خوشه چين

اعلامیۀ«عیاران»

ازبلندای پامیرخروس آزادی بــداد بانــگ

برخیز که وقت کار است

شتروان صدازدکه قیمت شتربه یک دانگ

   مبدا که پلنگ دربیشه خوابیده باشد

شاهین ترازوی سرمایه خراب، دارد پانگ

  تحقیر شده ها خزیده درکمیـن

جنگ است جنگ، جنگ تانگ به تانــگ

جرقه ازتونس،ویرانی مصر،تکیه درلیبیا

شعله ورگشته است نفت بانـــگ به بانــگ

به درازای لندن ،پاریس وواشنگتن

 به عرض سوریه، پیکنگ تا به هانکانگ

درین گرد باد طوفان صحرایی ودود خون آتش تشخیص دوست ودشمن به سوی مغلق شدن روان است.

چنانچه که حزب وطن((دیموکراتیک خلق افغا نستان))بی پشتوانه شدند((دوستان هم کاسه ونان نمک دوریک دسترخوان))ازخود بی اراده شدند همه کاسه ودیگ وطبق را برسرهم کوبیدند.

ازین بابت خانۀ مادروطن بی آب و بی نمک شد

 بدانی ای هموطن برای احیای دوبارۀ آب روی مادروطن تو به تنهایی چیزی نیستی.

بیا همه درکنارهم صف بندیم خود سر،ندرنگان

تورا اجیرمیسازند،تورا،میان تغاره مشت زده فطیروخورد وخمیر میسازند. درمیدان رها کرده بدبخت،به سیاهی چون قیر میسازند.

جنگ تانگ به تانگ تبدیل شده است به جنگ بانگ به بانگ

جنبش عیاران اعلان میدارد که جوفروشان گندم نما هارا به معرفی گرفت،ماهیت وخصلت آنها را تشریح وتفسیرکرد. به جنگ افروزان لعنت گفت وبه کنفرانس بن دوم بایدفهمانده شود((افغانستان مسلخ امپراتوران است))وضعیت ایجادشده درکشورنشان میدهدکه تنها مردم بی دفاع ازان متضررمیشوند،جنگ افروزان وعا ملان جنگ درفکرسود فراوان.   بناً دفع آن چون((تونس،مصر،لیبیا))نیازبه یک انقلاب مردمی دارد.

جنبش عیاران به حمایت از:  

فراخوان کمیته تدارک

اکسیون اعتراضی دربرابر«کنفرانس بن دوم»

مطالب ذیل راغرض مطالعۀ هموطنان قرارداده.

"زآب خورد ماهی خورد خیزد"

"نهنگ آن به که در دریا ستیزد"

 تا باشد همه به سهم خویش جریان به راه افتاده را قطره به قطره،جرعه به جرعه،جوی به جوی،نهربه نهر،دریا به دریا، همه باهم درکنارهم برای رفع درد همگانی ملی ومیهنی، بحری شویم ونهنگی را درخود بپرورانیم.

مدت تقریب به چهل سال است((ده سال اخیر»دانشمندان،خبرگان، نویسنده ها،شعرا،هنرمندان، دگراندیشان  سپورت مینها، احزاب ،حلقات سیاسی گروه ها،انجمنها، اتحادیه ها،شخصیتها ی ملی و مستقل هیچ یک خودرا درجوسیاسی بحران آفرین کنونی یافته   نمیتوانند،نه اینکه یافته نمیتوانند بلکه به تدریج،یکی ازپی دیگر کشورمان خالی ازشخصیتهای صاحب نظر وصلاحیت میشوند.

وقتی که گفته میشودکارکاربد بود.علتش را بعد ازسقوت وشکست درک می نماییم. ای آنعده کسانی که شما وطن تان را به پرکاهی فروختید،فعلاً برای بقای خود دهن کجی نموده عذرو زاری مینمایید. مردم افغا نستان درسراسرجهان بخاطر حضورشما درحاکمیت خجالت می کشند. ملتی که بیش ازین درموجودیت همچون شماها درحاکمیت برای خود لعنت خواهند گفت.

درین حرکت اعتراضی صرف،توجه به یک طرف نبوده((اگربا لشکر پنجابی های پاکستانی آمدی،ملا عمر را آوردی کار بد کردی،اگربا بی پنجاودو آمدی ،کرزی را تحفه کردی کار بد کردی))هم چنان((اگرپروگرام مصالحۀ ملی  را که درآن نقش ملل متحد برجسته بود پشت پازدی کار بد کردی))((هم چنان دیسانت سازی های دیگری درکشورمازیرهرعنوانی که صورت گرفته است کارهای بدی کرده بودند)) را بلکه مخالفین وموافقین دخیل درقضایای افغانستان را شریک ساخته وبگوییم که قضایای موجود افغا نستان مشکل اقتصادی سیاسی نظامی جهانی است.اما خصارات جبران نا پذیر ناشی ازین مشکل بدوش افغانهای بی دفاع است. ازافغانها قربانی میگیرند.

آنچه که همه را ازدید یک طبیب ومعالج سیاسی متوجه ساخته است اوعبارت است از:

تن بیمار((مادروطن است))

طبیب برای معالجه،علت مرض را شناسایی بعد ازازمراحل ابتدایی،معاینۀ خون،ادرار،گراف قلب وغیره وعکس برداری عمومی،شش وگرده اقدام به تداوی مینماید.

 گراف حادثه های ناهنجاردرافغا نستان که ریشه دربیرون ازکشورداشته ذیلاً ترسیم می گردد.

حاکمیتهای دیکتاتوری خواهی نخواهی سقوت مینمایند.

داوودخان به نظام نیم بند شاهی مشروطه که حد اقل ازان بوی دیموکراسی به مشام میرسید.

برضدش کودتا کرد نظام دیکتاتوری به میل خودش را رونق بخشید.                 ریشه درماسکاوداشت.

ذریعۀ کوتای دیگربربنیاد آیدیولوژی((دیکتاتوری تک حزبی)) سقوت کرد.

 ریشه درماسکاوداشت.

ازلحاظ اصول حزب دموکراتیک خلق افغانستان((طبق اساسنامه وبرنامۀ دست داشتۀ خویش عمل میکرد)) زمانیکه به قدرت رسید درنقش حاکم ستمگرازخود کارنامه های بجا گذاشت.تا مرحلۀ دوم به مانند بن دوم مهندسی گردد مرحلۀ دوم ازحالت کودتا تغیربه نظام وابسته به اتحاد شوروی کسب هویت نمود. دیگرآن حزب باقی نمانده بود که به نماینده گی ازخلق بلا کشیده شعا رسردهد.بلکه ازمواضع یک قدرت می سراییدند که ما روانه ایم ومیرویم ومیرویم سپاهیان  ازچپ به سوی راست مخلوط ومرکب ((تابه اهداف مصالحه ملی)) درنیمه راه تکری سبد تخم مرغ این امانت خلق درنیمه راه به اثربی توجوهی افتید وتخمها همه شکستند.

بعدش احزاب اسلامی دراثرجهاد پیگیرانه ودوام دارتخریب مکاتب مدارس، تأسیسات دولتی،کورساختن بند وانهار،ویرانی باغها ومزارع وکشتارمعلمان واساتید وغیره قدرت را تصاحب شدند به مجرد رسیدن به قدرت،چراغ جهاد خاموش شد،درنقش حاکم ستمگربراریکۀ قدرت تکیه زدند.لـُخ وبوریای مسجد به قصرهای چندین منزله مبدل گشت.تا حدی که دیگرازطلب عشر ازمردم وتوده های بی دفاع  خجالت می کشند مردمی که آنهارا ازوظایف رسمی دولت وقت  استعفی داده بودند.درآغوش خود جاداده بودند،لقمۀ نان خودرا فدای شان میکردند،حتی اطفالشان را برای تقویت صفوف مجاهدین تشویق می کردند. ریشه درواشنگتن،لندن،ریاض وراولپندی داشت.  

برای طالب حاکمیت جهادی باید که تعریف قایل شود ورنه کاری را که کنون طالبان انجام میدهند قبلاً این کارازوظیفۀ مجاهدین بود.

ریشه درواشنگتن،لندن،ریاض وراولپندی داشت.

 اکثراوقات جبهات صلح وجنگ درفضای سیاسی پرازتشنج درتصادم قرار میگیرند.ازنتیجۀتصادم این طور آواز دلخراش تولید میگردد که به تعریف میگیریم ذیلاً.

نظام موجود افغا نستان:عبارت میباشد، ازنظام بوی گرفته وگندیدۀ ازهمان بقایای موادغذای شب مانده وباسی هوتل،همان هوتل که اینباربرخلاف لندن جوازفعالیتش ازجانب بزرگترین ظالم جهان قبلاً گرفته شده بود. ریشه درواشنگتن،لندن،ریاض وراول پندی داشت. 

گوسفند جای بند، دنبه اش کلان روغنش فراوان است.

هموطنان عزیزقبول کنیم یا نکنیم!

پلنگ گرسنه طعمۀ خودرا توته توته کرده جویده جویده می بلعد.

بدون فائق آمدن به تمامی امراضی که کشورما را همین اکنون به تجزیۀ حتمی نزدیک ساخته است. نمیتوانیم بگوییم که خدمت گذاران حقیقی مردم وجامعۀ خود شده میتوانیم و ما دارای کشور آزاد میباشیم.

معادلۀ کثیرالمجهوله را عیاران+ وطن پرستان وانسان دوستان باوجدان متحدانه حل مینمایند.

بگفتۀ!اوپلنگ عزیزتوکه درروزهای دشوار،برای نجات خود ازشرخرس دستی به سوی ما درازکردی،کنون دیگر برای ما خورده نگیرکه جنایت کاران جنگی هستیم.

این بود پول و متاع سلاح جانب شما

که کنـــون گشته بـــلای این جانب ما.

ورنه ما جنگنده های دیروزی بودیم،جنگنده های امروزی میباشیم،فردا هم ازکسان دیگر برای جنگ درمقابله باتو سلاح خواهیم گرفت وجنگید.

بلی! انسان نمیجنگد مگردفاع حق مشروع هرفرد درمقابل هرنوع تعرض است.

صاحب خانه هم میگوید دزد، دزد هم میگوید دزد.

تشخیص صاحب خانه ودزد ازیک دیگرهم از صلاحیت عیاران کشوراست.

 باید جرأت آنرا پیدا نماییم که بگوییم درزیرابروی وحشیهای قرون اوستایی وستم گران قرن بیست ویک( چند خال ضد انسانی)) است.

اگرواپس گرایان می آیند درتاریکی شب به کشتار فرهنگیان دست میزنند.پس این روشنفکران وابستگان جهان سرمایه درقرن بیست ویک روی کدام منظور ذریعۀ موج الکترون((ریمونت)) به کشتاربی گناهان افغا نستان دست یازیده اند.

دیده بودم درگوشۀ ازجنگل میان آب های ساکن واستاده که کروکدیل شناوربود. پلنگ وحشی هم ازآنجا آب می نوشید.

هردو پروردۀ یک محیط آب وهواهستند.

گفته شده است.گفته میشود وخواهد گفته شد که ((حاکمیت سیاسی بن اول)) خارج ازوطن درغیاب مردم افغانستان ودرغیاب نماینده گان((نخبگان))ساخته شده بود،درجادۀ خلاف اصول ومقررات ملی وبین المللی سمت وسوداده شد.        این ساخت وبافت سیاسی توطئه گرانه،زمینه سازهزاریک نوع ،جرم وجنایت فجایع،درکشورما گردیده است.تمامی فیصله های که درجلسات ملی وبین الملل صورت گرفته ازمواضع قدرت وزورگویی خلاف قانون بوده است.ازین به بعد هرنوع فیصلۀ درهرسطح باشد خواه ملی باشد وخواه بین المللی تحت نظر دولت موجود افغا نستان((نوکران زرخرید بیگانگان)) قانوناً مجاز نبوده درآینده برای نسل های بعدی اخلاقاً وظیفه خودرا می یابند تا درعمل کردهای این چنین حاکمیتها بازنگری نموده ،تمامی قراردادها ومقاوله نامه ها را که به ضررملت افغا نستان تمام شده است،ازان صرف نظرنمایند.

تنها تشریح وتفسیردرباره جنگ بین امریکا با طالب والقاعده درکشورمان مشکل مارا حل کرده نمیتواند.بجزاینکه برای رفع علت بحران اندیشید، باید که علت جنگ را شناسایی کرد.بعد برای جنگ وجنگ افروزان وعاملان جنگ لعنت گفت.

یکی ازسیاستهای دولتهای متجاوز،این است که میگویندمارا((مردم بیسواد حاکمیت خاین)) درکاراست.چنین یک نظام راخود طبق سناریوی ازقبل تنظیم شده روی کارمی آورند.   برای این منظور،اول طبق پلان نقشه گذاری میکنند.بعد تهداب کنی  نموده تهداب را با درنظرداشت،مقاومت وبرداشت درمقابل زلزله ها وحوادث طبعی دیگر،عمیق  کنده، سنگ وجغل را بیرون کشیده،دورازساحۀ دید پرتاب مینمایند.

پایگاه اجتماعی جنبش ضد استبدادی قویاًضعیف شد.ازین خاطراست که.

پاسبانان حقیقی وحراست ازنوامیس ملی کشور«خانوادۀ جنبش وطن پرستان» به زورویا اکراه توسط ((اشغال گران)) به گونۀ ازکشوررانده شده اند،تعداد قابل ملاحظۀ آنها درداخل وطن به بهانۀ گوناگون درسه دهۀ اخیرکشته وسربه نیست گردیده اند. عدۀ هم که باقی مانده اند درجنگ زرگری مصروف ازکلیات گویی صرف نظرکرده اندبه جزئیات مسایل غرق شده اند.   ازاینجا است که ازمیان انگشتان به سوی پشت دست مناظرمبهم به مشاهده میرسد.   وطن پرستان حقیقی توجه باکمیت هزاران درهزاراعضادارای«تجارب وآگاهی» رزمندگی وداشتن پشتوانۀ غنی مبارزات سیاسی خواه پراگنده وخواه منظم،در محیط پوهنتون،مراکزتجمع کارگری،وحضورفعال آنها دراعتراضات، مبارزات خیابانی پارلمانی،سراسرکشور،فابریکه ها ومحیط آموزش وپرورش از اهمیت زیادی برخورداربود.

ارتجاع داخلی ومنطقه به حمایت ازاشغال گران بین الملی بادرک ازین مطلب که چنین یک پوتانثیل قوی برای فعالیت سیاسی«خود آگاهی ملی» درافغا نستان میتواند نقش کلیدی رادرتقویت جنبش سراسری((جنبش کارگری، جوانان، محصلان،جنبش زنان،اتحادیۀ نویسندگان،مراکزتحقیقاتی دانشمندان،واستادان، ))ضد استبدادی وضد اشغال را به نمایش گذاشته ومطالبات عمیقی را هم درسطح کشوروهم درسطح بین المللی تقاضا وتطبیق آنرادردستورزمان قراردهد. بناً ازهمان آغازارتجاع درصدد متشنج ساختن وپراگنده گی جنبش وطن پرستان سرمایه گذاری کرده بودند. عوامل متعددی( تفرقه بیاندازحکومت کن)) را ایجاد کردند که مانع شگوفایی{{سازمان یابی((خود جوش)) سراسری ملی ومستقل}} ورشد جنبش درتناسب با شرایط پیچیدۀ بین المللی واقع گردید ودستها به دامان ماسکاو،واشنگتن،پیکنگ،قاهره،معصومۀ قم،پاریس ولندن واسلام آباددرازشد.

رقابتها ورویارویی دوبلاک((شرق وغرب)) دررابطه برمناسبات شمال وجنوب، چشم کشیدنها ودندان خایی دن ها، علیه طرفین ازدیرزمانی وجود داشت.تا اینکه  ((تجاوزشوروی سابق)) درافغا نستان سخن را عمده ساخت،خرس چوچۀ دوقلوزایید،مسایل کلی راازعمق به سطح بالاکشید.طرفین درگیردرقضایای مهم حیاتی جهانی ،هریک داشته های((جهان بینی))خودرا به طورکامپلکسی،نظامی، اقتصادی، سیاسی، برای حمایۀ طرفین درمصاف همدیگر قرار دادند. دردرازمدت وضعیت شکل گرفته موازنه رابه نفع بلاک غرب«امریکا» چرخ  داد.             اما! دریغا که مردم بی دفاع کشوروبی خبرازپلان های توسعه طلبی قدرت های بزرگ دخیل درماجرای جنگ سرد. قربانی های فراوانی را ازمردم ما گرفت.    

 دردیگ جوشان افغانستان((جنگ بین خرس وپلنگ)) وضعیت شکل میگیرد((جنگ ویتنام تبدیل به جنگ افغا نستان،این دورمغلوب قبلی غالب میشود))

اتحاد شوروی گـُرگفت مگردهنش شیرین نشد.

 پیشروی،بنیاد گرایی«اسلام سیاسی» به سوی منابع سرشارنفت آسیای میانه را بهانه قرارداد ((اسلام سیاسی که اصلاً وسیلۀ اعمال فشارعلیه شوروی سابق دردست ایالات متحدۀ امریکا قرارداشت))به حمایت و پشتیبانی دولت تحت الحمایۀ خودش لشکر کشی نمود.

حفیظ الله امین را کُشت

  به کارمل«عزیز»دادپُشت

 هوراگوها به زمین خوردند

   قرن21 نجیب را زدبه مُشت   

 پاکستان! بنده بی دخل است

خوب شد کــه طالــب کـــُشت

 وبعد ازده سال جنگ ومقاومت داخلی،فراررا برقرارترجیح داد.امریکای به ظاهر بی رقیب درصحنۀ سیاسی،نظامی واقتصادی جهان،به بهانۀ مبارزه درمقابل تروریزم وخشکانیدن ریشه های القاعده درافغا نستان دست به ماجراجوییها ی نظامی وسیاسی زد،تا باشدبه عمق استراتیژی اهداف اقتصادی خویش فاصله راکوتاه نماید.

             دل شکستۀ بی بی را کس ندیده سرشکستۀ کنیزرا همه دیده اند.    

گرچه که تحلیل گران سیاسی؛ تجاوزآشکارنظامی دردوران«بلت کلنتن»را به یاد دارند.آن زمان که اهداف مهم اسامه بن لادن را هم درافغانستان هم درسودان راکت باران کرد.   ازحادثۀ یازدۀ سپتمبربه حیث انگشت افگاراستفاده صورت گرفت. ایالات متحدۀ امریکا ازقبل آماده برای یک حملۀ تمام عیاردرافغانستان  بود.     

   غافل ازانکه این بار.

شیر،وارد منطقه درتورخرس گیرآمده است.

جنگ تانگ به تانگ تبدیل شده است به جنگ بانگ به بانگ

درگیرودارورفت وآمد وحشت گلوبالیزم ازمسیرافغانستان

چه وقت باردیگرامیرجان صبوری بسراید

شهرخالی خانه خالی، جاده خالی

خودش ازخدا نترسد،ملاعمرش،ازخدا نترسد،به گفتۀ این رهبران جهادی، پاسداران مهاجمین و معاش خوران واجیران یونیکال وایجاد گران فضای وحشت ودهشت خون وباروت ازخدا نترسند.

  مگراطفال معصوم که جرأت برگشت را ندارند،علتش این است که ازگهواره میترسند.

نخست باید که((احمد شاه مسعود،عبدالعلی مزاری،وقوماندان عبد الحق)) قربانی گل روی حامد کرزی شوند.تا که او به راحتی بتواند درنقش روباه مکاروفریبنده

برا ی پیاده سازی ارمان یونیکال گام های عملی بردارد.   امریکادرکنفرانس بن اول،اجازۀ حملۀ نظامی را بدست آورد.با پرداخت رشوه وخریدن تعدادی ازنفرات وکارگذاران دولت مجاهدین درحال جنگ وگریزباطالبان وقت. شروع به لشکرکشی نمود.
 ((حاکمیت غیرقانونی))ازافراد قبلاٌ خریداری شده وتربیت یافتۀ دست خودبا تیم کاری اش،مافیای مواد مخدر،فاسد وناکارآمد را ازافرادخاین،حواریون شاه سابق مخلوط ومرکب از((دزدان چراغ بدست)) به زوربی پنجاودوبالای مردم بی دفاع افغانستان حاکم ساخت.

                این بار:

ایالات متحدۀ امریکاگفت قنــد

نگفت که قیمت یک انسان چند

نوکرخبرنداشت که

بی بی اسپ سوارتجربه کارهوشیاروبیداراست

کنیزنابلـد وبی تجـــربه افیده درازوبیمـاراست

ازین فروخته شده ها درکشورما کـــــم نداریم

یکی ازپی دیگربه نوبت استاده قطار است

محوراصلی هدف مارا کنفرانس بن دوم تشکیل میدهد،بلی کنفرانس بن دوم متولد از کنفرانس بن اول است.درصورتیکه نظام سیاسی بن اول را قلم بدستان، حقوق دانان، صاحب نظران وعیاران درزمان معین  نامشروع وغیرغیرقانونی اعلان کرده باشند، درادمه همین دولت غیر مشروع افغا نستان که باتمام موازین ضد حقوق انسانی،اخلاقی، شرعی،به اساس ریا وتقلب شکل گرفته باشد،روح ونفسش پرازدودوکثافت نفت وکوکائین  وهیرویین باشد، وبرایش حیات ببخشد. چه وقت وکجا،روی کدام منطق میتواند که چنین یک نظام(( بی کیفیت)) نماینده گی قاطبۀ ملت افغا نستان را دربن دوم نماید.اگرچنین یک سناریودنبال میگردد، موقف ومعنویت کشورمیزبان((المان)) جامعۀ جهانی وکشورهای شرکت کننده درین کنفرانس زیرسوالیه ؟ قرارمیگیرد.


جوفروش گنـدم نما

آقای «فضلی» درغم هموطنان بابیان این منظومه خودرا شریک ساخته ومیسراید.
عـشق راچـون ذلـف خـوبـان پـشـت سـرانـداخـتـیـم
فــتـــنـــه و آشـــوب را دور قـمــر انــــداخــتـیـــم
بـا رقـیـبــان از ســر یــاری گــرفـتـــن عــاقـبـــت
الـتـفـات از خــود بــریـــده بــا دیگــرانــداخــتـیــم
بـا تـواضع هــا شــریـن کــردیــم گـلـوی غـیــر را
زهــر را در جــام خــود جــای شکــرانــداخــتـیــم
دامــن مــا شـــد تـهــی از بـــرگِ گـلــهـای چـمــن
بـاغ وگـلـشن را بـه آتـش خـشک وتـرانــداخــتـیــم
دی چـه دیـدیــم وچه کـردیـم بـسته کـرده دیـــده را
حـق بـه جـانـب خـویـشـتـن را بـیخـبـرانــداخـتـیــم
ما سـیـه بخـتان کـه می رقـصیـم بـه دُهـل دیگـران
بـا چـم و خـم بـهـر خـود خـون جگـر انــداخــتـیــم
وآن نـهــالان جـــوان چــشــــم وچــــراغ بـــاغ را
بــا دل خــارای خــود بــی پــا وســرانـــداخــتـیــم
ای کــه دانــایــم و دانـــا را بـــه نـــادانــی کـشـیــم
آتـشــی درسـیـنــه ای صـاحـب نـظـر انــداخــتـیــم
چــون گـهــر در دیــده پـنـهـان بـــود اشـک آبـــرو
پـیـش پــای غـیـربــرخـاک ایــن گـهـرانــداخـتـیــم
هـم زپـرواز بـلـنـد چــون لاش دیــدیــم بــر زمـیـن
خـویـشتـن را بـر زمیـن بـا فــرق ســرانــداخـتـیــم
احـتـراب آئــیـــن مـــا و تــفــرقــــه دســتــور مـــا
بـا دریــغ ایــن رشـتــه هــا دور کـمـرانــداخــتـیــم
جــو فــروشـی کـرده و گـنــدم نـمـایــی مـیـکـنـیــم
کـِشت زار زنــدگـی "فـضـلی" ز بـَـرانـــداخـتـیــم

مطالب فوق برای ما وظیفه میدهدکه بگوییم دروغ وریا خیانت،شیطنت،رضالت، پستی،ضناعت،بداخلاقی درسیاست،درمقابل مردم وملت جفای بیش نیست،عاملین آن به جزازروسیایی((قوم شرمی)) ورنگ زردی،دردفترخاطرات زنده گی چیزی دیگری را ثبت نمی کنند.

نظام موجود افغا نستان:عبارت میباشد،بوی گرفته وگندیدۀ ازهمان بقایای مواد غذایی،شب مانده وباسی هوتل، همان هوتل که جوازفعالیتش ازجانبی قبلاً گرفته شده بود.

این همه چوبک زدنها درآن باعث تصاعد بوی گند آن درفضا گردیده،هوای محیط جغرافیای کشورمان را پرازامراض سیاسی مزمن گردانیده است.ازدید تحلیل گران وآسیب شناسان نتیجه به آن شدکه گفته شود.علاج درداین مرض به جزاز عملیات جراحی  نشانۀ بهبودی درآن به ملاحظه نمیرسد.

کفایت مینماید که درطی قرنها کشورمان افغانستان،علی الخصوص میان رقابت تزارروس وامپراتوری بریتانیای کبیر ورقابتهای بلاک های شرق وغرب صدمات جبران نا پذیری رادیده است.هنوززخمهای ناشی ازان((ازماست که برماست)) ضربات ترمیم نگشته وفعلاً  زیرآماج حملات سیاستهای آشکاروپنهانی تجاوز کارانۀ گروه((هشت)) وعکس العملهای کشورهای همسایه ومنطقه قرارگرفته.

اما! امروز،فداراتیف روسیه میراث خور((اتحاد شوروی)) ویک قدم پیشتراز دولت تزارمیخواهد که میراث بگیرد بخوانید.باخواندن مطلب ذیل باید که به عمق مسایل پی برد تجارب را ازدل تاریخ بیرون کشید.وبه فاصله های دوروساحۀ دید 180 درجه نگاه کرد وبرای دیوانه های سیاسی وحرام خوران ومردارخوران وبد اخلاقان وحرام نمکان سیاسی ازین بیش نباید مجال داد.  سرگی لاوروف:خروج نیروهای ناتوازافغا نستان قطعی باشد. 8/9/2011

اخیراً سرگی لاوروف،وزیرخارجۀ روسیه گفته است بعد ازانکه وظیفۀ ناتو درخاک جمهوری افغا نستان خاتمه می یابد.حضور نظامی به هرشکلی که باشد قطع خواهد شد.

آقای لاوروف،درکنفرانس مطبوعاتی درپایان جلسه شورای همکاری،فرانسه، ضمن تبصره درمورد،اوضاع امنیتی درافغا نستان وآغاز پروسۀ خروج نیروهای خارجی ازاین کشوردرروز چهارشنبه گفت:

" ما به این نظریم که حضور باید مؤقتی باشد،ولی خروج نیزباید به موقع صورت گیرد"

لاوروف به نماینده گی از کشورش اعلام داشت که حفظ نیروهای خارجی درافغا نستان به بهانۀ دیگری مجازنمی باشد.

وخبرداد چنین" پلانهای نیزوجود دارد،ماراجع به آنها میدانیم،ما آنهارا با همکاران افغان ومقامهای ایالات متحدۀ امریکا مورد بحث قرارمیدهیم" وزیرخارجۀ روسیه درین باره ابرازاطمینان نمود که موجودیت این پلانها به عامل عصبانیت مبدل می گردد که نظم را درمنطقه باتهدید مواجه میسازد.  سرگی لاوروفهمچنان اظهارداشت که نیروهای ائتلاف درافغانستان ،اعتبار نامۀ شورای امنیت ملل متحد را اجرأ میکنند وبه این ترتیب،فیصله دربارۀ ختم ماموریت افغانی ناتونیزباید با این ارگان بین المللی اتخاذ گردد.

این اظهارات درحالی صورت میگیردکه چندروزازمذاکرات رهبران افغانستان، روسیه،تاجکستان وپاکستان درشهر دوشنبه دائرگردید می گذرد.ارزیابی عغازنوشته های بالا چنین وظیفه را برای میدهد که گفته شود.  بهترین فرصتی است برای بازنگری درسیاست های همیشه بازندۀ افغا نستان ورجوع شود به ((خودآگاهی ملی)).

  کنفرانس بن اول را نقطۀ عطف قرارداده.با بیان این مطلب که دولت موجود افغانستان درطی ده سال حاکمیت سیاسی بجای خدمت به مردم خود،دراصل دشمنی را با ملت خودروادید،برای رخنه کردن درتمامی عرصه های اقتصادی وسیاسی ونظامی،درتبانی با ما فیای بین المللی به مردم خود دروغ گفت،افتراق اقوام را به حد اعلی رسانید.زمینه سازی ترورشخصیتهای روبه تکامل ملی را یکی ازپی دیگرمهیا گردانید.ازین بیش حق تداوم نماینده گی مردم افغا نستان را  در((بن دوم)) نه اینکه دربن دوم بلکه درهیج مرجع با صلاحیت ملی وبین المللی نداشته وندارد.

درنتیجه گفته میتوانیم که:مظاهره دربرابرکنفرانس بن دوم یک تکانه است.بناً برای تکمیل این خلا((بحیث پروژۀ مهم حیاتی))ضروراست که ازپایگاه اجتماعی مردم خود بهره بگیریم.

پایگاه اجتماعی مردم عبارت میباشد:ازنخبگان،شخصیتهای مستقل سیاسی وملی، صاحب نظران،حلقات وگروهها واحزاب سیاسی،انجمنها، اتحادیه های کارگری، اتحادیه های معلمان واسادان،جنبش زنان،هنرمندان وهنرآفرینان ووووو،وانواع گلهای رنگارنگ که به زیبایی باغ می افزایند.بلبلان وسخن وران را برای معرفی هویت خود ایجاد مینماید.

  نا گفته پیدا ست که جمع وجوش همگانی به حیث مرجع باصلاحیت عرض اندام نموده منطقی را برای عرضه کردن بیان داشته ومطالب گرانبها را در عرصۀ سیاستهای های بزرگ ملی،منطقوی و بین الملی باحفظ شناخت هویت ومنافع ملی وحقوق همه طرفها را به کرسی مینشاند وباید که بنشاند.

با احترام

عبدالشکور«خوشه چین»

 


بالا
 
بازگشت