احمد سعیدی

 

مسیر مجهول کاروان بی مهار صلح

از صلح واشتی زیاد صحبت میشود واین کلیمه مقدس ومر غوب از طرف افراد وکتله های سیاسی به خاطر أهداف مختلف کار برد دارد .برای ملت افغانستان یک نیاز حیاتی چون روح وخواب  است وبرای برخی بازیچه  ویا وسلیه در جهت رسیدن به أهداف خاص.اگر من شرائط صلح را بحساب بگیریم واز کمبود مؤلفه ها وعناصر مورد نیاز چیزی بگویم وپروسه صلح را نا مؤفق پیشبینی کنم من را منکر صلح ومخالف وحدت ملی  وحامی خارجی ها دانسته تکفیر میکنند واگر گروهی  بنام طالب ومخالف پیشنهاد صلح را کاملا رد کنند درانصورت میگویند ما امید را از دست نداده بخاطر حفظ وحدت ملی به تلاشهای خود ادامه میدهیم تلاشهای که از چندین سال بدینسو از لحاظ اقتصادی چند صد ملیون دالر هزینه برده واز لحاظ اخلاقی وارزشی به هویت  ملی افغانستان وارزش های مقدس اسلام سخت ضربه زده است .تشکیل کمیسیونهای، صلح شورای عالی صلح به همین تر تیب تشکیل کمیسیونها وشورا ها در هر ولایت ومصرف پولهای تشویقی وحوصله در برابر تخریب مکاتب پل ها وپلچک ها وجلو گیری  از پیشبرد پروژه های انکشافی همراه با انتحار وانفجار وکشتار افراد ملکی  وصد ها خساره مالی وجانی دیگر                     .

أهداف شورای عالی صلح: مسلما شورای عالی صلح به منظور مشروعیت بخشیدن به طالبان ومخالفین مسلح تشکیل شد تا بتواند زمینه انتقال تدریجی قدرت  به این گروه  را مساعد سازد وقتی استاد ربانی رئیس این شورا طالبان را عناصر مضر وضد اساسات دین اسلام خواند همین أعضای شورای عالی صلح بودند که  زمینه شهادت وی را مساعد ساختند که از نظر هیچکس پنهان نیست.واینکه دفتر طالبان در قطر ایجاد شد ومهره های مشخص در داخل حکومت  از خود واکنش نشان دادند یک حرکت نمایشی وریا کارانه پیش نبود.چون همه مردم میدانند که بسیاری أعضای این شورا که با طالبان میانه بسیار خوب دارند  قلبا از گشایش این دفتر استقبال نموده وزمینه ملاقات دو بدو تنظیم بر نامه هارا دقیقه شماری میکنند البته هدف در قسمت اول واگذاری چند ولایت جنوبی به طالبان است تا من حیث نمونه امنیت وآرامش را تأمین فساد وقاچاق را ریشه کن وتوجه مردم را بخود جلب کنند  تا بعدا مردم خود از حکومتیکه به فساد ورشوت وبی کفایتی شهرت دارد جدا و زمینه نفوذ طالبان وانتقال قدرت را به ایشان بطور کامل مساعد سازند..

ناز کر شمه:مهره های درون نظام وعناصر بر جسته شورای عالی صلح در مورد افتتاح دفتر طالبان با نمایندگاه سیاه هم آهنگ بوده واین اقدام در نتیجه توافق همه طرف ها صورت گر فته واینکه وزارت خارجه افغانستان برسم ناز وکرشمه سفیر افغانستان را از قطر فرا میخواند ویا أعضای شورای عالی صلح از گشایش دفتر طالبان در قطر اظهار بی خبری میکند بخاطر رعایت نظر عام ملت است.ما میدانیم که تنزیل سفارت افغانستان در حد قنسلی به منظور احتجاج علیه اقدام حکومت قطر نیست بلکه خالی ساختن میدان برای کسانیست که درین قضیه نقش بازی میکنند واگر نماینده بنام سفیر از افغانستان در قطر باشد درانصورت باید در تمام مذاکرات ومجالس شرکت داشته باشد که از نظر عناصر خاص در حکومت وشورا شایسته نیست.از طرف دیگر نه تنها عناصر وابسته به طالبان در داخل شورا کار میکنند که عناصر وابسته به آمریکا هم در داخل شورا کم نیست وهمه زد وبند ها از داخل شورای عالی صلح شکل میگیرد ودر اسنده نه چندان دور این عناصر ظاهر با دل نا خواسته وقلبا با اشتیاق تام یکدیگر را در دوحه به آغوش میشند وسر نوشت افغانستان را رقم میزنند اما وای بحا کسانیکه طوطی وار زبان شان به حقوق بشر آزادی بیان وارزشهای دموکراتیک وجامعه مدنی وتساوی حقوق انسان مترنم است و دیر ینیست که صدا ها هم خفه میشود

طالبان قانون اساسی را می پذیرند؟: بازیگران میدان سیاست شرط مصالحه ویا معامله با طالبان را قبول قانون اساسی وگذاشتن سلاح بر زمین  عنوان میکنند اما شناختی که من از طالبان دارم طالبان مشارکت سیاسی را نمی پذیرند ، ایشان اصول  وارزشهای دموکراتیک چون ، آزادی بیان ، وحقوق بشر را که در متن قانون اساسی جا گرفته مقوله های کفر آمیز  پنداشته ختم این شعار هارا وجیبه دینی خود میدانند.. آنها تنها نظام امارت اسلامی  را می پذیرند که فرمانش بعد از آیات قرآن قدسیت دارد وباید عملی شود. لذا طالبان طرفدار نظام دکتاتور، قاطع زیر فرمان یک شخص بنام امیر المومنين اند وعدۀ گمان میکنند، با تقسیم پست های دولتی طالبان تن به صلح وسازش میدهند ، رهبران و مردم افغانستان را نمي كشند ، حرفیکه تعبیر عملی نداشت.  گرچه اعضاي ستون پنجم در داخل نظام بخاطر آوردن طالبان زحمات زيادي كشيده اند و اين پروژه هنوز كارش دوام دارد واز طرق مختلف کوشش میشود تا طالبان را نیرو ها وعناصر بر تر جلوه دهند مانند حامی امنيت وضد رشوت وفساد وغیره که فعلا هم زیر نظر شورای بی مهار عالی صلح به آن کار میشود.  .طالبان در مجموع سیستم فعلی را از بنیاد قبول ندارند، لذا در مسئله صلح ومذاکره با طالبان دادن امتیازات نسبی مطرح نیست، بلکه مسئله دادن اختیار کل كشور و نظام  مطرح است ، وباز هر کس  بخواهد در پهلوی طالبان قرار گیرد با قبول شرايط ، میتوانند در پهلوی ایشان قرار گیرند. همین حالا عدۀ زیاد در درون نظام طرفدار نظام به سیستم طالبان اند هر چند با غربی ها هم سر می جنبانند. اما أهداف اصلی ایشان را طالبان بر آورده میسازند همان است که طالبان در جریان تمام فعالیت هاي دولت قرار دارند ، و  روزانه  تمام حرکان نظامی وسیاسی دولت زیر نظر طالبان است. ، و براي قتل هاي زنجيري زمينه سازي مي كند.

جلو دار صلح  چه کسی خواهد بود؟: از شهادت استاد بر هان الدین ربانی ماه ها میگذرد اما معلوم نیست که ریاست این شورا را کی به عهده میگیرد. بدون شك اشخاص و افراد داو طلب ، رياست شوراي عالي صلح عبدالحكيم مجاهد به نمايندگي از طالبان ، قاضي امين وقاد و عطاءالله لودين ، به نمايندگي از حزب اسلامي . جناب حضرت صبغت الله مجددي نيز  بي اشتياق نيست ، محمد اسماعيل قاسميار به نمايندگي از تكروكرات ها اما جناب كرزي مي كوشد تا صلاح الدين رباني پسر استاد رباني شهيد را در اين دام ببندد.  باور دارم آخرين فعاليت هاي موثر شوراي عالي صلح اين خواهد بود تا اين نظام و زحمات ده ساله را يكبار ديگر به طالبان قباله دهند. آنگاه ملت خواهد دانست كه چه دست هاي مرموزي در شهادت استاد رباني دخيل بوده اند و بر گرده اين نظام از كجا طراحي و سرنوشت اين ملت را چه مهره هاي كثيفي به بازي گرفته اند. هنوز ملت عزير ما با اين چهره هايي كه سر و سر بند شان در يك جا و كمر بند شان در جاي ديگري است  كمتر آشنايي دارند.

 .

 


بالا
 
بازگشت