نجـیب  داوری

 

مسابقه بیکفایتی

وزیر صاحب فرهنگ مطالعه فرمایند

چند هفته قبل مجلس نماینده گان یا ولسی جرگه افغانستان تصمیم گرفت، تا یازده وزیر کابینه کرزی را بخاطر کوتاهی در مصرف بودجه انکشافی وزارت های مربوط در جریان سال 1390 هجری خورشیدی به استیضاح کشد. در گذارش مربوط که ازطریق مدیا به اطلاع عامه رسانیده شد، آمده است که وزارت معادن وصنایع 26 فیصد،وزارت مبارزه با مواد مخدر20 فیصد، وزارت تجارت 17 فیصد، وزارت اطلاعات وفرهنگ 12 فیصد و وزارت دفاع ملی فقط 9 درصد از بودجه توسعه خود را در جریان سال 1390مصرف کرده بودند وبس.

هر چند با گذشت چندهفته و تبرئه تعدادی از این وزرا بدلیل اینکه در سال مورد نظر در وزارت مربوطه وزیر نبوده اند، کار به استیضاح کشیدن وزاری بی کفایت و ناکار آمد کرزی هنوز در پرده ابهام قرار دارد. ولی در هرحال سؤال ایجاد میگردد، درحالیکه گوشه– گوشه افغانستان ویران وجنگ زده،طالب باز سازی واعمار است. چرا وزرای کابینه حامد کرزی، با وجود در اختیار داشتن منابع مالی هنگفت، دست روی دست گذاشته و با بی تفاوتی تمام  به بدبختی و بیچاره گی مردم، روز ها و سالهای دیگری را عمداً میافزایند.

 به نظر میرسد که رقم مصرف بودجه بعضی از این وزرات هاغیر قابل باور، و حتی خجالت آور است. ولی ناگفته پیداست که  نبود کادر فنی دلسوز و مسؤلیت پذیر در تعدادی ازاین وزارت ها و موجودیت افراد غیر مسلکی، از وزیر گرفته تا رده های پائین در چنین وزارت ها، خود باعث شده است که پول در اختیار گذاشته شده در مسیر معین مصرف نشود. در یک مثال ساده میتوان گفت که فقط آشپز میداند که برای پذیرایی مهمانان معین در یک ضیافت چه مقدار مواد خوارکی و کدام مصالح جات ضرورت است وهمزمان برای تهیه آن چه مقدار پول؟ ومعلومدار کسی که آشپز نباشد، در تهیه،پخت ومصرف پول برای یک ضیافت، به جای عزت مهمان، خجالتی را نصیب خواهد گردید.

حالا کرزی صاحب هم طی یازده سال اخیر روی خیالات واهی،افکار ماخولیای و دیوانه وار اش در توظیف و تقرر ارکان دولت وحکومت بیشتر روی اشخاص غیر مسلکی، گذشته از همه بی کفایت ودانگه یی تکیه ورزیده است، تا شخصیت ها فنی، مجهز با دانش مسلکی ومسؤلیت پذیر. روی همین اصل بسیاری از وزرات ها نتوانسته اند،نصف وحتی یک چهارم حصه از بودجه انکشافی  شانرامصرف نمایند. در عین حال وزرات های اند که بجای مصرف بودجه در اختیار گذاشته شان درمسیر مؤثر، برای اینکه نشان دهند بودجه شانرا مصرف نموده اند- دست بمصارف بیجا وحتی نادرست هم زده اند. بعنوان مثال وزارت داخله بمصرف چند صد هزار دالر دیوار سنگی ضخیم وبلندی را بطول چند هزار مترمربع بدورا- دور شهرک پولیس اعمار نموده است. همه میدانند مصرف پول جهت اعمار دیوار مذکور جز مصرف بی معنی واضافی چیز دیگری نبوده است. در حالیکه با همین پول میتوان چند اعمارت  دیگر در پهلوی اعمارات قبلی برای مستحقین اعمار ویا هم سیستم مرکزگرمی مدرن را برای شهرک مذکور فعال ساخت. ویا هم وزارت آب وبرق بجای اعمار بکار انداختن توربین های تولید برق آبی وگسترش استفاده از انرژی آفتاب؛ دست به فعال ساختن توربین های برق با سوخت فوسیلی حتی تا سطح 300 ملیون دالر میزند. در حالیکه برای کشوری چون افغانستان که تمام مصارف نفتی اش را با قیمت بلند از بازار آزاد خریداری مینماید ساخت چنین پروژه ها کاملاً غیر اقتصادی وحتی غیر ضروری میباشد.(مگر در شرایط خاص و داشتن تعدادی محدودی از اینوع جنراتور ها  بعنوان ریزرف برای  استفاده در شرایط فوق العلاده وعاجل) توجه کنیم که پروژه تولید برق سروبی دوم با تولید برق 200 میگاوات برق درساعت، سالهاست که در انتظار اعمار است. ولی کیست که به آن توجه کند.

هرچند از تعدادی کثیری وزرای کرزی که درمصرف بودجه انکشافی وزارت های مربوط کوتاه آمده اند با در نظر داشت غیر مسلکی بودن شان ،گله ای نیست؛ مگر در این میان گله از آنتعداد وزرای است که در امور وزارت مربوط سابقه کارو تخصص دارند. بگونه مثال وزرات اطلاعات وفرهنگ.

  در راپور آمده است که  وزارت  اطلاعات و فرهنگ فقط 12 فیصد از بودجه در اختیار گذاشته اش را مصرف و 88 فیصد باقی مانده را بجا گذاشت. معلوم نیست که چرا؟ و یا اینکه وزیر صاحب اطلاعات وفرهنگ هم خواسته اند در گیرو دار  مسابقه بی کفایتی از بقیه اعضای کابینه جناب کرزی عقب نماند. و الی فقط در چوکات تعمیر خود وزرات اطلاعات وفرهنگ و محوطه شهر کابل امور زیادی است که بایست به آن پرداخت میگردید. طور مثال:

1- در همین سالی که وزارت موصوف فقط 12 درصد از بودجه انکشافی اش را بمصرف رسانید؛ کتابخانه عامه کابل یا بزرگترین کتابخانه افغانستان درحالت زار و بسیار بدی قرار داشت. شبعه مجلات و روزنامه ها که قبلاً در تعمیری، در جناح شمالی تعمیر اصلی کتابخانه قرار داشت. تخریب وبجای آن عمارت بسیار بزرگ و بلند منزلِ عزیزی بانک در حال ساختمان بود، که گرد وخاک ناشی از امور ساختمانی روی تعمیر کتابخانه و دهلیز ها و حتی صالون های کتاب بخوبی هویدا بود. بخاطر بیآوریم که قبل از تخریب تعمیرِ شعبه کتب و مجلات کتابخانه عامه، اعتراض متحدالمالی از طرف فرهنگیان افغان عنوانی وزارت اطلاعات وفرهنگ ومقام ریاست جمهوری در سایت های انترنتی کابل ناتهـ و آسمایی آنلاین؛ واز مقامات عالی دولت افغانستان درخواست گردید تا در مورد توجه خاص نمایند. مگر تخریب تعمیر مذکور نشان داد که حاکمان فعلی  افغانستان از مسایل فرهنگی وتوجه به آن- فرسنگها فاصله داشته، و حتی به آن ارزش کاه را هم قایل نیستند.  شعبه مجلات وروز نامه ها که از محل غصب شده به تعمیر اصلی کتابخانه منتقل شده است؛ نسبت کمبود جا، کلکسیون ها پر ارزش و پر بهای روزنامه ها و مجلات چندین دهه قبل طوری، روی همدیگر انبار گردیده که دریافت کلکسیون مورد نظر خیلی مشکل و حتی در مواردی ناممکن میباشد. با آنکه درجریان جنگها و زد وخورد ها تنظیمی بعضی از این کلکسیون ها بسرقت رفته است.

ثانیاً مسؤلین شبعه مجلات وجراید از نبود صحاف شکایت، مجلات و روزنامه های بیشماری که اکنون در دسترس قرار میگیرد، بشکلی از اشکال و با مشکلات زیاد در گوشه ای انبار میگردد. ایشان در زمینه اظهار داشتند که{موضوع را چندین بار به جناب وزیر اطلاعات وفرهنگ یاد آور شده اند؛ ولی وزیر صاحب در جواب گفته است که( برویئد یک صحاف باالمقطع پیدا کنید.)  درحالیکه با درنظر داشت نرخ تورم در کشور، و اینکه صحافی خود کار آسانی نیست؛ هیچ صحافی حاضر نیست که بالمقطع کارکند، مگر اینکه رسماً وبا معاش خوب استخدام شود.}

ثالثاً-  در کتابخانه عامه کابل برخلاف کتابخانه های اکثریت نسبت به تمام کشورهای  جهان از کامپیوتر وانترنت خبری نیست. ومسؤلین این موضوع را حتی بروی شان هم نمی آورند.

رابعاً- بعضی از مامورین مؤظف در تالار های مختلف کتابخانه عامه کابل برخورد خوب وشایسته با مراجعین ندارند، و این خود میرساند که مسؤلین وزرات اطلاعات وفرهنگ در امر تدویر کورس های آموزشی برای کارمندان مذکور شدیدا ً کوتاهی نموده اند.

خامساً- در کتابخانه عامه کابل از وجود بسیاری از کتاب هایکه طی یک یا دو دهه اخیرتوسط نویسنده گان کشور نوشته،تألیف و طبع گردیده است خبری نیست. بگونه مثال جای رمان های معروف «کوچه ما» و«عصر خودکشی» در کتابخانه عامه کابل خالیست وهمین طور...

 جا دارد که مسؤلین محترم وزارت اطلاعات وفرهنگ در زمینه توجه خاص نموده جهت دستیابی عموم از طریق کتابخانه های عامه کشور به کتابهای که توسط خبره گان میهن ما طی دو دهه اخیر برشته تحریر در آمده است اقدامات مقتضی بعمل آورند. لازم به یاد آوریست که کتابهای ضد ملی و مخرش که توسط بیگانگان زیر نام مولف افغان برشته تحریر در آمده است، جایی در کتابخانه های عامه کشور نخواهند داشت.

سادساٌ - درست شش سال قبل از امروز نامه ای به ارتباط آنلاین نمودن پارچه های موجود موسیقی در آرشیف رادیوافغانستان در انترنت، تحت عنوان  «تابوی اسارت پارچه های موسیقی موجود در آرشیف رادیو افغانستان باید رفع گردد» مکتوب مفصلی عنوانی ریاست رادیو تلویزیون ملی تحریرو از طریق سایت وزین آسمایی آنلاین گردید.

   http://www.h-obaidi.com/ausgabe%204/Music-dlawari.htm

طی اینمدت نسخه های از مکتوب فوق را از طریق دوستان فرهنگی به مسؤلین رادیو تلویزیون ملی ازجمله محترم عبدالواحد نظری ریئس سابق و محترم زرین انځور رئیس فعلی رادیو تلویزیون ملی وغیره فرهنگی های که به نحوی در رادیو تلویزیون ملی سروکار دارند و همچنان از طریق صفحه فیس بوک به شخص وزیر اطلاعات وفرهنگ(  اگر خودشان واقعاً با صفحه فیس بوک شان سرو کار دارند، نه سکرتر شان) رسانیده ام. ولی متأسفانه ومتأسفانه در مورد هیچ اجراات عملی بملاحظه نرسیده است.

سابعاً- جا دارد که مسؤلین وزارت اطلاعات وفرهنگ به اساس وظایف شان در قبال مسؤلیت های شان در امر معرفی افتخارات تاریخی کشور ما به جهانیان، اجراات مقتضی را رویدست، تا مردم دنیا از گذشته و تاریخ پر شکوه میهن ما آگاهی بیشتر یابند. باید یاد آوری نمود که مقامات ذیربط، رسمی وغیر رسمی تعدادی از کشور های همسایه در زمینه به نفع کشور شان کارهای زیادی را اجرا وتا آنجا پشرفت نموده اند که تمام تاریخ درخشان منطقه را به حساب خودشان احواله؛  تا جائیکه  تعدادی از رهبران غربی حتی در بعضی از سخنرانی های رسمی شان به ارتباط بعضی مسایل با ایران از تاریخ درخشان وفرهنگ غنی اینکشور یادآوری مینمایند. ولی اگر در چنین مسایل حرف طرف افغانستان باشد، جای تاریخ درخشان افغانستان در اینوع سخنرانی ها خالیست. در حالیکه این امر به هیچ و جه منصفانه نیست. زیرا بدون هرگونه شک وتردید  افغانستان و تاجیکستان میراث دار تمام غناهای فرهنگی، هنری وکلتوری- تاریخی شان در حدود جغرافیای کنونی شان، میباشند ،اینکه دولت ها و حکومات گذشته بخصوص در صد سال اخیرِ تاریخ افغانستان در حصه تدوین افتخارات تاریخی افغانستان عزیز و معرفی آن بجهانیان چه کار های انجام داده ویا هم انجام نداده اند، میگذریم. ولی اکنون که وزارت اطلاعات وفرهنگ از امکانات بسیار- بسیار گسترده مالی نسبت به هر زمان دیگری برخوردار است؛ جا دارد که در امر معرفی فرهنگ، دانش وادب افغانستان باستان به جهانیان وبزبان های عمده ومختلف دنیا دست وآستین برزند. روی این ملحوظ بدنبال تاسیس سایت های اجتماعی در انترنت چون گوگول،یاهو وغیره طی بیشتر از یکدهه اخیر و به ارتباط وارد کردن تاریخ حقیقی افغانستان، بخصوص تاریخ غبار« افغانستان در مسیر تاریخ» بزبان های بین المللی خاصتاً بزبان انگلیسی درسایت های مذکور ازطرف مقامات رسمی افغانستان هیچ نوع اجرااتی صورت نگرفته است. و آنچه در زبان انگلیسی به ارتباط تاریخ افغانستان در سایت های مذکور وجود دارد بیشترآن توسط کاربران غیر افغان در بیرون از افغانستان و بعضاً هم با اغراض، وارد سایت های مذکور شده است. در نتیجه نسل جوان افغان که در خارج از افغانستان زنده گی دارند در ارتباط با شناخت تاریخ حقیقی کشور آبا واجدادی شان از این  بابت با  مشکل مواجهه وگاهی هم از اینکه نمیتوانند ثبوت و سندی روی گفته های شفاعی والدین شان به ارتباط تاریخ پر افتخار افغانستان در سایت های اجتماعی پیدا کنند، سرخورده بنظر میرسند.  بناً اشد ضرورت احساس میگردد که مسؤلین محترم وزارت اطلاعات وفرهنگ به این ارتباط اقدامات جدی ومتقضی را رویدست، تا نسل جوان افغان در بیرون ازکشور و مهمتر ازهمه بقیه جهانیان با تاریخ حقیقی افغانستان آشنایی حاصل نمایند.

2- در بیرون از محدوده شهرکابل نیز کار های زیادیست که وزارت محترم فرهنگ باید به آن بپردازد. اگر وزرات موصوف روی شرایط خاص فعلی و ممانعت عمدی مقام ریاست جمهوری بخاطر راضی نگهداشتن برادران ناراضی، در امر اعمار و احیأ مجدد بودای با شکوه بامیان بهانه تراشی میکند؛ ولی احیا وساخت دوباره بعضی از داشته تاریخی دیگر که طی سه دهه اخیر ویران شده اند، کاریست نه چندان مشکل- از جمله منار چکری وساختمان های مشابه. از قرائین پیداست که سازمان های فرهنگی وکلتوری بین المللی نیز شدیداً آماده همکاری در زمینه با دولت افغانستان میباشند. در صورتیکه جرئت وشهامت اجرای چنین کار ها در هسته قدرت دولت افغانستان و وزارت فرهنگ موجود باشد.

ثانیاً- آرامگاه های بسیاری از دانشمندان،شاعران، متصوفان،ادیبان،و بقیه پیشگامان تاریخ، فرهنگ وادب زبان دری- فارسی در داخل کشور ما، متأسفانه در حالت بسیار اسفبار قرار دارد. ترمیم و یاهم اعمار مرقد این دانشمندان بخاک خفته بطور شاید و باید، کار کیست؟ وزارت اطلاعات وفرهنگ و یا هم کدام ارگان دیگر؟

بروئید مزار های متقدمان فرهنگ وادب زبان دری-فارسی را در ایران ببینید. و مشابه آنرا در افغانستان؛ وباز هم هردو را باهم مقایسه کنید. برای ما کاملاً خجالت آور است که مرقد یکی از بزرگترین دانشمندان و بنیاد گذاران عرصه دنیای ریاضی ونجوم یعنی علامه ابوریحان محمد البیرونی- غزنوی، درشهر غزنه در حالت بسیار- بسیار زار و اسفباری قرار دارد. و همینطور...

از اینکه در رأس وزارت اطلاعات وفرهنگ افغانستان شناخته شده ملی وفرهنگی تشریف دارند. امید که وزیر صاحب محترم در راستای منافع ملی  وبجا گذاری نام نیک و پر افتخار از خودشان، دست به  اجراات عملی بسیاری از اموری بپردازند؛  که شمه کوچکی از آن در فوق ارقام گردید،. موفقیت،کامیابی وسر بلندی نصیب شان.

 


بالا
 
بازگشت