فضل الرحیم رحیم

 

به پیش بسوی حمام های شهر !

 

دروازه تالار مجلس تحت شرایط شدید و اکید امنیتی به روی آمد ، آمد مقامات باز بود و مقامات هم با عبا وقبای رنگ رنگ یکی پس دیگری درحالیکه چهره های شان ترشی بار کرده بود لم ، لم کرده به جای های شان می نشستند و هر ثانیه بعد به ساعت دستی خود نگاه می کردند و با صدای آرام با خود میگفتند توبه خدایا ، توبه خدایا ، سرانجام چوکی های که دور میز کلان و طویل چیده شده بود پرُ و دور میز با چهره های ظاهراً جدی و کاری آراسته  و دروازه تالار بسته شد . ریئس بعد از نیم ساعت از دروازه عقب تالار وارد شد و بدون مقد مه در حالیکه هردم شهید بودن در سیمایش موج میزد ، اوضاع عمومی ، سیارات ، جهان ، منطقه و کشور را به بررسی گرفت و مرتبط بودن حوداث جاری در کشور را مسوولانه به آنها چسپاند و رو به حاضرین کرد و گفت :

برادران قند و قند آغایان شرین ، امروز من میخواهم که بالای  خطرات ناشی از واسکت ، لنگی و بوت صحبت نموده وقت مجلس ما را تلف نمایم. نظرشما چیست ؟ گل موره جان قند چور ، که پیش پزک مجلس است با صاف کردن گلو اش چنین به صحبت آغاز نمود :

ریئس صاحب قند و نبات ، خدا شاهد است در دلم میگشت که امروز حتمن مجلس ما سر همی موضوع میچرخد . واقعاً و واقعاً که واسکت و لنگی و شاید در همین نزدیکها پیراهن و تنبان نیکر و جراب بوت و بند بوت وغیره وغیره به خطر جدی مبدل شوند  که راستی گپ اینه شده اند . و این یک نوع مشکل جدی  در کار وبار نشست و خیز مجلس و جلسات عمومی و خصوصی ما مقامات را به بار آورده به پاکی نفس تان قسم که با دیدن هر واسکت پوش و هر لنگی دار نفس ما عین در گرده های ما قید وپید میشود . خلاصه کلام اینکه در کار وبار ونشست های شخصی وخصوصی و رسمی ما مقامات سکتکی نیاید من  پیشنهاد می نمایم تا دفاتر ما هر چی زود تر تا دیر نشده به حمام های شهر منتقل شوند و شما قندآغایان شرین ، بهتر میدانید که مجلس و گردهمائی در حمام ها  سابقه طولانی دارد هدفم حمام های زنانه است که خانمها در هفته یکبار یا بعضاً دو بار اساسی ترین مشکلات زندگی ،روزگار و روابط و ضوابط شانرا در قالب پشت سرگوی یا غیبت ، گله و کذار ، تبصره های رقم رقم به بحث می گیرند و در فضا ی مرطوب و گرم حمام دل های شانراخالی میکنند . باداشتن چنین یک سابقه تاریخی و با  استفاده از چنین تجربه غنی چرا ما دست بکار نشویم و مجالس کلان را در حمام عمومی و مجالس خصوصی ما را در اتاقهای نمره دایر نمایم البته با در نظر داشت اینکه شخص که لنگ را توزیع میکند بنا بر حساس بودن پسُت کاریش و موقف تعین کننده اش باید از نزدیکان جناب ریئس صاحب ویا معاونین محترم شان باشد مهم نیست که حتمن حمامی باشد و در این رشته تخصص کاری وباری داشته باشد کافی است اگر گل خندی   باشد مشکلی نیست .  لنگ و لنگیچی هردو تحت مراقبت جدی امنیتی قرار داشته باشند . البته باید پیش بین بود در صورتیکه لنگ هم موجب خطر جانی به ما گردد در آن صورت چون ما همه از یک جنس هسیتم با حیا حضور بی لنگ به مجلس بازی و جلسه گرای خود ادامه میدهیم . این کار نتنها فواید امنیتی دارد بلکه از نظر صحی هم مفید حال ما واقع میگردد این است نظر کارشناسانه ء من . بااحترام . ریئس و اعضای مجلس با شنیدن پیشنهادات گل موره جان قند چور ، خون در رکهای شان دمید و فکر میکردی که حیات دوباره یافته اند با فریاد بلند و بلند همه با یک صدا میگفتند که بیشک زنده باد گل موره جان واقعاً که قند چور و قند گو هستی . ریئس در حالیکه از احساسات میلزید گفت من منحیث ریئس با هر کلمه پیشنهادات گل موره جان قند چور موافق هستم و میخواهم اضافه نمایم که علاوه از سایرچیزها در لست اشیای و اجناس ممنوع الدخول به صحن حمام سنگ پای ، قطعی نصوار دهن و نصوار بینی چلم  در هرشکل قیافه وپل ریش وغیره شامل گردد . شما چطور ؟ اعضای  با یک صدا گفتند شما که که موافق هستید ما صد بار موافق هستیم . به پیش به سوی تدویر مجالس عمومی و خصوصی ما در حمام های شهر .

 

25.09.2011

 

طنز

از قلم فضل الرحیم رحیم

   


بالا
 
بازگشت