محتـرم حامــد کــرزی پانزده جــوال کلــوخ اصــل قــندهــاری برای برادران ناراضش در قطــر فــرســتاد

درین دو هفته اخیر سر خط اکثر روزنامه های عربی را مشکل تشناب رفتن طلاب کرام در قطر تشکیل میداد.
گرچه مقامات قطر برای بروز مشکلات ازین قبیل آمادگی داشتند و از همین رو اقامتگاهای طلاب کرام را با ماشین های استنجای برقی مجهز ساخته بودند ولی اینکه ایشان تا این حد در مقابل تشناب های عصری از خود حساسیت نشان داده و بقول خودشان مرگ را قبول میکنند ولی در بین دیگ رفع ضرورت نمیکنند ، این را هیچکس نمیدانست.
وقتیکه به ایشان گفته شد که این کموت است نه دیگ با ناباوری سر شان را تکان داده میگفتند :
" درست است که ما آدم های کوهی هستیم اما نه آنقدر کوهی که دیگ را نشناسیم ، دیگ چینی که هم سر پوش دارد و هم در پهلویش یک چمچه قرار دارد "
شما فقط میخواهید که ما در بین دیگ رفع ضرورت کنیم تا شما بالای ما بخندید اما طالب آنقدر احمق نیست و هرگز اینکار را نمیکند.

بعد از دو روز تحمل بالاخره طلاب کرام فشار درون را تاب نیاورده و در گوشه حویلی خود یک چاه بده رفت حفر کرده دور آن را پرده گرفته با لذت تمام به تخلیه درون پرداختند اما چاه بده رفت فقط سه روز بعد پر شد و در شب چارم دیگر اندک جای باقی نماند ، نیمه های شب که یک طالب کرام به قصد قضای حاجت پرده را بالا میزند وضع را نهایت خراب می بیند و فوراً کاسه ای آورده و آنرا پر کرده از بالای دیوار چند کاسه ای به روی سرک پرتاب میکند .
از قضا در همین اثنا ملای منطقه به قصد ادای نماز شب طرف مسجد در حرکت می باشد که از بالا یک چیزی گرم و نرمی بر سرش فرو میریزد ، اول که بسیار می ترسد ولی چونکه ملا بود با خود میگوید البته خداوند اجر نمازهای شبانه ام را اینچنین بمن پرداخته و به سرم حلوا می ریزد ولی عطر دلگشای آن که به دماغش میرسد شروع میکند به ناله و فریاد و لعن و نفرین فرستادن ، همسایه ها از خواب بیدار می شوند و وارخطا بسوی او میدوند ولی هیچکس نمیداند که این چیست و کار چه کسی است ، فقط همینقدر میدانند که این مواد فاضله با این تعفن از انسان بوده نمیتواند حتی کود حیوانی هم چنین پر تعفن و بد بو نیست.

یکی صدا میکند که این کار اسرائیل لعنتی است ، آنها تشناب های طیاره شان را در بالای کشور های اسلامی خالی میکنند و بعد همه به یک صدا فریاد می زنند مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر امریکا و مرگ بر مسیحیت ، مرگ بر همه کفار و زنده باد اسلام !
ناگهان چشم یکنفر به دیوار تعمیر کنار سرک می افتد که مواد فاضله در بالای آن و از نجا تا پائین دیوار سر کشیده بود ، همه بسوی همدیگر نگاه کرده و خیلی تعجب میکنند چون همه میدانند که در این تعمیر از مدت چند طلاب کرام افغانی سکونت دارند.

بعد ازین حادثه ناگوار و شرم آور مقامات اقامت بیگانگان شهر دوحه در جستجوی راه حل برای این معضله شده و روز سه بار طلاب کرام را ذریعه بس های مسافربری جهت رفع ضرورت تا دشت های بیرون شهر انتقال میدهد ، مشکل ازین ناحیه حل شده ولی طلاب کرام استفاده از کاغذ تشناب را نیز خلاف شرع اسلام میدانند چون بالای کاغذ که نام خدا نوشته می شود.
تا حالا چندین نفر از طلاب کرام در اثر استفاده از سنگ های تیز و تیغه دار دچار جراحات شدید معقد گردیده اند و چند نفر دیگر در اثر استفاده از سنگ های داغ بیابان معقد شان را شدیداً سوختانده اند که همه در شفاخانه تحت تداوی می باشند.
با استماع این اخبار ناگوار معقد محترم حامد کرزی هم به سوزش آمده و فوراً دست بکار شده و به نفر خدمت های شان دستور فرستادن چند بوجی کلوخ را به طرف قطر میدهد.

با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی

http://haqani.funpic.de

http://www.facebook.com/profile.php?id=100002727094161&sk=photos

 

 

 


بالا
 
بازگشت