احمد سعیدی

     

خموشی مرگ است ولی من زنده ام

 

ميــــارا بــــزم در ســـــاحـل كــه آن جــــا           نـــواى زنـدگانـــى نـــــرم خــيز اســت

بـــه دریا غـــلط وبا مــوجش در آویـــــز          حیـــات جـــــاویدان اندر ستیــــز است

نخست از همه یاران وهمسنگران آزادی وحق پرستی اظهار سپاس مینمایم که لحظه من را تنها نگذاشتند. پیام ها وخطاب های شان انعکاس از احساس عاطفه وپیام درد ها ورنج های بیشمار این سر زمین بودکه درخت آزادی بیان را تنومند ونهال نو رس جامعه مدنی را بیشتر از پیش پر بار ساخت.بلی من را بزعم خویش به سکوت وادا داشته بودند آنهم سکوت در برابر لشکر سیاه جهل ووحشت، سکوت در برابر تجاوز پنهان استخبارات دشمن قسم خورده افغانستان که هر روز پنجه خونینش گلوی ملت مارا می فشارد وقلب هارا نشانه میرود.سکوت در برابر فساد های مالی واخلاقی وبالأاخیره خموشی در برابر در ترفند های الحاق افغانستان به دشمنان سیه دل زیر نام کمیسیونها وجرگه ها وغیره.خطاب من به مزدوران مزد گیر کشور های دور ونزدیک این است که 

              به آن مؤمن خدا کاری ندارد                  که در تن جان بیداری ندارد

من خفه نمیشوم ومن هرگز  سکوت نخواهم کرد و من زندگی را نه برای خود بلکه برای سر بلندی ملت افغانستان سعادت وآزادی کشورم وقف کرده ام.من میروم تا بدانم که هستم من میخروشم تا بیقراری ام بر موجودیتم شهادت دهد.ومن نمی هراسم از نگاه های تیز دشمنان وتر فندهای های بزدلانه های اجیران ودست نشانده های مزدوران این وآن.مگر نمیدانند که سعیدی تمام نشیب وفراز های زندگی گرم وسرد روز گار وخشک وتر این سر زمین را لمس وتجربه کرده است. من حبس زنجیر و زولانه  را دیده ام  بدنم آماج گلوله تفنگ قرار گرفته است ومن همه سختی های روزگار را عبور کرده ام.دیگر من پخته شده ام برای قربانی بخاطر کشورم حاضرم لذا آنانکه فکر میکنند با تهدید وارعاب فریاد آزادی خواهی فرزندان این سر زمین را خاموش میکنند کور خوانده اند. زود است که این خار و  خاشاک از اثر توفان خشم ملت نابود شوند.دوستان گرامی: درین مدت انواع تهدید ها و در موارد تطمیع ایادی اجانب بمن رسیده است ولی من اینهارا از مظاهر طبیعی زندگی یک مبارز میدانم من بشما وعده میکنم .من دشمن افغانستان را درست تشخیص داده ام ودر شناخت خود اشتباه نکرده ام نه تطمیع نه تشویق ونه هم تزویر من را از راه که انتخاب کرده ام باز میدارد.من فریاد میکشم که پاکستان بمثابه پلی در جهت نابود سازی افغانستان بکار رفت وحال میخواهد  افغانستان را مزد شصت خود بگیرد. پاکستان عقیده دارد که افغانستان نباید دیگر کشوری باشد رئیسش وزیر یک صوبه وسر زمنیش منبع عایدات برای پاکستان ومعبر برای انتقال گاز تر کمنستان به آن کشور باشد.امید آگاه باشید که کشور دردام  اشغال بیگانه است وپای کوبان محفل کثیف وشیطانی اسلام آباد این سر زمین را بجوی میفروشند وروزی فرار میکنند.من مقاوم تر از سالها  ماه ها  هفته های قبل میباشم.شاید من را اجازه گشت وگزار ندهند اما صدای رسای آزادگی و عدالت خواهی هرگز  خفه نمیشود من فریادم را با تمام بانگا های خبری ورسانهای پیوند داده ام وتلاش خواهم نمود به هر نحو ممکن درد ورنج مردم افغانستان را بگوش جهانیان برسانم. این چال بازی ها چه معنی دارد جرگه مشترک صلح شورای عالی صلح افغانستان وپاکستان وتشریک مساعی استخباراتی با دشمنیکه همه میدانند طالب در کجا تجهیز وتر بیه میشود واسامه بن لادن در کجا بود الیاس کشمیری در کجا کشته شد خالد شیخ و ابو حمزه از کجا گرفتار شدند  وملا عمر در بهترین قصر ها زندگی می نماید تا افغانستان را به تنور آتش مبدل سازد.دیگر حرف از حوصله وتحمل گذشته است .این استبداد به مراتب بد تر راز استبداد وحاکمیت های مطلقه سر زمینهای عربی و افریقایی است.و.ضعیت پارلمان بخصوص ولسی جرگه  را ببنید کسی به حرف شان نمی خندد وضعیت چور بانک ها و زمین های دولتی وضعیت افتضاح محاکم وچور ملت کارد از استخوان گذشته ودارد کمر ملت میشکند.یک قیام آگاهانه مسالمت آمیز همگانی و سر تا سری ضرورت عینی است دیگر از مزدوران که وطن می فروشند در بدل آن نقده می گیرند جای هیچ نوع حراس وجود ندارد این آدم ها نه هویت دارند و نه شخصیت .

 

 

 


بالا
 
بازگشت