اندیشه های وارداتی

ولی احمد شاکر

 

تا به کی بر دامن بیگانه گان چنگی زنیم      باید از خود صورتی سازیم و آهنگی زنیم

در حیات سیاسی کشور ما اصولی که بر اساس تجسمی آینده نگر از میانهء اجتماع خود ما ظهور کرده باشد کمتر به چشم خورده است. به جای طرحی از خود، ما پیوسطه سیستمها و عقایدی را از خارج مرزها وارد کشور کرده، و قبولاندن آن را بر خویش و بر ملت خویش واجب دانسته ایم. ما خواسته ایم مارکسیزم، وهابیت، مذهب گرایی، و دموکراسی را آنچنان که در اتحاد جماهیر شوروی، عربستان سعودی، ایران، و ممالک غربی تطبیق شده است، در افغانستان نیز به اجرا درآوریم. متأسفانه، تا حال پافشاری کله شخانهء ما بر مؤثریت تطبیق این ایده ها پی آمدهای ناگوار و حتی فاجعه برانگیز به بار آورده است. انتظارات غیر واقعبینانه از جامعه و توقع معجزه آفرینی از این اندیشه های وارداتی، ما را جز به مصیبت و مآیوسی به نتیجهء دیگری نرسانده است. از این رو، باید خط مشی بر اساس بینشی که ریشه در همین خاک قایم داشته باشد، نه در پایتخت های کشورهای بیگانه، برگزینیم تا از بحران فساد، خشونت، و عقب مانده گی بدر آییم. 

آیا ثواب بر آن نخواهد بود تا از به خویش اندیشی و خود شناسی آغاز کنیم؟ اول قابلیتها، محدودیتها، و ویژگیهای جامعهء خود را به گونه ای عمومی بررسی کنیم، تا باشد که درکی از خودی خویش ممد کار ما در شناسایی چالشها و مصایبی که با آن درگیریم گردد.  مثلآ از خود بپرسیم که آیا چگونه و تا کدام حد میتوان حقایق را با ارزشها و پدید ه هایی که جامعه خواهان آن است تطابق داد تا مولد دردسرهای تازه نگردد. در این راستا میتوان از مفکوره های بدرد بخور شرقی و غربی در مکان و زمان مناسب بهره برد. اما کاربرد این آیدیالوژی ها منحیث معیار ما را دوباره به بیراهه خواهد کشانید.

افغانستان هم مشکلات و هم راه حل های منحصر به خودش را دارد، که نتیجهء عملکرد عوامل سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، و تاریخی این سرزمین است. این فکتورها با هم چون شبکه ای در آمیخته و در تعیین سرنوشت و ساختار جامعهء ما نقش بازی کرده است. با شناسایی و در نظر داشت این عوامل خواهیم توانست راه های حلی را که از همین سرزمین سرچشمه گرفته و عبور کرده برای مجادله با سختی ها دریابیم. بهتر است تا به جای تطبیق کورکورانهء طرح هایی که کمتر ارتباطی به ضرورتهای این ملت دارد، خط مشی برگزینیم تا اجرای آن زخمهای کشور ما را دوا شده بتواند، نه اینکه بر آن نمک بپاشد. به این ترتیب، به جای کشانیدن به زور ملت به سوی تغییر، میتوان همدست آن در تلاش برای گشایش راهی به سوی ترقی شد.

 

 


بالا
 
بازگشت