جمهوری عربی سوریه درساحل سونامی اعتراضات جهان عرب
 

سونامی که واژه های چابانی است در حال حاضر به امواج اقیانوسی اطلاق میشود وکلمه  انقلاب  به معنی زیر رو شدن و پشت روشدن و نظیر این معانی است . اما مقاصد هردو زیر رو شدن یک کشور ویا یک ملت است
وقتیکه از سونامی دراین گفتار  نام میبریم  این سونامی نه زلزله تکاندهنده بلند منزل ها و زمین است ونه بلند شدن اب از بحر،  بلکه سونامی ای است که دولت های منحصربه فرد ومنحصر به یک حزب را با داشتن دهها سال قدرت
وهیبت و داشتن ده ها میلیارد دالر وقدرت نظامی ،  لرزانده و از پا در آورده است واین سونامی برای  هیچ سونامی شناسی ( تحلیل گران )  در اروپا و امریکا قابل پیش بینی نبوده چنانچه مقاله ای را  یک تحلیلگر امریکایی پیرامون عدم پیش بینی این موج اعتراضات درباره کشور مصر  نوشته بود.
اگرمحمد بوعزیزی دست فروش جوان تحصیل کرده فقیر، در کشورتونس، که باآتش زدن خود،آغازگر این تحولات بینظیر ثبت شده در تاریخ بنامیم ، بیجا نخواهد بود، اما عواملی چون   فضای بسته سیاسی،  فساد، دیکتاتوری، ظلم، فقر
عواملی هستندکه  فریاد ملت های خاموش چند دهه ای را در سراسر دنیا پخش نمود. دراین میان جوانان و تکنالوری عصر مدرن نیز نقش حیاتی و تعین کننده ای را مانند مد وجزر بازی نموده اند
این  سونامی که از شمال آفریقا آغاز و با شامل شدن مصر، لیبیا،  یمن وکاخ نشینان بحرین را در برگرفته ، فعلاٌ جمهوری عربی سوریه در ساحل آن قرار دارد
باوجود یکسان بودن مطالبات در اعتراضات این کشورها،  تفاوت های شکلی نیز وجود دارد اما ماهیت آن یکسان بوده چرا که آزادی، برابری وعدالت برای همه،  نقطه مرکزی این اصلاح خواهی را تشکیل میدهد
بشارالاسد از سال 2000 به بعد، به نعمت ارث پدرش، در سن 34 سالگی به کرسی ریاست جمهوری بدون رقیب انتخاباتی و رقابت های حزبی، بر مسند قدرت تکیه زده و مانند حاکمان کشورهای دیگر جهان عرب خواب چند دهه را نیز از
سر دور نمیداشت
در دهه اول از قدرتش بعد ازکشته شدن رفیق حریری نخست وزیر قبلی لبنان و بیرون آوردن سربازان سوریه از کشور لبنان بعد از 30 سال، این  اولین باری است که چنین  مشکل بی سابقه داخلی را میآزماید
جمهوری عربی سوریه که فعلاٌ شناگر اغتشاشات داخلی خود است وبرآیند تاثیرات آن را به کشور هایی مانند لبنان، ایران  واسرائیل  نباید دست کم گرفت
روابط سوریه با لبنان یک رابطه عجیب در منطقه است سوریه همراه با کشور همسایه اش بیشتر از نیم قرن روابط دیپلماتیک نداشته و چنین موضوعی را به خود لازم نمیدانسته است . درحالیکه لبنان به اندازه بلندهای جولان که دمشق را  در تیر رس دشمن دیرینه اش یعنی اسرائیل قرار داده اهمیت دارد
  از زمان استقلال لبنان دردهه 1940 تا سال 2005  اکثر اشخاص فرمانبردار دمشق  در بیروت  به قدرت میرسیدند. چنانکه احمد زید آبادی کارشناس امور خاور میانه دراین مورد گفته است :
((خود داری سوریه از برقراری روابط دیپلماتیک با لبنان معمولاٌ به معنای عدم به رسمیت شناختن استقلال لبنان از طرف سوریه تلقی میشد. حتی که ملی گرایان سوری لبنان را بخشی از خاک سوریه میدانند.
در داخل لبنان ملی گرایان لبنانی به نوع نگاه سوریه به کشور شان حساس اند و دهه های گذشته برای کاهش وقطع نفوذ سوریه مبارزه کرده اند. خروج نظامیان سوریه از لبنان به معنای قطع نفوذ سوریه در لبنان نبوده زیرا متحدان سوریه به سرعت ائتلاف با عنوان 8 مارچ را در لبنان تشکیل دادند و درمقابل 14 مارچ  مخالفین سوریه صف آرایی کردند. چناچه اقای میشل عون که قبلاٌ از چهرهای برجسته مسیحیان مارونی رهبری حرکت ضد سوری را در لبنان به عهده داشت اما به دلیل یورش نیروهای سوری به مقر او سبب پناهندگی اوبه سفارت فرانسه در بیروت وسپس تبعید اوبه پاریس گردیده بود، به ائتلاف متحدان سوریه پیوست . )) روابط اسرائیل و جمهوری عربی سوریه نیز یک نوع روابط تقریباٌ استثنایی در روابط بین الملل است، یعنی نه درحالت جنگ ونه صلح قرار دارد. چنانچه سکوت معنا دار اسرائیل در مقابل اغتشاشات سوریه را  میتوان به عنوان مثال ذکر کرد . درهمین مورد در مقاله ای  به قلم حبیب حسینی فرد،  کارشناس مسایل بین المللی می خوانیم
(( سوریه دوست همه دشمنان اسرائیل است و سوریه بعداز سال 1948 در موقعیت جنگ به اسرائیل بسر میبرد وبه ویزه مناقشه اش با این همسایه جنوبی برسر باز پس گیری ارتفاعات جولان پیوسته منشا تنش بوده است. فرض را براین بگذاریم بعد ازسقوط بشار الاسدیک رژیم دموکراتیک در سوریه از وجهه واعتبار بین المللی بیشتری برخوردار خواهد بود در چینین وضعیتی این استدلال همیشگی اسرائیل که در دریایی از رژیم های استبدادی گرفتار شده وبا چنین رژیم های صلح پایدار دشوار است، کم رنگ خواهد شد
به عبارت دیگر سوریه نسبتاٌ دموکراتیک با اتکا به اعتبار افزایش یافته بین المللی خود در پیگیری مطالباتش نسبت به ارتفاعات جولان و فشار بر اسرائیل اهرم های مساعدتری را در اختیار خواهد داشت  درمجموع، اسرائیل در دهه های گذشته در سیمای حکومت خاندان اسد (( دشمن قابل اعتمادی)) را دیده که رفتار و رویکرد های آن قابل پیش بینی بوده است
فرادستی نظامی واستقرار سیستم های فوق پیشرفته نظارت و مراقبت در ارتفاعات جولان که دمشق را از 60 کیلو متری نیز در دید و تیررس اسرائیل قرار داده، همه و همه عواملی بوده اند که جای نگرانی عمده ای برای مقام های اسرائیلی نسبت به همسایه شمالی باقی نگذاشته است ) سوریه کنونی که قبلاٌ به همراه  کشورهای اردن، لبنان، و فلسطین سرزمین شام محسوب میشد با توجه به تاریخ طولانی اش موقعیت استراتیژیک فعلی آن را نیز دست کم نمیتوان گرفت
حضور نظامی 30 ساله اش به لبنان و روابط تنگاتنگ وپیچیده اش به جمهوری اسلامی ایران که اقای احمدی نزاد اززمان به قدرت رسیدن اش تا الحال 9 بار از دمشق دیدن نموده ، ایجاد دفاتر به احزاب فلسطینی بشمول حزب اسلامگرای
حماس و پناه دادن به رهبران تبیعدی آن و احزاب  تندرو فلسطینی، مهار نمودن احزاب اسلامی سوریه  بخصوص سرکوب اخوان المسلین درسال 1982، مهار نمودن حزب الله لبنان یا تا حدی معتدل ساختن آن با استفاده از روابط تنگاتنگ اش باآن، وپناه داده به چند صد هزارآواره فلسطینی نظر بازیگران بین المللی را بخود جلب نموده است.
در سیاست خارجی رژیم اقای اسد در این اواخر  نکات قابل پیشرفت دیده میشدبالخصوص درمور رقبای ثروتمند منطقه ایش  مانند سفر ملک عبدالله شاه سعودی به دمشق و استقبال گرم از طرف بشار الاسد وهمچنان سفر بشار الاسد به عربستان ،   افزایش تبادلات تجارتی میان ترکیه و سوریه، سفر نخست وزیر قبلی لبنان اقای سعد حریر ی که قبلا سوریه را مسوول ترور پدرش رفیق حریری،  نخست وزیر قبلی لبنان، معرفی میکرد در زمان تصدی نخست وزیری اش
در سفر به دمشق  اظهار نموده بود که دوکشور از گذشته درس گرفته اند وسعی میکنند به آینده فکر کنند . این موارد و بسا مسایل دیگر سوریه را  تقریبا  به  یک قدرت منطقه ای در  خاورمیانه  تبدیل  نموده و قدرت رژیم حاکم را در داخل مستحکم و نفوذ و سیمای خارجی اش را  بیشتر نمایان  می ساخت
تا جائیکه آقا باراک اوباما ریس جمهور ایالات متحده امریکا در حین تعطیل بودن کنگره،  سفیر جدید خود را بعد ازقطع روابط چند ساله راهی دمشق نمود. اما این درخشندگی ها چندان دیر نپاید. بعد از موج اعتراضات در کشور مصر ، یمن و لیبی این سوریه است که تو جه رسانه هارا بخود جلب نموده چنانکه بعد از چندی از ارسال سفیر جدید امریکا به دمشق،  وزارت خارجه امریکا از تمام امریکایان خواست نه تنها از سفر به سوریه خود داری کنند بلکه ان عده که در خاک سوریه هستند نیز آن را را ترک نمایند
آقای بشار الاسد با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل دوربین ها قرار میگیرد و این اعتراضات را توطئه خارجی مینامد  اما چند گانه بودن رفتار و سخنان اش اعتماد به نفس ظاهری او را زیر سوال می برد زیرا ازیکسو این اعتراضات
را توطئه  خارجی می نامد و از سوی دیگر کشته شدگان آنرا شهید میداند. همچنانکه  شاهد هستیم  رژیم حاکم در نظردارد تا حالت اضطراری را لغونماید ودر عوض قوانین را تحت عنوان مبارزه به تروریزم  تصویب و به منصه اجرا خواهد گذاشت. اینها نمونه ای از رفتار دوگانه آقای اسد پسر در این بحران میباشد
دراخیر منتظر باید ماند تا دیده شود که امتیازاتی که آقای اسد به اتباع کشورش وعده نموده که عمده ترین آن مثل اعطای تابعیت به ده ها هزارکرد سوریه ای که دهه ها از مزایای شهروندی محروم بودند جهت نپیوستن آنها به معترضین، که تا حال نتیجه ملموسی نداشته ،لغو وضعیت  اضطراری ، تشکیل دولت جدید وسپردن وعده برای از  بین برد ن فساد  باعث خاموش شدن این آزادی خواهی خواهدگردید؟ آیا معترضین و مخالفین خواهان امتیازات بیشتری هستند ویا اینکه تغییر رژیم را در نظر دارند؟ و این مسله را نیز انتظار داشت  که نظام فعلی با استفاده از قوت های نظامی و استخباراتی بیرحم اش مانند گذشته باعث سد شدن  این سونامی نارسیده به سوریه خواهد گردید ؟
این همه سوالاتی هستند که به احتمال قوی در مدت زمان کوتاهی پاسخ آن روشن خواهد گردید

حقبین

قاهره

18/4/2011


--
احمد صیام - روؤفی
seyamraufi786@yahoo.com
seyamraufi786@hotmail.com
skype address: seyamraufi786
Weblog: www.seyamraufi786.blogfa.com
Mobile number: 0093 (0) 700 241010
Facebook: Ahmad Seyam Raufi

 

8 صبح : الیست فرانسه امرانسه، ام

 


بالا
 
بازگشت