول حرام است و روز خداوند این همه پرسان خواهد کرد. کجاست این شواری علما که نمی بینند که فساد اداری در افغانستان به حدی رسیده است که حتی امضای رئیس جمهور برای انتخاب والی بفروش میرسد. کجاست شوارای علمای که فتوا دهند که زندگی در قصر های مجلل شیرپور و زیر اکبر خان درکشوریکه ملت اش از گرسنگی جان میدهد حرام است، کجاست شواری علما که فتوا دهند که خریداری موتر های صد هزار دالری در کشوری مثل افغانستان حرام است،

ازنمازاستخاره آقای صبغت الله مجددی در مورد به کرسی نشا ندن آقای کرزی بحیث رئیس جمهور افغانستان ، بچه بازیها ، رقصاندن کودکان درمحافل ، سنگ سار  دوشیزه و جوانیکه باهم عقد بسته بودند وتوسط مخربین دین در ولایت تخار سنگ باران شدند ، رشوه ستانی ، قا چاق مواد مخدر...وغیره که همه آین جنایات از جانب مقامات بلند پایه انجام میابد ایکاش شما مثل امروز دست بدست هم داده وفتوهای را صادر میکردید که در در دین مقدس اسلام حرام است .

 شما در کدام گور نهفته بودید که امروز با چپن ، لنگی ودستار از تمامی نقاط افغانستان سر وکله یی تان آشکا گردیده وفتوای برا بدست آوردن یک مشت پول ویک لقمه نان علیه خانم " بارکزی " صادر کردید فکر میکنم که رقت باراست شما خود چه فکر میکنید ؟؟ جناب روحانیون وعلمای دین !!!!!

یا شایدهمه بچه بازی ورقصاندن پسران صغیررا درمجالس دراسلام ( نعوذوبلا لله) مجازمیدانید؟؟

پس نتیجه به این میشوند که شما ازهمان کسانی هستید که زیرعنوان عالمان دین وروحانیون برای تقویه حامیان خارجی و داخلی تان فعال بوده وازین جامعه مسلمان وخوش باور افغان استفاده یی سوء میکنید واگر چنین باشد؟؟ وطوریکه بنظرمیرسد. سخنانم را با این شعر زیبا ختم میکنم.

همه جا دکان رنگ است همه رنگ می فروشند – دل من به شیشه سوزد همه سنگ می فروشند.

دل کس به کس نسوزد به محیط ماه به حدی – که غزال چوچه اش رابه پلنگ می فروشد.

مدتیست که کس ندیده گهری زقلزم ما – که صدف هر آنچه دارد به نهنگ می فروشد.

زتنور طبع فانی تو مجو سرور آرام – مطلب گل زدکانی که تفنگ می فروشد.

 

حامد حیدری : خبرنگار

//////////////

 

 

 


بالا
 
بازگشت