احمد سعیدی

 

عینک  کج نگر وقلدران خیره سر

 

دوستان گرامی وخوانندگان قدر مند سلام. هفته قبل مقالۀ را بدست نشر سپردم که بیشتر مسئولین مبارزه با ارتشاء وفساد را مورد خطاب قرار داده بود ودران مقاله به نکات اشاره شده بود که بایست مکررا بخوانش ملت داده شود.از آنجائیکه  پند واندز بگوش قلدران خیره سر چون کوبیدن میخ بر فولاد سرد است ونگاه معوج حسابگران به قضایا نیز بر خیره سری افزوده است.انتظار داشتم تا مسئولین نهاد های  رشوت ستیز واختلاس گم کن در مورد نوشته ام عکس العملی نشان دهند اما سکوت ایشان خود دلیل است بر اینکه هرکس میخواهد زمان صدا بلند کند که ازان سودی بدست آورد ورنه خموش است وخموش چون میدانند در میدانگه قلدری فریاد حق وعدالت بیهوده است وبایست به گر فتن حق السکوت اکتفاء کرد وصدارا هم در همان زمان بلند کرد                       .

پول سیاه وسفید: قبل عرض کردم که بسیاری از مسئولین به قضایای نه از مجرای قانون که از گوشه عینک کج نگر وچشمان معوج مینگرند وتنها برای عدۀ محدودی شغل زائی میکنند مثلا نا منویسی چند وزیر ودبیر وثبت دارائیها که گویا حکومت در پی تطبیق قانون ومبارزه علیه فساد است.من را عقیده بر این است که ما گاهی به حق وقدالت نمی رسیم مگر اینکه دارائی قانون ثابت وهمه شمول بوده که فرد فرد میهن در برابرر آن مسئولیت یکسان داشته باشند. مثلا وقتی میگوئیم ثبت دارائیها باید فکر کنیم که شعار در مطابقت به کدام قانون دولت است وچه واقعیت را به اثبات میرساند. یک رئیس با ده ها کار مند مأمور میشوند تا با یک وزیر وعدۀ ملاقات بگذارند واز زبان ودهان خودش دارائی ثبت کنند وبعد به ملت ابلاغ کنند دارائیهای فلان وزیر ثبت شده.خوب ثبت شده که چه وبا این کار ما به کدام حق وعدالت دست می یابیم هیچ .نه خیر باید از مجموع دارائیهای محترم بیاد که صد ها ملیون دالر است سالانه بیست فیصد ویا هر چه قانون مالیات بر عوائید است بحساب عوائد دولت واریز گرددبه همین تر تیب همه تجار وهمچنین معاش مأمورین دولت علاوه از تقاعدی که مالیه نیز باید بدهند.                        ؟

در تمام کشور هائیکه شفافیت وجود دارد دارائیهای فرد فرد کشور تحت سنجش ومحاسبه قرار دارد از ثروتمندان مالیه میگیرند وبه طبقه کم عاید کمک میکنند حال اگر ما دارائهای یک ملیونر را ثبت کنیم فائدۀ آن به دولت وملت چیست؟ من اقتصاد دان نیستم واز متخصصین کشور های مدرن وپیشرفته راز دریافت پول سیاه وسفید را پر سیدم وبه نتائج خوب دست یافتم.در هر کشور قانون مالیات بر عوائد وجود دارد وقتی ما لیات یک شخص وارد حساب خاص دفتر مالیات که دفتر کاملا مستقل است میشود أصل سر مایه هر شخص مشخص میشود مثلا مالیات معاشات ده فیصد اگر باشد وقتی یک نفر بیست افغانی به حساب دفتر مالیات واریز کرده باشد اصل سر مایه اش دوصد افغانی بوده وهرگاه بیشتر از حد مالیات پرداخت شده پول نقد در حساب بانکی ویا تجارت داشته باشد خود بخود معلوم است که این پول سیاه است باید مصادره گردد ویا جریمه شود.  به همین تر تیب وقتی جنس یک دکان قیمت گزاری میشود ومجموع قیمت معلوم شود خود بخود مقدار مالیه مشخص میگردد اگر مالیه بنام شخص بحساب دولت واریز نشده باشد باید جریمه سنگین بر شخص تجار گذاشته شود. .

منظور ازین توضیح این است که نباید دارائیهای افراد خاص طور سمبولیک وشعاری محاسبه شود بالکه هر کاری در روشنی قانون صورت گیرد چون قانون همه شمول است واستثنا را نمی پذیرد.یعنی تمام اتباع کشور باید دارائی ها و منابع مالی خودرا روشن سازند برابر است این ثروت نتیجه  کار، تجارت میراث وغیره وکسانیکه بیکار اند چرا در بانک ها پول دارند ویا اینکه خانه دارند ویا کرایه میدهند باید از آنها هم پرسان شود که خرچ ومصارف را در حال بیکاری از کجا پیدا مکینند؟ دزدی است، کار سیاه است خیرات وتحفه است چه هست..مثلا دارائیهای یک وزیر ثبت شده پینجا ملیون دالر.حال چه می فهمید این پول را از پدر میراث گرفته دزدی کرده ویا از هوا باریده.باید منبع پول وسر مایه معلوم باشد وبه تناسب پول موجود در ملکیت شخص مالیه بحساب دفتر مالیات تحویل داده شده باشد.اگر قانون مایات در کشور وجود داشته باشد باید فیصدی تحویل شده از پنجا ملیون به حساب عوائد دولت معلوم باشد وسند آن بدست شخص تحویل دهنده وجود داشته باشد.فرق نمیکند شخص پینجا ملیون دالر دارد ویا پنجهزار ویا صد ملیون باید در برابرقوانین کشور حسابگو باشد.وقتی مالیه یک نفر از تجارت ویا معاش عادی ده افغانی میشود این مال بیت المال وحق کل کشور است قوۀ إجرائیه مکلفیت دارد تا مبلغ مذکور را بحساب عوائد واریز کند.نمیشود نام چند نفر را بنویسند که ما دارائی های فلان کس را ثبت مکینیم .نه خیر وقت خودرا ضایع نسازید تحقیق کنید وقانون را تطبیق کنید درانصورت هم دارائیها ثبت میشود وهم سیاه وسفید مشخص میگردد.

اقانون ضعیف وتشکیلات نحیف: در افغانستان قبل از اینکه به تسهیلات فکر شود به تمرکز قدرت فکر میگردد.از نظر من باید تشکیلا اداری دولت کاملا باز نگری وقوانین مالیاتی نیز بشکل مدرن ومعاصر طرح ریزی شود این کار مستلزم چند پیش شرط است تأمین امنیت تطبیق قانون وثبت وراجستر نفوس وتشخیص اتباع کشور باشناسنامه که ارزش داشته باشد نه تذکره های جدولی که در بدل پول به افغانی وپیشاوری ومشهدی وآذری وتاجیکی وازبکستانی همه یکسان توزیع میشود.توزیع شناس نامه در برابرپول هویت ملیت مارا زیر سئوال برده است.اگر کس پول وقدرت داشته باشد هم برای خود وهم برای ده ها تن دیگر تذکره تابعیت افغانی میگیرد کاریکه در کشور های دیگر یک مسئله ارزشی وملی بوده مطابق به مفاد قانون وشرائط بس پیچیدخ طی میگردد.آخر درین بیشه که نه قانون تابعیت است نه مالیه ونه کمک به فقیر ومسکین ومحاسبه با زر اندوزان ثبت دارائهای چند تن محدود چه فائدۀ دارد.

کلی گوئی بی مفهوم: پاهی شنیده میشود که یک وزیر اعلان میکند هزار ها هکتار زمین دولت غصب شده طور مجهول وکلی ویا یک نهاد مسئول اعلان میکند أعضای بلند رتبه حکومت متهم به فساد اند وعنقریب دوسیه های شان تکمیل میگردد آيا جناب عالي نمي داند كه زمين هاي ده سبز را كي ها غصب كردند چند نفر عضو پارلمان اند چند نفر اقرباي رهبر و تاج سر با يك كنفرانس مطبوعاتي .دیگر سکوت وخاموشی.این کلی گوئی مجهول با نتائج مجعول چه مفهومی دارد.بلی همه را متر سانند اگر در  مال و زمين هاي  غصب شده  واختلاس بيت المال  مارا شریک نسازید شمارا معرفی مکینیم باز مطبوعات جل و پوست شما را به ملت نشان مي دهند جناب وزير  آخر این زمین در کجاست وتوسط چه کسی غصب شده اند چقدر پول  اختلاس شده که زور شما نمی رسد واز گر فتن نام آن هراس دارید و لرزه بر اندام شما مي افتد بدون تردید اشخاص عالی رتبه تر از شما به چنین جنایت دست زده اند که شما از گرفتن نام شان میترسید.لطفا دیگر ملت را فریب ندهید مشخص بگویئد فلان زمین را فبلن زور مند غصب کرده واین هم سند دولتی ویا فلان وزیر ورئیس این مبلغ را از همان مدرک اختلاس نموده اند این دوسیه واین سند واگر فریاد هوشدار باش میدهد تا به شما باج دهند پس به کلی گوئی ادامه بدهید وملت هم خوبتر میدانند که هدف شما چه هست. دزدی از نزد دزدان حرفوي .

 

 

 


بالا
 
بازگشت