انجنیر فضل احمد افغان 

کانادا: 9 جنوری 2012م.

 

دفتر سیاسی طالبان در قطر

بازی بسیار خطرناک غرب

 

هموطنان عزیز آگاهی دارند که با بلندن شدن سرو صدای امضاۀ معاهده ستراتژیکی بین دولتین جمهوری اسلامی افغانستان و اضلاع متحده امریکا برای تأسیس پایگاهای نظامی امریکا در افغانستان, نگرانی جدی را برای فدراسیون روسیه  ایجاد کرد که در نتیجه فدارسیون روسیه برای جلوگیری از عواقب ناگوار آن بالادرنگ کانفرانس امنیتی مشترک چهارده عضوه فدراسیون را دائیر و فیصله نمودند که هیچ یک از اعضائی  فدراسیون نمیتواند به تنهائی با کشور سومی خارج حلقه فدراسیون موافقه نظامی را امضاء نماید.

و از جانب دیگر علرغم موافقه لویه جرگه عنعنوی مشورتی مؤرخ28عقرب1390هه ش به ساختمان پایگاه های نظامی در افغانستان چنان شرایطی را در قطعنامه وضع کردند که تحت آن شرایط برای امریکا ناممکن است که پایگاه های نظامی خود را بسازد و به اهداف خود از طریق نظامی برسد بنآء امریکا و انگلستان که بیش از دو قرن آرزوی رسیدن به آسیائی مرکزی را داشتند با اشغال افغانستان و ساختمان پایگاهای نظامی خود کشورهای آسیائی مرکزی را بلعیده حساب کرده بودند اما با اقدام اخیر فدراسیون روسیه و قطعنامه جرگه عنعنوی مشورتی چنان سلی های شدید, دردناک و غیر قابل تحمل را به روی خورد ند که تمام نقشه های پیشروی شان را از طریق نظامی نه تنها نقش بر آب ساخت بلکه مشکل و نهایت پر مصرف نیز گردانید فی لهذا حال با تغیر سیاست میخواهند بار دیگر افغانستان عزیز ما را قربانی آرزوهای پلید خود سازند, به این معنی که برای پیشروی خود در منطقه, خاصتآ آسیائی مرکزی و ایران با استفاده از نام طالبان یعنی به اصطلاح  قوم پشتون بشمول عده ای از اقوام دیگر خود فروخته شده افغان که به یقین در عقب اعراب وهابی , پاکستانی ها , چچنیائی ها, افراطیون تربیه شده آسیائی مرکزی و حتی مسلمان چین نیز خواهند بود در مناطق پشتون نشین دو طرف خط سیاۀ دیورند تحت اداره به اصطلاح طالبان ساخته و بافته خود شان تحت تربیه گرفته شده و از پدیده های سیاه ای تروریزم و انکشاف تولید و قاچاق مواد مخدره در افغانستان استفاده نموده و تروریزم را در مناطق آسیای مرکزی و احتمالآ ایران نیز الی رسیدن اهدافشان که دسترسی به نفت و گاز سرشار مناطق میباشد دوام بدهند. 

برای رسیدن آین آرزوی خود از یک طرف بدون موافقه دولت جمهوری اسلامی افغانستان که از سالها گلو از سرو صدای مذاکرات صلح با طالبان پاره نموده و به مصارف گذاف بین المللی و خاصتآ امریکا شورای عالی صلح را تأسیس و کار میکنند و همچنان دولت اسلامی پاکستان که مرکز و منبع تربیه گاۀ مخالفین مسلح و تروریستها میباشد و اشتراک هردو دولت در مذاکرات با طالبان حتمی و ضروری میباشند کنار زده شده اند که این اقدام امریکا و انگلستان نه تنها توهین به دول پاکستان و افغانستان است بلکه توهین به  ملل دو کشور همسایه نیز میباشد.

 و همچنان از جانب دیگر عده ای از تجزیه طلبان غیر پشتون را با تعدادی از اعضاۀ کانگرس امریکا به المان سوق داده اند که با اعضاۀ سوشیل دیموکرات کانگره المان موضوع فدرالیزم را که در نهایت امر خداناخواسته تجزیه افغانستان است مطرح نمایند.

خواهران و برادران میهندوست میدانند که از آغاز در کانفرانس بن اول برای رهبران طالبان, حزب اسلامی و حقانی که هرسه پشتون اند در تصمیمگیری آینده افغانستان سهم داده نشد بلکه برای پیشبرد مرامهای شوم آینده خود و دوام جنگ در افغانستان که در نهایت هدف از رسیدن به منابع سرشار نفتی آسیائی مرکزی و ایران بود هر سه جناح را امریکا و انگلستان در آغوش حفظ, تمویل و مسلح نموده اند  و هرسه جناح بنام مسلمان و پشتون از سه سرنای مختلف مکررآ یک نغمه خروج نیروهای خارجی از افغانستان , تغیر قانون اساسی و ایجاد یک دولت اسلامی را بلند و مشترکآ با  امریکا و انگلستان مناطق پشتون نشین دو طرف خط سیاۀ دیورند را مورد ضربات غیر انسانی تروریستی , ماینگذاریها و بمباردمانهای هوائی و راکتی قرار داده اند و در نتیجه نه تنها خواهران و برادران عزیز ما را در هردو طرف خط سیاۀ دیورند  به خاک و خون کشانده اند و کلبه های شانرا ویران و به تگدی سوق داده اند بلکه تابوتهای عساکر خود (قوتهای نظامی) را نیز به کشورهای خود انتقال و فامیلهای ملتهای خود را در غم و اندوه غرق نموده اند و حال امریکا و انگلستان بعد از ده سال جنایات خود برای رسیدن آرزوهای پلید شان در منطقه خاصتآ آسیائی مرکزی و ایران بدون گذاشتن احترام به دول و ملل افغانستان , پاکستان و ایران که هریک در جغرافیای خود علایق و منافع خود را در منطقه و جهان دارند خلاف میثاقهای بین المللی نماینده گی ای را بنام " دفترسیاسی " برای به اصطلاح طالبان که به هیچ نوع از برادران پشتون نمایندگی نمیتوانند در قطر کشوده اند که بدون حضور دولتین افغانستان و پاکستان در مذاکرات پشت پرده در قطر از یکطرف و از جانب دیگر با تجزیه طلبان جنایتکار خود فروخته شده برادران تاجک ,ازبک و هزاره که به هیچ وجه آنها نیز از اقوام شریف , نجیب و میهندوست خود نمایندگی نمیتوانند با عده ای از امریکائی ها و المانی ها میخواهند در المان سرنوشت افغانستان و ملت نجیب افغان را رقم زنند یعنی مادر وطن عزیز ما را خداناخواسته بنام فدرالیزم به قطعات کوچک تقسیم نمایند.باید متذکر شد با احتمال قوی در این امر فدراسیون روسیه نیز موافق با غرب خواهند بود چه آنها نیز در وقت اشغال اتحاد جماهیر شوروی و حتی فدراسیون امروزی در دوره داکتر نجیب الله نیز تلاش نمودند  که افغانستان را به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم نماید. همچنان هیأت با صلاحیت حزب اسلامی که با تأسیس دفتر سیاسی قطر برای مذاکرات با اصطلاح طالبان تنور مذاکرات را داغ دیده اند میخواهند نان خود را در تنور بزند تا لقمه نانی پخته ای از آن برای خود بدست آرد بدون معطلی  پاچه هار بر زده و به دربار جلالتماب حامد کرزی رفته و میگویند که ما آماده صلح میباشیم و برای ایجاد صلح با امریکائی ها مذاکره میکنیم نه با دولت افغانستان,طالبان و حقانی, بنازم شما وطندوستان و وطندوستی شما را که چون وطنفروشان . جنایتگران دیگری که به دربار المان تشریف برده اند شما نیز میخواهید لقمه چربتری را از امریکا تصاحب شوید و میگویند که رهبر حزب اسلامی میفرماید که من علاقمند به رهبری نیستم یکی از اعضاۀ حزب اسلامی برای رهبری مؤقت معرفی میشود. در این قسمت باید عرض شد که قبلآ در فیصله مؤرخ3 مارچ 1993م اسلام آباد نیز وعده داده بودند که بمقام صدارت و رهبری علاقمند نیستند در عوض نماینده خود را بحیث صدراعظم معرفی میدارند که چنان هم شد جناب معلم صاحب فرید را بحیث صدراعظم معرفی و خود شان از چهار آسیاب برای گرفتن مقام ریاست جمهوری به شهر تاریخی کابل راکتها را به مواضع رقیبان قدرتطلب  خود فیر میکردند که در نتیجه جنگهای داخلی تنظیمی جنایتکاران به اساس راپور 1995م حقوق بشر و هلال احمر بین المللی دربین سالهی 1992م الی 1995م بیش از 65000 زن ,مرد و طفل مظلوم وبیچاره شهید و شهر کابل بخاک و خون هموار شد و حال میخواهند آقای فاروق وردگ وزیر معارف را که از قبل  به ریاستهای معارف ولایات و مکاتب امر صادر فرموده اند که  بنام طالبان اعضاۀ حزب اسلامی را بحیث معلمین مقرر تا تحت چتر تدریس علوم دینی زمینه گرفتن قدرت را در سراسر افغانستان مساعد سازند. و همچنان جنایات شان در دوره جهاد در پاکستان در جرائید وقت ذیل و واشنگتن پست, نیویارک تایمز, فایننشل پست بشمول جرائید فرانسوی  به وضاحت تحریر گردیده  که برعلاوه اینکه مصروف قاچاق مواد مخدره و جنایات دیگر بودند. قسی القبی آنها  نیز چنان  بود  که

                                                         وMCCOY, 2003.PP.475       

DREYFUSS,2005,PP.PP. 267-268

زندانیان را زنده پوست میکردند و این قسی القلبی شان نزد امریکا پاینت مثبت بود یعنی آنها با خصلت قسی القلبی ایشان میتوانستند قشون سرخ اتحاد شوروی را شکست بدهند و نیز وظیفه داشتند که در دوره جهاد چپیها, روشنفکران و بیطرفان را چون دوره اشغال روسها در داخل افغانستان بکلی محوه نمایند تا زمینه حکومتداری برای مجاهدین مساعد شود. اگر برادران و خواهران به آنچه من نقل قول نموده ام اعتبار ندارند میتوانند به کتابخانه ها مراحعه فرموده خود موضوعات نشر شده را به تفصیل بخوانند من از دریا قطرۀ را به توجه خوانندگان عزیز رساندم.

 هموطنان عزیز حال کارد به استخوان ملت مظلوم و بیدفاع رسیده و یکپارچگی مادروطن عزیز ما افغانستان در خطر است لهذا بیائید لطفآ شخصیت پرستیها و بیگانه پرستیها را کنار بزنیم خدا پرستی را شعار خود سازیم و نیز قومپرستی , اختلافات زبانی و اختلافات مذهبی را بگور بسپاریم خود را مسلمان و افغان بدانیم. ما تنها با دادن شعارهای کلمات چون وحدت, صلح , ایجاد حکومت مؤقت و تغیر قانون اساسی بکدام جائی رسیده نمیتوانیم تا به ملت ,کشورهای منطقه و جهان وحد برای ایجاد صلح را در یک خط مشی سیاسی, اجتماعی, اقتصادی و نظامی که طرف پزیرش ملت, کشورهای منطقه و جهان باشد تعریف نکنیم. تا ملت و جهانیان معتقد نگردند که ملت افغانستان واقعآ صلحدوست است و میخواهد کشور خود را در فضائی دوستی و همزیستی مطابق هدایات منشور ملل متحد در روشنی علم و معرفت به پیش برند نه اینکه بگویم اول قدرت را میگیریم و بعدآ تصمیم میگیریم به نتیجه مثبت نمیرسیم.بلی اگر ما بتوانیم اول پلان و اهداف مشخص طرف قبول ملت را ترتیب و به دور آن متحد شویم در آن وقت پاهای دشمنان آزادی ما نیزبه لرزه می آید.

برادران و خواهران گرانقدر من در شرایط کنونی باز نمودن دفتر سیاسی طالبان در قطر را در عدم حضور دول افغانستان و پاکستان و همچنان مذاکرات مخفی المان را جدی تقبیح میکنم بلکه معتقد به اینم که قضیه افغانستان باید مثل دوره اشغال اتحاد جماهیر شوری که در کانفرانس جینوا حل گردید بار دیگر موضوع تحت چترسازمان ملل متحد در کانفرانس که در آن نماینده گان باصلاحیت دول افغانستان,پاکستان و پنج عضوه دایمی شورای امنیت ملل متحد حضور داشته باشند با در نظرداشت شرایط سی سال گذشته و امروز در افغانستان و منطقه حل گردد نه در دفتر سیاسی قطر و یا المان .در غیر آن پیشنهاد مفصل سیزده صفحه ای مؤرخ 2 جنوری 2010م اینجانب را که در ویبسایتهای مختلف موجود است در یک کانفرانس بین الافغانی از دانشمندان مورد غور و مداقه قرار داده تصامیم لازمه گرفته شود.

                                           من الله توفیق

 

 


بالا
 
بازگشت