عبدالو کیل کوچی 

 

یادی ازافسرپیلوت عبدالواسع کوهستانی

 

      در زندگی به وطن افتخار میکردی         کنون بناز که وطن بر تو افتخار کند

همانطوریکه توده ها ی مردم در آفرینش تاریخ نقش قاطع واساسی دارند ، تاریخ نیز شخصیت هایی را می آفریند . بگواهی علوم انسانی ،انسان دارای ماهیت اجتماعی است واین ماهیت را در شرایط مشخص ومعین اجتماعی میتواند جذب کند وشخصیت بیانگر این ماهیت اجتماعی میباشد که هر فرد انسانی شخصیت خاص خود را دارد .

 علم اجتماعی این را تایید میکند که شخصیت در جریان درک وهضم فعال ارزشها ی اجتماعی در نتیجه تاثیر اجتماع وتوسط آن بو جود می آید وخود شخص در ایجاد آن فعالانه سهم میگیرد.

 زنده یاد عبدالواسع کوهستانی نیز از همان شخصیت هایی بود که از میان توده های مردم بر خاسته بود ،از فضا وهوای  عصر خویش آموخته بود ودر اثر مطالعات دقیق اوضاع واحوال رقتبار مردمش ، راه تغیر ودگر گونی اوضاع حاکم بر جامعه را عملا جستجو میکرد . زنده یاد واسع کوهستانی  روشنفکر ترقی خواه ، مبارز پر شور و آتشین ، همواره در صف اول ترقی خواهان و دادخواهان مردمش قرار داشت . او به مبارزه دسته جمعی ،  بمنظور نجات مردمش از رنجهای بیکران عقیده داشت ودرین راه جسورانه می رزمید . زنده یاد عبدالواسع کوهستانی گرچه زمان تولدش دقیق در دست نیست ولی بنا به گفته راویان دراوایل دهه سی ام خورشیدی حدود سالهای 1323 خورشیدی  در قریه پایان جمالاغه کوهستان ولایت کاپیسا چشم به جهان گشوده است. موصوف تحصیلات ابتدایی را در  ولسوالی کوهستان وتحصیلات عالی و مسلکی را در کابل ودوره تحصیلات بلند تر در رشته هوایی را در خارج از کشورموفقانه  به انجام رسانیده است . این مبارز خستگی نا پذیر ومردمی همواره برای سعادت وترقی وطنش می اندیشید وبنیاد تفکرش را نجات توده های مردم از بدبختی ،فقر ،جهل ومرض تشکیل داده بود . زنده یاد واسع خان کوهستانی شخص نهایت مهذب ومهربان ودوست صمیمی زحمتکشان بود. اوبا ستمگران ومستبدین کینه میورزید وبا ظالمان سر آشتی نا پذیری داشت .

 موصوف همیشه طرفدار ترقی وتعالی بود وبر ضد عقب گرایی وجهالت مبارزه بی امان میکرد. نامبرده بآنکه برای تغیر بنیادی جامعه اش میکوشید ولی در جستجوی راهای نزدیک شدن بهدف  در زمان کوتاه وتغیر سریع جامعه بود . روی همین دلیل در کودتای 26 سرطان 1352 جمهورت سهیم گردیده بود . موصوف پس از پیروزی قیام نظامیان ، بحیث قومندان امنیه ولایت نیمروز مقرر گردید وبا استفاده از صلاحیت های وظیفوی وتکیه بر اهداف ترقی خواهانه خود ونادیده گرفتن ماهیت اصلی نظام کودتایی داود خان ، با استناد بیانیه خطاب به مردم افغانستان  که از طرف داود خان ارایه گردیده بود، تحرک کاری تازه یی را در پیش گرفت و نخستین اقدام عملی موصوف از توزیع عادلانه زمین آغاز گردید به گفته داکترپاچا کریمی یکی از مامورین زراعت آنوقت در ولایت نیمروز، تقسیم خود سرانه زمین از زمینداران

بزرگ به دهاقین ، غضب فئودالان ستمگر وملاکین بی رحم را بر انگیخت . این مرد انقلابی در نظام کودتایی آنهم سردار داود خان به این هم اکتفا نکرده بلکه  بمنظور خدمت بدهاقین دور دست ولایت نیمروز  کار احداث سرک ها ،خفر چاها وکشیدن نهر های بزرگ آب از دریای هلمند را روی دست گرفت و برای انجام چنین کار های انقلابی  وعام المنفعه به کار های داوطلبانه ودسته جمعی پرداخته و بیشترین فشار ها را بر طبقه اشراف فیودال تحمیل میکرد تا اینکه با احداث چند نهر بزرگ ،  آب از دریای هلمند در مسیر دشت های سوزان ولایت نیمروز وقرای دور افتاده آن به جریان افتاد. باید گفت که در راستای این فعالیت های وطنپرستانه ، توزیع زمین معضله داخلی را بر انگیخته بو د ولی تغیر دادن مسیر آب دریای هلمند بسرزمین سوخته افغانستان مورد خشم وغضب ایرانیان قرار گرفت که منحیث موضوع مهم مورد اختلاف بین دو کشور همسایه مطرح گردید. داود خان هیئاتی را جهت حل وفصل قضایا در محل فرستاد تا چگونگی تحرکات تند وشتابنده واسع خان و شکایات فئودالان مفتخوار وچند وچند اوضاع سر حدی را مطالعه نمایند ولی این مبارز پرشور بی هراس از پیامد های بعدی آن با تکیه بر اهداف انقلابی خود وتعهدات رژیم داود خان مبنی بر خدمت به مردم افغانستان براه خود جسورانه ادامه داد . رژیم کودتا که بنا به ماهیت رهبری دولت نمیتوانست فرمایشات فئودالان و تهدیدات حکمرانان ایرانی را نا دیده انگارد ، ناگزیر واسع خان را به مرکز خواسته و نامبرده را بحیث ریس تفتیش وزارت داخله در کابل نگهداشت . تا اینکه افغانستان چند سال بعد در نتیجه  قیام مسلحانه ثور 1357 شاهد تحولات تازه گردید. که نظام نو پا نیزهنجار ها ونا هنجارها ،سازگاری ها  وناسازگاری های سیاسی  را با خود همراه داشت که در چنین هوا وفضا افسر هوا باز ، واسع خان کوهستانی به سبکد وشی از وظیفه مجبور گردید . این مرد تحصیل کرده نظامی با تمام تحصیلات وشخصیت ممتازی که داشت جهت پیدا کردن مایحتیاج فامیلی خود به کار ترکاری فروشی پرداخت فقط با تبنگ کچالو سخن میگفت ،با شهادتنامه عالی تحصیلی راز دل میکرد ولی اندیشه مردمش هیچگاهی افکارش را تنها نمیگذاشت  . همیشه در فکر مردم وبا مردم خود بود . در برج سنبله سال 1363زمانی دروازه خانه ام را دقالباب کرد وپروگرام صلح خواهانه خود را یکایک برایم توضیح داده وتقاضای مذاکره وملاقات با داکتر نجیب اله را مطرح نمود که کوشش های زیادی درین زمینه صورت گرفت ولی متئسفانه بجایی نرسید . هنوز رنج بی پیان مردم او را رها نکرده بود که مریضی شدید دامنگیرش شد ودر آتش درد سرطانی میسوخت ولی نفقه فامیل هم برایش مهم بود در چنین شرایط مبارزه اش برای ادامه زندگی دشوار تر میگردید  چنانچه با دست خالی مقابله با مرض سرطان ومبارزه بر ضد دشمنان تاریخی مردم افغانستان .

این مرد جسور با همه مقاومت وایستادگی که از خود نشان میداد ،باز هم  درد جانکاه سرطانی توان جسمی اش را روز بروز از او میگرفت دریغ که  در بستر داغ مریضی میسوخت . این مرد روشنفکر وانقلابی که وطن سخت به او نیاز داشت ولی با تئاسف که درمانگری نداشت تا زمینه تداوی اش به هندوستان مهیا میشد که نشد . زنده یاد واسع خان فرزندان خورد سالی داشت ازین رو رنج می برد ولی دریغ که در اثرفشار تلخ وتنگا تنگ زندگی عاشق مرگ خود شده بود. اوبنا  بروایتی درسال 1369  در یکی از روز ها که شعله های درد ،  در وجود شریفش زبانه میکشید حوالی ساعت نه بجه روز قلم وکاغذ خواسته ودر آن چیزی به فرزندان خود وصیت کرده بود وپس از آن جهت رهایی اش از جان کندن همیش برای همیشه خود را نجات داده وبه  عمر طاقت فرسا ورنج آورش نقطه پایان گذاشته بود  که خبر مرگ نا بهنگامش دل دوستان را جریحه دار ساخت .

پایان عمر زنده یاد دگرمن عبدالواسع کوهستانی سر آغاز مصیبتی بود که برای نو نهالان فامیلش پایانی نداشت .

روحش شاد

عبدالو کیل کوچی 

 

 


بالا
 
بازگشت