با اظهار سپاس  از دوستان گرانقدر ، اينک نامهً پرمحبت گردانندگان وبلاگ وزين داور را خدمت خوانندگان سايت آريايی تقديم ميداريم.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

به دوست گرانمایه محترم عزیز جرأت گردانندۀ سایت وزین آریایی !

به پاسخ دوستانۀ تان عنوانی وبلاگ  داور به طور مشخص در سه مورد توضیح لازم را ضروری می‌دانیم :

 

- قبل از جلسه 21 جنوری سال جاری حزب واحد تعدادی از کادر های و مسئولين ايالتی آلمان با مراجعه به سايت آريايی خواستند تا نظريات خود را ازيک تريبيون آزاد ابراز نمايند .

- چندی قبل جناب ادا که در راس هيئات تحرير سايت داور قرار دارد ضمن نامهً تهديد آميزی از آغاز نشراتی چنين وبلاگی برايم اطلاع داده بود .

- لطفاً خط نشراتی مارا چوکات بندی نکنید.

به همان اندازه که جناب شما و همکاران قلمی سایت وزین آریایی به ارزش‌های دموکراتیک و آزادی بیان معتقد اند ما همچنان خود را پابند می‌دانیم .فقط گاهی اگر مشکلی پیش می‌آید مشکل در ابهام واژۀ دموکراسی و آزادی بیان نیست، بلکه مشکل در فهم ما از این دو مفهوم نسبیست  . اجازه بدهید درین مورد توضیح کوتاه و مؤجز را خدمت‌ تان ارائه نماییم .ما مطمئن استیم که شخصیت فخیم ، فرهیخته و دانشمند چون شما به تکرار مکررات در مورد مفاهیم  دموکراسی و آزادی بیان به صورت قطع بی‌نیاز است .اما به منظور روشن ساختن مواضع داور این ناگزیری را حتمی می پنداریم .

آزادی سخن گفتن(Freedom of Speech):

عبارت است از عدم سانسور و محدودیت در آزادانه سخن گفتن. واژه ی آزادی بیان (Freedom of Expression) که گاهاً استفاده می شود، بیانگر این است که واژه ی سخن گفتن (Speech) تنها محدود به معنی فعلی آن یعنی عمل سخن گفتن نمی شود، بلکه مقصود از آن هر گونه درخواست، دریافت و افشای اطلاعات و عقاید، بدون در نظر گرفتن رسانه ی مورد استفاده می باشد. آزادی سخن گفتن و آزادی بیان رابطه ی بسیار نزدیکی با آزادی اندیشه (Freedom of Thought) یا آزادی افکار (Freedom of Conscience) دارد. در عمل حق سخن گفتن در هیچ کشوری بی چون و چرا وجود ندارد و این حق معمولاً دچار محدودیت‌هایی می‌شود. همانند گفتگوهای منزجر کننده (Hate Speech) که عبارت است از پرداختن به عناوین آبروبرانه، ارعاب، یا آشوبگرانه یا فعالیت‌های زیان بخش بر علیه فرد یا گروهی از افراد براساس نژاد، جنسیت، سن، اقلیت، قومیت، مذهب، جهت گیری جنسی، هویت جنسی، از کار افتادگی، توانایی تکلّم، جهان بینی، طبقه ی اجتماعی، شغل، ظاهر (قد، وزن، رنگ مو و مشابه آنها)، ظرفیت ذهنی، و هر تفاوت دیگری که ممکن است خلاف باور عده‌ای باشد.

علت محدودیت اعمالی از طرف دولت‌ها این است که اجرای آزادی بیان همیشه در بین ارزش‌های متقابل به میان می‌آید. یعنی زمانی که دو گروه دقیقاً نظرات متضاد با هم دارند.

یکی از مجادله آمیزترین و بحث برانگیزترین مسائل در جوامع لیبرال امروزی مشخص کردن دقیق حد و مرزهای «آزادی بیان» است. اکثر اختلاف نظرها در مورد محدودیت‌های آزادی بیان حول و حوش موضوعات زیر است:

۱- محدوده بیان چیست؟ مثلاً آیا صحنه‌های شهوت آمیز و یا مثلاً آگهی‌های تبلیغاتی گونه‌ای از بیان هستند که دفاع آزادی بیانی را بتوان در مورد آنها انجام داد.

۲- بیان ممکن است منجر به چه زیان‌هایی شود؟ نکته مهم این است که گاهی اوقات بیان نه تنها بیان یک سری جمله، بلکه انجام یک عمل نیز هست و آن عمل می‌تواند زیان آور باشد. مثلاً بدنام کردن یک نفر می‌تواند به او زیان برساند. گاهی اوقات اختلاف نظر در مورد اینکه آیا بیانی خاص زیان آور است یا نه وجود دارد (مثلاً مورد صحنه‌های شهوت آمیز)؛ یا اینکه اختلاف نظر در مورد اینکه آیا یک زیان نسبت داده شده واقعاً یک زیان است وجود دارد (مثلاً سخنرانی بر ضد یک حکومت یا گروۀ خاص ، حزب و سازمان سیاسی « به گونۀ مثال حزب واحد »که بسته به دیدگاه فرد میتواند واقعاً زیان آور باشد یا نباشد)؛ یا اینکه اگر فرض کنیم که زیان واقعی است، سؤال این است که زیان چقدر باید بزرگ باشد که محدود کردن بیان را توجیه کند؟ مثلاً آیا می‌توان سخنان توهین آمیز مذهبی را ممنوع کرد تا از آزار دیدن مذهبی‌ها جلوگیری کرد؟ پاسخ میتواند بستگی به این پیدا کند که آن سخنان توسط چه کسی بیان شده باشد، و یا اینکه آن سخنان در یک بحث جدی مطرح شده باشد، یا بصورت مسخره آمیز جهت آزردن افراد مذهبی. بجز این موارد بحث برانگیز، سؤال دیگری که مطرح است این است که آیا ممکن است بدون اینکه حق شخصی را از آزادی بیانش انکار کنیم، یا سعی در تعریف مرزهای آن بکنیم، شرایط بگونه‌ای باشد که ساکت کردن او کاری صحیح باشد. یکی از مشکلات عملی موجود این است که قانون گزاران و قضات نیاز به تمایزات دقیق بین «بیان قابل قبول» و «بیان غیر قابل قبول» دارند، ولی از طرف دیگر استدلالات کلی فلسفی معمولاً توانایی رسم مرزهای مشخص را ندارند. علاوه بر این بدلیل ترس از قدرت سیاسی و یا بدترکیب شدن قوانین، ممکن است جایز نباشد که ممنوعیت قانونی برای برخی بیان‌ها وضع کرد، ولی از نظر اخلاقی انتظار داشت که انسان‌ها آنها را نگویند (یعنی بیان آنها از نظر قانونی مشکلی نداشته باشد ولی کاری غیراخلاقی بحساب بیاید).

تا اینجا  فرض را بر آن می‌گیریم که  جناب شما با ما موافق استید .اکنون مشخص تر به نقاط نظر شما و روشن ساختن مواضع ما می‌پردازیم .

روی بازوی راست سایت وزین آریایی می‌خوانیم :

آریایی یک نشریۀ انترنتی ، خبری ،سیاسی،  اجتماعی و فرهنگی است.

آریایی وابسته به هیچ جریان سیاسی نبوده و مشی مستقل را در دفاع از دموکراسی و آزادی تبلیغ می نماید .

سایت آریایی از جمله نخسستین سایت‌های انترنتی افغانیست که خدمات شایانی و چشمگیری را در عرصه های مختلف در جامعۀ سیاسی و فرهنگی ما انجام داده است ما از زحمات شباروزی جناب شما قدردانی و تقدیر می‌کنیم . اما اجازه بدهید  تکیه بر فرمودۀ شما بدون اینکه برای سایت وزین آریایی چهار چوب و پالیسی نشراتی پیشنهاد کنیم ، بپرسیم که یک سایت غیر وابسته چه علاقه‌مندی به مسایل درون حزبی یک سازمان سیاسی دارد ؟ نوشته‌های که هیچ اندیشۀ را رد و تائید نمیکند ،نوشته های که به خوبی و زشتی هیچ سیاستی نمی پردازد بلکه احمد را خوب و محمود را بد خطاب میکند.با پُر رویی از سایت که غیر وابسته« آریایی » و اهداف با اهمیت و بزرگی را در برابرش قرارداده است به مثابۀ وسیلۀ  شانتاژ و سبوتاژ در یک سازمان سیاسی استفاده می‌کنند برای یک نشریۀ با اعتبارو  پُر خواننده چه دست آوردی خواهد داشت ؟شما  برای خواننده گان آریایی که شاید با نام حزب واحد آشنایی نداشته و از پیشینه ها ، علل و عوامل این نارضایتی ها در یک حزب سیاسی آگاهی ندارند ،چه پاسخی خواهید داشت ؟
برای نویسنده گان و همکاران قلمی تان که به آریایی به صفت یک نشریۀ آزاد و بیطرف نگاه می‌کنند نشر نوشته‌های حزبی را چگونه توجیه خواهید کرد ؟

به عقیدۀ ما از این ناحیه بیشتربه پرستیژ و مرتبت، منزلت سایت وزین آریایی صدمه وارد خواهد شد تا حزب واحد .

جهت معلومات مزید تان باید عرض شود ، تعدادی نامه نویسان منسوب به حزب واحد که شما با در نظرداشت رعایت آزادی بیان از آن‌ها در نامۀ تان حمایت کرده‌اید .بیشتر از یکسال است که با حزبواحد  قطع رابطه کرده‌اند .و نظریات پیشنهادها و انتقادهای ایشان را از مجاری حزبی و سایت‌های مربوط به آن منعکس نمیسازند . زیرا اگر این کار را انجام بدهند به انتقادات و نظریات ایشان پرداخته خواهد شد و در نتیجه از گفتن باز می‌مانند به اصطلاح  بی مضمون می‌شوند .

در مورد محترم فهیم ادا با صراحت و صداقت باید گفت که متأسفانه ما همچو خوشبختی را نصیب نشده‌ایم که نویسندۀ توانا و متفکر چون ادا را با خود داشته باشیم .تا جاییکه ما از ایشان شناخت داریم رفیق ادا این شجاعت و شهامت و صراحت را در سخنرانی‌هایش در جلسات حزبی داشته ودر موقعش بدون هراس اظهار کرده است . اینکه برداشت شما و دیگران چه است ، مربوط می‌شود به شما و دیگران .

جرأت گرانقدر ! در رابطه با چوکات بندی کردن خط نشراتی تان احترامانه عرض شود که :

شما مدیریت یک سایت را به عهده دارید ما کمتر از شما نوشته ، مقاله و تحلیل و تفسیر  خوانده‌ایم .زیرا مدیریت سایت برای شما وقت کافی نمیگذارد تا به امور دیگر بپردازید . مدیریت سایت داور همچنان کار دو تن گرداننده نه بلکه کار جمعی همکاران داور است که با‌گذشت هر روز به تعداد همکاران داور افزوده می‌شود . نوشتۀ رهیا بی قطبنمای نشراتی در سایت آریایی را یکی از همکاران داور که اتفاقآ از همشهری‌های شما در شهر ستوکهولم است فرستاده اند . این خانم یا آقا به نام مستعار راهی نقاط نظر خود را بیان داشته‌ اند و داور هیچگونه نقشی درا ین نوشته نداشته و ابدآ همچو جسارت غیر اخلاقی را نخواهد کرد که برای سایت وزین آریایی تعین تکلیف کند .ما عرایض خویش را خدمت جناب شما پیشکش کردیم .

صلاح مملکت خویش خسروان دانند

   

 


بالا
 
بازگشت