نجات از چنگال امپرياليزم

 

  مبارز دلير

مقاله سوم 

برج اول دلو 1390 شمسي مطابق 21/01/2012 ميلادي 

پخش و نشرآن را از طريق انترنت  به لسان دري و انگليسي به جهانيان  تقديم  ميدارم  به ادامه مقالات قبلي ام – تحليل و ارزيابي  اوضاع كنوني  كشور ما افغانستان و راه نجات  آنرا به سمع محترم جهانيان  ميرسانم :- دولت هاي استعماري به سردمداري انگلستان  و امريكا  وشركاي شان بخاطر پهن  نمودن سلطه  استعماري شان در ممالك آسيايي  و افريقايي از دير زمان  به اينطرف پلانهاي  وسيع  و گسترده  را روي  دست گرفته اند . و در پاكستان بنام  مدارس ديني  و تربيه گاه طالب هاي هزاران مدرسه از  64 سال بدينسو تاسيس و بناء و اكمالات و اعاشه نمودند كه هدف اصلي آنها ايجاد  پايگاه تروريزم  تثبيت گرديده  است . كه اين پلان  شوم  غير انساني  در همكاري استخبارات  I-S-I   پاكستان و C-I-A امريكاه  و عربستان  صعودي  ميباشد . قبل از روي سحنه آوردن طالب ها استعمار امريكا در مقابل تجاوز  روسها در خاك افغانستا پايگاه مجاهدين  را در خاك  پاكستان  ايجاد نمودند.

و به خاطرريشه كن ساختن شخصيت هاي ملي و عناصر آگاه و دلسوز افغانستان استعمار بريتانيا و امريكا از عناصر فرومايه و فاقد شخصيت هاي سياسي را در مقابل روسها روي كار نمودند. و جنگ هاي تنظيمي را در داخل خاك كشورما سازماندهي نمودند كه سبب تباهي وقتل هزاران جوان در دهات ولايات گرديد كه دشمني آن تاحال باقيمانده است.

بعد از شكست روسها از افغانستان چور و چپاول ملكيت هاي دولتي وغير دولتي توسط زورمندان مسلح و قتل ويراني مردم شهر كابل و مهاجرت ها خصوصا به خاك پاكستان و ايران باعث دلسردي مردم گرديدوزمينه آمدن تحريك طالب ها مساعد گرديد كه امريكا دولت طالب ها را به رسميت شناختند و بعد از پنج سال اعمال خشن وزشت غير انساني در برابر زنان و مردان بي گناه وبند ساختن را هاي ترانسپورتي و جاده هاي ترافيك بروي مردم مظلوم و قيمتي مواد اوليه بحد اعلي آن كه مردم از خريدن آن ناتوان ماندند وتنها به توت وتلخوان درخت و غلجات زمين خود در نهايت بيچارگي اكتفا نمودند و بآنهم در چنين حالت تنگدستي فقر و بيماري روحي وجسمي شان به قومانده احمد شاه مسعود مردم دست به مقاومت هاي دليرانه در مقابل اعمال ضد انساني طالب ها پاسخ دادند .

مسعود با عشق سرشار از روحيه اسقلال طلبي و حب وطن در مقابل تجاوز و توطه ونيرنگ استعمار تن در نداد وجام شهادت را نوشيد روحش شاد ونامش گرامي باد . امريكا بعد از ترور احمد شاه مسعود به دولت دلخواه خودش طالب ها را از خاك افغانستان در يك شبانه روز كشيد و بجاي آنها حامد كرزي كه شخص وفادار آن بو د روي صحنه آورد . و جلسه شوراي بن اولي را برگذار از شخصيت هاي فاقد سياسي كه تشنه قدرت و عناصر معامله گر اند تشكيل نمود. و آمدن نيروهاي خارجي را بداخل خاك افغانستان معاهده نمودند.

كه اين نيروهاي خارجي در نام بخاطر ريشه كن ساختن تروريزم و اختطاف و آدم ربايي وسرقت هاي مسلحانه و فساد اداري بو د. بدبختانه اين معاهد برعكس تمام  شد. بحران عميق تر گرديد انتخابات هاي جعلي وتقلبي ورياستي وانتخابات هاي پارلماني هردو دوره و ديگر شوراها در طول ده سال و طن مارا با بربادي  و نا اميدي  كشانيده است  هرروز  ترور و انفجار و قتل هاي رجالي باشخصيت وجنايات  ضد بشري بطور روز افزون ادامه دارد . و تماما جنگ هاي يگه در ممالك اسلامي و آسيايي جريان دارد بدون شك عامل توطه آن امپرياليزم امريكا و انگلستان  ميباشد . دولت حامد كرزي احزاب سياسي را در چوكات قانون اساسي مشروعيت داده است اما برخلاف با چال ونيرنگ به شيوه هاي مز ورانه خود منانع رشد فعاليت هاي آنها ميگردد و اختلافات را دربين آنها سازمان دهي مي نمايد . و از جانب ديگر يك تعدادي  از رهبران  احزاب كه اشخاص ضيعف و نا توان اند كه سابقه خود را فراموش كرده اند و يا مردم  را بي خبر فكرميكنند  كد در دوره هاي گذشته چه  اعمال را انجام داده اند حالا خودرا رنگ ولباس ديگري  به تن كرده اند به سرمقام رهبري در اختلافات اند  . در حاليكه ده نفر اعضاي و فادار فعال صديق  و دلسوزندارند ادعاي رهبري حزب سياسي  را مينمايند . و يكتعداد ديگردر خفا با دول استعماري در ارتباط  اند پول ميگيرند  و عده ميدهند  ولي در ظاهر خود را مستقل  جلوه ميدهد .  اما اعمال سابقه آنها  در مغز مردم سجل و ثبت گرديده . كه سبب بي اعتمادي و بي باوري ديگر روشفكران  ومردم چيزي فهم گرديده است.

مسله كنفرانس بن دوم   كه هدف آن ايجاد پايگاه  نظامي در نقاط استراتيژيك افغانستان و مذاكره سياسي با طالب ها  وتعين دفتر سياسي آن ها  در قطر ميباشد  كه خطرآن متوجه تمامآ ممالك آسيايي اسلامي و تمامآ جهان ميگردد.

پلان شوراي كنفرانس بن اولي چه بود؟ و چه شود؟. و از دومي آن چه خواهد شد.؟ طالب ها مذاكره دومي با كرزي قبول نكرده اند  و آنرا  بازيچه غرب اعلان نمودند و قانون اساسي مملكت راساخته غرب ميدانند .و در چنين حالت عساكر امريكاي  به اجساد طالبان ها بي حرمتي نمودند كه صداي آن به گوش جهانيان رسيد پس از اين حركات و اعمال  چه نتيجه خواهد رسيد وچه رسد به مذاكره و مصالحه  و نتيجه مطلوب  آن پلانهاي روز گزراني بوده  جز زمينه را به نفع اشخاص حريص و قدرت طلب و مافيهاي مواد مخد ر و قاچاق آن وآدم رباي و فساد  اداري مساعدميسازد.

و سرانجام بعد از مدتي به كشورهاي خارجي پناه گزين ميشوند. منشاء  تمامآ اين بد بختي ها از نظام سرمايه داري ممالك امپريالستي بوجود ميآيد  كه نظام سرمايه داري  امپريالستي يك نظام بوسيده و پست و غارتگرانسانهاي فقير ميباشد كه عامل تمامآ مصيبت ها در جوامع عقب مانده را پديد ميآرد.

امپرياليسم  بالاترين مرحله  سرمايداري  است كه سرمايه به حداعلي خود رشد ميكند  و داراي پنج و جه  مشخصه ذيل ميباشد.

امپرياليزم  كدام  فرماسيون اجتماعي  نبوده  تنها بهره كشي  انسانها ي غريب بوده  و يك مرحله گزرا در آستانه  انقلاب اجتماعي  عادلانه  قرارميگيردكه قبر كن خود را روي كار مينمايد و پنج و مشخصه آن قرار ذيل است .

1 تمركز و تراكم  سرمايه انحصارات  را بوجود ميآرد .

2 سرمايه صنعتي و بانكي  در هم آميخته  سرمايه مالي و اليگارشي را پديد ميآورد.

3 صدور سرمايه  جايگزين كالا هاي ساخته ميشود .

4 انحصارات جهان  را بين خود تقسيم ميكند.

5- سرمايداران اراضي جهانرا بين قدرتمندان بزرگ جهان تقسيم  آنرا بپايان ميرسانند

اصطلاح اليگارشي : - بمعني  سيادت سياسي و اقتصادي  گروهاي معدودي  از ثروتمندان و استعمار گران و متنفذين  اند.

سوال :- آيا راه نجات ازين ورطه هولناك و بحران زاء عميق كه هلاكت جان مليون ها انسان را پيشرو دارد وجود دارد يا نه دارد كه اين سياست غير انساني  را همگي به گوشت و پوست  ومغز  خود احساس و لمس كرده اند  و آگاه شدند  كه طالب ها توسط طياره از خاك پاكستان  به خاك افغانستان  در مناطق  قندوز تخار و كوهاي بدخشان  معه اكمالات شان  انتقال  و به اعمال وحشيانه  شان تعين و ظايف ميگردند. واين عناصر اجير به حدي ذهن شان تاريك ساخته شده كه مجال قضاوت كردن و تصميم گرفتن را ندارند كه چرا بادار ما از يك طرف ما را توظيف مينمايد و از جانب ديگر به كتشن و زنداني ساختن ما عمل مينايد و نميتوانند زنجير اسارت را از گردن خود دور كرده و طلسم رسم بنده گي را ميده نمايند و نميدانند كه اين سياست غير انساني به خاطر چيست  كه ما به حيث يك افزار استعمال ميشويم كه در حقيقت اين سياست به خاطر اغفال و اغواه ديگر انسانهاي روي زمين است كجاست حقوق بشر و جامعه جهاني كه مانع و جلو اين جنايات ضد بشري را نمي گيرند و صدا بالا نميكنند و غافل از آنند كه خودشان نيز در اين آتش بالاخره ميسوزند.

بلي راه نجات درست معقول اصولي و مردمي و جود دارد كه بسيج توده هاي مردم و روي كار آمدن يك انقلاب عادلانه اجتماعي به نفع تماما طبقات زحمتكشان تحت رهبري شخصيت هاي پاك و انسان دوست در جوامع درد رسيده كه دارايي وحدت ملي از تمام اقشار جامعه  ميباشد . و نه روشنفكراني كه به جاي كار و اصولي در رقابت با يكديگر در ساختن بلند منزل  و خريدن موترهاي قيمت بها كه از سطح افكار عامه مردم بدور ماندند و لاف از مبارزه ميزنند و دراين غفلت ناكام ماندند. و به كمترين وقت از دست دشمنان وطن كشته و يا فرار از وطن شده اندوخته هاي شان بدست چپاولگران بر باد ميگردد و در حالت بيگانگي ومايوسيت بحيث يك نان خور بي وطن بلاخره ميميرند . سر انجام رسالت انساني اين وطن را اشخاص صديق دلسوز وفادار وفعال و مستحق بجا ميماند

به اميد پيروزي انسانهاي مظلوم جهان از چنگال وحشيانه امپرياليزم

با احترام "مبارزدلير" 1- دلو(1390)شمسي مطابق به 21-1-2012 ميلادي .كابل –افغانستان.       شماره تليفون 0705024372

 

 


بالا
 
بازگشت