حسن پیمان

 

افغانستان نباید بیش ازاین درگرو دسائیس شوم پاکستان باشد

 

صدای شهیدان ازادی

شهیدم من فداکردم سرم در راه ازادی

سپردم هست وبودم راهمه درپای ازادی

خون پاک ما شهیدان را نسازید پای مال

کند سیراب و پربار هرکجاست نهال ازادی

شهیدم من ائینم بوده است ،چون رسم ازادی

صدجان و سر اگر داشتم ، کنم قربان ازادی

نمردم من زنده ام برقلوب،فرد فرد این میهن

زند هر قطرۀ خونم فریاد ، فریاد ازادی

جان خود کردم نثار از بهر ازادی تو

بجنب از جا ای غافل بپاس خونهای ازادی

هر قطر ۀ خونم دهد هرجا شعار انقلاب

جنبش خلقم بپا خیز از برای راه ازادی

سنگر خونین شهیدان داد این درس کبیر:

وفا و عهد پیمان و ، وحدت در راه ازادی

از این سنگر طوفانزا نمی خواهم شوم جدا

جهنم صد شرف دارد ازاین فردوس بی ازادی

شهیدان رفتند و دادند با صداقت این شعار

جا و دان ماند فروغ چلچراغ راه ازادی

شهیدی وقت جان کندن سرود،این شعر ازادی

بر افراز هرچه بالاتر ، درفش راه ازادی

کجا اند مردان ننگی با هم بجوشند چون پولاد

هر ان عقده و عقاید کنند قربان ازادی

بجوش ای جنبش رستخیز بپا، طوفانی برپاکن

چراغ صلح بتابد همچو خور از فیض ازادی

مکن تشویش زیاد"پیمان"ازاین خونهائی که ریخته

چنان طوفان کند اخر بجان خصم ازادی

"حسن پیمان"

افغانستان به نظامی وبه سیستم سیاسی-اجتماعی ضرورت دارد که درایجاد ان دست مغرضانۀ خارجی دخیل نباشد.وتوده ها هرگاه خواسته باشند نظام مردمسالاری ملی خودرا ایجاد نمایند،درایجاد نظام خود باید نقش عمده وبرجسته داشته باشند.که این یک خواست مشروع قانونی وبرحق انهاست که تاسرنوشت خودرا بدست خودبگیرند.ساختارهمچو نظامهای مردمسالاری انتخابی به شعار وبه بانصایح پدرانه،بادلسوزیهای خشک وخالی وبا جرگه بازیهای قومی- سنتی وبا مجالس نمائیشی وغیر موءثر وبه حرف وگفتمانهای توخالی؛ویا انتظارنشستن برای یک دیکته ویا اشاره وحرکت ازبیرون یاازدرون جامعه وانهم ازمقامات بالائ وفرمائیشی مانند همیشه؛ویا دست به علاشه بسوی هم نگریستن؛نه ملت سازی ونه وحدت ملی ونه هم حاکمیت ملی باقاعدۀ وسیع مردمسالاری ان ایجاد میگردد.هرپدیده میکانیزم معین وقوانین حاکم درونی برای تحول خودرا دارد.میکانیزم علمی وعملی تحول ودگرگونی جامعۀ افغانی؛همانا برسمیت شناختن خلقهای ستمدیده وبه زنجیرکشیده باحق وحقوق مشروع ومسلم ان ونقش ان درساختارتحولات اقتصادی-اجتماعی وچگونگی ساختارنظام انست که تاکنون ازطرف زمامداران قبایلی وقبیله سالاران دست نشانده درست برسمیت شناخته نشده است.به این مفهوم که این نقش درهمه ابعاد ونهادها شکل تعین کننده داشته ودردگرگونیهای انها سرنوشت سازاست.درافغانستان بجز ازیک نظام مردمسالاری ملی انتخابی غیر متمرکز توسط مردم بانقش برجستۀ ان که انعکاس دهنده ودربرگیرندۀ منافع تمامی ملیتها واقوام درجامعه باشد وحل کنندۀ تمامی مشکلات ومعضلات وبحرانهای مزمن کنونی محصول زمامداریهای مرکزی تک قومی قبایلی وقبیله سالاری چندین قرنه را،بتواند پاسخگو باشدبرقرارگردد.تا درهمه ابعاد ونهادهای اقتصادی -اجتماعی-سیاسی وفرهنگی باخودگردانیهای فعال عرض وجودنماید؛وجامعه رابسوی ملتسازی ووحدت ملی وهمسوئ،دموکراسی،قانونی،رشد وانکشاف،ترقی وعدالت اجتماعی رهنمون سازد.وجامعه را دراین راستا،اگاه وبیداروبه تربیت سیاسی رهنمون گرداند.درهیچ گوشۀ تاریخ سراغ نمیگردد که؛عاملهای دگرگونسازی دریک جامعه ازاسمان ویااززمین به خودی خود وبدون یک انگیزه وعامل؛به بیدارسازی توده هاوخوداگاهی وبیدارسازی انها ،نازل شده باشد.ویارژیمهای استبدادی طراز قبایلی وقومسالاری این زمینه هارا درجامعه مساعد ساخته وبرضد منافع طبقاتی وحاکمیت مطلق العنانی مرکزی خود قرار گرفته ،درخدمت مردم بوده وبه مردم کمک ویاری ودگرگونی وبیداریهای سیاسی واجتماعی اورده باشند.ویا دگرگونیهای سطحی تدریجی،جامد وغیر متحرک وبسته که طبق میل زمامداران قبیلوی بافرهنگ بستۀ ضد تولید وتکامل وذهنیت کوروجامد قبایلی-سنتی طی سده ها وخود بخوداین دگرگونیها وبیداریهانهادینه گردیده باشد.بنأاین همان مردم اند که هرگاه بالای ایشان اعتمادگردد وبرای انها صلاحیت ونقش داده شود؛نه وطنفروشی میکنند ونه معامله گری ودلقکبازیهارایاددارندونه هم اجنبی پرست هستند بلکه؛باسهمکیری واشتراک فعال وگستردۀ خود درهمه عرصه ها ونهادها؛اگاهی وبیداریراخلق نموده ودموکراسیرا مطابق به میل وشرائیط زندگی خود پیاده میسازند؛تحولات وتغیرات واقعی رابه نفع خود ومیهن خود،خلاقانه فراهم میاورند.زیراکه خلق افریده گارتأریخ و تمدن است،تجدد پذیر ونوساز است وتأریخ شاهد است که هیچ نوع دیکته ووادارسازیها وتلاشهای نمائیشی ازبالا ازداخل ویا خارج ازمرزها که صددرصد منافع ملی کشورهای مغرض درمیان است؛نمیتواند مطابق به منافع ملی خلقها بوده وکوچکترین مشکل مردم راحل نموده باشد.تأریخ وجامعه شاهد اند که؛این ترفندهای ساسی وسیاست بازیها همیشه ناکام بوده است.وبهای این خیانتها،جنایات وفجائیع.بعدی انرابا خون خود پرداخته وجبران نموده امده اند.وبهترین نمونۀ ان نقش خائینانۀ شش دهه خونبار پاکستان ابلیس ومنافق ومذدور انگلیس این شیطان بزرگ استعمار کهنه کارجهانی وسائیرکشورهای مغرض درمنطقه وجهان؛درموردافغانستان که به پوست وگوشت واستخوان خود مردم مااحساس میکنند وبهای هربازی سیاسی رابا پرداختن بی حساب خونهای پاک خودپاسخ داده امده اند؛واما تاکنون هیچ دلسوز ومهربان وبی الائیش وبی غرض واقعی که بحال مردم وکشورما باشد،مردم ماسراغ ندارند.نه تنها به حل کوچکترین مشکل ما بی غرضانه رسیدگی ننموده اند بلکه صدها مشکل دیگری بالای مشکلات ودرد های مردم ما افزوده امده اند؛وبه زخمهای ما نمک پاشیده اند.ومردم مارانیز نگذاشته اندکه به تعین سرنوشت وحل معضلات وبحرانات مزمن خود باندیشندوراه حل خودرادریابند.وبحدی شرائیط را نامیمون وپیچیده ساخته امده اندکه این کشوربیدفاع وبی غمخواررا به خودمحتاج ومکمل درگروگان گرفته اند.وازفرزندان ناخلف این سرزمین عناصرسست عنصر وبی ایمان وخاک فروش انراشکارنموده وبرضد خود این مردم استفادۀ ابزاری نموده امده اند!-واین"پپتهای کوکی"بخاطرتأمین منافع قومی وقبیلوی خودواربابان خود وبویژه بخاطر حفاظت ازقدرت انحصاری غیرمشروع وغیرمردمی مرکزی وبیگانه پرست قبیلوی خود؛توده های ملیونی ماراسرکوب ومحروم نموده امده اند.وبویژه بهترین وسیله وابزارانهادراین معاملات وبازیهاوکارزارها؛استفاده ازجرگه های عنعنوی-سنتی قومی وقبایلی نمایشی درداخل ونشستها وجلسات وگرد هم ائیهای فرمائیشی وتشریفاتی توخالی خارجی بوده است.وبه تمامی خیانتها وجنایاتی که انجام میدهندازطریق بکاربرد این ابزارها به انها مشروعیت داده امده اند.قرار گذارشات در رسانه های جمعی ،بگونۀمثال نمونۀ ازده ها نشستهای فرمائیشی؛ میتوان ازکنفرانسهای،"بن"اول،"بن" دوم،لندن وپاریس،ویا نشستهای سه جانبۀ درانقره واستامبول درتورکیه به تأریخهای مختلف باافغانستان وپاکستان وغیره که تاکنون کوچکترین تأثیری به تحکیم صلح وثبات وبه حل بحرانات کشورما ومنطقه بجا نگذاشته وهمه به نفع پاکستان وتروریستهای ان وتقویۀ مورال جنگی انان تمام شده است.این نشستهای نمائیشی وفرمائیشی که هیچ یک ازکشورهای اشتراک کننده ویا نماینده های بلی گوی انها ویااین جرگه های سرکاری داخلی؛نه ازاوضاع داخلی ونه ازمردم ونه هم ازشرائیط جنگ خصوصیات وویژ گیهای جامعۀ ما ونه از اغراض ونیات درونی کشورها ونه ازماهیت خائینانه وپشت پردۀ سیاست بازیهای چندجانبۀ مملو ازریا وتزویر شیطانی پاکستان و-ای-اس-ای-جهنمی وری سیاه ان درزدوبند باشبکه های دوزخی انگریزی ان وغیره ونه ازمداری گریهای انها بالای امریکائیها وجامعۀ جهانی؛هیچگونه معلومات عینی وموءثق وتحلیلی ازدرون جامعه وویژگیهای کشورما ندارند.وفاقد همه شناختهای لازم ومعین دقیق وواقعی هستند.وباز هم تمامی این معلوماتها را بطوریکجانبه ؛ازیک چینل ازطریق پاکستان وشبکه های تروریستی -ای-اس-ای-وحلقات فاشیستی رژیم حاکم ومهره های کلیدی وابسته به پاکستان؛ویا صرفأ برای اخبار وگذارشات وتحلیلها ونظریات انتشاریافتۀ نخبه گان سیاسی واجتماعی وشخصیتها دراطلاعات جمعی ورسانه ها بسنده نموده؛وبه شکل نمائیشی وتشریفاتی وباذهن خالی درنشستها وگردهم ائیهای پروتوکولی اغواگرانه وعوامفریبانه ظاهری،سهم میگیرند.وبرای خود صرف صحبتها وسخنرانیهای دپلوماتیک غیرشفاف ومتحدالمال تشریفاتی وسطحی وبالفاظیهای بی محتوا وبا رد وبدل نمودن یک سلسله واژه ها وکلیمات همیشه معمول و به بمانند جرگه های سرکاری افغانی صرف بالای همین معلوماتها وگذارشات بی محتوای غیرموءثر وعلمی وغیرتحقیقی اتکاواکتفا نموده؛ بدون کدام اعتراض ،استدلال علمی ومنطقی ازهیچ طرف؛ مانند این معلوماتهای غیرعلمی فیصله های غیرعلمی وغیرعملی را صادرمینمایند.که تا امروزهیچ دردی را وهیچ مشکلی رابطورلمس کننده وشفاف وقانع کننده وقاطع که مفیدبه حال مردم افغانستان باشد وازهزاران درد مزمن جامعۀ ما،دردی رامداواشده باشد،سراغ نمیگردد.همه جنبۀ عملی وحلال مشکلات نه بلکه،جنبۀ تبلیغاتی واغواگرانه وعوامفریبانه داشته است.پاکستان همیشه درتمامی این نشستها؛بادپلوماسی قوی وبا ارائۀ دلائیل ومنطق سازی ودلیل وحقیقت تراشی؛جعل وریا ودروغ خودرا با حرافی ولفاظی وبادیده درائیها وبا طرح سیستماتیک انها درقالب حقیقت؛حق رابرباطل ودروغ را به راست تبدیل نموده وبه کرسی حقیقت شانده ودرهرنوع جلسات ومذاکرات وگردهم ائیها،نقش فعال وبرجسته داشته است.وبا دیده درائی ویژۀ"منگس مأبانۀ"خود مانند یک روسپی اجتماعی؛ازهمه گناهان وکرده های خائینانه خود منکر بوده است.وبااین شعبده بازی ومداریگریهای شیطانی خود ازارتکاب هرنوع جرم وجنایتش،هرگاه با الفعل هم دستگیرگردد؛تاکنون به هیچ صورت ازاین همه جنایات وفساد خودبمثابۀ حامی مستقیم "بن لادن"رهبرالقا عده وازارتباطات شوم وخونبارخود باالقاعده،باطالب وازمداخلات وتجاوزات اشکارای خود درداخل افغانستان وبویژه بااعزام تروریستهای انتحاری خود؛وبه هزاران جرم وگناهان اشکارا وتکذیب ناپذبر ومستند خود به حضور جهانیان بطوراشکارا علنی وبادیده درائی تا حال اعتراف نکرده است واعتراف نمیکند.واین روسپی سیاسی چون ازهمه گناهان خود منکراست؛زیرا ازجانب مربیهای بین المللی خود مطمئینانه حمایت میگردد وبویژه که این کشورنازدانۀ انگلیس است ودرهر حالت درکنار وحمایۀ پاکستان قرار دارد.چنانچه قرار خبرگذاریهای رسانه های جمعی؛وقتیکه افواهاتی اختلافات بین امریکا وپاکستان بلند گردید؛سفیر انگلیس درکابل بصراحت اعلام نمود که:اگرامریکا باپاکستان درگیرشود ما درکنار امریکا نخواهیم بود....روشن است که درکنار پاکستان خواهد بود ازان رو باید به چشم جهانیان خاک زده وباید انهارا گول بزند؛چنانچه که به این کارزار خائینانۀ خودپاکستان موئفق بوده ودرهر گول زنی خود مبالغ هنگفت مالی وپولی ونظامی را صاحب شده امده است.وامروز خودرا به یک ابرقدرت جهانی رسانیده است که حتا امریکا وجهانرا تهدید مینماید.!زیرا جامعۀ جهانی بااین روسپی ساسی شارلتان وبه خصوصیات مغلق و پیچسدۀ شیطانی وفرنگی ان؛هیچ کشوری درجهان هیچ گونه بلدیت واقعی وعینی دربارۀ ان ندارند. ازانرو هرفیصلۀ که صورت گرفته تا کنون به نفع پاکستان بوده واز ان سودهای بزرگی برده است.واما مشکل افغانستان همچنان باقیمانده است.!واوضاع ان ازقبل ان بد تر شده است نه بهتر.!وبه حدی رسواوافتضاح امیز ومضحک شده است وفشارها بالای افغانستات وپیچیده سازی اوضاع به حدی است که حتا ریئیس جمهور کرزی نیز به دفاع ازمنافع ملی پاکستان برادران طالب خود برامده است.کرزی درگفتگوباتلویزیون"جیو"پاکستان میگوید:"..خداناخواسته اگرمیان امریکا وپاکستان جنگ شروع شود؛افغانستان ازپاکستان طرفداری خواهد کرد...هرکسیکه به پاکستان حمله کند؛افغانستان با پاکستان خواهدبود...و..."این حلقه بگوشی اقای کرزی به -ای-اس-ای-پاکستان بسته به جیره خوریهای دوران مهاجرت وی دارد که چشم اوراخیره نموده است که منافع ملی خودرا قربان منافع ملی پاکستان مینماید؛یعنی دفاع ازمنافع دشمن سوگند خوردۀ دیرینه خلق و میهن ما=است به زیرپانمودن منافع ملی خودبنا براین ارزیابیهای عینی وشفاف ازواقعیتهای انکارناپذیر موجود،اذعان باید داشت که؛یگانه راه برای مهارزدن دسائیس وتوطئه های پاکستان این"منگس دیده درای هرکاسه"انست که:امریکا وجامعۀ جهانی برای حفظ ابرو وحیثیت وپرستیژ جهانی خود وبخاطرانکه نامراد وبامشت خالی میدانرا رها نکندوان خونهای که ریخته وبا این تلفات وضائیعات بی حساب که تا حال صورت گرفته همه درهدر نرود؛واگرواقعأ میخواهند صلح وثبات درافغانستان ودرمنطقه وجهان برقرارگردد،به هرقیمتی که تمام میشود؛به پاکستان دیده دراو-ای-اس-ای- تروریست ان وظائیف شفاف ومشخص سپرده وازطریق شورای امنیت ملل متحد وناتو کمیتۀ مخصوص کنترولی غیر ازشمولیت انگلیس مکار؛ایجاد وازتطبیق عملی فیصله ها ووظائیف سپرده شده بدون اندک ترین دلسوزی به پاکستان ومراعات ان طورعادلانه وصادقانه کنترول جدی راازتحقق پیشنهادات زیر بدون تعلل به عمل اورند:

-یک:- سپردن قدرت دولتی به طالبان تحت عنوان پیوستن به پروسۀ صلح.به هیچ وجه صلح وثبات درافغانستان تأمین نمیگردد بلکه؛باعث تقویۀ افراطگرائی وتشدید تروریسم جهان شمول میگردد.

دو:-پاکستان وشبکۀ تروریستی-ای-اس-ای-تضمین وتعهد نماید که؛چشمه های تروریسم را درداخل پاکستان کور وخشک میسازند ونابود مینمایند-سه:-.پاکستان وشبکۀ تروریستی وحامی تروریسم-ای-اس-ای- تضمین وتعهد نمایند که؛ازتربیت نظامی انواع تروریسم بویژه"انتحاری"وازتجهیز ومسلح وصدوران برای دهشت افگنی درداخل افغانستان جدأخودداری مینمایند.

چهار:-تروریسم درقلب پاکستان است ،نه درداخل افغانستان؛هرگاه تروریسم،لانه ها وپایگاه ها وپناه گها های انها درداخل پاکستنا ازبین برده شود وکمکهای مالی وتخنیکی ولوژیستکی بالای انها قطع گردد وازفعالیتهای تروریستی که به کمکهای پاکستانی صورت میپذیرد متوقف داده شود.دران صورت صلح وثبات درداخل افغانستان ودر منطقه فورأبرقرار میگردد.

-پنج:-پاکستان وشبکۀ تروریستی جهنمی ان -ای-اس-ای- تضمین وتعهد نمایند که نتنها روابط خودرا بالانه های تروریستی القا عده،طالبان وبویژه باشبکۀ تروریستی حقانی وحکمتیار وسائیر شبکه های تروریستی ولانه ها وپایگاه های انها بکلی وصد درصد قطع مینمایند بلکه؛انهارا به زور یا به رضا طبق اهداف واحکام ائتلاف بین المللی مبارزه با تروریسم،نابود ویا ازخاک خود بیرون میکشند.

شش:-کشورهای ایران اخوندی متعصب،عربستان وکشورهای دور ونزدیک اسلامگرا ؛تضمین وتعهد نمایند که؛نتنها اجازِ دخول تروریستان ورهبران ان هارا درداخل خاک خود بخاطر فعالیتهای تروریستی منع میسازند؛بلکه درقلع وقمع انها ازهیچگونه سعی وتلاش صادقانه دریغ نمیورزند.

-هفت:-پاکستان و-ای-اس-ای- تضمین وتعهد نمایند تامدارس تربیت نظامی تروریستی و"انتحاری"که تحت نام"مدارس دینی"فعالیت دارند وتعداد انها بیشمابوده وبه هزاران مدارس میرسند،باادرسهای شان لست انهارا ترتیب وبه دسترس کمسیون فوق ا لذکربگذارند.ومفردات درسی نظامی تروریستی انهارا بکلی تغیرداده وبه مدارس علمی واجتماعی مبدل میسازند وتحت کنترول جدی قرار داده وگذارشات عملی خودرابدسترس کمسیون کنترولی میگذارند..هرگاه دوباره به تربیه وتدریس تروریستی،چه تحریری وچه شفاهی میپردازند،دروازه های ان مدارس را مسدود؛علمای جیید اسلامی اجیر وفروخته شده ومولاناهای دیو بندی وبویژه مدرسین افراطگرای انهارا فورأ گرفتار وبه محاکمۀ جنایتکاران بین المللی بسپارند.

هشت:-پاکستان و-ای-اس-ای- تضمین وتعهد نمایند که؛عدۀ جنرالان جنایتکار جنگی -ای-اس-ای-بمثابۀ دشمنان سوگندخوردۀ خلق افغانستان که تااکنون دستان ایشان به خون ملیونها انسان بیگناه غرق ورنگین است وسرشناس ومقتدرهستند؛ودرتربیه تجهیز وصدورواعزام تروریسم درافغانستان مستقیمأ دست داشتند ودارند؛گرفتارنموده وبه چنگال قانون وبه محاکمۀ بین المللی بسپارند،تا عبرت دیگران گردد.

-نه:-ازهمه مهم انست که؛جامعۀ جهانی به انگلیس این شیطان وشرارت پیشۀ بزرگ جهانی وحامی مستقیم پاکستان ناپاک(وتروریست)جدأوظیفه بسپارند تا مطابق به تعهدات خود درمبارزۀ ائتلاف ضد تروریسم بین المللی ازسیاستهای شیطانی دوجانبۀ خود باپاکستان وحمایت ازان دست بردارد.وبنابر نفوذ خود بالای این مذدورحلقه بگوش خود(پاکستان وای-اس-ای-)دارد فشاراورد ووادار به این تعهدات وفیصله ها گردند.

-ده:-مهم ترین مادۀ این پیشنهاد دراینجا انست که،به هیچ صورت وبه هیچ قیمت سرنوشت افغانستان به پاکستان درنده سپرده نشود ویا طالبان اجیر ووحشی ان به قدرت رسانده نشوند که خلقهای افغانستان سخت حساسیت درمقابل انها داشته وطوفان خون جاری خواهد گردید که انگاه مسئولیتها وعواقب دلخراش واسف انگیزبعدی ان بدوش جامعۀ جهانی وتصمیم گیرنده های ان خواهد بود وافغانستان صد درصد تجزیه خواهد گردید.وبصراحت گفته میتوانم که؛هرگاه کمکها وحمایت امریکا،چین،وعربهای متعصب ووحشی واسلامگرایان مرتجع دورونزدیک به پاکستان نباشد؛پاکستان درنزد مردم غیور افغانستان یک (روباه باسی خور وقطائوالطریق بیش نیست)و غیرت مردم سلحشور وجنگی این سرزمین مرد خیزو دیار دلا وران درزمان سوق الجیشی نظامی زمامداری سردارمحمد داود صدراعظم وقت فراموش این روباه تأریخی نشده است سپردن سرنوشت افغانستان به این وضع موجود به طالب وبه این روباه گرسنه تأریخی؛نتنها افغانستان ومنطقه بلکه؛سرانجام تمام جامعۀ جهانی وامریکا واروپا راروی همرفته به اتش خواهدکشید وبد ترازافغانستان خواهدساخت که این یک واقعیت تکذیب ناپذیراست.زیرابالای پاکستان هیچ نوع اعتماد وجود نداردکه امریکا وجامعۀ جهانی باید این واقعیت افتابی راخوب درک نموده باشند!واگراین اظهارات و گفته های عینی وموئثق وافتابی نادیده گرفته شود واغماض گردد؛انگارباید بصراحت وباتأسف وتأثر عمیق با یداعلام نمود که به اصطلاح "درزیرکاسه نیم کاسه های باظرفیتهای گونگون دیگری نهفته هست)وبازهم اینها یک صحنه سازی بیش نیست و مطلقأاغوا وفریب مردم بیدفاع ومظلوم افغانستان است

-یازده:-به اساس اظهارات پرویز مشرف جنرال کودتاچی خون اشام پاکستانی درجمع طرفداران خود درلندن اعلام نمود که:سلاح اتومی دراینده های نزدیک به دسترس افراطیون وتروریستها گذاشته نمیشود؛به سخن دیگر؛یعنی به اینده های دورتر گذاشته خواهدشد؟! وهمچنان افزودکه؛ حاکمیت نظامی برقرار مینماید؛..که جهانرا بااین سخنان خود تهدید نمود.-که بادرنظرداشت این اظهارات وتهدیدات وی؛پاکستان و-ای-اس-ای- جهنمی ان تعهد وضمانت نمایند که به هیچ صورت سلاح اتمی خودرا نه دراینده های دور ویا نزدیک هرگز ودرهرحالت بدسترس تروریستها وافراطگرایان درداخل پاکستان نمیگذارند وازاین رهگذرحیات جهانرا به مخاطره نمی اندازند.

-دوازده:-ونباید افغانستان به حیث تختۀ خیزبرعلیه سائیرکشورها مورد استفاده قرار گیردوقربان دسائیس شوم پاکستان وحامیان ان گردد.که جفای بزرگ وخیانت غیرقابل بخشودنی به حق مردم افغانستان تلقی میگردد وخلق افغانستان میخواهند منحیث یک کشورازاد ،مستقل وبی طرف باقی بماند؛وبا هیچ کشورهمسایه وجهان نمیخواهدبا انهابه درگیری ودشمنی وادار ساخته شود؛طرفدارجدی حسن همجواری واحترام متقابل ومناسبات دوستی واحترام به استقلال وتمامیت ارضی یک دیگروصلح وثبات را نسبت به جنگ ودشمنیها ترجیح میدهد.

-سیزده:- رئیس جمهور افغانستان وادارساخته شود تاخط شوم خونبار وخیانت افرین میراث مغرضا نۀ"دیورند" رابرسمیت بشناسد؛تاازتجزیۀ افغانستان جلوگیری به عمل اید.

-چهارده:-پاکستان اگر واقعأ پاک وصادق است وازدوستی لاف میزند ؛حداقل یک راه بحری وبندر انتقالاتی ما ل التجاره را دربرابر این امتیازات بزرگی که؛ خط دیورند به رسمیت شناخته میشود ویا نمیشود درهرحالت ، به افغانستان واگذارگردد؛واین همکاریرا حداقل به پاس خونهای که ریخته ؛انجام دهد ؛دوستی وبرادری واقعی بین این دوکشوربرقرار گردد.

- پانزده :-یگانه راه بیرون رفت ازاین بن بست،فجائیع وفساد؛تشکیل یک نظام مردمسالاری شورائی غیر متمرکز وغیرقومی ازراه انتخابات ازاد ودموکراتیک،سری،علنی ومستقیم وبدون مداخلات داخلی وخارجی؛مطابق به شرائیط ویژۀ افغانی باسهم وسیع وگستردۀ تمامی اقوام وملیتها به اساس شعاع وجودی انها میباشد؛تا تحت همکاریهای همه جانبۀ اقتصادی-اجتماعی وفرهنگی ازطریق جامعۀ بین المللی درقیمومیت کشورهای دوست قرار گرفته؛دراحیأوبازسازی مجدد افغانستان ازهیچگونه تلاشهای برادرانه،بی الائیشانه وبی غرضانه ودلسوزانه دریغ نگردد.که برای براورده شدن این مأمول نکات زیرین یک امر جدی وحتمی پنداشته میشود.

-الف:- دولت اقای کرزی کنار میرود؛بخاطر جلوگیری ازخلأ قدرت وخونریزیهای مجدد قومی وزبانی ومذهبی؛بعد ازخروج قوای ائتلاف بین المللی؛موجودیت همزمان قوای حافظ صلح بین المللی سازمان ملل متحد شرط اساسی بوده وامنیت را درسرتاسر کشورالا بوجود امدن یک حکومت موءقت وحاکمیت انتخابی بعدی ان والا تحکیم حاکمیت ملی وتأمین امنیت ان اشد ضرورپنداشته میشود.

-دوم:-همزمان باان تشکیل یک کمسیون وسیع ویا شورای سرتاسری مقتدر درتحت نظرسازمان ملل متحد؛ متشکل ازنماینده گان برجسته وشائیسته ازتمامی اقوام وملیتها، احزاب سیاسی ومترقی وگروه های تحولطلب،روشنفکران ودگراندیشان،وازشخصیتهای ملی -اجتماعی- سیاسی ومستقل ونخبه گان ونظریه پردازان مجرب واگاه از سرتاسر کشور برای انتخاب حاکمیت موءقت ملی وتغیرقانون اساسی ودر صورت ضرورت فسخ ان ؛تدوین وتسوید جدیدان برای تصویب ازطریق پارالمان جدید.

--سوم:- براه انداختن انتخابات عمومی دموکراتیک،مستقیم،سری و علنی بخاطر تشکیل یک حاکمیت ملی ومردمسالار مقتدر پارالمانی غیرمتمرکز وغیر یک قومی انتخابی ازطریق ایجاد شوراهای محلی،ولسوالی،شهری وولایتی ومرکزی؛ براساس شعاع هستی نفوس که استقلال وتمامیت ارضی وحاکمیت ملی رابتواند بدرستی تمثیل نماید؛تشکیل گردد. واین دولت درقدمۀ نخست باید ازجانب پاکستان،ایران وسائیرکشورهای متعصب عربی وکشورهای همسایه برسمیت شناحته شودکه ضروری پنداشته میشود.

-چهارم:-قانون اساسی مردمسالار ودموکراتیک باید دربرگیرنده وانعکاس دهندۀ کلیۀ ارزشهای ملی ودموکراتیک ونهادهای حقوقی،قانونی،عقیدتی،سیاسی؛فرهنگی ومذهبی،حقوق بشر،ازادیهای بیان ومطبوعات،ازادیهای فعالیتهای سیاسی واجتماعی، تجمع وتظاهر وتشکیل احزاب وانجمنها،تساوی حقوق بین زن ومرد،دفاع ازحقوق زن،تفکیک قوای ثلا ثۀ دولت وتقسیم وظائیف مشخص بین انها،تفکیک وظائیف مشخص رئیس دولت وتهدید صلاحیت ان بخاطر جلوگیری از لغزیدن بطرف خودکامگی وتوتالیتاریستی و مرکزیت خواهی وسائیر امراض قومی قبیلوی وقبیله سالاری.تفکیک وظائیف "قضا"بمثابۀ یگانه ارگان مستقل که تابع هیچ ارگان دولتی جز ازقانون نباشد؛وقاضی بمثابۀ یگانه دادگرمستقل وباقدرت درسراسر اورگانهای دولتی ورئیس دولت میباشد.

-پنجم:-پارلمان بمثابۀمظهر ارادۀ مردم،رئیس ودر مجموع قوای اجرائیه واموردولت داری وزمامداریها رابصورت جدی تحت کنترول وبازپرس قرار میدهد.

-ششم:-مهمترین مادۀ که دراین قانون باید مدنظرگفته شود انست که؛تمامی ارگانهای دولتی ازبالاترین مقام ازرئیس گرفته الا کوچکترین واحدهای ان تابع قانون باشد ودرقانون اساسی بصورت شفاف درج گردد.

-هفتم:-حاکمیت قانون بالای دولت وفردفرد جامعه مسلط میگردد وبه قانون درج گردد؛کوچکترین سرپیچی وتخلف ازقانون وارتکاب جرم،تحت تعقیب عدلی قرار گرفته وبجزای قانونی خود برسد؛تا جلو هرگونه خودسریها ،خیانت،جنایت،بیروکراسیها وانارشیسم،شئونیسم وتبعیض گرائی وهرگونه لغزشهای قومی وقبیلوی ومحلی وزبانی ومذهبی، جدأگرفته شده بتواند.طورشفاف این مطلب درج قانون گردد.

-هشتم:-ایجاد شوراهای سرتاسری محلی،ولسوالی،شهری وولایتی بشکل انتخابی ودموکراتیک،ازاد،سری،علنی ومستقیم ازطرف مردم بخاطر شورائی ساختن نظام وتقسیم قدرت مرکزی وملی سازی قدرت سیاسی، وانتقال ان به شوراها،بصورت مشخص وشفاف ،شامل مندرجات قانون اساسی گردد.

-نهم:-دموکراتیک ترین مادۀ این قانون انست که؛مشارکت وسیع و سهم گسترده برابر ومساوی نمایندگان برجسته وشائیسته وواقعی وبا اعتبار تمامی ملیتها واقوام تحت استبداد،درکنارسائیر برادران وشهروندان درقدرت سیاسی ازطریق انتخابات دموکراتیک براساس شعاع حضور نفوس بطور مشخص وشفاف شامل مندرجات قانون اساسی گردد.

-دهم:-هرگونه حرکات،تبلیغ وفعالیتهای تعصب امیز دردرون ادارات دولتی ویا بیرون ازان به هرنوعی که باشد وسوء استفاده ازقدرت ومقام درهمه مسائیلی که باعث تشدید تعصب؛کینه وکدورت وتعصبگرائی،قومگرائی،زبانی ومذهبی ونژادی وغیره خیانتها میگردد؛باید فورا ازوظیفه برکنار وبه شدیدترین جزاها محکوم گردد ومنحیث یک مادۀ مهم درراه ایجاد وحدت ملی درج قانون اساسی گردد.

-یازدهم:-مخالفین نیزباید بدون حمل سلاح درکارزار انتخابات درقبال سائیر شهروندان اشتراک نموده ،هرگاه با این ادعای بالا بلندی که دارند گویا مردم پشیبان انهاست وبا این همه جنایات وفجائیع شان حمایت مردم را داشته باشند باید بشکل دموکراتیک و به ارادۀ مردمی به قدرت برسند؛نه ازراه جنگ وکشتار وزمینه سازی برای حضورنیروهای خارجی درکشور.که دهه هاست که خون مردم مظلوم ما جاریست تاحال این بازیها هیچ نتیجه نداده است وندارد وهرگاه به این پیشنهادات ،و به اصطلاح به اذان غریب گوش دهند یگانه راه برای بیرون رفت ازبحران وحل معضلات کنونی افغانستان است و راه دیگر وجود ندارد؛راه دیگر راهیست که بازهم بسوی "کاسه ها ونیم کاسه ها میرود"که با معامله گریها وبا سرزوریهای غیر مدنی وجاهلانه هیچ مشکلی حل نمیگردد وهیچ برنده واینده ندارد،بلکه ،بدترازپیش خود میگردد.!که تمامی این صحنه سازیها وسیاست بازیها نهادینه سازی اهداف غرض الود دشمنان مردم افغانستان است وبس!

شانزده:-وبه پاکستان هوشدار داده شود تا درساختار نظامی سیاسی ونوع ایجاد حاکمیت درافغانستان هیچ گونه حق دست درازی را نداشته وتلاش برای تشکیل واستقرار حاکمیت یک قومی که طبق میل ودلخواه خود تحت عنوان "منافع پاکستان درساحۀ نفوذ ویا به هراسم ورسمی دیگری"که باشد ،جدأ خودداری نماید وازاین مداخلات اشکارای شیطانی جدأدست بردارد که،هرگز ازطرف مردم افغانستان قبول نخواهد شد وبا عکس العملهای شدیدی روبرو خواهدگردید.وبویژه باعث ایجاد نارضائیتها وتنشهای غیرقابل پیشبینی دربین ملیتها واقوام تحت استبداد را بار خواهد اورد؛وافغانستانرا بجای وحدت ملی بسوی تجزیه سوق خواهدداد!

-هفده:-درصورت سرپیچی ازاین فیصله ها قوای ناتو وجامعۀ جهانی وامریکا؛بخاطری جلوگیری از دهشت افگنی وتروریسم وخونریزیها نه تنها درافغانستان بلکه درمنطقه وجهان؛باید لانه ها وپناه گاه های ترورسیم راکه مرکزان پاکستان است؛همان قسمیکه،درافغانستان،عراق ولیبی صورت گرفت؛مطابق به حکم واهداف خدشه ناپذیر ائتلاف بین المللی مبارزه باتروریسم درداخل پاکستان اقدام مسئولانه وجدی نمایند؛تا سلاح اتمی پاکستان به دسترس تروریستها ازطریق زمامداران افراطی نظامی تروریستی پاکستان گذاشته نشود.زیرا که بالای دوستی دورویه ودو پهلوئی پاکستان هیچگونه اعتمادو اعتباری باقی نمانده است وبویژه بعد ازقتل بن لادن درقلب نظامی پاکستان. درغیر ان ودرعدم وقع گذاشتن به محتوای این پیشنهادات این کمترین دراین مختصر؛نه تنها صلح وثبات بااین جلسه بازیهای نمائیشی دراین دیار برقرار نمیگردد بلکه؛اوضاع افغانستان به شرائیط یک دهه خونین وسیاه وننگین دوباره عمدأ وقصدأ برگدانده میشود که درانصورت؛مسئول هرنوع فجائیع وخونریزیهای مجدد وحتا مداخلات بعدی سائیر کشورها وتشنج درمنطقه وجهان بدوش جامعۀ جهانی وناتو وامرکا خواهد بود. که این یک جفای بزرگ وغیرقابل تحمل برحق مردم مظلوم،مصیبت زده وجنگ زده،معلول ومعیوب،زحمی وشکم به پشت چسپیده وبی دفاع افغانستان خواهدبود.وهرنوع فیصله های بعدی ان نیز مانند سائیر فیصله های گذشته ومانند فیصله های جرگه های قومی وقبایلی عنعنوی افغانی،غیرمشروع وغیردموکراتیک وکاملأ نمائیشی وفرمائیشی وتبلیغاتی وخاک زدن به چشم مردم بوده وافغانستانرا عمدأ دوباره به گرداب خون واتش افگنده،تجزیه ونابودی انرا اینبار حتمی خواهند ساخت.

-هژده:-پرویزمشرف فراری این جنایتکارترین جنرال خون اشام ومتکبرکودتا چی پاکستان؛عاجل باید ازلندن به پاکستان اعزام ومطابق به فیصله های قبلی محکمۀ پاکستان گرفتار وبه چنگال قانون سپرده شده وبه جزای اعمال خودبرسد.براساس خبرگذاریهای "ایسنا"ازلندن موئرخ(اول نومبر/11)مشرف که به پابوسی باداران انگریزی خود رفته ودساتیرجدید شیطانی وابلیس مأبانه را به تازگی گرفت ودرجمع طرفداران خود دریک گرد هم ائی اعلان نمود وگفت:"...به پاکستان باز میگردم وحزب سیاسی خودرا تشکیل میدهم...به نظرمن تنهادولت نظامی توانائی ادارۀ پاکستان را دارد...درحالیکه مشرف این مطلب را اظهارمیکرد،شخصی تلاش کرد یک لنگ کفش خودرا بسوی او پرتاب کند؛باممانعت نیروهای پلیس روبرو گردید. او اولین بار نیست که؛چنین حوادثی درجریان سخنرانیهای مشرف پیش می اید...وبه اساس همین منبع مشرف گفت:سلاح اتمی پاکستان امن هستند مگراینکه انها بدست برخی سازمنهای سیاسی بافتد؛وگمان نمیکنم که این اتفاق درایندۀ نزدیک رخ بدهد.."یعنی به این مفهوم که به ایندۀ دورتر حتمأ رخ میدهدکه نهایت قابل تأمل است.!-جنرال مشرف که عامل تمامی جنایات وفجائیع وقاتل هزاران هزار انسان بیگناه وحامی القاعده ورهبر ان بن لادن،طالبان، وشبکه های تروریستی وتربیت گاه ها وپناه گاه ها ومرکز شرارت وتروریسم بین امللی درجهان شمرده میشود؛وهنوزکه ان خونهای ریخته ازجنایات وقتل وکشتار ان در دره ها ودشت وکوه وسنگ و برزن ودر و دیواراین سرزمین ما خشک نشده ورنگین مانده است؛وتا هنوز که به جنایات جنگی خود درداد گاه جهانی ومردم افغانستان وجهان پاسخ نداده وجنایات جنگی وهولناک وکشتارهای دستجمعی وازدساتیرنسلکشیهای خود درداخل افغانستان،تصفیۀ حساب ننموده است؛با بی شرمی وبا بیحیائی وبا دیده درائی"منگس صفتانۀ خود"دربرابرجهان قرار گرفته درتحت حمایت مستقیم انگلیس این شیطان ابلیس جهانی میخواهد دوباره جویهای تازۀ خون وخونریزی رابا ایجاد "حاکمیت نظامی"براه انداخته وخلقهای خود ومنطقه را به زنجیربندگی بکشد.واین سناریوی خونریزی جنایات وفجائیع دورۀ زمامداری تروریستی خودرا دوباره تکرار نماید.زیرا استقرار رژیم نظامیگرازنامش پیداست که دارای چه ماهیت استبدادی ودکتاتوری توتالیتاریستی دراد.این مداری سیاسی درحالیکه هنوز تحت تعقیب عدلی درپاکستان قرار دارد؛مگرجهان را اخطارمیدهد که...سلاح اتمی پاکستان بدست برخی سازمانهای افراطی درایندۀ نزدیک نمیافتد....یعنی اخطارمیدهد که به اینده های دیگر حتمی می افتد.پیشبینی ایندۀ این زبان باز ومداری سیاسی وشیاد که به دروغگوئی زیاد مشهور شده است؛میتواند هرگاه فردا نباشد پس فردا ویا زمانیکه حاکمیت نظامی خودرا اعلام نماید که خوابهای دوباره به قدرت رسیدن رادرسر میپروراند دران وقت به بسیار به اسانی وراحت بدسترس لشکر تروریستی ذخیروی اجیرخود "طالبان"وسائیراحزاب وسازمانهای تروریستی که بنام "خدا "جهاد"مینمایند به اساس ارتباطات مشهود ومستند که باانها دارد،بگذارد.که نتنهاافغانستان ومنطقه بلکه تمام جهانرا تحت تهدید مستقیم قراردهد.انگارانگشت ندامت گزیدن هم سودی نخواهدداشت!وبه عمق این واقعیت نیزپی ببرند که؛هرنوع مصالحه ومعامله وانهم یک جانبه که باپاکستان،القاعده،طالبان ویا با سائیرشبکه هاوگروهای تروریستی برای نجات خود ازتارعنکبوتی این جنگ فرسائیش وتروریسم انجام میدهند؛نهایت سرگیچ کننده است.یعنی بااین همه جنگ وفجائیع،قتل وقتال،تلفات وضائیعات وانهم به ارزش خون هزاران هزار انسان بیگناه وبه ملیاردهادالربویژه طی یک دهه برای چه بوده است که باشعارپرطمتراق ضد تروریزم اغاذ ودوباره با برگشت سه صددرجه عقب برای دست بوسی با تروریستها وبه قدرت اوردن انهاو دوباره به پای تروریستها سجده نموده وافغانستانرابدون چون وچرابسوی بی ثباتی ودرگیریهای ننگین وشوم پیشینه دوباره برمیگردانندکه،به این صورت هرگز صلح وثبات برقرار نمیگردد؛وچه اعتبار واعتمادی بالای پاکستان وتروریستهای ان وجوددارد.ازاینروامضای پیمانهای استرتژیک نظامی صرف یک" سرپوش به جنگ وشکست ده ساله" تلقی گردیده است وجز اینکه باعث تشدید خصومتهای ملی وقوممی وتنشهای منطقوی وادامۀ فجائیع گردد مفادوسود دیگری درپی نخواهد داشت.بجای این همه صحنه سازیها وموش پشک بازیها؛هرگاه شاخ غول تروریسم درداخل پاکستان نشکند وجلو دسائیس ومداخلات اشکارای ان درداخل افغانستان گرفته نشود ود سائیس وتوطئه های شوم ان درروشنی پیشنهادات اشاره شده مهار نگردد مردم افغانستان دوباره درگرداب خون واتش غوطه ورخواهد شد!زیرا این واقعیت مثل افتاب روشن است که ؛هرگاه پاکستان وشبکه های تروریستی وجاسوسی ان-ای-اس-ای- خون اشام وادارساخته شوند وازانها تضمین وتعهد گرفته شود؛تاطالب والقاعده وسائیر سازمانهای تروریستی افراطی را درملک خودجای وپناه نداده وازانها حمایت وکمک ننمایند وبویژه انهارا تربیت ،تجهیز،ومسلح نموده بداخل افغانستان برای شعلورنگهداشتن جنگ برای دریافت سود خود،اعزام ننماید؛وهرگاه همه کمکها ازخارج وازداخل بالای طالبان وتروریستان بکلی قطع ومتوقف ساخته شوند؛بصراحت میتوان گفت که درمدت کمترازیکماه به این قطا ئوالطریقان پاسخهای کوبنده داده صلح وثبات بدون هیچگونه مبالغه وتردیدی دراین منطقه بطور دوامداربرقرار خواهد گردید.-امامشکل اساسی که به همگان معلوم است انست که؛دراین زمینه امریکا وجامعۀ جهانی وقوای ناتو درمورد یکه تازیهای پاکستان بااین حمایت ازتروریستان خود سکوت مطلق را اختیارنموده امده اند؛واین یک واقعیتی است که همه میدانند.هرگاه درتصامیم وفیصله ها ودرتحقق عملی ان صداقت دلسوزی وقاطعیت موجود باشدوپاکستان به این فیصله های جهانی حداقل وقعی بگذارد؛هیچ ناممکنی نیست که ممکن نباشد وهیچ گونه دلیلی وجودندارد که دسائیس وتوطئۀ پاکستان مهار وصلح وثبات برقرارنگردد!

به پیش درراه ازادی ورهائی کامل ازچنگال خونین

تروریسم ودهشت افگنی درافغانستان وسراسر جهان!!!

حسن پیمان

نومبر/26/11

 

 


بالا
 
بازگشت