صلح امریکا وآلمان با دوستان سابق شان طالبان چه پیامی دارد !؟

 

عبدالقدیر صوفی زاده

 

در این روز های  مطبوعات افغانستان از یکجاشدن و ایتلاف پشت پرده دوباره طالبان امریکا ، آلمان و دولت آقای کرزی در دوحه  مرکز قطر با طالبان خبر میدهند وآقای کرزی بعد از مذاکره در کابل با آقایون درباری ، گروه فاسد ان، حلقات سرکاری و جنایت کاران جنگی  وناقضین حقوق بشری خود در جنگ های تنظیمی شهر کابل  وچنگ کنونی دولت  های غربی  خود داشتنددر یک کنفرانس خبری دفتر ضد صلح و دمو کراسی را در دوحه قطر مورد تایید قرار دادند با تأسف که گروه طالبان در پاکستان با ابتکار غرب در راس آن امریکاو انگلیس در تبانی  پاکستان ، عربستان سعودی ، عمارات ، بهرین و قطردر پاکستان ایجاد شد  که باعث اشغال افغانستان توسط پاکستان گردید و هزاران انسان غیر نظامی نسل کشی شدند و آلمان ها هم در زمان نازی و بعد از آن از جمله پدران ایچاد تفکرات شهونستی در افغانستان بود وبعد از قیام مجاهدین تا ایجاد طالبان ،دولت مووقت، انتقالی و انتخابی کنون اما فاسد  کمک مالی مینماید :واین صالبان لنگی دار و نکتایی دار همه از یک قماش ان که گاهی بنام اسلام و گاهی بنام دموکراسی سر بلند مینمایند که هم با اسلام عزیز و هم با دم.کراسی و مردم سالاری بیگانه اند و فقط یک را دارند ایجاد تفرقه و حاکمیت محور گرا.

 این ایتلاف قلدرهای افغانی با تعدادی از حلقات ضعیف  افغانستانی ، به خاطر بدست آوردن چوکی ،حفظ جا وجلال وحفظه سرمایه های دزددیده شده ای دارایی های ملت توسط شان در این بیشتر از سی سال جنگ و حاکمیت نا مشروع شان میباشد و افراد این دولت  هم در گفتاروهم در عملوکردار دموکرات وعدالت خواه نبوده  ودر عمل سیاه دل و وابسته گان دولت های خارجی واستغباراتی میباشند وبه منافع مردم وخلق های ستم دیده ،اعم ازکارگران ،دهقانان ، استادان ،روحانیون،انجنیران ، داکتران ، حقوق دانان ،دانشجویان دانشگایی  ،واهل خبره ، سیاست مداران غیر وابسط  ومسلمانان غیر وابسته به خودشان کدام باوری ندارند فقط حاکمیت قومی ، تباری ، امریکایی  غربی واستبدادی خود را میخواهند.

 در اوضای کنونی  ایتلاف های ایجاد شده جدیداستخباراتی وملی در افقانستان اعم از ایتلاف ملی ، جبهه ملی و  گروه حق و عدالت درشکل نو و در محتواء کهنه وهمان آش و کاسه ای اند که به خاطر حفظ قدرت و سر مایه های اندوخته شده شان از دارایی های مردم بی چاره وبی نان افغانستان میباشد که ایجاد گردیده اند و گروه کرزی با شرکای حزب اسلامی و افعان ملتی اش که همان گرو های معلوم حال و بیرونی اند که میخواهند علاوه از حفظ دارایی های دز دیده شده شان از دارایی ملت از سال 1352 تاکنون و بالاخص در ده سال اخیر حاکمیت فاسد وحفظ حاکمیت خود را میخواهند جاودانه سازند، این ها کور خوانده اند که دیگر زمان تک محوری واستبداد سالاری گذشته وهمان دلالتی که میگویند زور خلق زور خداست که با شما مقاله میکند وشما زور خلق رادر مصر، لیبا وسایر جنبش های مردمی دیدیدو شما کوشش نکنید که جنبش های مردمی را به ایتلاف های کورقومی شمال و جنوب تبدیل نماید.   .

هموطنان : الحان در دولت  موجود و گروگک های این تیم و طالبان آرزوی  تأمین پرو سه ء صلح عادلانه ، خلع سلاح ، وحدت واقعی ملی و حاکمیت ملی در کشور ندارند .

 زیرا در فقدان حاکمیت دموکراسی ، عدالت خواه و عدالت گستر طوریکه تجربه نشان داده ،مبارزات جانبازانهء مردم ، ایثار و قربانیهای ایشان همیشه وسیلهءدر معاملهءقدرت های بزرگ برای به قدرت رسانیدن دیکتاتوران و مستبدان زمان و دموکرات های دروغین گردیده طوری که در افغانستان تجربه شده و باید اذعان داشت که:

پديرش و تعمیم دموکراسیی توسطه مردم ، متضمن آزادی به مثابهء حق ذاتی ، طبیعی ، اجتماعی و اسلامی همه انسان ها در جامعه انسانی بوده و ناقضان حقوق انسانی ،ناقضان عدالت اجتماعی ودموکراسی اعم از دو لت مردان کنونی و طالبان دیروز و امروز القا عده وisi حق داوری را به اراده مردم در جامعه ندارند، صلح ، دموکراسی و آزادی من حيث یک اصل نظام مردمی و تأمین کننده امنیت  و عدالت که اساسی ترين موءلفه های صلح ، عدالت اجتماعی ودموکراسی است با رعایت اصل ذیل تأمین شده میتواند:

-عدالت مردمی و اجتماعي بر مبنای منافع ملی  .

-عدالت فرهنگی ،اقتصادی  و رفع تبعیض  .

-عدالت مذهبی با مذاهب و تبليغ علیه تنگ نظری های مذهبی  .

-عدالت بین اقشاروطبقات اجتماعی فقیروغنی جامعه مبتنی به قانون سه طبقه ای اعم از اقتصاد بازار ، اقتصاد اسلامی و اقتصاد دولتی و مختلط.

-عدالت بین زنان ومردان براساس معیارهای حقوق بشری  .

-عدالت میان همه باشندگان کشور به عنوان شهروندان مساوی الحقوق در وطن مشترک شان افغانستان .

- تأمین آزادی های مدنی وشهروندی بنام شهروند افغانستان و نهادینه شدن آن در کشور.

به نظر نویسنده دموکراسی و عدالت اجتماعی دو روی یک سکه ویا دو رخ یک کاسه اند و موجودیت یکی بدون دیگر قابل تصور نیست که در حاکمیت لیبرال موجود و حاميان غربی شان مشاهده نمی شود  .

عدالت پسندی بین مردم توسط زعیم سیاسی باعث اعتماد سیاسی اقوام وملیت های شده  و این اعتماد وحدت سیاسی اقوام وهویت رهبری کننده سالم دولت ،حکومت ،قوه مقننه وقوه قضاییه خود صلح را در حاکمیت دولتی بوجود می آورد ایجاد کرده و در غیر آن صلح کاذب و ساختگی توسط غربی ها و شرکای طالب شان که باعث اشغال دو بار افغانستان توسط پاکستان و طالبان میگردد و این صلح بی پشتوانه فقط موقیعت زمام داران را در قدرت بعدی طالبانی و پاکستان به همکاری امریکا ، آلمان و انگیس وکمک های پشت پرده ای یهود اسراهیل ، عربستان وکشور های شیخ نشین عربی مرتجع را به دولت مستبد و ضد دموکراسی وقانون اساسی کشوردر مرحله بعدی  تأمیل میکند.

دولت ها و گرو های فریب کار با ید بدانند که آن دولت های مركزی وفرد گراباداشتن فرهنگ سیاسی تفرقه افگنانه شان که بی اعتمادی های سیاسی را ، بین مردم ، اقوام و ملیت های افغانستان با این صلح دروغین بوجود می آورند وباعث بحران خودی یا درونی حکومت و دولت شان می شود ودولت وحکومت رااز پاهین تا بالا به فساد که غرق بود غرق ترساخته واین فساد زعیم را مجبور به تن دادن به قوم گرایی نموده وباعث بربادی نظام ، قانون اساسی وحاکم شدن شهونیزم طالبانی و حاکمیت درونی پاکستانی در درون نظام میگردد.

بخاطر رفع این بی اعتمادی ها و بی عدالتی ها اگر دولت قدرت اجتماعی وعلمی تمام اقوام و مردم افغانستان را با خود داشته باشد ، باید تفاهم سیاسی وعلمی راستین بین القومی را بین دانشمندان، نخبه های علمی وسیاسی مردم بوجود آورده ، از منافع گروهی خود بگذرد ، این تفاهم نخبه گان میتواند اصل قانونیت را كه دراکثر دیموكراسی ها و دولت ها به اساس قانون اساسی  رأیج است تأمین کند در غیر آن این آش و کاسه باعث دربند کشیدن دموکرات ها و تفکر دموکراسی ، آزادی خواهان و آزادی مردم می شود.

اکنون تأمین صلح و،وحدت واقعی مردمی  و حاکمیت مردم سالار در کشور وابسته به تأمین دموکراسی وعدالت اجتماعی با تأمین دموکراسی وآزادی بیان وعقیده است :

زیرا در فقدان دموکراسی واقعی، مبارزات جانبازانهء مردم ما، ایثار و قربانیهای ایشان همیشه وسیلهءدر معاملهءقدرت های بزرگ برای به قدرت رسانیدن دیکتاتوران ومستبدان وابسته خودشان خواهد گردیده  که کلنتون وزیر خارجه امريكا چه خوب میگوید:

هیلاری کلینتون میگوید القاعده را ما ساختیم!

بد کردی که ساختی ،طالبان را نیز شما ساختید، جنداله را شما ساختید وای اس ای را شما ساختید دولت طالبان را شما ساختید ، دولت دموکراتیک دروغین ما را هم شما ساختید ، فساد و تر یاک را شما آوردید و رایج کردید وشما در برابر ملت ها چه نکردید 

هیلاری کلینتون میگوید القاعده را ما ساختیم! ما گذشته مشترکی با سازمان القاعده داریم.کسانی را که امروز با آنها در افغانستان وپاکستان می جنگیم 20 سال پیش خودمان به وجود آوردیم زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده می کردیم.

وزیر امور خارجه آمریکا به نقش واشنگتن در ایجاد سازمان القاعده در افغانستان اذعان کرد .
بخش هایی از سخنان هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در یکی از جلسات کنگره در اینترنت پخش شد که در آن به صراحت به نقش آمریکا در ایجاد سازمان تروریستی القاعده اذعان شده است.
به گزارش شبکه خبر
ايران ، کلینتون در این سخنان می گوید، ما گذشته مشترکی با سازمان القاعده داریم.کسانی را که امروز با آنها در افغانستان وپاکستان می جنگیم 20 سال پیش خودمان به وجود آوردیم زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده می کردیم.
وی افزود، ما القاعده را به وجود آوردیم زیرا نمی خواستیم شوروی سابق بر آسیای مرکزی چیره شود و ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا با مشارکت کنگره به زعامت دموکرات ها از طرح ایجاد القاعده جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی استقبال کرد .
کلینتون در ادامه تصریح کرد، دموکرات ها از این ایده حمایت و تاکید کردند ما با دستگاه اطلاعاتی پاکستان و عوامل پاکستانی وارد عمل می شویم تا مجاهدانی را از عربستان و سایر کشورها استخدام کنند.در همین موقع بود که وهابیت وارد اسلام شد، ما توانستیم بر شوروی سابق در سایه عملیات این افراد پیروز شویم.
وزیر امورخارجه آمریکا افزود، پس از عقب نشینی شوروی از افغانستان ما میلیاردها دلار خسارت دیدیم و مهار القاعده را از دست دادیم و همکاری با آنها را متوقف کردیم و برخورد با افکار و اعتقادات آنان را به پاکستان محول کردیم.
کارشناسان می گویند، القاعده زیر نظر آمریکا و با پول عربستان و با حمایت دستگاه اطلاعاتی پاکستان به وجود آمده است.
پیش از این نیز مشاور عالي فرانسوا ميتران، ويليام كيسي رئيس سابق سيا، برژنسكي و برخي ديگر از شخصيت هاي سرشناس غربي در بيان مواضع خود بصورت علني و تلويحي القاعده را ساخته و پرداخته آمريكا مي دانستند.
مشاور عالي فرانسوا ميتران رئيس جمهور سابق فرانسه، دو هفته قبل از حمله نظامي امريكا به افغانستان در نشريه اكسپرس نوشت: گروه‌هاي تروريستي كه امريكا در افغانستان با آنها درگير است، همان گروه‌هايي هستند كه خود غرب، بويژه امريكا آنها را بوجود آورد.
ژاك اتالي مي‌افزاید: رهبران اين گروه‌ها از جمله بن لادن شاگردان سابق سازمان (سيا) هستند، منابع مالي آنها را امريكا و متحدان نزديكش فراهم نموده‌اند و پيام‌هاي مرگبارشان را شركت‌هاي بزرگ غربي به سراسر جهان مخابره مي‌كردند.
در يك كلام، اين امكانات سياسي، فني و مالي غرب بوده كه امروز عليه خودش بكار رفته است.
سخنان اتالي زماني اهميت مي‌يابد كه بدانيم، وي در زمان حضورش‌ در مركز سياسي فرانسه با گروهي از عالي‌ترين مقامات امنيتي امريكا، مراوده داشته و از آنچه امريكايي‌ها طراحي مي‌نمودند، اطلاع داشته است.
ويليام كيسي رئيس سابق "سيا" نیز در این زمینه اطلاعات مهمي را از دخالت هاي اين سازمان در مناطق مختلف جهان در اختيار وود وارد نويسنده مشهور امريكايي قرار مي‌دهد كه يكي از اين مناطق افغانستان بود. كيسي براي وود وارد گفته بود كه سيا چگونه از آغاز دهه هشتاد كوشيده، گروه‌هايي را در افغانستان به عنوان مامورين خود استخدام كند.
این در حالی است که امریکا و هم‌پیمانان این کشور در سال
2001 در پی حملات 11 سپتامبر، به بهانه سرنگونی رژیم طالبان ومبارزه با شبکه القاعده و برقراری امنیت در افغانستان به این کشور حمله و آن را اشغال کردند.
هر چند امریکا
10 سال قبل به بهانه از بین بردن طالبان و اسامه بن لادن، سرکرده پیشین شبکه تروریستی القاعده که متهم به انجام حملات 11 سپتامبر در امریکا بود به افغانستان حمله کرد، اکنون به دنبال مذاکره با این گروهک تندرو (طالبان) است.
دیروز7چدی 1390 نیز اداره تحقیقات فدرال امریکا (اف‌بی‌آی) نام ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان را از فهرست "تحت تعقیب‌ترین تروریست‌ها"ی خود خارج کرده است که این خود نشان دهنده آن است که طالبان با غرب و امریکا در ساخت و بافت درونی وارد حاکمیت میشوند ببینید.
نام ملا عمر در حالی از فهرست تروریست‌های امریکا خارج می‌شود که نام بن لادن تا آخرین لحظه از فهرست تروریست‌های امریکا خارج نشد و رسانه‌های امریکایی به طور گسترده‌ای خبر کشته شدن وی را منتشر کردند.
حمله آمريکا به افغانستان وعراق نتوانست به فعاليت القاعده در خاورميانه پايان دهد، هر چند که آمريکا هزينه هاي مالي و انساني فراواني در اين دو کشور پرداخت کرد و اکنون که نزديک به ده سال که از حمله آمريکا به افغانستان می ­گذرد آمريکا نتوانست امنيت پايداري در اين کشور بوجود آورد کشور را به کشور تولید مواد مخدروفساد مالی تبدیل کرد و در افغانستان که 25000 محتاط بود اکنون به گفته و ارقام اراییه شده توسط و زارت مخدره اکنون در کشور بیشتر از یک ملیون ن نفر1000000نفر محتاط و جود دارد این جنایتی است که پاکستانی ها در تبانی به غرب در کشور ما آورده اند  .
اگر لشگر کشي امريکايي
ها و شوروی را مورد برسی قرار بدهم خیانت های بزرگ غرب و کشور های همسایه بر ملا میگرددکه بیشتر و سازمان یافته تر از شوروی بوده .

 شوروی ها در 27 دسمبر که مصادف بود با 32 مین سالگرد آغاز مداخله نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان. کارشناسان و باشنده گان شهر های مختلف افغانستان تهاجم نیروهای شوروی بر این کشور را تقبیح نموده و آن را برای افغانها مصیبت بار خوانده اند.

بر اساس گزراش رسانه های افغانستان، مداخله نظامی شوروی باعث ویرانی کشور و کشته و زخمی شدن ملیونها افغان شده است. رسانه های افغانستان گفته اند که ملیون ها افغان کشور را در آن سال ها ترک گفته به کشور های همسایه و یا غربی مهاجر شدند.

اما برخی مشاورین اسبق روسی ادعا ویرانی افغانستان را از طرف شوروی رد میکنند. به گفته اتشه تجارتی پیشین شوروی در کابل والیری ایوانوف، شوروی سابق در مجموع بیش از 140 پروژه بزرگ زیربنایی را در افغانستان اعمار نموده است.

این دیپلومات پیشین شوروی در گفتگو با سایت "افغانستان.رو" با اشاره به تونل سالنگ، سیلوی کابل، میکروریون های کابل و ده ها پروژه دیگر میگوید که از جمله 65 پروژه در سالهای 1980 – 1988، زمان حضور نیروهای اتحاد شوروی در افغانستان اعمار گردیده است.

وی، در عین حال، حضور نیروهای نظامی غرب را برای اقتصاد افغانستان غیر مفید خوانده گفت: " غربی ها در ده سال حضور خود حتا یک پروژه زیربنایی بزرگ برای مردم افغانستان اعمار نکرده اند".

اولین قطعات کوماندوی شوروی در تاریخ 25 دسمبر با عبور از دریا آمو وارد خاک افغانستان شدند. هدف عمده گروپ کوماندو کنترول تونل سالنگ در شمال افغانستان جهت عبور نیروهای بعدی بود. قطعات بزرگ زمینی شوروی ساعت 5 شام به وقت کابل در تاریخ 27 دسمبر وارد شمال افغانستان شدند. اما چندروز قبل از این قطعات خاص «کی جی بی» شوروی برای اجرای عملیات زیر نام "اشغال تاج بیک" وارد کابل شده بودند.

اکثر مردم افغانستان تا هنوز سال های تجاوز شوروی را فراموش نکرده اند و از خاطرات تلخ خود یادآوری میکنند. اما نظامیان شوروی سابق میگویند که آنها کوشش میکردند، تا خصوصیات مذهبی و فرهنگی افغانها را در نظر بگیرند.

یکی از مشاورین نظامی سابق شوروی در افغانستان واسیلی کراوسوف در گفتگو با سایت "افغانستان.رو" با اشاره به نارضایتی مقام های افغانی از موجودیت زندان های امریکایی گفت: " ما در افغانستان حتی یک زندان هم نداشتیم، همه زندان ها مربوط نظامیان افغان بود".

به گفته این افسر سابق شوروی ، نیروهای این کشور هیچ وقت متهم به اجرای عملیات خودسرانه نشده اند. وی افزود: " در اوایل ما عملیات ها را به تنهایی اجرا مینمودیم ، اما بزودی فهمیدیم که این اشتباه است و از آن به بعد همه عملیات ها مشترکآ با نیروهای افغانی اجرا میشدند ".

آقای کراوسوف همچنان این ادعا را که افغانستان را شوروی ها ویران نمودند، رد میکند. وی گفت: " کابل را ما ویران نکرده ایم، پایتخت افغانستان قبل از خروج قطعات ما یکی از زیباترین شهر های منطقه بود".

امروز اکثر سیاستمداران روسی مداخله نظامی در افغانستان را یک اشتباه بزرگ سیاسی و جیوپولیتیک میدانند. مقامات افغانی نیز بر ضرورت همکاری با فدراسیون روسیه تاکید نموده اند. اخیراً سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در روسیه عزیزالله کرزی اظهار امیدواری نموده است که "صفحات سیاه در تاریخ روابط بین افغانستان و روسیه" بر روابط امروزی سایه نه اندازند.

حضور نیروهای شوروی در افغانستان مدت 9 سال و یک ماه و 19 روز ادامه یافت. روز خروج نیروهای شوروی از افغانستان برای بخش اعظم جامعه افغان پیروزی بزرگ محسوب میشود ، ولی کمتر کسی در ان روزها تصور کرده میتوانست ، که چه روزهای در انتظار انها است. بعد از خروج نیروهای شوروی حکومت داکتر نجیب الله سه سال از خود مستقلانه دفاع نمود. فقط در سال 1992 بعد از فروپاشی متحد اصلی اش – اتحاد شوروی و قطع ارسال مواد سوخت و انرژی، نظام سقوط نمود. بعد از بر سر قدرت آمدن مجاهدین در کشور بین گروهای متخاصم خانه جنگی ها شروع گردید و برای اولین بار، طی تمام سالهای جنگ، شهر کابل- پایتخت افغانستان، به ویرانه مبدل گشت.

 

هموطنان :میخواهم یک برسی اجمالی از گذشته داشته باشم که ، حاکمیت داود خان بعد از کودتای خاندانی 26 سرطان 1352هجری شمسی و حزب دیموکراتیک خلق ودولت  بعد از کودتا ثور 1357 شمسی، زیر عنوان برنامه خطاب به مردم افغانستان توسط داود و زیرشعار حقوق زحمتکشان دولت دموکراتیک خلق که هر دو مرتکب ویرا نی ، دهات و هزاران جنایات سازمان یافته توسط استخبارات وقت خود علیه مرد م افغانستان شدند با تاسف که با همه خیانت های آن  رژیم ها به اصطلاح  استخوان های آن ها را جمع آوری کرده قبر های نادر خوانی و عبدالرحمان خوانی برای شان ساختند ولی تا کنون کدام ارزش انسانی به شهادت حبیب الله خان کوهدامنی نکردند و تاکنون توسط بعضی از کور  دلان با این شخیصیت نام دار بی حرمتی می شود.

اکنون حاکمیت مصلحتی کرزی همکاران خود را  به همكاری كشورهای بیگانه در گوشه های مختلف کشور به قدرت رسانیده و اکنون میخواهند با طالبان صلح نمایند و عقب مانی میراث نظام سلطنتی رانه تنها رفع ننماید بلکه آنرا با دوستان طالبشان  دو چندان نماید، استبداد، فساد اداری، مافیای قدرت و موادمخدر، قوم ستیزی و قوم کرایی را به شمول عقب مانی سیاسی، اقتصادی را به گونه شدید تری ،نسبت به زمان دربار،وکودتا های خاندانی و انقلابی  در کشور افزون سازند،واکنون میزان آزادی های مردم در حکومت تا آخرین درجه در تاریخ سیاسی كشور ما پایین آمده و نقض حقوق بشر واستبداد بیدادمیکند ،روشنفکران،استادان ،انجنیران ،دکتوران ، محصلین ، متعلمین،روحانیون، دانشمندان،کارگران ، دهقانان و دیمو کرات های ملی و مسلمان به اساس پلان های زنجیره ای کشته و شهیدمی شوند  ویا در شهر ها از کار بیکارمیگردند که این بیکار شدگان کار ، شهدا و کشته شدگان همه مخالف استبداد،و خواهان یک نظام ملی ، دیموکرات و حا کمیت مردم سالار در کشور بودند که توسط طالب ومخالفان طالب کشته شده اند که  میتوان ازکشته شدن صدها روشنفکر دیموکرات و مسلمانان غیر وابسته و ضد نظام قومی  نام برد که در بهسودودای  کندی بنام هزاره درزیر چشمان رهبران کاذب هزاره توسط طالبان ودر نظام کنونی توسط طالبان کوچی کشته و زخمی شدند وهمچنان بیشتر از صدنفرازبک در جوزجان توسط اندیوال طالب شان جمعه خان همدرد طالب نام برد که این کشتاربا امتیاز دادن کرزی به آن وارتقای آن  از ولایت تا مشاوریت قومی به خاطر کشتار مردم ازبک تبار در زیر چشمان رهبران ازبک نبود، چنان ائتلافي در زمان جنگ های تنظیمی قبل از کودتا 11 جدی 1371هجری شمسی بنام  شورای هم آهنگی به همکاری سازمان های استخباراتی بیرونی هزاران نفر را زنداني ،قتل و تعداد زیادی از اين انسان هاي بی دفاع و ملی را بدون محکمه به قتل نرسانیدند که تعدادشان به هزار ها نفر میرسید.

آقای کرزی شماخوب میدانیدکه رهبر شما هم در شورای هم آهنگی حضور داشت وشما عضو آن تنظیم بودید که تا کنون اثری از آن کله مناره های تنظیمی و اسناد مبتنی به محکمه آن ها موجود نیست، وآیا شما قبل از جواب در برابر محکمه و خلق خدا حق مشارکت در دولت راتوسط خارجی ها پیدا نکردید؟، جواب واضیح است که بلی در دولت های فاسد وغیر دموکراتیک،که به اراده مردم در عمل و حق مردم باور نداشته باشند وخود رابه اصطلاح دولت و حکومت ملی، دموکرات جازندوهرکدام در پوسته قومی خود مصروف شوندوقدرت مردم را هاتم بخشی نمایند به حق که اکنون با طالبان ائتلاف مینمایند و قدرت باقی مانده را به طالب القاعده هاتم بخشی مینماید ،کجاست مسعود ، کجاست مجید کلکانی ، کجاست حبیب اااه کلکانی ، کجاست طاهر بدخشی ،کجاست غلام حیدر خان چرخی ، کجاست آن قهرمانان ضد انگریزی که جلو این بی عدالتی ها را بگیرد.

واکنون بعضی از رهبران وجنایت کاران جنگی ،با استفاده از جوء سیاسی بوجود آمده بنام های جدید  با همان طرز دید و تفکر کهنه خود، ادعای وطن پرستی و مبارزه مردمی ، خلقی و دیموکراتیک نموده وهیچ توجه ای به گذشته سیاه وننگین خود، وضد حقوق بشری خود ندارند که در رهبری آن ها واحزاب شان نقض حقوق بشر را مرتکب شده نموده بودند. و تعدادي از افراد ورهبران گروهاواحزاب سیاسی مخالف خود را در دوران جنگ وحاکمیت حزبی شان  وبکام مرگ بردند ومردم افغانستان خواهان محکمه ومجازات رهبران دوطرف متخاصم اعم از طالبان و مخالف طالبان میباشند.

 با تأسف که این رهبران در داخل به خاطر قدرت دولتی خودشان ایتلاف ووحدت ميكنند و نه صلح، به خاطر زنده ماندن شان ، در خارج به خاطر فریب اروپایی ها وامریکایی ها وبدست آوردن امتیاز گاهی هم دموکرات وهم گاهی ملی میشوند تا از محکمه جنایات  بشری در امان بمانندوجمع کنندگان و گرد آورندگان ناقضین حقوق بشری را از از کمیسون مستقل حقوق بشر از وظایف شان بدون حکم قانون برطرف و سبکدوش مینمایند .

 دولتی ها و ائتلاف گران  بايد بدانند که اکنون مردم افغانستان به آن بلاغت سیاسی دیموکراتیک رسیده اند که میتوانند سیاه را از سفید تفکیک و ایجاد دولت استبدادی،فاسد ،مافیایی ،مردم فریب را از هرطرف وهرنیروی که ایجاد شود مردود بشمارند، وآنعده نیروها ، گروها و دولت ها ییکه از سال 1352 شمسی تا کنون حقوق بشر را نقض نموده اند باعث قتل مردم ملکی شده اند و مردم را بنام های  هزاره ،ازبک ،تاجیک و پشتون و ائتلاف نامقدس فریب داده اندو تفرقه خلق کرده اند باید درپیشگاه مردم افغانستان مجازات شوند و نه اینکه دوباره حاکم سرنوشت مرد م بیچاره وبی د فاع کشور گردند که این خد صلح عادلانه را بوجود می آورد ، حق را به حق دار میدهد نه به طالب القاعده وباید گفت که:

 این بنیادگراها و نا قضین حقوق بشر بودند وهستند که هم در دولت و هم در بیرون از آن به کشت وقاچاق مواد مخدر ، نقض حقوق بشر،اختطاف و آدم ربایی ،جنایات سازمان یافته وفساد اداری مبادرت ورزیده و میورزند وبعد از گرفتاری توسط پولیس با یک معامله با سارنوال و قاضی بعد از یک یا دو ماه زندانی شدن رها میشوند.

علی الرغم این همه مشکلات، مردم ، روشنفکران  و احزاب سیاسی ایکه  تاکنون به هیچ طرفی نپیوسته اند حقوق بشر را نقض  ننموده اند میخواهم بخاطر خدا و نجات ملت از دست این خون خاوران متحد شوند  مبارزه  و روشنگری سیاسی خود را مطا بق قانون نافذه ء کشور علیه تندروی وکندروی و ظلم دولت های استبدادی گذشته وحال درکشور، ادامه دهند و دولت  ملی و دیموکرات ، بااهلیت، مبتنی به منافع ملی با انکشاف متوازن ملی باحفظه حقوق فرد ی و برابری شهروندی  در کشور ایجاد نمایند تا از بلای تیکه داران سیاسی ،مذهبی و قومی رهایی یابیم .

در افغانستان  با وجودواقعیت های تلخ و انکشاف نا متوازن نظام های گذشته ، مردم افغانستان حكومت های استبدادی گذشته را مردود شمرده وبه خشونت ،استبداد وخود کامگی نظام ها و حکام مستبد جواب رد داده اند و در طول تاریخ مردم ما قربانی سیاسی وبی عدالتی دولت های استبدادی بوده اند، وحال که مردم این حق را یافته اند تا در انتخابات آزاد ، مستقیم ،سری وبا ارده خودی  اشتراک نمایند باید توجه به رفع بی عدالتی نمایند و جنایتکاران جنگی را حق در معاملات سیاسی و اقتصادی کلان مملکت ندهند،تا این ها باعث فریب مردم مستقل ما نشوند مداخله استبداد داخلی در همکاری به استخبارات خارجی مانع این عمل دموکراتیک مردم شده مردم را در بند استداد ،انتحار یا خودکشی  پاکستانی ها وشرکای داخل شان گیر انداختهو این توطیه گران باید بدانند که مردم ما  سیا را از سفید ، دموکرات را از غیر دموکرات ،  مسلمان رااز غیر مسلمان ، دانشمند و تحصیل کرده را از غیر تحصیل کرده تفکیک کرده تا حق به حقدار و کار به اهل کارسپرده شود ودر نظام تغير بنيادي بوجود آید.

وطنداران : امريكايي ها ، آلمانی ها ، پاکستانی ها ، طالبان و دولت موجود باید بدانند ،که ایتلاف های شما اکنون  ریكارد همه استبدادگران ، زمامداران و قدرت مندان خود كامه را در ادوار گذشته شكستانده و این  دیموکرات های دروغین جهانی و شما افعانی ها به خاطر منافع خود که افتاب را مهتاب ،سیاه را سفید ،استبداد را دموکراسی ،بی نانی  وبی سرپنایی را انکشاف ، نابودی ساختارهای اقتصادی را بازار آزاد مقرری های شخصی را شایسته سالاری میگویند، باسواد را بی سواد ،فعال حقوق بشر را چنین وچنان ......و پیش از آن كه خدمتگذار خوبی برای جامعه افغانستان شویدو صلح بیاورید بدون شك بد ترین فاجعه را برای خود ، روشنفکران کشور ،انکشاف وطن ، معارف همگانی ، دموکراسی ،حقوق بشر ،آزادی انسان ،زندگی باهمی   و باور های اسلامی و انسانی کشور ما در آینده  وبه آیندگان بوجودمی  آورید.

 طوری که ما مخالف شخصی و شخصیت شما نیستیم و ما مخالف سیستم گذشته و حال شما هستیم  وایتلاف شمارا مصیبتی با آینده کشور میدانیم .

طوری که این ایتلاف ها در کذشته دین مقدس ما را دستخوش استبداد سیاسی، فرهنگی نموده بود واکنون به این نیرنگ های سیاسی، دیموکراسی نو پای کشور را به استبداد ناقضین حقوق بشر تبدیل خواهد نمود.                                       

بااحترام

نویسنده:دیپلوم انجنیر عبدالقدیر(صوفی زاده)

کابل-افغانستان

11جدی 1390

01/01/2012

 

 


بالا
 
بازگشت