مصطفی اباسین


 

بمقام محترم رياست دولتی

 

نوشته مصطفی اباسین

اينجانب که اسمم قبلا تيلفونی ذکر گرديده بود ، خواهان کار در يکی از شعبات رياست مذکور ميباشم. بنده دارای تحصيلات عالی الی صنف ششم مکتب ابتدائيه ميباشم که نسبت نبودن قانون شکنی در مکتب و مصروفيت سترگ حمل سلاح نتوانستم به درجه دوکتورا نايل آيم ولی با آنهم توانايی نوشتن و خواندن را دارا ام. قابل ياد آوريست که خاکسار بايک عضو بلند پايه دولتی خويشاوندی قريب دارم و بنا بر تشويق وی ، که قبلا به قاچاق مواد مخدر و قاچاق آثار باستانی اشتغال داشت و به لحاظ فشار مقام بالا نميتوانست علنا به اين کار پر منفعت ادامه دهد ، مرا به اين وظيفه گماشت ، ازينرو به کار دولتی علاقمندی پيدا نمودم. گرچه معاش دولتی کفايت مرا با نظر داشت دارا بودن موتر مدل جديد که اکثرا برای کسب عياشی سيار است نمی کند، ولی اختلاس و رشوه ستانی ميتواند برايم چاره ساز باشد. از اين گذشته بنده تا آشنايی با ادارات کبير دولتی خواهم توانست کار های فوق الذکرم را به خوبی به پيش ببرم.
در قسمت اخذ شيرينی ! که همراه با عريضه فرستاده شده است کوچکتر از گناهانيست که بنده و امثالم انجام داده ايم. شما با توافق تان ميتوانيد شکم های گرسنه اولادان تانرا از رنجش عميق نسبت به فقری که دامنگير تان است ، نجات دهيد. شما به اين حقانيت بايد پی برده باشيد که سالها عمرخود را وقف تحصيل نموديد وسرتان درهمين ادارات دولتی قدرناشناس که با يک کاغذ بی ارزش ترفيع کوشش به خوش نمودن دل شما ميکنند ، سپيد گشت. درحاليکه فاميل تان معمولا در خانه نان و پياز صرف ميکند. پسر تان با بوت های ترکيده و دختر تان با بکس پوسيده مکتب ميروند. دردهای شما بيکران است که اگر هرکدام را بشمارم مجبورم تا درعوض کتابی برای تان ارسال بدارم تا يک عريضه کار. صرفا می خواهم اضافه نمايم که طلسم پيروزی نيل به زندگی مرفع پامال نمودن وجدان فرديست. شما همچو بسياری کسانی که دم از شرافت ، ايمان و خدمت بمردم زده و در پشت پرده سود جويی خود زيرکانه پيش می برند ، ميتوانيد چنين کنيد. مختصر اينکه بپوش جامهً روحانی و بکن کار شيطانی!
مصلحتم برای شما تطابق با محيط موجود است که ضامن منافع شما و ما خواهد بود. بگذار ملت هر چه بيشتر در فقر و جهالت فرو برود. مهم اينست که ما و شما هم از بينت المال خانه ها ، هوتل ها و رستورانت ها در داخل و خارج کشور آباد نماييم و برای اولادان خويش يک زندگی پرزرق و برق نصيب گردانيم. اطفال خورد ساليکه صبح تا شام برای پيشبرد زندگی فاميل خود کار شاقه ميکنند اولادان ما نيستند تا ما به خاطر ايشان آه غمناک بکشيم. زنانيکه مجبور به گدايی اند زن ، خواهر و مادر ما نيستند تا حس غيرت ما را به جوش بياورد. همگان برای دريافت پول و عشرت ناشی از آن دست به هرگونه قانون شکنی ها ميزند. پس ما و شما چرا چنين نکنيم؟ آيا ما و شما فرشته ايم؟ به بينيد ! اين مراکز خيريه بين المللی ( انجوها ) را که فساد ايشان بيشتر از رساندن کمک است. از پول کمک های بين المللی تعميرهای بزرگ و زيبا را در مرکز شهر به کرايه ميگيرند و به اشکال مختلف از مجبوريت اقتصادی مردم سوء استفاده ميکنند. شتر ديدی؟ نی نديدم! و همه مسئولينی که در منفعت شريک اند دهن های خويش را مهر و لاک نموده اند. حتی محافظين قانون در روز حفاظت از قانون و در شب قانون را پامال ميکنند. به اين ملحوظ از سپيد رويی و باوجدان بودن شما کسی تقدير و تمجيد به عمل نمی آورد و اسم شما به خط زرين در تاريخ نگاشته نمی شود. از فرصتی که دردست داريد استفاده نماييد چون چوکی صاحب ندارد و صاحب چوکی صرف همانست که مهرهً همچو شما را از چوکی دور ميندازد و يا به چوکی بلند تر شما را ميگمارد. وقت زياد در دست نيست. ازاين شانس پيشنهادی من استفاده نماييد ، پشيمان نخواهيد شد.
باعرض حرمت خدمتگذار تان

 

 


بالا
 
بازگشت