سـه تفنگدار "بیگناهتر" از الکسـاندر دوما

 

 

صبورالله سیاه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

سالها پیش باستانشناسی نوشته بود: "افغانستان کشور شگفتیهای زیر زمین است." اگر او زنده میماند و رویدادهای دستکم دو دهه پسین را میدید، به گمان زیاد چنین میگفت: "افغانستان کشور شگفتیهای زیر زمین و روی زمین است."

این روزها آدم باید به چشم و گوش خود هم شک کند؛ زیرا سه شنبه خونین یازدهم سپتمبر 2001، نژاد واژه ها را دگرگون ساخته است. در گذشته ها خوب و زشت، گناه و بیگناهی، مرگ و زندگی، فرشته و اهریمن و خون و نفت در فرهنگها جایگاههای ویژه داشتند، ولی امروز برای دانستن رنگهای هفتگانه هر یک از این منشورهای آفتاب گمکرده، نخست باید به دفترچه بالاتر از فرهنگ سردمداران کاخ سپید رو آورد و دید که آنها کلید واگشایی این واژگان را چگونه و از کدام سو میچرخانند.

 

آزادی بیان

کشوری که بیست و پنج سال آزگار در نشانگاه تفنگ نشسته و جنگسالاران خود را مانند کج و پیچهای کف دست میشناسد، هنوز نمیتواند به قاتلین زن و فرزندش بگوید: "بالای چشم تان ابروست". و اگر خدانخواسته چنین بگوید، باید هوای دیگو گارسیا، بگرام و گوانتانامو به سرش زده باشد.

تنها بازمانده خانواده یی که مرگ پدر، مادر، خواهران و برادرانش را در خانه خودش دیده، آنقدر یارا ندارد که زیر لب بگوید: "تفنگسالار"، چه رسد به بازگویی افسانه مرگ خانواده به سازمانهای دارای نشان آبی و آرامبخش حقوق بشر؛ مبادا به گناه تهمت بر نور دیدگان کاخ سپید، برباد شود.

یکی از شگفتیهای این سرزمین شبزده، پرتو چراغ جادویی علاءالدین است بر چهره هایی که رخ اصلی شان را مردم میشناسند، همان مردمی که بیست و پنج سال در نشانگاه تفنگ نشسته اند، ولی ...

 

نهنگهای بزرگتر از اقیانوس

کشوری که کشته اش پاره پاره ناپدید است، و زنده اش زخمهای خونچکان فراوان دارد، حتا از گزارشگران شیرین زبان CNN، BBC و صدای امریکا میترسد. و "رهبران مجاهدین" که هنوز از دهن خطرناکتر از دهانه میله تفنگ شان در همه جا فرمان باروت فواره میزند، دلیرانه و دلبرانه میگویند: "ما از دادگاه نمیترسیم!"

این "سه تفنگدار" آتشگرا (برهان الدین ربانی، عبدالرسول سیاف و محمد اکبری) نه تنها به نترس بودن از کیفر و حتا به انتقاد از گزارش کمیسیون حقوق بشر این کشور در پیرامون پامال شدن حقوق فرزندان آدم بسنده نمیکنند، بلکه بیشتر از هفتادوپنج در صد افغانهای خواهان محاکمه پامال کنندگان حقوق بشر را نیز "مغرض و دارای اهداف سیاسی" میخوانند!

آیا افغانستان کشور شگفتیها نیست؟ برهان الدین ربانی رهبر حزب جمعیت اسلامی و فرمانروای کشور در سالهای لاژوردی پیش از اورنگ نشینی ملا محمد عمر، اینسو کمیسیون حقوق بشر را فاقد صلاحیت و شایستگی برای بررسی کارنامه های رهبران جهادی میداند و آنسو مردم را متهم میسازد به کینه توزی در برابر مجاهدین و تلاش برای توهین و خوار شمردن و به گوشه نشاندن آنها.

مردم خاموش اند و ربانی میگوید: "مجاهدین در برابر هیاهوهایی که علیه آنها ایجاد شده عقب نشینی نخواهند کرد، زیرا مجاهدین به کارکردهای خویش افتخار میکنند." او در پایان هشداری هم میدهد که دامن زدن به اینگونه سرو صداها، حرکتی علیه ثبات و امنیت افغانستان است!

عبدالرسول سیاف رهبر حزب اتحاد اسلامی افغانستان نیز هماوا با همتای تفنگیارش اندیشه به دادگاه کشاندن مجاهدین را دشمنی با صلح و ثبات کشور خوانده، میگوید: "گزارش کمیسیون حقوق بشر را کسانی تهیه کرده اند که پیش از جنگهای درونی در برابر مجاهدین موضعگیریهای دشمنانه داشته اند. کاری که ما کردیم جهاد است، جنایتکار خواندن مجاهدین، خود یک جنایت است و کسی که مجاهدین را متهم به جنایت می کند، از دایره اسلام خارج است".

آقای سیاف که گویی از مریخ به افغانستان فرودآمده باشد، می افزاید: "ما از محاکمه نمیترسیم، کاری که کردیم، بر اساس واجبات دینی کردیم، ما نمیگوییم که اشتباه کردیم، میگوییم که دانسته و سنجیده آن کارها را کرده ایم، مردانه وار به آن معترفیم و مردانه وار برای هر گونه حسابدهی حاضریم".  

و وجیزه های محمد اکبری، یکی دیگر از آن سه یار دبستانی که میگوید "پشت پرده این مسایل و انگشت نما کردن اشتباههای مجاهدین، اهداف خاص سیاسی وجود دارد"، در مقایسه با آنچه دو تن نخست گفته بودند، از نازکی زیاد به مصراعهای "صدای پای آب" سهراب سپهری میماند.

 

اندوه درخت

ملتی که آتش و توپ و تانک و خمپاره رهبران جهادی را تاب آورده باشد، شنیدن گفته هایی از این دست هرگز برای شان تازگی ندارد، ولی پس از خواندن نکته های زیرین در همان گزارش کاغذین، چه خواهند گفت؟

نادر نادری سخنگوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان می گوید: "این گزارش به طور مشخص از هیچ فردی نام نبرده و هدفش در مجموع، تامین عدالت بوده است". او در پایان می افزاید: "برخی از کارمندان کمیسیون و شماری از تهیه کنندگان گزارش پیشگفته، خود از میان مجاهدین اند."

هنگامی که افغانستان را کشور شگفتیها میخوانیم، باید باور داشته باشیم که در چنین برابرگذاری نابرابر، به همه شگفتیهای جهان ستم کرده ایم.

راستی، در سوگ درختهایی که کاغذ میشوند، تا کجا باید گریست؟

 

[][]

ریجاینا/ کانادا

بیست و هشتم مارچ 2005

 

آویزه ها

 

1) همه گفتاوردهای بالا از این گزارش BBC (شام 21 فبروری 2005) برگرفته شده اند.

www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/story/2005/02/050221_v-mujahedin-trial-reaxion.shtml

2) "سه تفنگدار" نوشته الکساندر دوما (1802_1870)، نخستین بار از مارچ تا اپریل 1844، به شیوه داستان دنباله دار چاپ شده بود.

 

 


بالا
 
بازگشت