« نگاهی به سالگرد مسعود در مشهد »

اسدالله جعفری

 

احمد شاه مسعود، درکشاکش حب وبغض ها گم شده است. دیگر از آن احمدشاه مسعود فرمانده مشهور، خبری نیست. یا در غبار بغض ها دست وپا می زند و همنشین هتیلر وموسیلنی و آتیلا می شود و یا در هیاهوی دوستی ها رخ می نماید و قهرمان ملی لقب می گیرد وبنام او برملت جفا می رود وخون ریخته می شود وحق یتیمان در حلقوم فراخِ پهن ریشان شکم آماسیده وسیاه سر می غلطند.

براستی مسعود کی  بود وچه کرد؟

ارایه ی چهره واقعی مسعود کار دشوار ودست نایافتنی نیست اما در شرایط فعلی ارایه ی چهره واقعی از مسعود کاریست کاریستان چون مسعود در سه حلقه از دوستان ودشمنان محاصره است:

1-  دشمنان واقعی مسعود، مسعود را مسئول ویرانی افغانستان می دانند - البته چندان بدور از حقیقت هم نیست-  اما حق این است که همه ی مسئولیت ها را به گردن مسعود انداختن ظلم است . باید صادقانه اعتراف کنیم که تمام بدبختی های افغانستان امروز، مسئولیتش برعهده مجاهدین هست این مجاهدین بودند که کابل را بدل به قبرستان کردند و راه  را برای حضور طالبان باز نمودند ودولت ربانی ومسعود  وهمپیمانانش بودند که برای کوبیدن رقیبانش طالبان را تا پشت دروازه های کابل همراهی نمودند.

اما این تنها مسعود نیست که مسئول باشد بلکه تمام رهبران جهادی(باحفظ مقام جهاد شان)  مسئول ویرانی افغانستان هستند. وهمه ی مسئولیت ها را بردوش احمدشاه مسعود نهادن ظلمی است غیر انسانی وغیر وجدانی.

2-  دشمنان دوست نما ودوستان نادان، حلقه دوم پیچیده بر گرد مسعود، دشمنان دوست نما ودوستان نادان هستند که دشمنان دوست نما بنام دوستی سعی در بدنمایاندن چهره آمر مسعود دارند ودوستان نادان نادانسته برگرد کوچ هیاهو می کنند و در این هیاهو های جاهلانه است که چهره جهادی وملی مسعود گم می شود و از مسعود چهره درنده وسفاک رخ می نماید.

3 – حلقه سوم پیچیده برگرد مسعود حلقه پنچشیری های هستند که مسعود را در دره ی پنچشیر محصور نموده واز مسعود فقط کلاه حماقت را به ارث برده اند.

نمونه بسیار آشکار این نوع پنچشیری های چمبر زده بر جنازه احمد شاه مسعود، مسئولان تاجیک تبار پنچشیری در کنسول افغانستان درمشهد هستند.

چند سالی هست که کنسول افغانستان در مشهد مقدس، در اشغال برادران پنچشیری هستند و هرسال بمناسبت ترورناجوانمردانه آمر صاحب مسعود، سالگرد قهرمان ملی می گیرند که در حقیقت سالگرد برای فرمانده شهیری چون احمدشاه مسعود نیست بلکه آتش در افکندن در قبر آن کشته ی کشته خویش است.

احمد شاه مسعود با همه ی اشتباهات وانحصارطلبی ها و پنچشیری گری هایش، شخصیت فوق العاده باهوش ومسلمان معتقد به دستورات دینی خودش بود و در عرصه دفاع از کشور بسیار جانانا نه از کشور دفاع نمود وسرانجام جانش را فدای دفاع ازکشور کرد وبه همین خاطر است که تمام اقوام افغانستان - باهمه ی دلخوری های که از احمدشاه مسعوددارند- به او احترام قائل اند و او را به عنوان یک سرباز فدایی وطن می ستایند.

اما برادران پنچشیری ما، در کنسول افغانستان در مشهد چند سالی است که بنام بزرگداشت سالگرد آمر صاحب احمدشاه مسعود، آتش غذاب در قبر او در می افکنند ونفرین یتیمان وخانواده های شهدا را نصیب احمدشاه مسعود می کنند.

چندسالی است که کنسول افغانستان توسط پنچشیری ها اشغال شده وآقا یان به غارت بیت المال امت اسلامی وحق خانواده های شهدا وپا یمال نمودن خون شهیدان مشغول هستند.

چند سالی است که  هرسال ببهانه سالگرد مسعود در کنسول افغانستان در مشهد مراسمی بخور و ببر برپا هستند ومیلیون ها پول بیت المال که در حقیقت خون بهاء شهیدان وحق یتیمان ومحرومین هستند، درحلقوم چند نفر مشخص ومعین می روند.

آیا مسعود فقط مال پنچیشری ها هستند؟ اگر مسعود شهید پنچشیری ها هستند، چرا از بیت المال وبودجه کنسول وخون شهیدان برای سالگرد مسعود پنچشیری خرج می شود؟

اگر آمر مسعود واقعا شهید ملی است، چرا در سالگرد مسعود درکنسول مشهد از خانواده های شهدا، مهاجرین تاجیک بدخشان، تخار،  فاریاب، کابل، ومهاجرین دیگر اقوام پشتون، هزاره، ازبیک، ترکمن... خبری نیست وفقط چند نفر پنچیشیری وهراتی وچند عمامه به سر سیاه وسفید بریده از مردم بنام هزاره وسید حضوردارند ؟

در این چند سالگرد مسعود، میلیون ها پول بیت المال بنام سالگرد مسعود حیف ومیل شده اما نمی توانید یک فرزند شهید افغانستانی را پیدا کنید که لقمه نانی از این سالگرد ها بکام او فرورفته باشد ویا تن پوشی برتنش شده باشد ویا مادری شهیدی ریالی از آن نصیبش شده باشد که داروی برای خود تهیه کند.

آری چنین است که در سالگرد احمدشاه مسعود، آنچه نصیب آمر صاحب می شود، نفرین خانواده های شهدا، آه یتیمان، نفرت اقوام غیر تاجیک وتاجیکان غیر پنچشیری هستند و این کار پنچشیری های حاکم بر کنسول و برپا کنندگان سالگرد برای مسعود، در حقیقت آتش افکندن در قبر آمر صاحب مسعود است.

برادر احمدشاه مسعود آقای احمدضیاء وخانواده آمر صاحب مسعود باید بهوش باشند وبدانند که اگر می خواهند مسعود درپنچه ی پنچشیری ها اسیر نباشد وتمام مردم افغانستان به مسعود احترام کنند، باید سالگرد آمر صاحب را از چنین انحصار گرایی ها بدر آورد و یقین بدانند که هیچ قهرمان ملی، با زور وزر وتزویر قهرمانی ملی نشده ونمی شود. قهرمان براساس، صداقت، خدمت، عدالت، انتخاب می شود وتکریم کنندگان قهرمان ملی فطرت انسان وملت ومردم هستند نه دولت وحلقه های انحصار گرا.

نمونه اش شهید اقالیم قبله مزاری بزرگ، است با آنکه هیچ کسی برای قهرمان ملی شدن مزاری فریادی نکرد وقدمی برنداشت وهیچ وقت دولت افغانستان ریالی برای او هزینه نکرد، حتا احزاب ورهبران هزاره برایش ریالی خرج نکرده اند. اما او عملا شهید ملی وقهرمان ملی است ودر سالگرد شهادتش میلیون ها انسان عدالت خواه در سراسر جهان بیادش مجلس گرامی داشت می گیرند وباعشق وایمان شرکت می کنند و با اشک،  دعا رابانش می کنند.

به جناب احمد ضیاء مسعود وخانواده به داغ نشسته آمر صاحب مسعود، صادقانه باید بگویم: مسعود بزرگ بود نگذارید که چند پنچشیری نادان، مسعود بزرگ شما را کوچک کنند وبنام سالگرد مسعود نفرت دیگر اقوام ونفرین ولعنت خانواده های شهدا را نصیب آن فرمانده شهیر کنند وبر اثر نفرین ولعنت یتیمان شهدا آتش در قبر مسعود بزرگ در افکنند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت