هدایت حبیب

هدایت حبیب

24اپریل2011

 

"بالشکر خریده جنگ نمی شود!"

 

بعضیها که با سیاستبازی، معامله، فریب و دفع الوقت عادت دارند، فکر می کنند که برُد با آنهاست. بخاطر نمی آورند، که بنا بر همین عملکردهای نا به هنجارانه، زیانها و آسیبهای جبران ناپذیری به سازمان و جامعه وارد نموده اند. خود نیز روی همین کجرویها کیفرها دیده اند: ازحزب دورساخته شده اند؛ بار بار نفی بلد گردیده اند، ولی طوری که رویدادها نشان می دهد حیا نکرده اند.

            " گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه 

                                   به آب زم  زم و کوثر سفید نتوان کرد"

       آنان بخاطر داشته باشند، کنگرۀ حزب واحد آخرین چانس شان و مِحک است. اگر باز در کنگره با همان عادت نکوهیدۀ دیرینۀ شان رفتار کنند، برای ابد منفور و ملعون خواهند شد.

       زمان تدویر کنگره در ماه حمل تثبیت گردیده است، ولی اکنون که دهۀ اول ماه ثور است و با این که رهنمود و سهمیۀ نمایندگی از جانب مرکز بسیار وقت پیش داده شده است، در انتخاب نمایندگان هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است. با این عمل می خواهند، که اگر بتوانند، باز چند صباحی تدویر کنگره را به عقب اندازند و یا این که هدف دارند، با این توطئه و دسیسه در آخرین روزهای تدویر کنگره، به این بهانه که اکنون برای انتخاب نمایندگان بوسیلۀ  سازمانهای ایالتی و کشوری زمان باقی نمانده است، جلسۀ فرمایشیی هیأت اجرائیۀ شان را ــ که در آن "دامی"  را بعنوان اکثریت از قبل چیده دارند ــ تدویرکنند و تصویب نمایند، که همان براه اندازندگان "پلینوم هجدهُم" که مخالفان و حدت نیز اند، همچون نماینده به کنگره اعزام شوند، تا مانند تصامیم بعد از پلینوم "هجدهم" به دارالانشاء جاگیرند. در غیرآن، واضح است که اگراین خیره سرانِ دشمنِ یگانگی نتوانند، که در اجلاس کنگره، رأس حزب را غصب کنند، مانند ترفندها، آشوبها و غوغاهایی راکه در جریان به اصطلاح انتخابات کنفرانسهای ادغام تشکیلاتیی ایالتی، کشوری و اروپایی براه انداخته بودند، که بدان وسیله در رأس سازمان اروپایی قرار گرفتند، در کنگره نیز براه خواهند انداخت و همانجا بزعم باطل شان کار را یکطرفه نموده، به وحدت پایان خواهند داد.

       بخاطر باید داشته باشند، که فرستاده می شوندگان سازمان اروپا، در مقایسه با لشکرعظیمِ نمایندگان کشور قطرۀ بیش نخواهند بود؛ هیچ کاری نخواهند توانست. باید از اعزام نمایندۀ خود در کنفرانس ریاست جمهوری عبرت گرفته باشند، که یک عضو سازمان هم به وی رأی نداد. روی همین سبب بود، که نیم فیصدِ پوره هم رأی نبُرد. اکنون نیز چنین خواهد بود. رفقای داخل کشور آگاهانه تصمیم شان را گرفته اند. تردستیهای مخالفانِ و حدت میخ به سندان کوفتن است و بس. بهتر است، بیش از این تعلل نورزیده، مطابق نورم و رهنمود مرکز، به شوراهای ایالتی و کشوری امکان بدهند، که در جلسات حضوریی خویش، از میان و حدتخواهان و آنانی که به و حدت کار کرده اند، بهترین ها را با رأی شفاف و دموکراتیک به کنگره انتخاب و اعزام نمایند؛ کار کنگره هم بخوبی سپری شود؛ حزب و چپیها را نزد رسانه های کشور سبُک نسازند و به مخالفان بهانۀ پروپاگند مهیّا نکنند.

       اکنون در کشور تکنولوژیهای وجود دارد، که مواد مخدر را در معدۀ قاچاقبران مشاهده می کنند و ازمجرای بالا و پایین شان بدر می آورند. رفقای داخل کشور همچنان فوت و فنِ درونی مخالفان وحدت را از وجودشان در کنگره بیرون خواهند کرد. به رهبری مخالفان و حدت جز افتضاح سود دیگری نخواهد ماند.  

                مخالفان وحدت تصور می کنند، که گویا با براه اندازیی مانورها، تطمیع و خرید افراد "ضعیف النفس" در بدلِ وعده ووعیدِ "زینهای بی اسپی" می توانند، وحدتخاهان را سرخورده سازند؛ اشتباه می کنند! باید در جریان مبارزات چندین ساله برای شان مدلّل شده باشد که "با لشکر خریده جنگ نمی شود!"دو مرد جنگی بِه از صدهزار.

         گذشته برآن، دُزدانی که برای ربودنِ طعمه یی یکجا می شوند، زود در وقت تقسیم آن باهم می جنگند. این همه مقامهای بی پشتوانۀ وعده داده شده، بعد از کنگره ــ اگر کنگره به معنی واقعی کلمه کنگره باشد ــ از میان خواهند رفت و آن وقت است، که بیزاریها از سر گرفته خواهند شد و چلو صافها از آب بدر خواهند آمد. بعلاوه، حزب دموکراتیک خلق افغانستان به چندین پارچه جدا شده است، که پیوست به هرکدام آن زمینۀ بسیار خوب مبارزه علیه "مارهای آستین..." و از سرگیری آن است.

                 دنیا پایان نیافته است، که ختم مبارزه هم اعلام شده باشد. من که سابقۀ پیکار ورزشی دارم، پایان هررون را آغاز رونِ دیگری می دانم. خستگی، دلسردی، و شکست در نهاد رهروان راه جاودان یاد ببرک کارمل  وجود ندارد. اورا دیده بودید، که تا دمِ مرگ  علیهِ ارتجاع و برای تصحیح یارانِ نیمه راه، نامرد و فریفتۀ مقام و منزلت و خاین به منافع انسان زحمتکش کشور رزمید. تعقیب راه او به همه ره پیمایان طریق حق وعدالت اجتماعی فرضشان است، که من یکی از آنها هستم. پس یگانه راه نجات خود بزرگ بینان، تمامیت خواهان و آنانی که مخالفت با راه روش و اندیشۀ فقید ببرک کارمل را در دل می پرورانند، تنها و تنها دست برداشتن از مخالفت با وحد ت و پیشه نمودنِ صداقت، راستی و درستی در کار سازمانی است و بس. 

                  اگر در این فکر واهی باشند، که وحدتخواهان را  در انزوا قرار می دهند و آرام می شوند، کور خوانده اند. رهایی از قید قیود اساسنامه و انتقاد سازمانی، برای وحدتخواهانِ جویندۀ راه حقیقت و آسایش انسان زحمتکش، به معنای گسترش میدان و جولان مبارزۀ بی امان است. بقول شاعر:

               موجیم که آسودگیی ما عدم ماست

                                            ما زنده بر آنیم که آرام نمانیم

       بی تعلق شدن، قوتِ بیشتری به مبارزه می دهد وافتخار بیشتری به مبارزان می بخشد. بقول حافظ:

  غلام همت آنم که زیر چرخ کبود     ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است 

       کنگره مِحک است، اگر مانعان وحدت در کار کنگره از نا راستیها دست کشیدند و صداقت پیسشه نمودند، تعلیق عضویت را از شورای اروپایی  مورد بحث مجدد قرار خواهیم داد؛ در غیرآن کما فی السابق روابط مان را با مرکزِ سازمان حفظ کرده، بدستور مرکز عمل نموده، به مبارزه علیه وحدت ستیزان ادامه می دهیم.  

 

 


بالا
 
بازگشت