الحاج همراز کابلی

 

سرنوشت با ما گره خورده است

بی ما برویم افتان وخیزان ، از هفتم فرخنای آسمان ، به زمین گمنامی خواهیم خورد !.

خورد و خمیرمیشویم چنانچه...دیدم ندیده بودم ...!

من ، دراجتماع تجرید شده اگر بگوئیم منم و من ! سبای را سبا نخواهیم ساخت چنانچه...

دیدم ندیده بودم!

تاریخ گواه است ، شمع من ، امشب اگر پرتو افشاند فردایش ظلمت در قهرش می گیرد چو ن من ها، ما نیستند ! قبالش غروب فاحشی درکمینگاۀ خفا نشسته پلنگ خونخوار به من ، می جهد زمین گیرش می کند باز دوستان گلیمی ازماتم دوخته برعزائی بنشینند ؟ چنانچه ...دیدم ندیده بودم...!

هیئآت که پی من، برویم باز نگردیم اگر برگرد یم شادمان نگردیم چنانچه لمسیدیم و دیدیم!...

عادتاً یامسلکاً دلبستۀ رسانه های صوتی ، تصویری وچاپی هستم.

متاسفانه بعضاً نوشته های آگاه یا نا خود آگاه ، چاپلوسانه ، بخاطر منافع شخصی ، گروهی ، سمتی ، زبانی ، تنگ بینانه یا فرمایشی که خوانش آن برای هر خوانندۀ با درد و دراک جزاجبارو فرسایشی بیش نیست تخم یااس در چمنزارحکمت ها ومحبت ها می کارند!

چنانچه... دیدم ندیده بودم...!

برخی از نوشته های از اکثریت و اقلیت ملیت ها بحث می نمایند که این مبحث ها خیلی ها بچه گانه است زیرا اگر دشمنان مردم افغانستان تاریخ کشور مارا خوانده باشند در می یابند که حد اقل از سال 1747 با ظهور افغانستان وحذف نام خراسان تنها یک ملیت سلطنت داشتند سایر مردم افغانستان زیر بیرق افغانستان قرار گرفتند تا اینکه در زمان سلطنت امیر امان الله شاۀ غازی تماماً مردم کشور که تاریخ شهادت میدهد دست بدست هم داده ملت را از یوغ استعمارهمان وقت نجات دادند و صاحب کشور آزاد مستقل شدند.

آیا منشای این پیروزی همبستگی تمام مردم زیر لوای اسلام و افغانستان نبود؟

دراین مقطع زمان نوشتاری چون اقلیت و اکثریت ویا فیصدی های نام نهاد از قبیل این ملیت آن فیصدواین ملیت آن فیصد فکر میکنم دردی را دوا نمی سازد ونه یک ملیت باتکتازی اش میتواند مسیر سرنوشت مردم را تعین و کشور را به صوب ترقی و تعالی سوق بدهد چنانچه قریب به چهار قرن تک ملیتی نتیجۀ بدست نیاورد و حالا هم فکر میشود که بیجا و نا کارآ است که خود را با نوشته های عوام فریبانه حق به جانب بگیریم و همدیگر را ملامت بسازیم .

نوشته هرچند نباشد سفیدی را باید از سیاهی جدا بسازد . صادقانه و راستگو باشد برای مردم مظلوم سیری زنده گی را وسیله شوند نه اینکه نزدیکان ر ا دور و دروغ را برراست پیروز بسازند.

اگر دیدۀ باطن ازچشمه ساران صداقت آبی در نهاد داشته برای زنده بودن ، رفع تشنگی ها و خستگی های ادوار چشم حق بین راازآن آبیاری کردبانگرش باز ازدریچۀ حقانیت نگاۀ روشنگرانه دوخت خوب فهمیده میشود که بعضی نوشتارهای عزیزان خامه پرداز نفاق انفگنانه است ؟

حیف رنگ سفید کاغذ زیبا که سیاه فکران ظلمت ساز چون ضمیرشان مرموزش می سازند تاسف بحال عقل ؟!؟

یکبار نه بلکه تا اصلاحش چندین بار؟!.

برخی گلایه دوزانه بخاطرمنافع خودش سرنوشت یک ملت را چون فنر تاب و پیچ داده وارونه جلوه میدهند از این عمل قبیح بهره برداری های می نمایند.

که ایماناً بی ایمانی است .

دلشاد سازی و دشمن سازی را تنها کاغذ نمی پذیرد بلکه لمس شود تا نفع وضرر ش روشن گردد.

بگونۀ مثال همیشه شنیده میشود که در دستگاۀ دولت فساد اداری محسوس نه بلکه وجود دارد ولی منطقاً این موضوع راصاحبان قدرت و توان مطرح میسازند که هرچه بخواهند برای جلو ه افروزی آیندۀ شان که هدف دارند تا جایگاۀ دردل مردم تعمیر نمایند و مردم سادۀ مارا که پراگندۀ ظاهر و باطن اند دلخوش میسازند این مردم ساده پرور درهرکجای اظهار میدارند که والله فلانی مقام چقدر گپ خوب زد ؟!

درحالیکه تنها این آقا میگوید اما عمل ؟

بازهم مردم مظلوم ما عمل را مطرح بحث قرار نمیدهند و رهنمودی برای اصلاح کارها نظر نمی دهند که برتاسف ما می افزاید؟ .

گرفتن جلوی فساد اداری قبلی و امروزی خیلی ها ساده است اگر میخواهند بگیرند ماموریکه در طول سی تا چهل سال در دستگاۀ دولت مصدر خدمت هموطنش بود امروز یک سرسوزن در زمین خداوندسرپناۀ ندارد بساکسانی اند که کمتر از ده سال ترک زاد گاه کرد درکنار همین مامور در پایتخت نشست اما در کمتر از یک دهه وی توانسته است که به پول غربی ها که بزعم شان برای تمام مردم ، اعمار وبازسازی افغانستان کمک میشود اما دریک جیب ریخته شد گرفته گی ها صاحب میلیون ها دالرو منازل به به شدند به افکار غربای کشورملیاردر؟!

دراین سن کم ملیاردرچطور شد ؟

این سرمایۀ گراف را ازکجا یافت ؟

آیا این خود فساد نیست ؟

اگر با مامور قدیمی که از نظر تجربه مجرب هم است چهل یا سی سال خدمت کرده رتبۀ دوم ، اول فوق و یا مافوق داردآخرین سفرطولانی زنده گی مامورین را منحیث وفادار ترین شخصیت ها آبرومندانه پیموده ترفیعاتش به اساس وفاداری به وطن ، مردم ووظیفه صورت گرفته فعلاً برای رهایش حداقل برای سر خود و فامیلش چت ندارد.

بیائید آبرو مندانه بیاندیشیم و مقایسه اش نمائیم میتوانیم برداشت کنیم که خداوند بیامرزد همان کفن کش قدیم را؟ !.

اگر حقیقتاً نگرشی ژرفی بر حقایق دوران افگنیم بهتر ین راۀ نجات یک تن شدن من و ماست بیائید ما شویم من نتیجه اش فرسوده دلی است که دیدم ندیده بودم.

بیائید دست همدیگر بگیریم

نشاط زنده گی از سر بگیریم

 

 


بالا
 
بازگشت