آیا دیپانکارا را ندیده اید؟

 

صبورالله سـیاه سـنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

نویسنده: Nancy Hatch Dupree

برگردان: صبورالله سیاه سنگ

 

 

دیپانکارا بودا پیکره نقش برجسته از سنگ ورقی به بلندای 83 سانتیمتر (شترک، سده دوم تا پنجم) از موزیم کابل گم شده است.

ویرانه های نیایشگاه بودایی شترک در سراشیب پرتگاهی نگران بر دریای پنجشیر در 65 کیلومتری شمالشرق کابل جا دارند. خلوت بازمانده های هفت یا هشت نیایشگاه دیگر، با گواهی خموشانه شان مینمایاند که کانون مهم مذهبی کاپیسا (بگرام) و نیز پایتخت تابستانی کوشانیها، همینجا، در چهار کیلومتری شمالی بوده باشد.

گفته میشود که نیایشگاه شترک برای شهزاده چینی که شاه کنیشکاه او را در سده دوم به گروگان گرفته بود، آباد شده است. گرچه [آوازه] این رویداد در سده دوم تا چهارم در فرازای خویش میچرخید، هسوان تسنگ (Hsüan-Tsang) گزارش میدهد که چگونه شترک سده هفتم میزبان سه صد تن نیایشگر بود.

این جایگاه آمیزه بزرگی است از دو حویلی فراخ و ده نیایشکده با پیشنماهایی از ده پیکره نقش برجسته از سنگ ورقی و نمایانگر شماری از رویدادهای شگفت در زندگی بودا.

شترک به گونه شگفتی سرشار از برجسته کاریهای سنگ ورق است. البته این ماده کمیاب در زمین افغانستان به سادگی و دم دستی پیدا نمیشود. چنان مینماید که بارمندی این جایگاه به توان مالی شهروندان سرمایه دار کاپیسا که میتوانستند پیکرهنقشهای ساخته از چنین سنگ گرانبها را خریداری کنند، پیوند داشته است.

شمار فراوانی از برجسته کاریهای ناتمام و کاوشهای کمتر هنرمندانه، دسترنج باشندگان شترک را نمایش میدادند. البته با وجود ریشه مندی در مکتب گندهارا، شیوه شترک سنگینتر، بیشتر شیماتیک و سختگیر است.

مکتب گندهارا که سرچشمه باز رخشیدن بودایی بود، با شاه کنیشکا آغاز شد. جلوه های هنری این مکتب هنگامی که کیش بودایی از هند به آسیای میانه و سپس به چین راه گشود، پخش شدند. این جلوه ها با انگاره های هنری سرزمینهای گوناگون گرایش همخوانی دارند.

بسیاری از پیکره نقشهای شترک شاید برمیگردند به سده سوم و به اینگونه از برترین سنجه های یادگارهای واپسین روزگار هنر گندهارا نمایندگی میکنند.

 

آویزه ها

 

1) این نوشته از کتاب "موزیم ملی افغانستان" (نانسی هچ دوپری، 1974) که رونویس آن در شماره ششم Society for the Preservation of Afghanistan's Cultural Heritage (SPACH) Newsletter, May 2000) آمده، در همان ماه برای "کتیبه"، نشریه افغانی "انجمن حفظ میراث فرهنگی افغانستان" برگردان گردید.

2) واژه سنسکریت "دیپانکارا" را میتوان "آورنده چراغ" گفت. بر بنیاد افسانه های پارینه، واپسین بودایی که رونما شدن گائوتاما را پیشگویی کرده بود، دیپانکارا است. میگویند او صدهزار سال بر روی زمین زندگی کرده است. هسیوان تسنگ جهانگرد چینی جایگه پیشگویی دیپانکارا جاتاکا را "نکاراهارا" (جلال آباد امروزین) نوشته است.

3) افسانه های جاتاکا که شمار شان به 550 میرسد، اسطوره هایی اند در پیرامون زندگی گذشته و پیش از تجسم بودا در نقش بودا گائوتاما در زمین.

در یکی از این افسانه ها، بودا گائوتاما چنان هندوی چله نشین که به نام "سومیدا" چشم به جهان گشوده بود، نشان داده میشود. او میرفت تا با پیشکش کردن پنج شگوفه نیلوفر که از دختر جوانی بر سر راهش خریده بود، در پیشگاه دیپانکارا حرمت گزارد. نامبرده همینکه آمدن بودای اصلی را میبیند، نیلوفرها را پیش پایش پرتاب میکند. گلها به جای آنکه به زمین بیفتند، بالا و بالاتر میروند و سایبانی میشوند بر فراز سر آن یگانه برترین. سومیدا که این شگفتی را میبیند، موهایش را فرش گامهای دیپانکارا میسازد. همانجا پیشبینی میشود که سومیدا در زندگی آینده اش بودا خواهد شد.

 

4) شترک جایگاه باستانی و یادگاری از هنر گندهارا است در کاپیسا و دامان هندوکش، و دستاورد کاوشهای باستانشناسهای فرانسوی (دافا) در افغانستان در 1937.

 

5) این نبشته بار نخست در ماهنامه کتیبه (ارگان انجمن حفظ میراث فرهنگی افغانستان) و بار دوم در نوامبر 2005 در سایت کابل ناتهـ بازتاب یافت:

 

http://www.kabulnath.de/Schankar%20Dara/Minare%20Chakari/Dr.%20Sia%20Sang/Diepankara.html

 

[][]

کابل، می 2000

 


بالا
 
بازگشت