سنجر غفاری

 

افغانستان  در مرحله جدید

بحران سیاسی - نظامی

واقعیت  این  است  که  افغانستان  ومردمش   در  گرو   استحصال   منافع  همسایه ها وکشورهای بزرگ  جهانی  جهت  کسب و برتری های سیاسی ، نظامی  ،اقتصادی علیه همدیگر شان قرار گرفته است .  قرن ها  گذشت و می گذرد  اما این  بهره برداری ها با ادامه نیرنگ ها ، شکست  و پیروزی در مقابل همدیگر با  گروگان گیری و تحمیل مصیبت ها بالای   مردم افغان   به انواع   مختلف   بازی های  ماجرا جویانه  رقبای استراتیژیکی علیه همدیگر شان  با نهایت   قصاوت  و دیپلوماسی  های  طرح شده  در  چوکات قوانین  بین المللی  و  مشروعیت  بخشیدن  به  ادامه  استراتیژی ها و قانونمند بودن  طرح ها و عملکرد های شان برما  تحمیل و عملی میگردد. 

سرعت و  استقامت   حرکت  کشور  های غربی  بسوی   شرق   پس از  فروپاشی  پیمان (   سیاسی – نظامی  وارسا) که اتحادجماهیرشوروی سوسیالستی در راس قرار داشت .    شکست کمپ سوسالستی یا فروپاشی اتحاد شوروی  و ختم قدرت  کمونیزم  و از میان  برداشتن  دیوار   برلین  و آزادی  کشور های اروپائ شرق و خاتمه بخشیدن به  حاکمیت  های   تحت  حمایت   شوروی   وقت   در کشور  های  جهان  سوم منجمله افغانستان گردید مورد  دقت و برسی  میباشد .هدف این حرکت  کشور های غربی  ثابت و روشن است  . مگر شعار  جهانی       شدن  این حرکت  با  عملکرد های آن  در و  تهدات   منجمله  احترام به حقوق بشری   حفظ  کرامت     انسانی ،  عقیدتی و مذهبی  ملل  جهان نادیده گرفته شده و پایمال است . گذارشات  و تشخیص های  متواتر سازمان  دیده گان  حقوق بشر و تمامی  سازمانها و نهاد های  فعال و تثیبت کننده حقوق  و آزادی  های  انسانی  منجمله  سازمان   ملل متحد   این گفته  را در  گذارشات   شان  تکرارا  تآئید  و نگرانی شان را نسبت به پایمال بودن حقوق  بشری  در کشور های مختلف جهان منجمله در  افغانستان    طی  بیش  از 30  سال  جنگ  و به   خصوص   دهه اخیر ابراز  نموده اند .  متآسفانه  این عملکرد   ها به   قوت   اش    باقی  است .  طی   دهه   نود نماینده خاص سرمنشی    سازمان   ملل متحد  جناب فلیپس ارماکورا در امور حقوق بشر دیدگاهای شان را درزمینه   نقض  آن  از جانب طرف های در گیر درجنگ افغانستان  به اجلاس    عمومی سازمان ملل متحد  چندین  بار ارائه    نموده اند و در آرشیف  موجود است  . اگر این گذارشات یکبار دیگر مطالعه و مورد ارزیابی  دقیق قرار بگیرد  به اندازه امروز جدی و تکان دهنده نیست.    این    واقعیت  را کشور های جهان  بدانند که  اعلان  مصالحه  ملی و حرکت بسوی  عفو و گذشت  ،  آغاز یک حرکت   ملی میان همه  طرف  های  در گیر جنگ  افغانستان را که به ابتکار  رهبری حزب  وطن  تحت رهبری  شهید داکتر نجیب الله فقید صورت گرفت  . به ناکامی    و ادامه خشونت های ملی کشانیده شد. جناح های در گیر جنگ  دیروز  همانند  جنگ امروز   تحت پیگرد و تعقیب  نیروهای بین المللی  نبوده و شامل لیست سیاه  جهانی ،  و به تروریستان بین المللی کسب شهرت  نکرده بودند .   مگر با ایشان   جامعه  جهانی مقا طعه  نموده .با مشوره های  دشمنان  سعادت  جهانی و  منطقوی  ( ای اس ای  )    ادامه جنگ را الی  زنده ماندن یکنفر افغان ادامه  دادند .  امروز  مشا هده  میگر د د  پس  از گذشت   دو دهه  تحمیل   مصیبت های جبران  ناپذیر و نابودی    یکنیم   ملیون  انسان  افغان در حضور داشت  قوت های بزرگ جهانی و  پیشرفت  های  اطلا عاتی   و نظامی  شان   یکبار  دیگر  نسخه  مصالحه  از ای اس ای پاکستان  اخذ     نموده  شده  که  این تروریستان   بین المللی را  شورای امنیت سازمان ملل متحد به صفت  دشمن بشریت  مترقی شناخته شده  به جهانیان معرفی ،  و همه کشور های عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد رای مثبت و تائیدی  داده اند و قطعنامه های متعددی درزمینه آغاز  و ادامه   فعالیت  های نظامی علیه این دشمنان بشریت به پیشنهاد ایشان، تائید ، تصویب و  عملی گردید  . که در نتیجه  تمامی اعضای   رهبری تروریستان ، تشکلات ،   و فعالیت های شان را  در لیست  سیاه جهانی سازمان ملل متحد ثبت اوراق و تاریخ جنایات  علیه  بشریت نموده اند . امروز  با ایشان اعلان مصالحه و پیمان  صلح را می بندند در حالی که  شعار این  تروریستان  ادامه جنگ الی  خروج نظامیان  خارجی که بنا بر فیصله های شورای امنیت  سازمان ملل  متحد قانونیت حقوقی و اجرئیوی  کسب نموده است .و برای سرکوب  تروریستان  موظف گردیده اند .     با تروریستان مصالحه صورت می گیرد بسیار جالب و خطرناک است که  جامعه جهانی  امروز  بالای  سرنوشت  ملیونها انسان   بخاطر  کسب  امتیازات و  حفظ منافع  خویش خلاف تهدات و فیصله های مشترک بین   المللی   بدون در نظر داشت مصالح اولیای ملی  مردم  افغانستان   دوگانه  و غیر مسولانه  تصمیم  می گیرند . و نقض تصامیم  حقوقی  و فیصله های جهانی  شورای امنیت  سازمان مللی متحد  را مینمایند ، مردم و کشور مارا بسوی   سیاست   گذاری های  منفعت   جویانه  علیه   همدیگر   نابود  و  در گرو خویش نگهداری نموده و مصالحه  با تروریستان بین المللی را مشروعیت  قانونی و بین المللی میدهند . وای بر حال   مردم افغان  و جهان که سرنوشت شان  به کجا کشانیده میشود ؟ پزیرش  و  درک  واقعیت  ها بسیار  تلخ است . مشکل  در این است  که ما افغانها اراده خویش را به  دست  بیگانه  ها و در  گرو بد بختی ( اختلافات  ملی ، سمتی ، لسانی، منطقوی  )   نا عاقبت اندیشی ها،  نبود تفکیک میان دوستان و دشمنان  ملی و همگانی ،  وعدم شناخت  دقیق  از  اهداف ضد منافع کشوری مابه وسیله دشمنان  ، گوش دادنهای بی موردبه سخنان دشمنان  ملی و کشوری  باعث آن گردید تا تشدید اختلافات  جدی و بی اساس میان روشنفکران و روحانیون  در کشور ما به بزرگترین وسیله  استحکام بخشیدن  منافع  و خواست بیگانه ها در خانه مشترک ما گردیده است . کشور های همسایه، منطقه و قد رت های بزرگ  جهان  با استفاده  از تاکتیک یا خلای  بزرگ  نبود  وحدت  و محبت همگانی   جهت   حفظ و  استحکام  بخشیدن  به منافع  ملی  ما  به وسیله خودما  استفاده مشروع به نفع خویش نموده  و مینمایند . ده سال تمام از حضور قدرت و قوت جهانی در خانه سعادت  همگانی ما می گذرد . ولی  ما افغانها  نتوانستیم تا به نفع کشور و مردم خویش استفاده های معقول  نمایم .  تنها از اسلحه و قوت نظامی شان جهت نابودی و ویرانی خانه و برادر خویش استفاده  نمودیم و افتخارمینمایم که این کشور و یا آن قوت  خارجی از ما حمایت مینماید .  با کشته شدن و نابودی همدیگر به وسیله بیگانه خیلی ها احساس آرامش و غرور مینمایم .   ننگ ما قبول همدیگر است  که بنام  پشتون و تاجک ، کمونیست و مجاهد ، طالب وهمکار القاعده باید  همدیگر  را نفرین   بگویم و  به قتل  برسانیم ، پلان   و اهداف   بیگانه  هارا بالای کشور  ومردم  خویش  تطبیق  و عملی  بسازیم ،  این است مصیبت بزرگ ما، برای آینده خانواده ها و خانه مشترک ما .   

دشمن در  شمال  عمل  تروریستی را انجام میدهد .   تلفات   انسانی    و قربانی     این  عمل   دشمن   تاجک و  پشتون ،  اوزبک و   هزاره  را نمی شناسد . مگر ما خشمگین هستیم که  طالبان > پشتون ،  تاجک های مجاهد را از میان  بر میدارند .   مگر  دشمن مشترک ما  خیلی ها قوت  بیشتر  کسب نموده  پلان بعدی خویش را با جرعت  و مصرف کمتر انجام میدهد .  اگر ما افغانان در این ده سال  حضور سیاسی ، نظامی ، اقتصادی  قوت های بین المللی  بنیاد   حرکت ملی ، سیاسی   و افغانی را اساس می گذاشتیم ، چپی ها ، راستی ها ،  رادیکال و  دیموکرات  ،تکنوکرات  ها،و  تنظیم های  جهادی  صادق به منافع  واقعی  مردم  و کشور  میبودیم امروز کشور  های حضور  یافته و  اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد دست  مصالحه و آشتی را با تروریستان بین المللی  دراز نمی کرد  و نیروی های ملی و مترقی رابه شمول  رهبران و قوماندانان جهادی  با ایشان تعویض نمی نمود . 

سازمان  ضد منافع  بشری و انسانی ،  ( استخبارات نظامی پاکستان   )  را کلید  نجات مردم و کشور  افغانها از  بحران  موجوده  نمیدانست . واشتباهات  شان   طی   سالیان  گذشته در کشور ما را این چنین  راه حل نمی پنداشتند . بلی  هموطن  بیان  حقیقت تلخ است و شنیدن  واقعیت ها گوش باز و اراده آزاد و تفکر ملی میخواهد که متآ سفانه  ما افغانها داریم مگر امروز اختیار ما و خانه ما در دست ما نیست . و جرعت   تصمیم گیری آن از ما گرفته شده است . همه  هست   و بود   ما در   گرو  است .  انتحاری  ها   برای  خاموش نگهداشتن و تصمیم گیری  های ملی   ما  از  وجود  خود ما اماده گردیده و فعال هستند . و مجال سربلند کردن را برای ما  نمیدهند. .  چون   که  ما ترس  داریم  از اتحاد خویش ، و  جرعت تصمیم گیری  در تخریب ، قوت در انتقام گیری  علیه همدیگر امروز به  بزرگترین کمال و دست آورد  ملی محسوب گردیده   به  مسولیت و مکلفیت  اجتماعی  ما  علیه   همدیگر   مبدل  گردیده    است .  به  خصوص    روشنفکرا ن  ، سران قوم ،  بزرگان  مذهبی  در کشور ما ، تصمیم گرفته اند که باهم  متحد نشویم .  

فورمول   افغانی  حل بحران   موجود است  . مگر اعتماد ملی ،  گذشت و قبول  همدیگر به وسیله  نفوذ بیگانه ها و تآثیرات  ایشان در تفکر و تصمیگری های ما بخاطر نجات ما اثر مند میباشد تا ما نمیخواهیم  و نمیتوانیم  خویش را عاری از این ناباوری ها بنمایم . باید  تصمیم بگیریم  و خود را نجات بدهیم .  امروز کشور و مردم ما وارد  مرحله  جدید بحران سیاسی ، نظامی ناشی از نبود  وحدت و تصمیم  گیری ملی به وسیله همه  اقشار مختلف جامعه افغانی  به خصوص    منورین و روحانیون ،   رهبران  سیاسی و جهادی از یکطرف ،  خواست های نامشروع  و امتیاز طلبی  نظامیان پاکستان از جامعه  جهانی منجمله ایالات متحده امریکا  دوست و متحدش  در ختم مداخلات  در امور کشوری ما از حد و پیمانه اش گذشته است .  این  خاموشی و ادامه نفاق  ما افغانها باعث  میگردد که مسیر خود ارادیت  ملی ما و انتخاب راه  آزاد  جهت رسیدن به   سیاست ملی  و حکومت  داری پایه های وسیع ،  اقتصاد و توانمدی های دفاعی  و متکی بر اراده مردم  خویش را  ما افغانها  در  منطقه     در اختیار  خویش  نه  داشته  باشیم   و در  نفاق ما   موقعیت جغرافیائی و تو انمندی نظامی  و اتومی  خویش  را پاکستان حفظ  داشته باشد .  و بدین گونه  کشور را  از تجزیه حتمی  و خلح سلاح اتومی  به وسیله  قوت  و فشار جامعه جهانی  نجات  داده باشند .  راه  نجات  ما این  است تا  ما  افغانها   بدون  قید و  شرط  همدیگر  خویش را  قبول و درک نمایم . این فورمول را جدی و عملی  نموده  نجات  حتمی کشور و مردم خویش را افغانی  نمایم .  خلقی + پرجمی +  مجاهد + طالب مساوی است به افغان واحد .  لعنت  بر دشمنان   ملی ما  که   افغانهارا   بنام  پشتون ، تاجک ، هزاره و ازبک ، وغیره  نام  ونشان  در گیر جنگ و بی اعتمادی نموده و مینمایند .ویا به قوم ، سمت ، طایفه و ولایت  رقم میزنند .  اگر  افغان باشد  و  یا خارجی  دشمن  ملی و سعادت همگانی ما هستند .  جهت  عملی   شدن   خواست  ملی هدف ما ایجاد فضای اطمینان و باور میان همه فرزندان خانه مشترک ما  افغانستان است .   نفرین بر ملیت پرستی ، قوم پرستی ، سمت پرستی ، رهبر پرستِی و  خارجی پرستی  .  شعار ما  بوده و است  .     ما نسل  امروز و خسته از این ناباوری ها و سیاست های  دروغین  داخلی و خارجی تصمیم گرفته ایم که  بنیاد ستم ملی  و نفاق همگانی را از ریشه  نابود بسازیم . نام ما افغان و شعار ما خدمت و نجات افغان  وافغانستان است . برای شکست  پلان و اهداف تحمیلی  قوت  ها و قدرت  های  داخلی ،  منطقوی  و بین المللی   متحد هستیم ودر عملی شدن این ارمان همگانی    قدرت  الهی و مردمی با ما است . ترس نداریم و کامیاب هستیم .    این است آخرین راه نجات  و شکست  بحران جدید  سیاسی _ نظامی  جدید در افغانستان . 

 

 

سنجر غفاری 

 


بالا
 
بازگشت