سید موسی عثمان هستی

 

دفتر رهنمای معاملات قاچاقبران انسان  در کابل مسدود شد

حبیب اصغری برتووفرشته صدآفرین

که قاچاق کردی نبودآنجاکس درکمین

شورای نظارحمایت کردازشمادولادین

کرزی چشم پت کرد،گفت حقیقت نبین

قربانیان قاچاق انسان مورد استثمارقرارمی گیرند. آنها به کاراجباری، فحشا، فروش مواد مخدروبه بسیاری فعالیت های غیرقانونی مجبورساخته می شوند ویا دردولت میزبان دست بکارهای غیر قانونی می زنند ویا بخاطرناتوانی وسازش با محیط اطرافش به مواد مخدرپناه می برند. کسانیکه ازجهان سوم به غرب قاچاق برده می شوند ،در عرض راه با صد ها خطر مواجه ميشوند. هنگام ورود ، چون به زبان  و فرهنگ دولت میزبان آشنایی ندارند ، با سراسيمگی به هر کاری دست ميزنند. کسانیکه پول این اشخاص را می گیرند واورا درچهارراه نابلدی رها می کند بزرگترین جفا را در حق اين درماندگان ، وطن وملت خود می کنند. آين اشخاص قابل بخشش نيستتند و باید افشا شوند. هرگاه نویسندگان وطن پرست وانسان دوست زیر ضربه مافيای  قاچاقبرآن بصورت مستقیم وغیرمستقیم قرارمی گیرند بايد مقاومت نمايند و اين قاچاقبران انسان را با تمام رذالت های شان افشاکنند. تا تعداد ديگری از هموطنان ما در دام اين مکاره ها نيفتند.

قاچاقبران وطن ماکه دررذلت ازقاچاقبران بين المللی  مقام کمتری ندارند ، اينها کسانی هستند که  خود ويا اقارب شان ، جنگ سالاران اند و در شبکه های جاسوسی  شامل هستند. آنها به  زورخرزوران کرسی یا به  زور پول و دالر به اين اعمال پليد شان ادامه ميدهند.

قاچاقبری دروطن می کند زورسالار

جای نمازاوهمواردر پارلمان وتالار

قانون به ملک مامثل تارک جولاست

قویهاتفنگسالارضعیفهادست بالاست

پيشرفت های سائنس وتکنالوژی ،  از نگاه قانون دست و پای قاچاقبران رادرزنجیر بسته است و آنها در زمينه فعاليت های  قاچاقی مجالی کمتری دارند ، ولی باز هم ديده ميشود که جنایتکاران هميشه به اصطلاح یک قدم از پولیس پیشتر هستند. مثال زنده آن ، طوريکه می بينيم تعدادی مانند اصغری ها با استفاده از قانون دست به جنایت می زنند.

این را نبایدانکار کردکه تنها اضغری ها و"فرشته "ها نیستند که از با استفاده ازقانون  و در زير چتر قدرتمندان دست به قاچاق انسان می زنند بلکه در دوران حاکميت حزب دموکرات خلق ، حکومت ربانی و طالب تعدادی از سفرا و کارمندان سفارتخانه ها ووزارتخانه ها نيز  در قاچاق انسان دست داشتند.

مجاهدین سر بکف  نتنها خاک افغانستان را فروختند بلکه  انواع قاچاقی که دردنیا مروج بود تجربه کردند .  آنها از سنگ های قيمتی  ، آثارعتیقه  و مواد مخدر گرفته تا انسان و بدن انسان و استخوان انسان را از کشور بردند  و جالب اينست که اين رسم تا امروزبشکل خطرناکی دوام دارد. اين باند ها  نه ضعيف شده و از بين نرفته اند  بلکه هر روز قوی و قويتر ميگردند.

طالبان  جوانه مرگ نه تنها هروئین قاچاق ميکردند بلکه يگان پسران خوبصورت را نيزبه پاکستان وایران قاچاق نمودند.

دولت مردان دولت کرزی ، برعلاوه لستی که در دوران حاکميت های قبلی  ذکر شد ، اطفال ،ادویه ، بنزین ، خلاصه تمام دار و ندار کشور را هم قاچاق کردند.

بنام دین  ملت را کرده اند  زین

شده قاچاق ودزدی رسم وآئین

بظاهرسربسجده وبباطن بیدین

بُود ورد زبان ،الله اکبرو آمین

 

در دوران حاکميت ربانی ، برای اولین بارداکترعبدالله که مسئوليت کارهای سیاسی احمدشاه مسعود را درپایتخت علاقداری خواجه بهاوالدین بعهده  داشت ،  ازطریق سفارت افغانی در تاجکستان که آقای ریگستانی نماینده سیاسی احمدشاه مسعود درتاجکستان بود ، یکتعداد از اقارب و  تعداد زياد ديگری  را در بدل دريافت پول بنام کنفرانس ها به کشورهای اروپايی و امريکايی روان کردند.

کی پول یافت که خوب رویان نخرید

کی زوریافت که شکم دشمن ندرید

درزمان کرزی ، عبدالله  عبدالله بااستفاده  از تجارب گذشته ، هزاران نفر را بنام اشتراک درکنفرانسها وسیمینارها  به خارج از کشور فرستادند.  تعدادی از افراد اعزام شده از اقارب شان بود ولی اکثريت مطلق را در بدل پول هنگفت به خارج فرستادند.  تعدادی از اين  قاچاقبران کرسی نشین در سفارتخانه ها افغانی در اروپا ، امريکا و آستراليا مقررشدند که بعدا درهمان ممالک  به فروش ويزه ، پاسپورت و کارت هويت و ......  پرداختند و مليونها دالر بدست آوردند. بخاطریکه کرسی نشینان دولت کرزی در کسب ثروت از یک دیگر عقب نمانند هريک در جمع آوری پول  رقابت داشتند تا اينکه به گروپهای قومی مافيايی  تبدیل شدند.

این سرشناسان غداراندودزدان جهان

چورو چپاول کردن هم زنا بامادران

شب بابچه وروزشان باخوب رویان

جاسوس امریکا ونام شان مسلمان

 سال گذشته من این جریان را  افشا کردم  و نوشتم که فرشته جان حضرتی خواهر زن  احمد ولی مسعود از این  پولهای زیاد باد آورده ، برای گردانده گان سایت خود  و برای عیاشی ، شب نشینی ، رفتن به کسينو ، ميخانه و خريد "پدرام ها " استفاده ميکند. وی بخاطرشهرت سایت وخرید یکتعداد نویسندگان موشخور ووطن فروش که در خدمت شورای نظار قراردارند از درآمد قاچاق استفاده ميکند. ولی با کمال تاسف بايد بعرض برسانم که به نوشته من  ، دیگر نویسندگان توجه جدی نکردند  و انعکاس درست نيافت . ولی خوشبختم که اکنون بعد از يکسال  سخن من به کرسی می نشيند و همه ميدانند که من مطالبی با منطق ، دليل و مستند  مينويسم نه براساس فرضيات ، افواهات و عقده های شخصی .  اينست که اکنون تشت رسوايی شان از بام افتاد. مسئولين حقوق بشر بخاطريکه برای خود آبرويی کمايی کنند  به " مصاحبه" ها دست زدند.

تاجايی که من اطلاع دارم   سروصدا هایی  قاچاق افغانها به اروپا تحت نام " سيمينار" ها و " کنفرانس "  توسط توسط فرشته  حضرتی  خواهرزن ولی مسعود چنان رسوايی هايی  را بار آورده است که مقامات دولت سويدن و کابل دست به کار شده اند.

گفته ميشود که حبيب اصغری درراس اين شبکه بوده است.  از قرار معلوم  ، پس از آنکه از جانب فرشته تقاضا نامهً جهت تدوير " سيمينار"  به اصغری ميرسيد ،  جهت اشتراک اشتراک کنندگان " سيمنار"  های موهومی  ، وی مکاتيبی را ازدفتر مارشال فهيم ، شورای وزيران ووزارت  امورخارجه برای اخد ويزه  عنوانی سفارت  هاصادرميکرد و برای هر  نفريکه پول می پرداخت ويزه می خواست.  ازين افراد بين 20000 تا 30000 دالر گرفته ميشد ، بعدا اين اشخاص  قانونی به اروپا سفر ميکردند  ، يک روز فرشته برای شان محفلی برپا ميکرد و سپس هر کدام را در کشور های مختلف بشمول سويدن جهت پناهندگی می فرستاد. اينکه آنها موفق به دريافت پناهندگی ميشدند ويا ميشوند ، مربوط فرشته نبوده ونيست. صرف رسانيدن آنها کافی بود.

از قرار معلوم اصغری برطرف گردیده و ازکرسی معاون اداره امور  پایين افتاده است ولی کسی نمی داند که ممکن هم اکنون ويا چند روز بعد دوباره به پابايستد. وی در اين مسايل چنان آبديده شده است که جوره ندراد. پيرامون کارنامه های درخشان زندگی ننگين وی بعدا معلومات مفصل ارائه خواهد شد.

يک خبر جالب ديگر اينکه زنیکه بنام  شريفه  در سیویدن زندگی میکند نيز چند ماه قبل درميدان هوايی دوبی هنگام انتقال سنگ و دالر قاچاقی دستگيرشد و مدت سه ماه دردوبی زندانی بود. وکیل وی  بعدازبدست آوردن ضمانت مالی  اورا موقتا از بند رها   کرد ولی اکنون ميگويند که محکمه حکم بازداشت مجدد خانم  را صادر نموده است.

تا بکی میگیرید ازملت بیچاره کام

سرخجل افغان وتشت بدنامی زبام

رسوای تان سرچوک کارتان خام

تنبان خودکشیدی ملت کردی بدنام

یونس قانونی در زمان پوست وزارت معارف وداخله یکتعداد تاجکها ، ترک ها وازبک  های بی سواد . بی سویه را ،فاروق وردک  پشتون ها را ،یورش سرپرست وزارت تحصلات عالی  یکتعداد هزره های بی سواد را  با دیپلوم های ساختگی چوک پشاور بنام محصل بخارج فرستادند. کسانی را که مستحق بودند نفرستادند. کسانیکه فرستاده شدند توان درس خواندن را نداشتند، در خارج با اقارب خود پیوستندودر کشورهای ميزبان درخواست پناهندگی کردند. اکنون نيز این حالت ادمه دارد . جراید وروزنامه ها چندین مرتبه پيرامون اين موضوغ نوشتند ولی کسی نشنيد.  این هم در اصل خودیک نوع قاچاق است که قدرت مندان فرزندان بی سواد واقارب خود را ویا  با اخد پول از سرمایه داران فرزندان آنهارا بنام محصل به خارج می فرستند وحق دیگران را پامال می کنند.

ما هم که اولادهای خودرا ازآن مملکت به بهانه که کشته نشویم ، کمونست وروس آمده ، کشیدیم.  آنها امروزبا زبان وکلچرما بیگانه شده اند. آنها مثل ما به کشور برنمی گردند.  یکتعدادما برای چندروزی به کشور می رویم ولی  اولاد های ما حتی نام وطن را  فراموش کرده اند.  مانند پاکستانی ها وهندی ها از هویت خود بنام افغان انکار می ميکنند.

گذاشتم سینه با سینه موی طلایی

پدربرمن بگواز من چه  خواهی

کی باشد دل بگیرد از دل  ربایی

غلط کردی ومیگویی کن جدایی

آری فرزندان ما دیگر دل از موی طلایی های غرب برنمی دارند ، اين بدبختان قربانی فرهنگ غرب می شوند ، توت وتلخان بدهن شان مزه نمی دهد، عادت به چاکلیت غربی کرده اند که رنگ تلخان وطن مارا دارد. این اعتراف هم جرات میخواهد ، هرکس وجدان اعتراف وقبول کردن انتقاد را ندارد.

ملتی که انتقاد پذیرومنتقد نیست مردم آن ملت ، ملت شده نمی تواند اگرما میخواهم که ملیت های ما به یک ملت واحد تبدیل شود تن به نقد وانتقاد بدهم .نقد وانتقاد راخصومت شخصی فکرنکنیم

 

اگر چند جنایتکار مثل حبیب اصغری دستگیر می شوند  ، به زورباداران خودبه ضمانت مالی رها می شوند ، جهت سیاحت نزد اولادهای خود به غرب می آیند ، کدام قدرت است که آنها را دوباره برگرداند. بلی قدرتی نیست. مثلیکه نتوانستند  چکری و آتش را دوباربه وطن برکردانند ومحاکمه کنند

نه تنها ازتووازخودگفتم سخن

که هر دو فرار کردیم از وطن

من ازبزدلی وتوجیب پُردزدی

توساختی قصرومن ندارم کفن

 

لالا حبیب درحال نوشته است

حبیب جان اضغری عکس تو مقبول وزیبا

قلم وکاغذ دردست وفرمان تو باشد هرجا

فروختیدسنگ کوهی رامانده سنگ دریا

توبفروش سنک دریاسفرکن سوی برما

نوش جانت !  بگفته هم وطننان پنجشیری ما. کی زورداشت که زورنکرد. کسانيکه ميخواهند تا بهر " وسيله " پولدار شوند ، نوش جان شان باد!

ازاین نوده پیوندکن که شفتالو بگیرد

حقوق بشر افغانستان بعد از رسوایی  حبیب اصغری مشاورمارشال وکرزی نوشته زیررا بنشر می رساند:

 

(هشدار درباره قاچاق انسان در افغانستان

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان تقاضا می کند که افغانستان باید سازوکارهایی را به وجود آورد تا آگاهی در مورد خطرات قاچاق انسان را توسعه داده، از قربانیان آن حمایت کرده و تدارک کنندگان آن را به دادگاه بکشاند) به گفته داکتر اکرم جان عثمان جرت

واقعا بویش دنیاراگرفته حالا عوض بالا از پائین حرف می زند.

  

 راستی این کمیسون حقوق بشراست

خودبه کری زده  یا گوش  او کراست

گوش آدم  نیست مگرگوش  خراست

یک گوش دیوارگوش دیگر دراست

من که واقعیت هارا می گویم ، خائنین بخاطر برات خود میگویند سیدموسی عثمان هستی  مدیرمسوول ماهنامه طنزی وانتقادی بینام درتورنتو درنوشته های خودعفت قلم  را مد نظر نمی گیرد. من ميگويم که طنزها در آیینه روشن است ،  باید روی طنز غبارداشته باشد.  به اشخاص بی عفت چه نوع عفت قلم قایل شد وچه واژهً را بکار برد تا " هم لعل بدست آید هم دل یار نرنجد".

هزاران توهین شدبیچاره عبیدزکانی

به اوشهرت بد داددشمن درزندگانی

بُود  طنزهای او بهتر از دُر  یمانی

شده درکلک قلم انگشتر  جاویدانی

مسوولیت این نوشته را من دارم نه سایت آریایی ونه سایت هایکه این نوشته را بنشر می رساند. بگذار که مرا مثل عبید زکانی محکوم به بی عفتی قلم کنند. با هیچ نوع تهدید سرخم نمی کنم.

نه خودم ونه قلم من  به خاک پای عبید زکانی می رسد. سالها باید گذشت تا پخته شود خامی .  ولی این را می گویم که پای ماندن در جای پای آزاده نویسی  چون عبید زکانی  افتخارم هست . من پای لنگ قلم خودرا می گذارم ،در عقب کاروان طنز روان هستم ، فرق نمی کندکه به منزل ميرسم یا خير ولی يقين دارم که فردا ملت زخم خورده وطنم قضاوت خواهند کرد.

درآخراین نوشته به جرأت می نویسم بیت زیررا

زدند  تا  بشکند دندان شود لق

لبانم بسته  گردد از  گفتن  حق

به جرأت گویم بردشمنان احمق

نترسم ازبد نامی  وگشتن وشق

 

لطفا مطلبی را که سال گذشته درين زمينه نوشته بودم و بطور مفصل جريان را معلومات داده بودم در لينک زير بخوانيد.

 

نامه سرکشاده طنزی به دوست ایمیل کننده راجع به قاچاقبران انسان

 

 

 

 

banamnewspaper@hotmail.com

ماهنامه طنزی وانتقادی بینام در تورنتوایالت آنتریوی کانادا

 

 


بالا
 
بازگشت