سنجر غفاری

 

47 سال برگشت ناپذیر

چهل و هفتمین سالگرد تآ سیس  ( حزب دیمو کراتیک  خلق افغانستان ) را برای فرزندان سعادت  و آزادی  افغانستان  تبریک میگویم . بدون شک تاریخ  سیاسی کشور ما شهامت ، صداقت و پیکار فرزندان  زحمتکشان خویش را هرگز فراموش نخواهد نمود . رهبران و بنیان گذاران  حزب  زحمتکشان  صفوف خویش را درس های از محبت و خدمت را صرفآ بخاطر انجام وجیبه  ملی و درک احساس مسولیت  در امر خدمت برای مادر وطن  آموزش  و پرورش داده بودند.  روی این اصل عشق به وطن ، مطالعه و خود آموزی  شرط  عمده و اساسی  انتخاب راه  مبارزان  در حزب دیموکراتیک  خلق افغانستان  محسوب میگردید . نخستین  معرفت  با یک عضو حزب  دیموکراتیک خلق افغانستان را در هر گوشه و کنار ، وطن ، درمسجدو مدرسه ، در پوهنتون و مکتب ، در فابریکه و بازار ، در خوشی و ماتم  کتاب و آموزش  واقعیت های عینی جامعه افغانی و شرایط  زمانی تشکیل میداد .

هر عضو با دید وسیع و تفکر عالی خدمت و صداقت  برای انجام دین ملی در برابر انبوی از مشکلات موجوده کشورش داوطلبانه صرفآ بخاطر انجام تعهد ملی و حرمت به اندیشه انسانی افتخار عضویت را در قطار سایر مبارزان برای خویش کسب نمود .  در گام نخست دشمنان داخلی و بعدآ عوامل خارجی تحت تآ ثیر اندیشه های علمی وعقیدتی این مبارزان قرار می گرفت ، اکاذیب و جعلیات  دور از واقعیت را علیه اندیشه عالی و تیوری وطن دوستی ، پاکدامنی کتله بزرگ و منور کشور شان بنام کفر و کمونیست  ذهنیت آفریدند و خود  به دامان  غیر غلتیدند. استراتیژی کهنه ارتجاعی زمان  و ناباوری هارا از بیرون مرز های کشور که زمانی مبارزان دلیرافغان چون شاه امان الله و مجاهدین  واقعی راه استرداد استقلال افغانستان  پوزه شان را به حاک مالیده بود و امپراتوری شام و صبح ظلمت شان را که آفتاب در آن غروب نمیکرد به شکت ابدی  مبدل نمودند انتقام شکست شان را به وسیله  خود ما و از خود ما گرفتند . این را فراموش نموده بودیم که پدران ما همه یک مشت کوبنده و متحد بدون  در نظرداشت ایده و عقیده ، قوم و ملیت  برای افتخار ملی و آزادی کشور شان به خواست بیگانه گروپ بندی و تنظیمی نشدند بل بنام افغان و افغانستان واحد اعتماد و عزت ملی و ارزش های اسلامی شان را در گرو اهداف بیگانه ها نگذاشته  و تن واحد قیام نمودندو مجاهدت شان امروز  افتخارو غرور تاریخ افغانستان و جهان است.

 صفوف و رهبران ح . د . خ . ا هیچگاهی  از افتخارات و اشتباهات شان  نمیتوانند چشم بپوشانند و نه پوشانیده اند . بخاطر این که تاریخ قضاوت خویش را نموده و مینماید .  مردم افغانستان پس از گذشت  47 سال  تآ سیس و کارکردهای  رهبری و صفوف حزب زحمتکشان افغانستان ، امروز این تشخیص را علمی و واقعیت  بینانه نمودند که  حزبی ها صادقانه برای کشور ومردم شان کمرهمت و فعالیت را بسته بودند و هرگز نمی خواستند تا تاریک اندیشان و افراط گرایان  خانه مشترک شان را به لانه  تروریستان و افراط گرایان بین المللی مبدل ساخته و از نام دین و اسلام  تجارت و منفعت  جویی های به نفع بیگانه ها به خصوص پاکستان و وهابی های سعودی صورت بگیرد . هستند مجاهدین واقعی و قوماندانان ایکه احساس پاک شان را اجنبی ها برای حصول اهداف نامشروع شان به تاراج بردند و امروز این واقعیت را نیز تآئید مینمایند که  دشمنان وحدت ، علمیت ، مذهب وافغانیت ما بنام  کمونست ، مجاهد و طالب  در خانه ما نفاق و جنگ برادر کشی  را برای ما حلال و محبت و برادری واقعی را حرام و کفر دانسته  ، زمانی که ما به واقعیت ها پی بردیم دست به ترور و نابودی  رهبران و شخصیت های  ملی ، سیاسی ، جهادی ،  قومی را بالای ما روا دانستند وعملی نموده ومینمایند. 

 امروز وقت آن رسیده است تا دوستان و دشمنان  ملی و واقعی خویش را تشخیص نمایم . از انانیکه برای منفعت و کسب امتیاز وقدرت در صفوف حزب ما خویش را جا زده بودند و یکی از مهره های عمده نفاق وناباوری ها  در میان صفوف گردیده وخویش را در  چوکی های دولتی نصب نموده فریبکاری نمودند و امروز میخواهند چهره بدل نموده ، توبه مینمایند و درعقب مقدسات پاک اسلامی کتمان وکفاره گناهان شان را جستجو نموده ، از جانبی  کتله بزرگ حزبی هارا جهت پیش برد بازی های تاکتیکی و منفعت جویی شخصی  با این کرکتر کاذب  و دوگانه در گرو نیرنگ هایش نگهدارد شاید خودش گول خورده و از خود بی خبر باشد .  چنین چهره ها در صفوف حزب ما و مبارزان صدیق بودند که  دنبال بیگانه روی ها شتافتندو این کرکتر های شان دیروز و امروز باعث گردید که  عرب ها ، انگلیس ها ، شوروی ها ، پاکستانی ، و بلاخره امروز تمامی دنیا همه یکجا با امریکا در افغانستان  با عسکر وسنگر شان حضور یاب گردند.  این را همه میدانیم که این  دوستان به خاطر ما وبرای کشور ومردم ما خود را زحمت نداده اند که ما سعادتمند ، هوشیار و بیدار باشیم . با غفلت ما همدیگر شان را غافل گیر مینمایند. جنگ سرد  بزرگترین نمونه  غفلت ما و غافلگیری همدیگر را واضعآ بیان میدارد که پس از بیرون کشیدن قوت های نظامی شوروی و سقوط نظام  قانون در افغانستان به  وسیله خود ما افغانها چگونه به جان هم افتیدیم  ، منفعت را پاکستان و عرب ها  بدست آوردند .  از بدنه ما برادران خودمارا جدا ساخته طالب گونه هزاران تروریست خارجی دیگر را از سرتاسر جزیره عرب ، شاخه افریقا ،  کشور های  اروپائی ، امریکای لاتین ، انگلستان  به پاکستان سرازیر ساختند تا بیشتراز این  ما را از هرلحاظ ضعیف و بی باور علیه همدیگر بنمایند که موفق گردیدند.  در همه عرصه ها باخت از ما افغانها بود . در مبارزه سیاسی ، در میدان جهاد ، در سیاست و مذهب ، در وحدت و همدستی ملی ، در اقتصاد وآموزش ، در نظام سازی و حفظ ارزش های ملی ، بلاخرف در تعین سرنوشت در خانه عربت و مهاجرت ،کشور فاقد نظام سیاسی و قدرت نظامی با انبوی  زشتی ها وناباوری های ملی در منطقه  و جهان کشور ومردم مارا به لانه تروریزم و مرکز تولید موادمخدر جهانی مبدل نمودند. 

بخاطر این که  فرزندانش برای سعادت همگانی  تصمیم گرفته بودند تا  افغانستان را در قطارکشور های مترقی و دارای استقلالیت سیاسی و اقتصادی در میان کشور های همسایه ومنطقه بکشانند و بیداری ملی افغانها باعث بیداری و آزادی جنبش های ملی ومترقی در پاکستان ، ایران  الی شبعه جزیره عرب میگردید . روی این اصل و واقعیت ها بود که جنگ  برما وکشورما پس از روی کار آمدن حزب دیموکراتیک خلق افغانستان در قدرت ، و موجودیت افراد ی که دیروز استفاده جوئی نمودند و امروز توبه می کشند در حاکمیت دولتی  تحمیل گردیده و اشتباهات  داخلی زمینه  مداخلات  و انتقام جوئی هارا از مردم وکشور ما الی امروز مساعد نموده  ، افتخارات و پاک دامنی فرزندان  زحمتکشان و مجاهدت ومقاومت ملی مردم ما چنان مشت محکمی بردهان ارتجاع و افراط گرایان ، چون نظامیان پاکستانی و وهابی های سعودی واردنموده است که بیش از سه دهه میشود که در کشور ما با خون فرزندان ما  طهارت  می گیرند ،   مگر نماز شکرانه خویش را هرگز ادانکرده و نخواهد نمود. امروز جهان  وقدرت های بزرگ  سیاسی ونظامی  معتقد گردیده اند که در افغانستان به خصوص با مردمش  نمیتوان از زبان  قدرت و زور گوئی،  مداخله نظامی خویش را مطرح و ثابت نگهداشت .  تحمیل جنگ وناباوری ها درخانه افغانها به مفهوم  خودکشی و نابودی حتمی جانب مقابل بوده واست . استراتیژی  سازی و حضور سیاسی نظامی در افغانستان  همانند وزش باد های است که از شرق بطرف غرب و از شمال به جنوب کشور ما می وزد مگرقلعه های بلند پامیر و هندوکش، موقعیت جغرافیائی ، شهامت وعشق به آزادی ، افتخارات و کار کردهای صادقانه  اعضای پاک و ارواح شهدای گلگون کفن فرزندان مردم ما هرگز نگذاشته است تا این باد ها همیشه و دایم ، به شدت و قوت اش در جغرافیای کشور ما خویش را حفظ وابدی نگهدارند .

 ضرورت است تا با مردم وکشور افغانها بر مبنای اقلیم و طبعیت اش در بیلانس و توافق قرار گرفت ، بدون در نظر داشت  و قایل شدن ارزش به نیروهای ملی ، روشنفکران مترقی ، زحمتکشان ، روحانیون  ملی ، مترقی و افغانی ، رهبران اقوام مختلف ، صفوف و رهبری  احزاب  مختلف سیاسی و جهادی  منجمله کادر های سیاسی ، نظامی ، پاکدامن  حزب دیموکراتیک افغانستان که از آزمون زمان  امروز  جاودانه و شفاف  نزد مردمش جایگاه و ارزش خاصی را به خویش کسب نموده است  هیچگاهی نمیتوان با پیش کشیدن مصالحه و طالب شناسی  افغانستان و مردمش را در بستر آرامش و خویش را قهرمان مصالحه و سازش محاسبه و بیرون نویس نمود .   صلح در افغانستان  بدون  سهمگیری  و نقش کادر ها و سرمایه های معنوی  فرزندان  همت و صداقت  اش  امکان پذیرنیست .  

 گرامی باد خاطرات  شهادت و صداقت  سپاهیانی که بخاطر بیان واقعیت های دشوار امروز افغانستان به جاودانگی پیوسته اند ، روح شان شاد باد .   

 به پاکدامنی و پاکسازی  صفوف خویش معتقد و متحد باشیم .                                  

سنجر غفاری  جنوری 2012

 


بالا
 
بازگشت