فاجعه قرن وعدالت  م م

 

هدف فاجعه از طویل ترین جنگ درتا ریخ جها ن و بزرگترین لشکرکشی درتا ریخ یعنی جنگ درافغا نستا ن است.همچنان بعد ازده سا ل موجودیت قوی ترین کشورهای جهان دولت افغا نستا ن دربحرا نی ترین وضع حیا ت خود قراردارد حکومت نیم بند به اشترا ک ایده لوژی متضاد وافراد وفا دار به بیرونیها انهم با طرزدید های متفا وت همه زمینه فسا د گسترده ،ضعف عمومی دربدنه دولت و انارشیزم را مسا عد سا خته است .

به تا سف که درسه دهه ګذشته  روال عجیبی دربین بعضی اززعما ی ؟افغا ن  رایج شد به ترتیبی که  همه باید   ازموضع زور و ستیزه جویی و تشد د صحبت کند واین درحالی که افغا نستا ن نه قوت مادی نه معنوی نه نظا می دارد  این زورگویا ن با توجه به پیشا نی کمک  کننده وتمویل کننده عمل مینما ید به همین منظورهم است که همواره کوشیده اند تا خودها را درګرو قویتر قراردهند انها فکرمیکند که اګردرجنگ خطرمرګ مطرح با شد طبعا عساکریکه امده اند میمیرندویا دردها ت دوردست سا یر ا فغانا ن میمیرند که ضررش برای انها محسوس نیست واګر تشد د وجنګ ایجا ب مصا رف هنګفتی را مینما ید انهم ازتمویل کننده است وحتی درجریا ن مصا رف خیرش به انا ن نیز میرسد صرف دسیسه سازی ؛ فساد وتیره ګی روابط بین سا یرکشورها دامن زدن به تشد د ودوام جنگ زمینه تداوم حیا ت و اندوختن ثروت انا ن را مسا عد سا خته است .

وعلا وتا مهمتر اینکه دردوام جنگ همه ازبازپرس ملت ،نسبت عملکردهای شان دراما ن میبا شند . قوتها ی توسعه طلب و کشورهای منطقه نیز این چند نفر با زیگران کهنه کاررا دریا فته اند هرکشور برای اهداف خود به استخدام انان میپردازند گاهی بعضی ازانان را جنا یتکا را ن جنگی خطا ب میکند ولی روزی بعد ،پس ازاستخد ا م  به نا جیا ن کشورمبدل  میگردند ودرصورت کمبود ضا یعه جبران نا پذیر خوا نده میشود  . درهرمرحله ایکه انان به جنگهای جد ید گما شته میشوند سیلی از دالر درمنازل شان ازاسمان فرود می اید اولادهای شان دربهترین یونورستیهای دنیا به تحصیل گما شته شده فا میل های بعضی شا ن با وجود تصد یها ی شا ن درمقا ما ت وزارتها وقوما ندانی ها وولایا ت ، درکشورهای متمد ن با مصا رف هنگفتی بسرمیبرند و انیکه برخاک ومردم وطن شا ن چی میگذرد با کی ندارند. ونه شحصیت های انان دوباره قا بل ترمیم است تا برای ان تلا ش نما یند  لذا میگویند ( قرض که ازصد تیر شد خشک نخور) ویا ( اب که ازسرپرید چی یک نیزه وچی صد نیزه ).

درچنین وضع کشورهای غربی وشرقی با عث تداوم جنگ ، افغان کشی وویرانی درافغانستا ن پندا شته میشوند تا ان هنگام که روسها به افغا نستا ن نه امده بودند اطفا ل افغا نها درمکتب جنگها را درمضمون تا ریخ میخواندند همچو تجا وز انگلیسها برافغا نستا ن ولی تصویر عملی ازانرا محسوس کرده نمیتوا نستند فکرمیکردند که ان زما نها گذ شت ،عصرنوین شده ،وحشت وبربریت پا یان یا فته است ،نسلها تجدید تربیت شده ومعیا رهای انسا نی جا ی جنگ را گرفته است لذا ان حوا د ث تکرار نخوا هد شد . یقینا که افغا نها به خودی خود دربین خود   جنگها را اغاز نکرده اند بلکه همینکه کشورهای بزرگ دربرابر امتیا زات ناروا به استخدام اشخا ص ضعیف درافغا نستا ن پردا ختند ، مقد ما ت جنگ را فرا هم کردند.وهمینکه پا به این سرزمین گذا شتند خونریزی اغازشد واکنون سه دهه ازان میگذرد نه تنها جنگ فروکش نکرد بلکه اکنون ازهروقت دیگر ابعادخطرنا ک و پیچیده تری کسب کرده است   کشورهای منطقه وجهان جنگ خود ها را درسرزمین افغان تحت عنا وین متعددی براه اندا خته اند که با زنده اصلی ان افغا ن وافغا نستا ن است.

حتی اکنون چنا ن استنبا ط میگردد که قبل ازحمله امریکا بر افغانستان هدف اصلی درمبا رزه با تروریزم برا ی امریکا  پا کستا ن بود انها دا نستند که قرارگاه های تروریستها درپا کستا ن است  اما نسبت بعضی خطرا ت ومسا یل دیگری نخوا ستند بر پا کستا ن حمله کند لهذ ا به استفا ده ازپراگنده گی وضعف ونا توانی ،افغا نستا ن را هدف قرارداد تا ازنزدیک استخبا را ت سی ا ی ای کمپها وفعالیتها ی تروریستها را درانطرف سرحد مرا قبت نما ید وضربه وارد کند درینجا برا ی هندی ها چنس طوری یا ری کرد که امریکا متحدین هند ، روسیه وایرا ن را برکشورحا کم سا ختند  . طبعی است که پا کستا ن دریک تنگنا ه قرارگرفت ازیک طرف تو سعه نفوذ هند درافغا نستا ن ازطرف دیگر درک نیت امریکا دربرابراو همه وهمه زمینه سا ز،مدا خله عمیق پاکستا ن درتخریب وضع سیا سی ونظا می درکشورما گردید ایا کشورما نا خواسته قربا نی کشمکش ها ی دیگرا ن نیست ؟

روح مطلب درینجا است که سا ختار ملل متحدهم دیگه کا را یی خود را ازدست داده است وضرورت است جا ی خودرا به یک سا زما ن  جد ید وفعال ملل متحد با سا ختا رجد ید و بازنگری به صلا حیتهای ا زلی ویتو خالی کند تا اقدا ما ت سترگی درمقطع کنونی که ضرورت جهان است صورت گیرد متا سفا نه بگویم که سا ختار کنونی نیز زاده نا برابری ها ی اقتصا دی است اگر کمی دقت شود دیده میشود که  انکشا ف اقتصا دی درجها ن بی تنا سب تکا مل پیدا کردبه نظریات مارکس ( کا پیتال)وقعی گذاشته نشد به ترتیبکه چند کشور منحیث غول های اقتصا دی عرض اندام کردند  تا حدی که یگانه موسسه صلح جهانی ( ملل متحد ) نیز  درتحت تسلط کا مل انا ن درامد وعدالت جها نی تحت سوال قرار گرفت مطلبم اینست که تما م ارگان ملل متحد جنگ نا مقدس سی ساله کشورفقیر ما  را تما شا میکند ومیبینند که مدا خلا ت چند کشور چی دربعد نظامی  وچی درسطح استخبا را ت  ظا لما نه درجریا ن است و کشورما را به خاک وخون میکشا ند ولی صدا یکه بوی عدالت را بدهد از انجا بلند نمی شوند همین موقف محا فظه کارانه ارکان اداری وتخنیکی ملل متحد روزی جها ن را به سوی جنگ تمام عیا رسوق خوا هد داد همین اکنون رویا رویی دیپلوما تیک پاکستا ن ، هندوستا ن ، ایران ،چین وروسیه به بهانه افغا نستا ن وتروریزم وغیره قا بل دقت است شا ید درجها ن مثال ندا شته با شد که به این تعداد کشورهای اتومی درجواریکدیگر قرار دا شته با شند وامریکا هم ازدوردستها به ان افزود گردیده است .

و اگرموقف ملل متحد چنا ن نما یشی دوام پیدا کند و پرخا ش لفظی  کشورهای فوق الذکردر منطقه وامریکا شد ت کسب کند بعید نیست که فا جعه بار اید وانگا نیکتا ی پوشا ن معا ش خور وموترسوار که خودها را درجمع ازنوا بغ دیپلوما سی جهانی جاه زده اند وگردا ننده گان این نهاد بین المللی اند محکوم تا ریخ خواهند بودند وانسا نیت به کردارانان شرمسا رخوا هد بود. قراریکه مشا هده میشود غا لبا انتقا دا ت براین وان درنشرا ت جمعی منعکس میگردد ووا قعا نا رسا یی ها به اندازه ای است که مستوجب لب به انتقا د کشودن میبا شد اما مردم کشورما که مسله حیا ت درالویت شا ن قرارداردخوا ستا توضیح وپیشنها د برا ی ختم جنگ اند لهذا خودرا مکلف میدا نم تا نظریا ت فردی خویش را درین را بطه که یقینا وزن کا فی هم کسب نخوا هد کرد پیشنها د نما یم .

بیان من درفوق دو مطلب عمده را  دنبال میکند . یکی انکه درمورد اینکه درافغا نستا ن چی میگذرد وراه بیرون رفت ازبحران  کدام است  دوم اینکه سا ختار ملل متحد با ید ظرفیت پا سخگوی به شرا یط کنونی جها نی را کسب نماید به ترتیبیکه !

1 : کدام راه عملی برا ی ختم جنگ سی سا له در افغا نستا ن وجود دارد ؟

جنگ را امریکا تحت عنوا ن مبارزه با تروریزم اغاز کرد حکومت طا لبا ن را که پا کستا ن ،سعودی و امارات حما یت مینمود براندا خت حدودا یکصد وپنجا هزارعسا کرنا تو که بیشترین ان ازامریکا بود با جد ید ترین تخنیک و تکنا لوژی جنگی درافغا نستا ن مستقر شد ند که در تا ریخ تجا وزات براین سرزمین بی مثا ل است این قوا ده سا ل تما م با مقا ومت شدید نامرئی موا جه شد با انکه اسا مه بن لا دن ازدست اورد های انا ن است اما مقا ومت دربرابر خا رجیا ن روز تا زور وسعت کسب کرد تا انکه مردم امریکا انرا طولا نی ترین جنگ امریکا درتا ریخ خواند ابتذ ا ل اقتصا دی امریکا را نیز به ان ربط میدهند همچنا ن تلفا ت عسا کر امریکا ئی خشم بیشتر پنتا گون را برافروخته نتیجتا تنشها ی لفظی بین امریکا و پا کستا ن را سبب شد این تنشها تا سرحد عـد ول از اصول دیپلو ما تیک از انتقا دا ت به سخنا ن اخطا رگونه انکشا ف کرد چنا نچه عکس العمل های نسبی ایران و چین را درقبا ل دا شت . به این ترتیب رسوا ئی اینکه جنگ ازدیگرا ن ولی قربا نی افغا نستا ن است بیشترشد . به هما اندازه امکا نا ت صلح ومذا کره ضعیف تر و محدود تر و پیچیده تر شد ملا قا تها ی الما ن و امریکا با طا لبا ن وملا قا ت  ومذا کرا ت امریکا با گروپ حقا نی همه بی نتیجه ما ند اما یک مسئله روشن شد که طرفین اصلی مذا کره وصلح امریکا وپا کستا ن هستند لهذا تقا ضا انست که پرده ها ازهم دریده شود وامریکا وپا کستا مستقیما درکنفرا نس بن با هم مذا کرا ت روشن را انجام دهند شده میتوا ند جا معه جهانی ازخط دیودند منحیث وسیله فشا راستفا د کرد.

 اول:با ید برنا مه بسیار جا مع و فرا گیر برای کنفرانس دوم بن طرح ریزی شود که البته جزمهم ان با ید جهت شفا فیت موضوع مذا کرا ت وتفاهم بین  امریکا و پا کستا ن  را جع به افغانستا ن با شد زیرا به وضا حت ثا بت شد که پا کستا ن وامریکا طرفین اصلی قضیه اند   هر قدریکه به محتویا ت کنفرا نس بن قیمت بیشترودقت بیشتر بخرج  داده شود به همان اندازه قد م اولی وبزرگ درراه اقدا مات بعدی بنیا د صلح بردا شته میشود.

دوم: هرقد ریکه استقلا لیت نظریا ت وپیشنها دا ت وصرا حت لهجه درکنفرانس بن دوم تضمین با شد به همان اندازه   توا فق بهتر دستیا ب است.

سوم: ضروت قطعی اشتراک تما می جوا نب ذیدخل در جنگ افغا نستا ن درفضای برابر درکنفرانس مذ کور جهت دریا فت راه بیرون رفت ازوضع کنونی ویک توا فق مطمین ،

چهارم: ریا ست کنفرانس بدوش با نکیمون و الما ن گذا شته شود .

پنجم: فیصله قطعی خروج عسا کر خارجی ازافغا نسا ن بعمل اید چی روجیه عمومی درملت افغان طوری است که خا رجیها را تحمل نمیکند زیرا درطول تا ریخ خا رجیها به انا ن مرگ وویرا نی را ببا راورده است واین فیصله نصف امنیت را تا مین خوا هد کرد

ششم: تعهدا ت ما لی جها ن علل الخصوص امریکا بعد ازخروج ازافغا نستا ن وتمویل پروژه ها ی بزرگ رول عمده واسا سی را درازبین بردن ففر وتنگد ستی وبیکا ری که عا مل اصلی جنگ است دارد

هفتم: استحکام وتقویت یک اداره مدیر در دولت افغانستان.

ازتو ضیحا ت بیشتر درمورد کنفرا نس بن و اینکه کدام فیصله رابا ید انتظا ر دا شت میگذریم با انکه درین مورد من طرح هقت ورقه را به کنفرا نس بن ارا ئه دا شته ام اما چون بازهم ازجا نب یک فرد است لذا اهمیت بیشتر را کسب نخوا هد  کردولی  نبا ید این  کنفرانس ممثل محتویا ت بن اول با شد ومقد ما ت یک جنگ ده سا له دیگری را طرح ریزی نما ید .خلا صه من را حل قضیه افغا نستا ن را درکنفرا نس بن دیده میتوانم

2 : مسئله دوم ارتقا ی ظرفیت عدلی ، اداری وتخنیکی سا ختار ملل متحد است .چگونه میتوان به عدا لت جها نی دست یا فت ؟ چگونه میتوان این نها د بین المللی را پا سخگوی نا همواری های جها نی نمود ؟ وبا الاخره چگونه میتوان برابری را دران سا زما ن عملی نمود؟

به تفصیل نمیتوا ن درمقا له نوشت صرف نقا ط عمده را اشا ره میکنم:

اولا برطبق مقتضیا ت عصر کنونی وتکا مل دیپلوما سی و اقتصا د درجهان با ید حق ویتو ازبین برده شود که امروز این امر استعما ر تلقی میگردد ورا ه را برا ی بی عدا لتی ویکه تا زی هموا رسا خته است

ثا نیا سا یر امتیا زا ت پنج عضوه دا یمی شورا ی امنیت به مجمع شورا ی امنیت انتقا ل یا بد

ثا لثا شورا امنیت با ید تو سعه یا بد یعنی بر تعداد ان افزوده گرددتا پا سخگوی وسعت اموردرعصرحاضر با شد

را بعا تما می کشورها ی عضوه بدون درنظر دا شت اقتصا د وپو تا نسیل حربی با ید دا را ی وجا یب وحقوق مسا وی با شند. خامسا تعین سرمنشی ملل متحد ازانحصا ر چند کشورمحدود خارج وتوسط ارا ی ازاد ومستقل مجمع عمومی انتخا ب گردد. شا ید مطا لب فوق خلا ف عقیده ابر قدرت ها با شد اما یگا نه راه تا مین عدا لت جهانی و ثبا ت درجها ن همین است ووا قعیت را نمیتوان به اشا ره پنها ن کرد اگر ازبرتری جویی بگذرند شا ید همین روال سبب بقای مطمین قدرت انا ن درسطح جها ن با شد انهم بدون جنگ ومصا رف >>>

                                                                             

                                                                      عبدالباری "عارض"

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت