الحا ج همراز کابلی

 

نه تنها دوکتورمسعودیما و فامیلش را زنده به گور کردند بلکه!

آرزوسوزان آتش هستی ! مردمان آریانا خراسان رااضافه از سه دهه باخوی اژدهائی اش  آتش افروختند ! محل زیست اولاد آدم ع را تنگنای  تنگ ساختند .

 به هرآنچه از زیباثی های طبیعت که آفریده گار متعال  آنرا به لطف لایزالی اش عنایت فرموده تاختند سبز را زرد و زرد را به خاکستر مبدل کردند.

 دین ، مذهب جز تکاپو ،کاوش و مملو سازی جیب هایشان از سیم و زر بهانۀ بود نا فرجام بی پایان که تدا وم دادند آنان میدانستند والصلح الخیر به نفع شان نیست ازاین رو  هر آنچه از زیبائی هایکه دیدۀ شان آنرا واهمه ساز برایشان  می پنداشت آتش افروختند وسوختند .

آری : همسایه گان مسلمان  که بدستور اسلام عزیر حقدار همسایه گانش بودند این حق را لگد مال ساخته  برای بدست آوردن آرمان های شیطانی شان به پیر ، جوان ، مرد ، زن وحتی به اطفال ترحم نکردند مانند گرگان سقف زیست گاۀ مسلمانان افغان را سوختند درحالیکه این عمل به  فرسنگ ها از خصایل افغان ها بعید بود .

 زشتی ها را بیگا نگان و دشمنان اسلام و فرهنگ انسانیت انجام دادند اما نام افغانها را ورد زبان ها ساختند زیرا جیز گران شان شیطانگونه هدایت داده بود ندکه مردم  افغانستان و زاد گاۀ شان مبدل به  مشتی از خاکستر شوند و  زیر بار ملامت نیز باشند! .

برخی افغانها برای  نجات از درگیری ها ی میان تهی و بی مفهوم افغانها با افغانها تلاش کردند تا افغانها افغانها را در آغوش بکشند مگر دستان عفریت تفرقه افگن  و پراگنده سازبرا ی نیل به آرزوی های شوم شان روز تا روز تحریکات افغان با افغان را دامن میزدند  هریک را از تخم حقیقت که همانا تنۀ شجر کهن وافتخارات تاریخی پنجهزار ساله بودند مجزا به ساقه ، برگ بی بر  عاقبت خشکیده مبدل میساختند شیرین خیالان با دلهای پاک امداد بیگانگان را منبع انسانیت می خواندند گویا آنان خدمتگاران اصیل اسلام و آزادی افغانستان استند دموکراسی می آورند! حق را به حقدارش می سپارند و... اما ؟

مردم افغانستان باربار آزموده هارا به آزمایش گرفته اند قبل براین نیز باکسب استقلال سیاسی توسط غازی امان الله خان هیئاتی تحت قیادت محمود طرزی سر به خانه های  به اصطلاح صالحین صلح زده بودند بعد از لمس دیده شد که تیکهداران صلح  زبان شربتی مگر دلهای تنباکو خو دارند که آدمیان را با مرگ تدریجی آهسته آهسته به کام مرگ می فرستند بدین سان افغانستان در میان رقبای چهار سو درگیر اطرافیانش ماند.

 1948میلادی سالیکه ادارۀ بنام سازمان ملل متحد در سطح جهان توسط کشور های این سو و آنسو بنیا نگزاری شد یکسال بعد از گشایش این سازمان مردم افغانستان به منظور جهانی شدن و همکاری های همه جانبۀ کشور های عضوی سازمان ملل متحد برای اعتلا و پیشرفت افغانستان جایگاۀ را برایشان احراز کرد.

 منظور از این عملکرد مردم افغانستان درامان سازی کشور ، همکاری های متقابلاً مفید برای زیست باهمی درکنار جهان بود که متاسفانه !؟

          نخورده آشنا هرگز غمم را

       چه پروا ی  مرا بیگانه دارد

آدمیان پاک طینت افغان به دیواری تکیه گاۀ ساخته بودند که شیاطین تاریخ بنیانگزارش بود ند آن دم جنگ دوم جهانی در غرب شعله های نارش را در هر گوشه وکنار غرب و آسیا افروخته هست ونیست مردمان را به تاراج کشیده بودند .

آدولفی ها  پیروان هیتلر نه تنها گلهای زیبا را خاکستر میساختند بلکه  انسان ها را نیز بسان گوشتی گوسفند به داش جبار اش کباب کرده اند دیگران  ا ز اکتشاف اسلحه های آدم کشی به شیو ه های مدرنش زیر نام دموکراسی ، ترقی و پیشرفت های علم و جهان استقبال میکردند بخود می بالیدند مادرشان هم از زائیدن چنین فرزندان که ناگا ساگی وهیرو شیما ی جاپان را اتم باران کرده بود ند می بالیدند ؟!

بجا است اگر قرون نزدهم ، بیستم و بیست و یکم را قرن های آدم خوران مسما کنیم زیرا دراین قرون میلیون ها انسان های بی دفاع و کشور های بی اتوم به خاک و خون کشانیده شده اند ، وطنفروشان درهمین قرنها شیوۀ وطن فروشی را بگونۀ مدرنتراز مکتب ابلیس آموختندکه  ابلیسچه وار برآدمیان  صافدل حمله ور  شدند.

درقرون آدم خوران نه تنها کشور های مانند اسرائیل ، پاکستان ، کشمیر ، فلسطین پشتونستان وغیره را به اساس توطئه های  سیاسی از پیکر مادرهای اصلی  شان جدا ساختند بلکه  آتش نفرت را درسینه های برادر ، مادر ، خواهر و پدر های شان شعله ور ساختند آنان زیر نام آزادی ، دموکراسی  تخته خیزی برای سیاست گزاری های تجاوز گرانۀ شان بافتند  برخی از کشور ها این طرف و آن طرف را تحت عنوان دموکراسی ،  حقوق بشر ، حقوق زن وغیره به کام خود فرو بردند به نام اسلام تدریس کردند همزمان  اسلام را دشمن شان قلم داد ساخته  دین فروشان که فاقد عقیدۀ اصلی دینی بودند زیر نام بزرگان اسلام مسلح و علیۀ خود شان استعمال کردند  عواید کشور  شانرا به تاراج بردند بدین سان آنان را  محتاج لقمۀ نانی ساختند .

یکی از همین قرنها همانا قرن غیر قابل فراموش شدۀ حزب کمونست اتحاد شوروی بود لشکر سرخ شان  به دعوت حزب دموکراتیک خلق ازمرز افغانستان عبور کرد ند که آتش جنگ گرم در افغانستان شعله سان زاد گاۀ من و ترا سوختاند .

ازسوی هم ظالمان تبلیغاتی مبنی بر اینکه اسلام در خطر است افغانستان را کافران اشغال کرده استقلال ندارد شماری از وطن دوستان و عاشقان دین بدان پیوستند تعدادی هم به منظور منافع شخصی شان در سطوح بالائی تکیه نموده جوانان وپاکدلان را گرد خود جمع و ازاین اجتماع پاک بازان بهره برداری های سیاسی و اقتصادی نمودند .

جنگ افغان با افغان شدت گرفت آنانیکه برای وطن و دین رزمیدند یا کفن پوش شدند اگر هم زنده ماندند در حاشیه کشانیده شدند تعدادی هم بچه خواندۀ شیطان تاریخ گردیده آماد ه گی برای سوختاندن کشورش گرفتند .

بالآخره ملل متحد از خواب خرگوش بیدار شد ظاهراً به خاطررسالت تاریخی اش اقدام کردند اگر چه رسالت های سازمان ملل متحد از همان آغاز ین اش چندان موثریت نداشت بگونۀ الگو میتوان از مبارزین عرب در برابر اسرائیل یاد آور شد که هراقدام ملل متحد فلسطینی هارا به کام مرگ فرو برد  با قضاوت یک جانبه اش اسرائیلیان را قوت و قدرت بیشتر داد .

همین گونه کوفی عنان که خود را مسلمان میگفت و سرمنشی سازمان ملل متحد بود به ظاهر برای میانجیگری مشکل افغانستان داخل اقدام شد از سوی دیگر حزب دموکراتیک خلق تحت رهبری کارمل درتیزس های ده گانه اش صلح با مجاهدین را مطرح کرد ه همزمان با انعطافات هردو سو بینین سیوان به حیث نمایندۀ سرمنشی سازمان ملل متحد وارد کار زار شد .

کارمل طرح های برچیده به بینین سیوان تقدیم کرد که با مخالفت های کشور همسایه جنوب شرقی افغانستان قرار گرفت خصایل همسایه گان گونۀ نفاقی داشت  پشتون ، تاجک ، ترکمن ، هزاره وغیره با همین اسلحۀ ناجوانمردانه آنان میخواستند که مردم افغانستان را در نفاق نگهدارند چنانچه تا امروز همین سیاست در قبال افغانستان عملاً وجود دارد .

حزب کمونست  اتحاد شوروی  درتنگنای اقتصادی ، سیاسی و نظامی قرار داشت ازاین روآرام آرام به سوی فرو پاشی نزدیک می شد ناگزیر حزب کمونست شوروی توسط لشکر سرخش دست به کودتا علیۀ کارمل زد کارمل که تسلیم نمی شد وساطت گران بخصوص برادرش محمود بریالی ویرا ناگزیر به استعفا کرد ند.

کارمل شرط گذاشت  وی خواهان شد تا اعلان شود که کارمل نسبت مریضی عازم اتحاد شوروی گردید شبی که چنین اعلان از طریق تلویزیون پخش گردید فردایش کارمل به اتحاد شوروی رفت .

بعد از چندی دوکتور نجیب الله به حیث منشی عمومی حزب دموکراتیک خلق و رئیس دولت از جانب حزب اش برگزیده شد همزمان با آن فیصله های مبنی برخروج نیرو های لشکر سرخ حزب کمونست شوروی در محراق توجهات امریکا، جهان  و شوروی قرار گرفت .

سیاست های دوکتور نجیب الله در عرصۀ خارجی درخشش بهتر داشت اما در عرصۀ داخلی ضعف های چون چند پارچگی حزب اش حتی قحطی و قیمتی در بازار عرض اندام کرد درزمان مرحوم نجیب الله وزیر دفا ع حزب اش دست به کودتا زد که توسط اعضای حزب وی ناکام شد و این وزیر کودتائی ناگزیر با طیاره های از بیت المال افغانستان را ترک و به اصل خود پیوست معلوم نیست این طیارات که به قیمت خون مردم افغانستان خریداری گردیده و ملکیت مردم است کجا شد؟ و بازخواست گری هم تاهنوز درزمینه صورت نگرفت .

بینین سیوان با طرح های پشت پرده دوراز انظار مردم مرحوم دوکتور نجیب الله را در هر ملاقات هایش غافل گیر میکرد از یکسوفعالیت های تفرقه سازی ازجانبی جنگ ها ی همسایه گان با مردم افغانستان و مصروفیت های بیش از حد مرحوم نجیب الله  را در یک حالت سردرگمی قرار داد .

آخرین فیصله های منشی عمومی سازمان ملل متحد تحت ریاست بینین سیوان چنین شد که کشورهای  دو جمع شش به رهبری ملل متحد درزمینۀ آوردن صلح با افغانها همکار شوند اما این فیصله ها صرف روی کاغذ بود  به خاطر تحقق آن هیچ کاری نشد .

به زعم بینین سیوان ملل متحد رسالت اخلاقی اشرا انجام داد زیرا وی تنها به کاغذ اکتفا میکرد عمل که متضمن سعادت و همگرائی مردم افغانستان درزمینۀ صلح و آشتی  باشد ازسوی بینین سیوان و منشی عمومی سازمان ملل متحد صورت نگرفت تنها این سازمان خود را مکلف به بار اندازی بردوش افغانها بسنده میکرد پرو پاگند کودتا ، بی تفاوتی های مردم و عدم توجۀ مردم به صلح وغیره از طریق وسایل ارتباط همگانی مانند دودی در هوا می پراند به زعم خودش راست میگوید و در می ساید روز تا روز بار ملامت را بردوش مردم افغانستان می انداختند در حالیکه همین سازمان همراه با دستگاه های استتخباراتی شرور ش در آغازین جهاد مردم افغانستان ملت واحد افغانستان را به دسته های حزبی ، ملیت ، قوم ، قبیله ، زبان ، سمت ، منطقه و مذهب جدا می ساخت و بهره برداری میکرد ند.

عاقبت جهاد مجاهدین پیروز شد اما روی جنگ همانسوی غرب ، شرق و جنوب کشور باقی ماند هرکشور برای خود گماشته های داشتند  برای نیل به آرزو های شان تلاش میکردند درنتیجه قربانی هوس بازان سیاست جهانی همین مردم افغانستان بخصوص کابلی ها بودند که یکی پی دیگر چشم از دنیا می پوشیدند و کسی باز خواست گری نداشتند ملل متحد کشور های دو جمع شش وغیره های که خود د ر صف صالحین می خواندند با بی تفاوتی تماشا چی سیاست های مذبوحانۀ شان بودند.

شاخۀ دیگری از مجاهدین روی صحنه آورده شدند که کشور های چون امریکا ، انگلیس ، پاکستان ، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی در ایجاد شان نقش لوژستیکی ، استخباراتی ، نظامی و تمویل کنندۀ اقسام نیازمندی های آنها  بودند پنج سال برای اینها هم سلطنت ساختند بعد ها نمیدانم یازدهم سپتمبر را به میدان سیاست کشانیدند که با همکاری کافۀ مردم افغانستان توام بود مردم افغانستان خوشباورانه بدان نگاه داشتند و از اجلاس بن تمجید میکردند دراوایل باور مندی های مردم نسبت به جلسۀ بن زیاد بود .

مردم در دو دور زمامداری موقت و انتقالی امید های داشتند اما بعد ها که نزدیک به رای گیری برای رئیس جمهور کشور رسید تداخل ها بداخل دستگاه دولت آغاز گردید ا زهمین جا فواصل میان مردم ودولت ایجاد شد  آنانیکه قبلاً رانده شده بودند جان تازۀ گرفتند و وارد کارزار سیاست ساخته شدند .

شماری از کشور های که در ایجاد این گروپ نقش داشتند دو باره زمینۀ بازگشت شانرا مهیا کردند جایگاۀ امن ، سرمایۀ وافر و باهرنوع فعالیت های جنگی آنان را تجهیز ساختند این مسئله را جهان میدانند اما دراقرار طفره میروند .

حملات کفرآمیزو دور از اخلاق انسانی  در افغانستان شدت گرفت بد ترین حملات برای کشتن مردم بی دفاع و بیگناه رویدست گرفته شد در هر ولایت کشور حملات انتحاری سازماندهی شد هزاران انسان امید وار به گورستان ها سپرده شدند اما ما و جهان فقط اظهار تسلیت به بازمانده گان شهدا داشتیم و تاسف عمیق از یک کنج دهن بیرون می انداختیم و بس ؟

درمیان این گیرو دار ها ، پنجال ها ی سیاسی و آدم کشی ها ِدربرج دلو سال ۱۳۸۹ دوکتور مسعود یما خانم و چهار طفلش یعنی فامیلی از اهل دانش را در فروشگاۀ فاینست در موقعیت وزیر محمد اکبر خان با چندین تن دیگر که مصروف خریداری  امتعۀ مورد نیازشان بود ند با یک جرقۀ از آتش به کام مرگ برده شدند انا لله و انا الیۀ راجعون .

         برو بلبل از این گلشن سفر کن

        بروهجرت به شهر های دیگرکن

        که مرده باغ و گل در شهر کابل

        به هر جا میرسی این قصه سرکن

این فامیل شهید در آرامگاۀ شان واقع شهدای صالحین بخواب ابد رفته اند یاد شان گرامی بهشت برین آشیان شان باد .

 

 


بالا
 
بازگشت