خوشه چين

سفر«عیاران»

 

قسمت دوم :

قدرت که نظام موجودرا برزمین زند.

این قدرت«عیاران +همروندان»برخاسته ازمیان مردم خواهد بود

 خیانت درحق وطن وجنایت درحق مردم ازقبرنادرخان فوران می کند

 وجدان وصداقت،ناموس پرستی،فرهنگ آب ونمک، ازمیت امیرحبیب الله خادم دین رسوال لله،ازآرام گاه ابومسلم ، یعقوب لیث صفاروسایرعیاران(( انقلابی معاصر وآزادی دوست)) فوران می کند

"من به اعتدال زمین معتقدم"

به نگرش به تو

به صدای آب

و به قطراتی که به زمین و زمان و آسمان قسم می خورند

من به این اعتدال معتقدم

خواه درخت باشم

خواه فریاد

"دستی مرا می گیرد تا صدا باشم..."

«خوشه چین» قلم بزن، قلـم بزن،قلـم بـــــــــزن

هم صد ا با پروانه شو درروشنی شمع بــــــــزن

دشمن مردم هوشیاروزرنگ وفریــــب کــــــــــاراند

 دردهل بـرای آگاهی خلق ستمدیدۀ عالـم بـــــــــزن

چهار اطرافته نگاه کن که حوصله بسرآمــــده است

صدای مردم نغارۀ خدااست دمدم،دمـدم،دمدم بـزن

بگوبا خبرای دوستان موتورانقلاب روبـه راه است

نشسته پشت فرمان هارن بدست پمپم،پمپم،پمپم بزن

عیارزمانه آفرین برتو که روندگی به پیش حق تو است

 برخیزبا مشت گره خورده دردهن ظالم،حاکم ستم بزن

دردهن نوکران بیگانه، خائنان وطن،دشمنان فرهنگ

د زدان چراغ بدست، نوکر((شیخان)) خشک ونم بزن

بلی عیاران دهاقین خوب اند وبا غداران با تجربه وآهنگران،سخت کوش ونویسندگان حقیقت گرا ودلسوز ومهربان.

رهبرخوب کسی شده میتواند که ریتم آهنگ آرکسترجهان،خواست ونیاز زمان را خوب تعقیب نماید.آوازخوب داشته باشدرقاصۀ خوب باشد،ژست وحرکاتش تحریک کننده باشد،هنرنمایی خوب در ایجاد گری آفرینش وزیبایی رول مهم را بازی مینماید. رهبران حزب دموکراتیک خلق حاملان((برنامه)) خوب بودند مگرهنر پیشه های خوب نبودند.

بد بختانه که مجاهدین،طالب،دل وتپل حکومت فاسد موجود،نه حاملین ((برنامه)) های خوب بودند ونه رقاصه های خوب))

یگانه افتخارشان،ویران گری وفرمان بری ازدشمنان جهان اسلام بوده ومیباشد.

بلی! بُرزدن با لب خشک نمیشود،خودما کل میباشیم«مونداریم» مگرمیدویم برای معا لجۀ سرکل دیگران، برای مرغهای کل امریکاییها کچ پیچه می بافیم. 

 خداوند بی نیاز برای بندگان خود الهام میدهد همۀ مخلوقات من درحرکت وتپش اند،ازذره شروع تابه کا ئنات،همیش بندگان من درافغانستان درشهرها مصروف عیش ونوش دارلنگ بازی، ودرقریه ها مصروف قمار بازی، کشیدن چرس وتریاک هیروئیین بچه بازی وآدم کشی،دربدل انجام گناه ها ی خورد وبزرگ دست به دعا ازمن طلب کمک مینمایند که مرا ببخش، ازیک طرف و از طرف دیگربرای فریب مردم بی گناه،جنایت کارترین افراد خودرا نماینده ومدافع اقوام وملیت ها  ومذاهب معرفی کرده ا ند، ازهمه امکانات مادی ومعنوی خودرا بی نیاز گردانیده اند. درسطح بالایی جامعه خودرا باهم سیال وشریک ساخته اند، مردم بی دفاع واصیل ترین وشریف ترین مردم مارا در دشمنی برادربا برادر، دررخ هم قرارداده اند،قدرت های بزرگ جهانی را برای خود سپرمی پندارند. 

 ولی آدم های نیکو کار نگفته اند که مرا ببخش دعا مینمایند این به غلط رفته هارا به راه نیکی هدایت کن. این به غلط رفته ها((چپ وراست فقط خلاصه می کنند که اشتباه بوده ازجرم وجنایت وفاجعه طفره میروند)) همیش زمینه ساز بوده اند که از کشورمان تصویر فقیر بدهند وآنرا به یک حقیقت مطلق برسانند وبه ((ضرورت ابدی)) مبدل سازند.   
درکشورما فقروبیسوادی نامرادی به یک مرض غیرقابل علاج((ضرورت ابدی))مبدل گشته است.

کاسۀ صبرلبریزشده است: محتوای حاکمیت موجود گندیده وفرسوده شده است.ازقریه تا به شهرهمه در فکر تغیر نظام هستند. بعضاً شخصیتهای دیروز،دردفترعرایض قدرتهای تجاوزگرخودرا ثبت نام کرده اند که اگربتوانند به سوالهای استعمار گر پاسخ مثبت ارائه بدارند. چک سفید بدست بیاورند مابقی وطن پرستان را بکشند.همه دانسته اند که تعویض این گرگ از گوسفند خانه بجایش گرگ دیگری را نصب کردن مشکل را حل نمی نماید.گرگ به دریدن خود ادامه میدهد.بعضیها فکر مینمایند که این نظام سیاسی، با امکانات وسایل لوژستیکی فراوان ووسایل جنگی پیشرفته ومدرن را کی میتوان ازجایش بی جا ساخت. بلی ازبیجا  ساختنهای قبل ازوقت بطورقطعی پرهیز درکار است.درقدم نخست ضرور است که مردم را ازباورهای انجمادی ویخبندان وتغیرنا پذیری وضع موجود رها بسازیم. یعنی که آزادی دماغ ((تفکر)) ازوا بستگی به سوی همبستگی در ارتباط تنگا تنگ به سوی معرفت انسانی((اخلاق)) بداند که خود شناسی یعنی خدا شناسی به معنی چه؟ یعنی خدا بندگان خودرا عقل داده است که فکربکنند خوب وبدرا تشخیص دهند. زبان داده است که مسایل مبهم را با ارایۀ سوالات حل نمایند. خودرا درک نمایند که کسانی اند.بالاخره توان به پا استاده شدن را دارند  تا علیه دژشکست نا پذیر که به حیث مانع ومعضله پیش روی شان  قرارگرفته است حمله را سازمان دهند.  

 آماده سازی ذهنیت توده های ملیونی کشور برای انجام یک عمل مشترک، ایجاد گری وخلاقیت دربرکار گیری عمل مشترک، فعالیت شکل گیری آتوریته بحیث یک بدیل درمیان مردم،آشکارساختن مجموع فعالیت های نا روا وغیر قابل بخشش دستگاه حاکمه با داشتن اتوریتۀ سرکوبرگرانۀ موجود ش. معرفی نقش فعال مثبت زنان همگام وهم قدم بامردان درهمه استقامتها، فراگیری ایجاد جنبش اخلاق نیکو که ازپیکرۀ جنبش عیاران بازتاب میگردد.توضح وتشریح آن درمیان مردم.صرف نظر ازهمه کاپی گریها ازبیگانگان،کاپی گریهایکه به جز از بدبختی دیگر سودی برای ما نبخشید. 

 * عیاران بیان میدارند درقاموس عیاران در سازمان دهی به سوی هدف انسانی هرگونه رقابت های مشروع انسانی را مجاز داده، برای رسیدن به هدف درمیدان رقابت مشروع هرگونه دسیسه ، توطئه، رضالت، پستی ، ضناعت، خود فروشی، استفاده ازامکانات برونی برای سرکوب حریف، بدنام ساختن واسنا د ساختن،دروغ ریا و فریبکاری، دشنام دادن هارا زیر نام مستعار و حاضرشدن درصحنه گفتمان سیاسی در جلسات پال تالکی خلاف ارزشهای انسانی پذیرفته رد می نمایند.

چنانچه که دسیسه سازی بیگانگان به وسیلۀ خود افغانها، درزمان ظاهرخان ازحالت مرموزتبدیلاً حالت علنی را گرفت. کودتای 26 سرطان 1352 راه را برای انجام جنگهای پارتیزانی هموارکرد وبرگشت داود خان ازمسیر تعین شده(( عمل مستقلانه)) از زیر چگک به زیرناوه پناه بردن به جهان غرب، کله اش را بلعید. بلند کردن آواز به اندازۀ گلوودهن وقد اندام که تناسب منطقی را برهم نزند. د آمونه تر اباسین پوری زمونژخاوری دی عاقبت حین بانگ دادن خروس کلنکی ازبلندی کُلُخ چشم هارا پت گرفتن به روباه مکار فرصت دادکه از پشت سردست به حمله بزند. یعنی که پیش زمینه ها طوری سنجیده شده بود که مجموع عمل کردهای ناشی ازتازاندن به اصطلاح انقلاب را به حیث گرزآهنین ساخته همه را برفرق امین کوبیده دیگران بگویند که بنده بی دخل بوده واست.برای تهاجم نظامی ارتش سرخ مشروعیت داده شود،همین طور خیله خندیهای دیگر سیاسی تحت نظر مشاورین سیاسی ونظامی وتغیری وتبدیلی ،شخصیت سازی وبعدش مُلی زدن هارا یکی پی دیگر دیدیم ازآن زمان تا به امروز می بینیم. کفارۀ همۀ  این خطاها واشتباهات را تنها ملت بیچاره پرداخته است ومی پردازد. فهمیدن این خطوط سرخ مرحلۀ گذشتن ازچراغ های سرخ وسبزاست وتحفه های سرخ وسبز است که برای ما وظیفه میدهد برای بیرون رفت ازین وضع  * میتوانیم از راه ها وشیوه های انسانی درعمل به شیوه های مختلف به اثبات برسانیم که جهان قابل تعویض است. این همه حلقات که به دروازه های بیکانگان پنا برده اند طلب کمک میخواهند تا که به قدرت برسند. علی الخصوص کسانی که دیروز به آهنگ دهلی به پای کوبی می پرداختند. با شنیدن آهنگ آشنا اما ضعیف ازآسمان هفت طبقۀ هشت طبقه واز زمین هفت طبقۀ شش طبقه میسازند. بدانند که وضعیت دارد بطرف ساختن جنبش متحول سریع،کیفی وبنیادی به پیش میرود. بنا بران برای متحول ساختن جامعه، ما به انسان متحول و متغیر، فعال، متحرک نیازمندیم تا به ارائه معلومات علمی ودرهم آمیزی اخلاقیات نیکورا بتوانیم مضمون دهیم، این مضمون را درقالب، شرایط کاملاً قابل قبول معیارهای انسانی جا دهیم این است که محتوای داخلی شکل ظاهری را رنگ ورونق می بخشد.

گرچه که محتوی مطالب فوق ازلحاظ جمله بندی ساده به نظر می رسد ولی برای فهماندن عمق مطالب واقناع توضیحی درسطح بلند بالای تفکر واندیشه عناصر باوجدان را مخاطب خود قرارمی دهد.

 بهاران با داشتن خصلت عیاری خویش درهر دوره طبعیت را هوا ورنگ دیگری می بخشد.چنانکه «عیار» بهارخودش میگوید،که من آمده ام که حاصل دست مزد سال پاررا ازچنگال وحشت سرمای زمستان نجات دهم.

ببینیم که فضای سیاسی سال گذشته چگونه تخم را درزیرخاک از شدت سرمای زمستان پنهان کرده است.تخم « نفاق ملی» ویا تخم« وفاق ملی» را بنأً عیاربهارآن تخم را اززیرخاک به اثرگرمای((مهروزی)) بیرون میکشد که درآن«جوهر»عنصر «وفاق ملی» القاح شده باشد.

دربهارنوین((عیاران))روح هیچ مردۀ کهنه نمیتواند که به حیث شمال بهار« عیار»شاخ وبرگ درختان جوان را بجنباند. هردوره رهبری را برای دوران خودش انتخاب مینماید. وضع موجود خودش رهبری مینماید که باید برای درهم شکستاندن آن دوران کهن. همگرایی خودی میرود که شخصیتها وحلقات متعهد به ارمانهای انسانی باهم کنارآیند، شعار مشترک بیا فرینند  توده ها را به سوی خود جذب نمایند. تا تهدابی شوند برای ساختاریک نظام اخلاقی وانسانی . دست درازی به دامن خرد وفهم درفضای اخلاق نیکو ومورال عالی انسانی به ما جرأت می بخشد که بگوییم ما باید ازبی خودیها بیرون آییم ،فعالیت امروزما از فعالیت دیروزما فرق داشته باشد، ما همیش باید که مجموع فعالیت های مان را روی دورنماها تمرکزدهیم،ازتکتیک های زود گذر وقابل هضم توده ها استفاده بجا و بموقع نماییم تا بتوانیم مفاهیم دوربناها را خوب ترتوضح وتبلیغ نماییم ودرعمل ثابت نماییم. اینجا است که بسترجامعه به همت آگاهی وخود ارادیت ملی مردم به ساختار جنبشی منتهی می گردد که هدفش تغیر نظام سیاسی به نفع خود ارادیت ملی است. به گُرگفتن دهن شیرین نمیشود درین رابطه ایجاب مینماید که درخود تغیرات رادیکالی بوجود بیاوریم، تمرین کنیم، تمرین کنیم وتمرین کنیم،تاکه دردراز مدت ذهناً و عملاً زمینه ها طوری آماده گردد که  تغیرات به مراد آزادیخواهان منجرشود.

عیاران مردمان با اراده ومصمم میباشند، ازقطرات همگون وهم سان به سوی جرعه سازی، والی ایجاد جریان، جریان آبی را بوجود می آورند که هدفش آبیاری زمین های لا مزروع بلاشد.

برای مبارزان انقلابی پیشنهاد میگردد  که جملۀ داخل گیمه((عیاران مردمان با اراده ومصمم میباشند، ازقطرات همگون وهم سان به سوی جرعه سازی، والی ایجاد جریان آب، جریان آبی را بوجود می آورند که هدفش آبیاری زمین های لا مزروع باشد.)) بهترین بدیل است برای نجات کشور. خواندن وپی بردن مفهوم داخل گیمه ، خواننده را روحاً ذهناً اماده می گرداند که بپذیرند وضعیت موجود ازداخل فرسوده شده است با اندک ترین فشار درهم می شکند.

اگر ازهمین حالا درکارهای خود شک نیاوریم بعدازهرامتحان ثابت نسازیم که کارما درست از آب برآمده است. فرجامش به فاجعۀ بشری می انجامد. ما باید به دنبال تغیرات باحفظ اوضاع واحوال ذهنی جامعه، وجهش های کیفی جامعه  باشیم وبدانیم که چگونه وظایفی را همروند با سیرحرکت تکنالوژی معاصر درسطح ملی(( نیازجامعه)) وبین المللی(( انکشافات جو سیاسی)) انجام داده میتوانیم.

ما نمیتوانیم ازبطن چنین یک نظام بی سر وبی دم به گونۀ که ترقی می خوانیم،موتوری را به فعالیت بیندازیم که مسیر ترقی خواهانه را دنبال نماید.اگرچنین نیست بیایید که قدرت سیاسی موجودرازیرفوکس قراردهیم قدرت سیاسی موجود. یعنی خس وخاشاک باد آورده شده باسطح نازک هموارشده درویرانه های جنگ سرد.

  مطالعات ما باید الهام گیرنده بوده، وکتوری باشد که مردم را به سمت قابل هدف رهنمایی کند.
زمانیکه هستۀ قابل توجه شکل میگیرد((ضرورت به دوام نظام موجود احساس نمیشود.)) این هسته میتواند که به حیث چراغ(( روشنگرانه)) همه ((نهاد ها ی اقتصادی،سیاسی)) فراگیرسیاسی را شکل دهد.

عیارا ن وارثین برحق پنج هزارسالۀ اریانای کهن اند که خصوصیات، پندارنیک، گفتارنیک، کردانیک را با خصلتهای مانی گری مخلوط ومرکب نموده است ازآن زمان تا به امروز،عناصرخوبیها وصفات نیک قرنهارا درخود به صفت فرهنگ عالی انسانی حک ساخته وبدوام آن ،درروشنایی،تکنالوژی وعصر انترنت بیان میدارند که((عیاران)) آزرده شدگان وضع موجود و ستمدیده هارا به دنبال خود نمیکشانند. بلکه میگویند که به آدرس نجات دهندگان بشریت((هموطنان)) سرگردانیم. ماباید که برای تحویل گیری نظانم کهن آماده گی لازم خودرا داشته باشیم،ارتش وطن پرستان وبا ناموس وپولیس باوجدان را با خود داشته باشیم، امنیت ملی که بتواند حافظ ننگ وشرف ،عزت کشورباشد، داشته باشیم، طبعاً که چنین اوصاف را توده های زحمت کش کشور باخود دارا میباشند. اینها هستند که تعلیمات می بینند.بالاخره ازحق مشروع وطن خود دفاع مینمایند. خواهی نخواهی اینها درصحنه حضور خودرا برای حصول حقۀ حقوق خودشان ظاهر میسازند.

              نکته معروف«بهتر است کسی که دیکته می کند من باشم نه تو»

دیکته ها تجربه های فراوان برای ما به ارمغان آورده است. هیچ دیکتۀ را درحریم فعالیتهای سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی ما راه نیست.

دیکته: کسیکه املا میگوید،کسی دیگری می نویسد. دراصطلاح سیاست اگربه خطا نرفته باشم.

1-    سویتستها گفتند: خلق وپرچم متحدین سیاسی اش عمل کردند

2-    ماوستها گفتند:شاخه های ما وستها (( سیاست ازلولۀ تفنگ )) بیرون میشودرا عمل کردند.

3-    احزاب بنیاد گرا((معصومۀ قم وجامعۀ اظهرمصر)) به حمایۀ مالی شیخهای عرب تحت نظر استخبارات غرب عمل کردند

4-    انگلیسها ((ماکیا والستان)) گفتند: افراد انگشت شمار مربوط شاهان دیکتاتوری(( جامعۀ روحانیت)) عمل کردند.   

یعنی که مبارزۀ ما مبارزۀ آزایخواها نه به همت مردم است. یعنی که مردم به چنان درک ازوظایف شان میرسند که خود درصحنه حاضرمیشوند. میدانند ثابت بسازند که ازحقوق خود وهمکلاس خود وهم وطن خود چطور دفاع مینمایند واین مسئله را بوضوح میدانندکه تازمانیکه تربیت سالم ندیده باشندموضع دفاع وچگونگی دفاع ازحقوق حقۀ مردم که خود برای ادارۀ خودقانون می آفرینند مشکل است.درین باره عیاران آگاه اند که بگویند چنان هستۀ محکم سازماندهی تحت نظرحلقۀ عیاران وجود دارد که بحیث عیاران انقلابی نوین افرادتربیت یافته به جامعه تقدیم میدارندکه هرنوع تغیرات فرمایشی را((دیکته)) بیرونی به پنداشته وتجربۀ این دیکته هارا  ویرانی کشو ر.بناً دیکته گران را میفهمانند که راه شمابه سوی برگشت است وراه عیاران به سوی پیش رفت.

شماره راه تان عیاران را راه شان

سفر«عیاران»

سفرعیاران درحالی صورت میگیردکه ملیونها مسلمان جهان درجنگ نفت بین پلنگ واژدهارگیرافتاده است. درفرجام دوجانوردرگیرمتقابل میمیرند.آمادگی لازم برای دفن این دوجسد پلید وحشت ناک لازم وضروری است. درین راستا نسخۀ را برای هموطنان تهیه دیده است که ذیلاً به مطالعۀ ضرورت مندان گذاشته میشود.

 ای آن کسانیکه به مرض مزمن سیاسی (( دروغ)) گرفتارآمده اید، درگذشته ها ازدسیسه سازی،توطئه وسند سازی درمقابل حریف نفع برده اید، امروز بازارد سیسه به گونۀ دیگر تغیریافته است،جاه را دراجرای سیاست بازی ازشما گرفته اند.به شما تو صیه می گردد که این مقاله درنقش ویتامین بی کمپلکس تماماً  تکلیف های((سیاسی ))روانی شمارا حل می سازد.استفاده نمایید.

عیاران گفتند:همه میرویم که ملت مان را واحد بسازیم تا بتوانیم خود ارادیت ملی را درعمل پیاده کنیم.

افغانستان دودشمن اصلی داشت ودارد که تکه،تکه، پارچه، پارچه ازتنش بریده شد.

1-    درسطح خارجی روس تزاروانگلیس بیماروفعلاً امریکای اژدهار.

2-    درسطح داخلی، شاهان استبدادی از؟....... شروع تابه خانوادۀ نادرغدار،فعلاً دولت بیمار،خانوادۀ شوربا زار،وخانوادۀ بینی نیزار،ازگوشۀ وکنار، تعدادی روحانیون انگشت شمار.

قطرۀ خون

کم کم دارد که میروم قــــد می کشم

آرامم نمی گیرد

  پا را  درازبه اندازۀ نمـــد میکشم

رنج بی وطنی ام آزارمیدهد

صدایم را به میل گلهای سرسبد میکشم

بیان حق جرم وگناهی ندارد

بــــا لفظ قلــــم،حرفهارا شد ومد میکشم

دفاع مام وطن فرض

ازقطرۀخون خطی را به سوی دارا لابد میکشم

قابل توجُه پارلمان جمهوری اسلامی افغا نستان

پارلمان مردمی از((وجدان ))برخوردارمیباشد.چشم بینا وگوش شنوادارد،موضوع مرقد لالای انگورفروش را دریکی اجندای جلسۀ خود جا میدهند.برخورد با میت امیرحبیب الله کلکانی برخوردسیاسی تبعیضی،غیراخلاقی وغیرانسانی است بهتراست که این معضلۀ بزرگ ملی به حیث زخم ناسورازسررا ه دورشود.

مرقد لالای انگورفروش کجا است؟

بنام خادم دین رسوال لله«لالای انگورفروش»مرقدومنارمیـــــــــــخواهـم

ازنواسۀ،دوست محمد،شاه شجاع«وطن فروش» ونادرغدارمیـــــــخواهم

 قبر برای کسیکه روزجمــــــــــــعه بنامش خطبـه خوانـــده مــــــــــــی شد

برای امیرافغان،چهرۀ شناخته شدۀ جهان، سایۀ پروردگـــــارمیـــــــخواهم

درصورتیکه نادرغدار نوکر اژدهار،درپای مرقدش اکلیل گل گذاشته شود

من هم مرقدی را، بنام انگورفروش، فرزند خراسان، مرد «عیار» میخواهم

داشتن قبرحق هرتبعۀ افغان است گفتند همه پیروجوان عـــــاقل وهوشیــــــار

برای عیارنا موس پرست، چون عبد الرحمن قاتل،درپارک زرنگارمیخواهم

توت وتلخوان

سالها گذشت این طرف علاج درد، به فراخـــوان نشد

عمر می گذرد آن طرف مصالحه با ملا عمرخـــان نشد

دست شکسته آویـــــــزۀ گــــــــردن خــــــودمـــــان است

مشکل ماحل به وساطتهای((شیطان))ایران وپاکستان نشد

عیاران مردمان بیباک،بی آلایش وصادق وپــــاک انـــد

 هیچ یک شان تسلیم به رشوه وعدۀ وعید شیطان نشد

نگوید کس که دشمنان رنگارنــــگ ومختلـــــــف نیستند

شکست هریک شان به همت"عیاران"توت وتلخوان نشد

سفر«عیاران» به سوی ویرانی جهان کهن وبسترسازی برای جهان نو

عیاران سفری داشتند دردرازنای تاریخ ازهفت هزارسال پیش تابه امروز،دردل تاریخ جستجوکردند وتحقیق،حوادث تاریخی نا هنجاررا دروجود عناصروشخصیتهای خطرناک زمانه ها مطالعه کردند. مطالعه کردند با تمامی وحشی گری هایش(( سکندر مقدونی،هجوم اعراب صحرا نشین،چنگیز،علاوادین جهان سوز،تیمورمعروف به لنگ،صدها نوع لشکرکشی وخانه جنگی های پیوسته،حملات پی درپی انگلیس درکشورما،تهاجم ولشکرکشی شوروی سابق،تجاوزوتعرض اردوی پاکستان و استخبارات پاکستان به اشارۀ کشورهای چون امریکا انگلستان وعربستان سعودی،حملات راکتی« کروز» وبم افگنهای بی پنجاودو امریکا درکشورما مسیر منفی داشت)) درجهت مثبت دست آوردهای سیرحکمت و فلسفی اش را درجنگ مشت و گریبان« دروجود شخصیت های ناب زمانه ها» دردوران قبل رنسانس بین تفکرتحجرگرایی وتفکرارتقایی وروشنگری  بعد ازرنسانس((ناپلیون،گالیلیه، ارشمیدس، فیثاغورس صدها فیلسوف اروپایی وفیلسوفان افغانی،ابن سینای بلخی شعرا ودانشمندان دیگر چون رابعه بلخی مولانای بلخ ، ناصر خسروبلخی عبد الرحمن جامی فردوسی ،خیام وسعدی ، بیدل ، پیر روشان، رحمن بابا، اقبال  لاهوری هزاران دیگروتکوین علوم یکی پی دیگر ممد وهمکار همدیگربرای تسخیرطبعیت ازقبیل اتوم به سوی ذره شگافی،دراروپا وآسیا،تسخیر حیوانات وحشی،جنگلها، ابحار، کوه ها دریا ها سیرتکاملی وغیره وغیره بالاخره چرخ فلک، چرخ مان داد، داد، داد، داد،با درنظرداشت حوادث چهاردهۀ اخیرمسافرین عیاران بلاخره گفتند که همه شک وتردیدهای ما رفع شد.دانسته شد که شیطان لعین همیشه درکمین نشسته((ماکیاوالستان )) موقف بلند بالای انسانیت را ازانسان ها دزدیده اند. جهان انسانیت را دروجود سرمایه های عظیم به دنیای حیوانیت ووحشت مبدل کرده  است.

 گفتند دیگر لازم نیست که ما به همین قسم بمانیم، خردمندان وآگا هان تاریخ آنچه را که درتوان داشتند دریغ نکردند برای نسل امروز زمان بندی شده یکی پی دیگر تکامل بخشیدند مسئولیت این تکامل را برای انکشافات بعدی بدوش نسل امروز واگذار کرده اند.  ما ازین به بعد از کسی تقا ضا نمی کنیم که درین راه همکارما شوید. راهی که ما پیش روی خود قرارداده ایم(( خدمت به انسان زحمت کش)) ما درعمل سعی می کنیم که به مردم بفهمانیم همه چیز را انسان میتواند در اثر جدیت وپشت کار تغیربدهد حتی خودش را(( دادن آگاهی وترویج اخلاق نیکو)) به مردم. 

 آغاز آگاهی دهی برای مردم، زمانیکه نسل برخاسته ازشرایط موجود وضع موجودرا فرسوده نابکارغیرانسانی حساب نمایند وبه پذیرش شرایط نوین(( انقلاب فکری))آماده شوند.  

 ازدید عیاران((درخت را درراه عام مینشانیم تا عابرین درگرمی از سایه اش استفاده نمایند وگرسنه ها ازمیوه اش))تفکر انقلابی به منظور تغییرو تحول برای یک خیزش وحرکت انقلابی آغازمرحلۀ جدید است.اندیشۀ به سوی جهانی شدن «خدمت به انسان زحمت کش» نه ازعینک دیروز 

یکی ازدانشمندان طرازیک تاریخ بشریت چنین بیان میدارد{ وقتی که ارتبات درونی درک شود،آنگاه تمام اعتقاد تئوریک به ((ضرورت ها وقت معین دارند)) شرایط موجود درهم می شکند،حتی قبل ازانکه(این شرایط) درعمل فروپاشیده شود. نگارنده هیچ گاهی نخواسته است که  نظریات را به شکل مجرد بنگرد بلکه همیش متوجه به باورها واعتقادات مردم وارزش ها میباشد. اتفاقاً درجامعۀ عقب نگه داشتۀ ما هنوزخیلی مطالب است که مردم آنرا به((ضرورت ابدی)) پنداشته اند.مثلاً پایه های حمایتی((خانوادۀ های معلوم الحال روحانیت، بسترنشو ونموی نظام های وابسته به جهان غرب)) دولتها ارتجاعی واستبدادی کشورمان ازدیرزمانی است که کمرتوده هارا خم کرده است((هرگونه حرکت پیش رونده را درنیمه راه خشکانیده است)). دلیلش براین است که فعالان سیاسی وخبرگان بوقت وزمانش نتوانسته اند درذهن مردم القاح کنند که تصویرحال نظام سیاسی دولت((گرگ درلباس میش)) قوله می کشند که گوش مردم کرشود، برزمین پرتکی مینمایند که از اثر بلند شدن خاک به هوا چشم مردم کورشود. همه داروندارشان((عقل خردشان)) را میگیرند به امید اینکه کلید دوزخ وبهشت دردستان آنها است. اگراحیناً نسیم ملایم آزادی خواهی برای بیداری ملت دمیده است پیامی نداشت فرجامش فاجعه آفرید.واگرگاه گاهی با پیام همراه بوده است،اسپ مراد به اثر سرعت زیاد به اثرکم تجربگی دردشت سوزان ازبی آبی زمین گیر شده است. 

 چنانچه که درجامعۀ سنتی و مذهبی شعارهای انقلابی همراه با بوتل شیشۀ دربین مردم ره نیافته است.

 این شیوۀ حرکت را میشود که بنام خیانت انقلابی نامید. اگردرکوزۀ پرازآب،خرس وخروگاوشادی زبان زند.آن کوزه آبش قابل نوشیدن نیست باید که دربیخ یک درخت ویا روی خاک ریختانده و چپه شود. 

  گویا! تخم گندم بوده است که دردشت سوزان بدون آب پاشیده شده بود

 این مسئله مهم است که شمشیر را با مشت کُند ساختن غلط است.شمشیررا زنگ میزند هوای مرطوب وبارانی درکاراست تاکه زنگ برای خوردن شمشیر کُشنده تولید گردد.ازدید عیاران تکراراشتباه نا بخشیدنی است «قمار»با سرنوشت ملت فاجعه وفحشای یش نیست.

کارهرخرنیست خرمن کوفتن

گاونرمیخواهد ومـــرد کــــهن

گفت عیاری با بیان این جمله  که عیاران سرنوشت ملت خودرا با دست بیگانه رقم نمی زنند.

دپردی کت تر نیمو شپو دی

بیگانه همانطوریکه برای کسی مفت ورایگان بخشید،ازش دوباره مفت ورایگان میگیرد وبدست خودش برای دیگران تقدیم می کند. درمقابل اند ک ترین مقاومت کله گکش را می بُرد.

زورقالب ندارد

بهتر است که انسان ازهمان مرحلۀ آغازین متوجه شود.

 کوشش کن که دردامش نیافتی اگرافتادی تپیدن مصلحت نیست

کسانی را که هکت استقلالیت می کنند گردن بزن معاونانش را با دادن تحفۀ نا چیز یوغ برگردن بمان همراه گاورانه چُکه بکن زمین را به میل خودت قلبه می نمایند.

((داودخان، حفیظ الله امین، داکترنجیب،عبد العلی مزاری))

ای بی تلخه های تاریخ این قدردارایی هارا چه می کنید درگورتان می برید؟

کاری را که مد نظرداریم وباید بکنیم.پخته ساختن جنبش«عیاران» ازتهداب به یک نیروی بازدارندۀ آزادی خواهی، وحرکت به سوی جنبش انقلابی دردرازمدت.  

  سازندگان این معماربیان میدارند که ازین به بعد درهرحرکت خود شک بیاوریم تا بعد از تجربه وامتحان به حقانیت حرکت خود مطمئن شویم. ما دیگرازدویدنها به دنبال سایه ها بپرهیزیم تا که خود سایه تولید نماییم. طوریکه وجود خودمان نوعیت وموقعییت تابش نوررا((خیره، تیره،روشن)) تعقیب نماید(( افقی،عمودی، ازسمت شرق ویا غرب)) یعنی که دیگر سیارات (( مهتاب)) روشنایی خودرا ازما بگیرند.

یکی ازروزها یک بُرزن قوی را دیدم که هرروز با لبان خود بُرمیزد، با گلون خودغرمیزد. گفتم که که از غرزدن وبُرزدن ماندی، گفت رفیق بُرزدن وغرزدن،ازخود جفت لنگ میخواهد ولبهای تر، خودم هوشیاروبیدار،احمق شدم، آدم به دنبال  ملای میرود که عالم باشد. ما به دنبال ملای اقتدا کردیم که کله اش کاملاً به مانند کدوخالی بود،درگذشته اودرجهان به حیث تجارسیاسی بد اخلاق معرفی شده بود. او نتوانست که این باردرمعاملات ومعادلات سیاسی جایگاهی را برای خود دریافت نماید. که درسراوببارد ودرسرما بچکد.  همه خام ها پخته میشود مگر انسان که خام شد باردوم پخته نمیشود.                علی الخصوص کسیکه درسیاست پا می گذارد،سازونوای ما دیگرپایان یافته است.

 

سفرعیاران همچنان ادامه دارد

برای اثبات هویت

فردوسی روحش شاد شهنامه دارد

این سیاست بازان« دروغگو» اند که مانده شده اند به گونۀ آب استاده گنده شده اند.درتاریخ خجل زده وسرافگنده شده اند.

باقی مانده را درهفته ها ی آینده بخوانید.

 

 

 

 

+++++++++++++++++++

 

 

سفرعیاران درحالی صورت میگیردکه ملیونها مسلمان جهان درجنگ نفت بین پلنگ واژدهارگیرافتاده است. درفرجام دوجانوردرگیرمتقابل میمیرند.آمادگی لازم برای دفن این دوجسد پلید وحشت ناک لازم وضروری است. درین راستا نسخۀ را برای هموطنان تهیه دیده است که ذیلاً به مطالعۀ ضرورت مندان گذاشته میشود.

 ای آن کسانیکه به مرض مزمن سیاسی (( دروغ)) گرفتارآمده اید، درگذشته ها ازدسیسه سازی،توطئه وسند سازی درمقابل حریف نفع برده اید، امروز بازارد سیسه به گونۀ دیگر تغیریافته است،جاه را دراجرای سیاست بازی ازشما گرفته اند.به شما تو صیه می گردد که این مقاله درنقش ویتامین بی کمپلکس تماماً  تکلیف های((سیاسی ))روانی شمارا حل می سازد.استفاده نمایید.

عیاران گفتند:همه میرویم که ملت مان را واحد بسازیم تا بتوانیم خود ارادیت ملی را درعمل پیاده کنیم.

افغانستان دودشمن اصلی داشت ودارد که تکه،تکه، پارچه، پارچه ازتنش بریده شد.

1-    درسطح خارجی روس تزاروانگلیس بیماروفعلاً امریکای اژدهار.

2-    درسطح داخلی، شاهان استبدادی از؟....... شروع تابه خانوادۀ نادرغدار،فعلاً دولت بیمار،خانوادۀ شوربا زار،وخانوادۀ بینی نیزار،ازگوشۀ وکنار، تعدادی روحانیون انگشت شمار.

قطرۀ خون

کم کم دارد که میروم قــــد می کشم

آرامم نمی گیرد

  پا را  درازبه اندازۀ نمـــد میکشم

رنج بی وطنی ام آزارمیدهد

صدایم را به میل گلهای سرسبد میکشم

بیان حق جرم وگناهی ندارد

بــــا لفظ قلــــم،حرفهارا شد ومد میکشم

دفاع مام وطن فرض

ازقطرۀخون خطی را به سوی دارا لابد میکشم

قابل توجُه پارلمان جمهوری اسلامی افغا نستان

پارلمان مردمی از((وجدان ))برخوردارمیباشد.چشم بینا وگوش شنوادارد،موضوع مرقد لالای انگورفروش را دریکی اجندای جلسۀ خود جا میدهند.برخورد با میت امیرحبیب الله کلکانی برخوردسیاسی تبعیضی،غیراخلاقی وغیرانسانی است بهتراست که این معضلۀ بزرگ ملی به حیث زخم ناسورازسررا ه دورشود.

مرقد لالای انگورفروش کجا است؟

بنام خادم دین رسوال لله«لالای انگورفروش»مرقدومنارمیـــــــــــخواهـم

ازنواسۀ،دوست محمد،شاه شجاع«وطن فروش» ونادرغدارمیـــــــخواهم

 قبر برای کسیکه روزجمــــــــــــعه بنامش خطبـه خوانـــده مــــــــــــی شد

برای امیرافغان،چهرۀ شناخته شدۀ جهان، سایۀ پروردگـــــارمیـــــــخواهم

درصورتیکه نادرغدار نوکر اژدهار،درپای مرقدش اکلیل گل گذاشته شود

من هم مرقدی را، بنام انگورفروش، فرزند خراسان، مرد «عیار» میخواهم

داشتن قبرحق هرتبعۀ افغان است گفتند همه پیروجوان عـــــاقل وهوشیــــــار

برای عیارنا موس پرست، چون عبد الرحمن قاتل،درپارک زرنگارمیخواهم

توت وتلخوان

سالها گذشت این طرف علاج درد، به فراخـــوان نشد

عمر می گذرد آن طرف مصالحه با ملا عمرخـــان نشد

دست شکسته آویـــــــزۀ گــــــــردن خــــــودمـــــان است

مشکل ماحل به وساطتهای((شیطان))ایران وپاکستان نشد

عیاران مردمان بیباک،بی آلایش وصادق وپــــاک انـــد

 هیچ یک شان تسلیم به رشوه وعدۀ وعید شیطان نشد

نگوید کس که دشمنان رنگارنــــگ ومختلـــــــف نیستند

شکست هریک شان به همت"عیاران"توت وتلخوان نشد

سفر«عیاران» به سوی ویرانی جهان کهن وبسترسازی برای جهان نو

عیاران سفری داشتند دردرازنای تاریخ ازهفت هزارسال پیش تابه امروز،دردل تاریخ جستجوکردند وتحقیق،حوادث تاریخی نا هنجاررا دروجود عناصروشخصیتهای خطرناک زمانه ها مطالعه کردند. مطالعه کردند با تمامی وحشی گری هایش(( سکندر مقدونی،هجوم اعراب صحرا نشین،چنگیز،علاوادین جهان سوز،تیمورمعروف به لنگ،صدها نوع لشکرکشی وخانه جنگی های پیوسته،حملات پی درپی انگلیس درکشورما،تهاجم ولشکرکشی شوروی سابق،تجاوزوتعرض اردوی پاکستان و استخبارات پاکستان به اشارۀ کشورهای چون امریکا انگلستان وعربستان سعودی،حملات راکتی« کروز» وبم افگنهای بی پنجاودو امریکا درکشورما مسیر منفی داشت)) درجهت مثبت دست آوردهای سیرحکمت و فلسفی اش را درجنگ مشت و گریبان« دروجود شخصیت های ناب زمانه ها» دردوران قبل رنسانس بین تفکرتحجرگرایی وتفکرارتقایی وروشنگری  بعد ازرنسانس((ناپلیون،گالیلیه، ارشمیدس، فیثاغورس صدها فیلسوف اروپایی وفیلسوفان افغانی،ابن سینای بلخی شعرا ودانشمندان دیگر چون رابعه بلخی مولانای بلخ ، ناصر خسروبلخی عبد الرحمن جامی فردوسی ،خیام وسعدی ، بیدل ، پیر روشان، رحمن بابا، اقبال  لاهوری هزاران دیگروتکوین علوم یکی پی دیگر ممد وهمکار همدیگربرای تسخیرطبعیت ازقبیل اتوم به سوی ذره شگافی،دراروپا وآسیا،تسخیر حیوانات وحشی،جنگلها، ابحار، کوه ها دریا ها سیرتکاملی وغیره وغیره بالاخره چرخ فلک، چرخ مان داد، داد، داد، داد،با درنظرداشت حوادث چهاردهۀ اخیرمسافرین عیاران بلاخره گفتند که همه شک وتردیدهای ما رفع شد.دانسته شد که شیطان لعین همیشه درکمین نشسته((ماکیاوالستان )) موقف بلند بالای انسانیت را ازانسان ها دزدیده اند. جهان انسانیت را دروجود سرمایه های عظیم به دنیای حیوانیت ووحشت مبدل کرده  است.

 گفتند دیگر لازم نیست که ما به همین قسم بمانیم، خردمندان وآگا هان تاریخ آنچه را که درتوان داشتند دریغ نکردند برای نسل امروز زمان بندی شده یکی پی دیگر تکامل بخشیدند مسئولیت این تکامل را برای انکشافات بعدی بدوش نسل امروز واگذار کرده اند.  ما ازین به بعد از کسی تقا ضا نمی کنیم که درین راه همکارما شوید. راهی که ما پیش روی خود قرارداده ایم(( خدمت به انسان زحمت کش)) ما درعمل سعی می کنیم که به مردم بفهمانیم همه چیز را انسان میتواند در اثر جدیت وپشت کار تغیربدهد حتی خودش را(( دادن آگاهی وترویج اخلاق نیکو)) به مردم. 

آغاز آگاهی دهی برای مردم، زمانیکه نسل برخاسته ازشرایط موجود وضع موجودرا فرسوده نابکارغیرانسانی حساب نمایند وبه پذیرش شرایط نوین(( انقلاب فکری))آماده شوند. 

ازدید عیاران((درخت را درراه عام مینشانیم تا عابرین درگرمی از سایه اش استفاده نمایند وگرسنه ها ازمیوه اش))تفکر انقلابی به منظور تغییرو تحول برای یک خیزش وحرکت انقلابی آغازمرحلۀ جدید است.اندیشۀ به سوی جهانی شدن «خدمت به انسان زحمت کش» نه ازعینک دیروز  

یکی ازدانشمندان طرازیک تاریخ بشریت چنین بیان میدارد{ وقتی که ارتبات درونی درک شود،آنگاه تمام اعتقاد تئوریک به ((ضرورت ها وقت معین دارند)) شرایط موجود درهم می شکند،حتی قبل ازانکه(این شرایط) درعمل فروپاشیده شود. نگارنده هیچ گاهی نخواسته است که  نظریات را به شکل مجرد بنگرد بلکه همیش متوجه به باورها واعتقادات مردم وارزش ها میباشد. اتفاقاً درجامعۀ عقب نگه داشتۀ ما هنوزخیلی مطالب است که مردم آنرا به((ضرورت ابدی)) پنداشته اند.مثلاً پایه های حمایتی((خانوادۀ های معلوم الحال روحانیت، بسترنشو ونموی نظام های وابسته به جهان غرب)) دولتها ارتجاعی واستبدادی کشورمان ازدیرزمانی است که کمرتوده هارا خم کرده است((هرگونه حرکت پیش رونده را درنیمه راه خشکانیده است)). دلیلش براین است که فعالان سیاسی وخبرگان بوقت وزمانش نتوانسته اند درذهن مردم القاح کنند که تصویرحال نظام سیاسی دولت((گرگ درلباس میش)) قوله می کشند که گوش مردم کرشود، برزمین پرتکی مینمایند که از اثر بلند شدن خاک به هوا چشم مردم کورشود. همه داروندارشان((عقل خردشان)) را میگیرند به امید اینکه کلید دوزخ وبهشت دردستان آنها است. اگراحیناً نسیم ملایم آزادی خواهی برای بیداری ملت دمیده است پیامی نداشت فرجامش فاجعه آفرید.واگرگاه گاهی با پیام همراه بوده است،اسپ مراد به اثر سرعت زیاد به اثرکم تجربگی دردشت سوزان ازبی آبی زمین گیر شده است. 

 چنانچه که درجامعۀ سنتی و مذهبی شعارهای انقلابی همراه با بوتل شیشۀ دربین مردم ره نیافته است.

 این شیوۀ حرکت را میشود که بنام خیانت انقلابی نامید. اگردرکوزۀ پرازآب،خرس وخروگاوشادی زبان زند.آن کوزه آبش قابل نوشیدن نیست باید که دربیخ یک درخت ویا روی خاک ریختانده و چپه شود. 

  گویا! تخم گندم بوده است که دردشت سوزان بدون آب پاشیده شده بود

 این مسئله مهم است که شمشیر را با مشت کُند ساختن غلط است.شمشیررا زنگ میزند هوای مرطوب وبارانی درکاراست تاکه زنگ برای خوردن شمشیر کُشنده تولید گردد.ازدید عیاران تکراراشتباه نا بخشیدنی است «قمار»با سرنوشت ملت فاجعه وفحشای یش نیست.

کارهرخرنیست خرمن کوفتن

گاونرمیخواهد ومـــرد کــــهن

گفت عیاری با بیان این جمله  که عیاران سرنوشت ملت خودرا با دست بیگانه رقم نمی زنند.

دپردی کت تر نیمو شپو دی

بیگانه همانطوریکه برای کسی مفت ورایگان بخشید،ازش دوباره مفت ورایگان میگیرد وبدست خودش برای دیگران تقدیم می کند. درمقابل اند ک ترین مقاومت کله گکش را می بُرد.

زورقالب ندارد

بهتر است که انسان ازهمان مرحلۀ آغازین متوجه شود.

 کوشش کن که دردامش نیافتی اگرافتادی تپیدن مصلحت نیست

کسانی را که هکت استقلالیت می کنند گردن بزن معاونانش را با دادن تحفۀ نا چیز یوغ برگردن بمان همراه گاورانه چُکه بکن زمین را به میل خودت قلبه می نمایند.

((داودخان، حفیظ الله امین، داکترنجیب، احمد شاه مسعود،عبد العلی مزاری))

ای بی تلخه های تاریخ این قدردارایی هارا چه می کنید درگورتان می برید؟

کاری را که مد نظرداریم وباید بکنیم.پخته ساختن جنبش«عیاران» ازتهداب به یک نیروی بازدارندۀ آزادی خواهی، وحرکت به سوی جنبش انقلابی دردرازمدت. سازندگان این معماربیان میدارند که ازین به بعد درهرحرکت خود شک بیاوریم تا بعد از تجربه وامتحان به حقانیت حرکت خود مطمئن شویم. ما دیگرازدویدنها به دنبال سایه ها بپرهیزیم تا که خود سایه تولید نماییم. طوریکه وجود خودمان نوعیت وموقعییت تابش نوررا((خیره، تیره،روشن)) تعقیب نماید(( افقی،عمودی، ازسمت شرق ویا غرب)) یعنی که دیگر سیارات (( مهتاب)) روشنایی خودرا ازما بگیرند.

یکی ازروزها یک بُرزن قوی را دیدم که هرروز با لبان خود بُرمیزد، با گلون خودغرمیزد. گفتم که که از غرزدن وبُرزدن ماندی، گفت رفیق بُرزدن وغرزدن،ازخود جفت لنگ میخواهد ولبهای تر، خودم هوشیاروبیدار،احمق شدم، آدم به دنبال  ملای میرود که عالم باشد. ما به دنبال ملای اقتدا کردیم که کله اش کاملاً به مانند کدوخالی بود،درگذشته اودرجهان به حیث تجارسیاسی بد اخلاق معرفی شده بود. او نتوانست که این باردرمعاملات ومعادلات سیاسی جایگاهی را برای خود دریافت نماید. که درسراوببارد ودرسرما بچکد.  همه خام ها پخته میشود مگر انسان که خام شد باردوم پخته نمیشود.                علی الخصوص کسیکه درسیاست پا می گذارد،سازونوای ما دیگرپایان یافته است.

 

سفرعیاران همچنان ادامه دارد

برای اثبات هویت

فردوسی روحش شاد شهنامه دارد

این سیاست بازان« دروغگو» اند که مانده شده اند به گونۀ آب استاده گنده شده اند.درتاریخ خجل زده وسرافگنده شده اند.

باقی مانده را درهفته ها ی آینده بخوانید.

 

 


بالا
 
بازگشت