میرعنایت الله سادات

 

  قافله سالاران فرهنگ افغانستان

وقتی که سخن از زبان و فرهنگ افغانستان در میان باشد ، خود بخود نام عبدالله افغانی نویس و کارنامه ای سترگ اومطرح میگردد. این بزرگ مرد ، کی بود ؟ و چی خدمت مبتکرانه ای به ادب و فرهنگ ما انجام داد ؟ اگر آثار ماندگار این استاد ادب دری و پشتو نمی بود ، ما مجبور می بودیم تا دریافت معانی کلمات را ، تنها به کمک لغت نامه ها و قاموس نامه های دیگران دریابیم . یاد آوری از چنین شخصیت ها در واقع پاسداری از فرهنگ ملی ماست .

 

افغانی نویس و ابتکار بی سابقه ً او :  

پیش از آنکه یادآوری از آثار او شود ، بائیست در آغاز خود اورا به معرفی گرفت تا به دانش ، پیگیری او در عرصه ای تحقیقات ادبی و احساس وطندوستی او آشنا شد. افغانی نویس در سالهای آغازین قرن بیستم درگذر اچکزایی ها ی شهر کابل متولد شد . پدرش ملامحمد ، معروف به عرض بیگی ، از نویسندگان مشهور در دربار امیر عبدالرحمان خان بود و سپس در دربار امیر حبیب الله خان سمت ریاست دفتر اورا به عهده  داشت .

   پدر افغانی نویس از باشندگان ولایت لغمان و مادرش مسکونه ً کابل بود. همین ترکیب زمینه ای آنرا فراهم ساخته بود تا وی گویش ، خواند و نوشت هردو لسان پشتو ودری رااز آوان طفولیت در نزد پدر و مادر خود فرابگیرد. سپس علوم متداول را از علما وفضلای روزگار خود ، بخصوص دوستان پدرش فراگرفت . تا آنکه برای ایفای شغل نویسندگی آماده شده و در عهد پر افتخار سلطنت غازی امان الله خان شروع به کار کرد.

   افغانی نویس ، انسان منور بود و احساس عمیق وطن دوستی داشت . افکار او در تحت تأثیرجنبش عصر امانی و مشروطه خواهی قویا" نضج یافته بود. به خاطر موضعگیری های خردمندانه و علاقه ً او به مردم بود که سردارمحمد هاشم خان صدراعظم اورا منحیث همکار خود در دفاتر صدارت تحمل نتوانسته و به زندان انداخت. بازداشت او در زندان ، معرفت و روابط اورا با زندانیان مشروطه خواه بیشتر ساخت. افغانی نویس از مشروطه خواهان و سایر زندانیان چیز های زیادی آموخت که نه تنها در صحبت هایش ، بلکه در آثارش همیشه بازتاب میآفت . همین شخصیت ها به استقبال ازکتب ماندگار او تقریظ ها و نوشته های دارند که برخی آن از جانب حکومت های وقت حوصله شده و متباقی طی یک سانسور قبل از چاپ در مطبعه ای دولتی کابل از نشر باز ماند[1]. تقریظ های منتشر شده نه تنها کارکرد های مؤلف را به بررسی گرفته اند ، بلکه توجه خوانندگان را به شخصیت برجسته ای او نیز جلب مینمایند.

   افغانی نویس مؤجز ، پر محتوی و عام فهم صحبت میکرد . از لغت پرانی و فضل فروشی نفرت داشت. خاطرات دلخراش و شادی آفرین را که از برخورد  رژیم های افغانستان در برابر مردم ناشی میشد ، بدون هراس و بطور آموزنده بیان میداشت[2]. او اسناد و یادداشت های خودرا در یک آرشیف منظم نگهداری میکرد. ازین آرشیف شماری از نویسندگان بهره برده اند. برخی از آنها در آثارخویش منحیث مأخذ ، خاطر شان ساخته اند که سند مربوط به موضوع یاد شده در آرشیف شخصی محترم عبدالله افغانی نویس وجود دارد .

   افغانی نویس انسان پویا و کوشا بود . حتی در سالهای اخیر عمر که توانمندی جسمی او تقلیل میآفت ، میخواست تحقیقات وسیع ، همه جانبه و ارزشمند خودرا پیرامون " سربرآورده های افغان " تکمیل و به دست نشر بسپارد. با چنین یک اثر ، او میخواست تا شخصیت های افغان را که در عرصه های مختلف سربرآورده بودند ، به معرفی بگیرد . یادداشت های او هیچ عرصه را از نظر نیآنداخته و شامل بخشهای مذهبی ، سیاسی ، اقتصادی ، اداری ، نظامی ، هنری ، سپورتی ، ادبی و اجتماعی میشد.یادداشت ها و اوراق جمع کرده ای او درین راستا به هزارها صفحه میرسید. ولی زندگی وفا نکرد تا افغانی نویس به جمع بندی و نشر این اثرسودمند نایل آید .

 

آثار منتشر شده ً افغانی نویس :

قاموس پشتو :  

لغات هر زبان ، پایه و اساس همان زبان را میسازد. درک دقیق لغات ، استعمال بجا و مناسب آن موجب می شود که خواننده و یا شنونده ، مطلب را با همان زیبایی و زیرکی آن بفهمد . اکثر لغات چندین معنی دارند و بنابر موارد استعمال ، معانی یی ازهم متفاوت را ارائه میدارند.

   قبل از آنکه افغانی نویس قاموس پشتو- فارسی را تدوین کند ، هیچگاه در کشور ما ، لغات پشتو و معانی آن به زبان دری ترجمه نشده و بطور یک قاموس تنظیم و ترتیب نگردیده بود. این کمبود ، توجه افغانی نویس را بخود جلب کرد و بنابرانگیزه ً مردم دوستی و عشق او به فرهنگ مردمش دست به کار شد تا این خلای بزرگ فرهنگی از میان برداشته شود. چون درین زمینه کار قبلی وجود نداشت ، بناء" جمع آوری و تنظیم آن هم کار آسان نبود و سالهای زیاد عمر او بخاطر جمع آوری و ردیف بندی کلمات سپری شد. آنچه که بنام « قاموس پشتو» شهرت یافته است ، تنها لغت نامه ای پشتو نیست . بلکه این قاموس در عین وقت ، ارائه کننده ً «لغات دری به پشتو » نیز میباشد. به عباره ً دیگر این اثر لغت نامه ای هردو لسان در یک مجلد است .

   آماده سازی این اثر در حقیقت نه تنها خدمت بزرگی بخاطر شناسائی پشتو زبان ها از ادب دری است ، بلکه دری زبان ها رابه شناخت معانی کلمات پشتو و فراگیری دقیق زبان پشتو قادر میسازد . بناء" نامگذاری این اثر بی نهایت مفید بنام قاموس پشتو نمی تواند ، بازگو کنندهً محتویات ذوجوانب آن باشد. لذا بهتر می بود اگر این اثر بنام قاموس پشتو- فارسی مسماء میشد . اینکه این قاموس در جهت ارتقای سویه ای دانش و عرفان گویندگان هردو لسان خدمت نموده است ، جای هیچگونه شک و تردید نیست. اما اینکه به ابتکار تدوین کننده ای آن در آن عصر و زمان کم بهاء داده شود ، چیزی جز بی خبری و یا نادیده گیری از تاریخ معاصر ادبی ما نمی باشد .

   زحماتی که افغانی نویس بخاطر تهیه و تنظیم این قاموس شخصا" متحمل شده است ، بائیست دولت همانوقت منحیث حامی و راهگشای فرهنگ افغانستان انجام میداد. باید دولت گروپی از محققین را توظیف میکرد تا این وظیفه ً ملی را به اسرع وقت به سر میرساندند. ولی متأسفانه زمامداران آن زمان به چنین نیاز های فرهنگی وقعه نمیگذاشتند. سالها بعد وقتی که این اثر تکمیل شد ، اداره ً « د پشتو تولنه» مصارف چاپ آنرا به عهده گرفت . این اثر در سه جلد آماده شده بود که جلد اول آن بسال 1335 و جلد دوم و سوم بسال 1336 در مطبعه ً دولتی به طبع رسید . کتاب قاموس پشتو جایزه ً اول مطبوعاتی را که در آنوقت به « جایزه ً آریانا » موسوم بود ، نصیب افغانی نویس نمود .

 

لغات عامیانه ً فارسی :

منظور از لغات عامیانه ، اصطلاحات مروج در میان مردم میباشد. اگر این لغات جمع آوری و در قید تحریر نیآیند ، به مرور زمان ، شماری از آنها مورد استعمال قرارنگرفته و فراموش میشوند . در زبان عامیانه ای امروز مردم افغانستان ، لغات دست نخورده ً دری ( اصیل ) رایج و متداول است . اما از مکالمه و محاوره ً ایرانیان ، این اصطلاحات شنیده نمی شود. طبعی است که در لغات عامیانه ای فارسی افغانستان ، اصطلاحاتی از السنه ای دیگر باشندگان این سرزمین نیز رسوخ نموده است که منشاء و برخاست آن ها از هم متفاوت اند .

   بناء" جمع آوری و تنظیم آن در قالب یک لغت نامه ، کاری آسانی نبود. افغانی نویس در هر کجایی که اقامت گزیده و یا در هر گوشه و کناری که سفر کرده است ، اصطلاحاتی را شنیده و آنرا یادداشت کرده است. حتی وقتی که زندانی بود ، از زندانیان و زندان بانان اصطلاحاتی را می شنید که حین تدوین اثرش ، آنها را از یاد نبرده و در زمره ً اصطلاحات عامیانه مندرج ساخته است .

   او تمام گویش ها و لهجه های مروج در وطن مارا مورد مداقه قرار داده و چگونگی بکار برد هریک آنها را جستجو و معنی دقیق آنراانتخاب نموده است . نحوه ً گویش و بیان اصطلاحات ، ایجاب میکرد تا تمام لغات خطاطی شده و تاکیدات صوتی بر آن علاوه شود .این مأمول بوسیله ای ماشین تایپ برآورده شده نمیتوانست .بناء" متن آماده شده به یکی از خوش نویسان و ادیب شناخته شده ً کشور (مولانا خسته) محول شد تا آنرا قلمی نماید .

   نگارش لغات عامیانه سهل و آسان نبوده و مانند کلمات ادبی در یک قالب معین تحریر نمی یابد . بطور مثال هردو حرف «س» و یا «ص» در جهت نوشتن «نصوار» یا «نسوار» بکار گرفته میشود که از نظر ادبی حرف «س» درست میباشد . ولی در لغات عامیانه به «ص» تحریر یافته است [3].

   بخاطر ارزیابی و تثبیت  نیاز به نشر این کتاب ، ریاست مستقل مطبوعات ، کمسیونی را مرکب از ادبای شناخته شده ای کشور توظیف نمود تا نظرشان راپیرامون چاپ کتاب ارائه بدارند . اعضای کمسیون به این نظر توافق نمودند که اثر مذکور " کتابی است مفید ، مهم و جامع و در نسخ خود یکتا و ممتاز. بناء" کتاب باید طبع و با جایزه ً مطبوعاتی مورد تقدیر قرار گیرد "[4].

   در صفحات آغازین کتاب «لغات عامیانه ً فارسی» قضاوتها و برداشت های پیش کسوتان ادب و فرهنگ افغانستان در مورداهمیت این کتاب و زحمات پربار مؤلف آن جا داده شده است . بی جا نخواهد بود اگر نقل قول های مختصرهریک از آنها درین مقال جهت اگاهی خوانندگان گرانقدر تقدیم گردد.

   شادروان افغانی نویس قبل از آنکه این اثر را بغرض نشر در اختیار ریاست مستقل مطبوعات بگذارد ، آنرا به دانشمند عالی مقام و یکی از چهره های محبوب جنبش مشروطیت (میر سید قاسم خان) سپرده بود ، تا نظر استادانه و قضاوت خود را در زمینه ارائه بدارد. او از زحمات افغانی نویس تمجید کرده و اقدام به نشر چنین یک مجموعه را ضرورت تأخیر ناپذیر دانست.  افغانی نویس ازین شخصیت همیشه به مثابه ً الهام بخش و رهنمای خود ، یاد میکرد .

 دانشمند محترم عبدالهادی داوی که منحیث یک سیاستمدار و مشروطه خواه در نزد مردم افغانستان شهرت نیک و جایگاه خاصی دارد ، در مورد کتاب اینطور مینویسد : تالیف این کتاب ، تشبثی است مفید و مبتکرانه و ذخیره ایست قیمتداراز لغات و تعبیرات لهجه ً فارسی افغانستان. این کتاب غالبا" قدمی اولی است که در راه اذخار لغات و تعبیرات تکلمی وطن برداشته است ومؤلف را در جمله ً پایونیرها [ طراح و پیش گام ] در آورده است.

   استاد ادب ملک الشعراء عبدالحق بیتاب مینویسد : کتاب فرهنگ تکلمی و عامیانه ، حقیقتا" اثریست بی سابقه که در اثر تتبع و استقراء بمدت مدیدی بوجود آمده و از تألیف گذشته به سرحد تصنیف رسیده بنابرین ازحیث ارزش قابل جایزه ً درجه اول مطبوعاتی میباشد . این یک دکشنری با اسلوب تازه و جدید برای شایقین است.

   استاد خلیل الله خلیلی اینطور مینگارد : چند ساعت مرور ازین اثر نفیس مرا بی اختیار بر آن آورد که مؤلف گرامی را در زحمتی که درین مجموعه بر خویش گرفته تهنیت گویم و این کار خجسته را نخستین عملی بشناسم که در این مورد در روزگار ما آغاز میشود. تتبع و سعی مؤلف در این طریق ، مظهر دلچسپی و عشق وی به استقلال ادبی کشور ماست . لغاتی که درین کتاب گرد آورده شده تنها محاوره ً اعوام نیست بلکه در آن بعضی کلمات نیز دیده میشود که در آثار استادان و گویندگان باستانی این کشور موجود بوده و در مرور زمان نویسندگان متأخر آنرا از نبشته های خود افگنده و مردم در محاورات خویش آنرا نگهداشته اند .

   باید متذکر شد که کتاب لغات عامیانه ً فارسی هم ، دریافت جایزه ً آریانا را نصیب مؤلف خود نموده است .

 

مقالات در روزنامه ها و جراید کشور :

از افغانی نویس مقالاتی زیادی در نشرات کشور به چاپ رسیده است . این مقالات به هردو لسان پشتو و دری منتشر میشد . افغانی نویس در عهد شاه امان الله همکاری خودرا با جراید آن زمان آغاز کرد. در جراید و روزنامه های سراج الاخبار ، امان افغان ، انیس و اصلاح آثار زیادی ازین بزرگمرد به نشر رسیده است [5]. تعدادی ازین نوشته ها ، مانند جمع آوری و معرفی « لندۍ » های پشتو از اهمیت فراوان برخوردار بوده و برای تحقیقات نویسندگان معاصر منبع با ارزشی می باشد .

   یاد این قافله سالار و معرفی آثار ماندگار او ، به رهروان فرهنگ ملی ما ضرور بود . با این یاد آوری ها در حقیقت ما از فرهنگ ملی خود پاسداری مینمایم .

                اقوام روزگار به فرهنگ زنده اند      قومی که گشت فاقد فرهنگ مردنیست   

 

 


 

 - پیشگفتار ناشر: لغات عامیانه ً فارسی – افغانی نویس ، چاپ دوم ، مؤسسه ای تحقیقات و انتشارات بلخ ، 1369 [1]

 2- نگارنده در آوان جوانی ، از صحبت های پر محتوی جناب افغانی نویس ، معلومات فراوانی پیرامون تاریخ نوشته ناشده ای قرن گذشته ً افغانستان شنیده است که درین اواخر بعضی از آگاهان آنرا قلمی میسازند . افغانی نویس دوست نزدیک پدرم ( میر عزیزالله سادات ) بود و در نزدیکی منزل ما اقامت داشت .

 - افغانی نویس – لغات عامیانه ً فارسی – کابل ، مطبعه ً دولتی – 1338 – ص 564 [3]

 4- اعضای کمسیون عبارت بودند از :  عبدالوهاب طرزی ، محمد ابراهیم خلیل ، داکتر جاوید ، ضیاء قاری زاده ، محمد حسن فهیمی و محمد حیدر ژوبل

 - دانشنامه ً ادب فارسی – جلد سوم – انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی – تهران ، 1378 – ص 103 [5]

 

 

 


بالا
 
بازگشت