20/01/2013

تبصره

فارویگانه سازمان مدافع عدالت انتقالی نیست!

هفتۀ گذشته شخصی بنام بصیردهزاد گزارش مشهور"پروژۀ عدالت انتقالی افغانستان " که بنام " تیره گیهای سر نوشت ساز: جنایات جنگی و جنایات ضد بشری از سال 1978 الی 2001" را درسایت وزین آریائی دیده وبا بکاربرد شم سیاسی خودبه این نتیجه رسیده که مؤلف این گزارش سازمان فارواست. موصوف ضمن یک مقاله این "کشف" بزرگ خود را بروی کاغذ آورده وبعدأ ادعا نموده که همین گزارش برپالسی عدم پذیرش تقاضای پناهندگی (پالسیf1) آنعده از اعضای حزب دموکراتیک خلق که مظنون به جنایات جنگ اند شده است مؤثربوده است. موصوف محاکمۀ سه تن از سران سازمان جهنمی خاد در هالند را نیزبه همین گزارش که گویا فارو تهیه کنندۀ آنست ارتباط داده است. در مورداین رابطه دهی های دهزاد زیاد تبصره نمیکنیم. فقط به تذکر یک نکته اکتفا میکنم که گریز ازحقایق (ولو که این حقایق برای انسان تلخ هم باشند) میتواند انسان را به خیالبافی وادارد.

ایکاش فاروافتخاراجرای تحقیقات وسیع مقدماتی در داخل افغانستان وتهیۀ این گزارش مبسوط در موردجنایات جنگی سه دهۀ اخیر را میداشت. باید به صراحت بگوئیم که فارومحتوی این گزارش را درخطوط کلی آن تأیید میکند. هدف عمدۀ تهیه کننده گان این گزارش برعکس آنچه که ب. دهزاد ادعا میکند، مظنونین مقیم اروپا نه، بلکه کمک به تصویب وتطبیق عدالت انتقالی در داخل کشوربوده است. بی سبب نیست که دوثلث این گزارش به جنایات ارتکاب یافته توسط قوماندانها ورهبران تنظیمی اختصاص داده شده است. واضحأ گزارشگران پروژۀ عدالت انتقالی نمیتوانستند بدون مرورمختصربربخش بسیارکوچک ازجنایات انجام یافته دردوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق(1978-1992) داخل دورۀ  حا کمیت تنطیمیها شوند.

اینکه این گزارش تکمیل نیست مورد اذعان نویسندگان آن نیزقرار دارد. در زیرعنوان این گزارش چنین میخوانیم: " تجزیه و تحلیل و ارائه مدارک از نمونه های بزرگ سوء استفاده (تخطی) در جنگهای افغانستان." این بدین معنی است که پروژۀ عدالت انتقالی چند واقعۀ مهم را انتخاب نموده وعمدتأ به همان وقایع پرداخته است. اگرفاروبه این عنوان توضیحی توجه نمیکرد، باید گزارش رامخصوصأ بخاطرنپرداختن به اعدامهای دسته جمعی صدها زندانی سیاسی دورۀ ببرک کارمل، که سال چند بارصورت میگرفت، وده ها مورد دیگرانتقاد میکرد.

درپهلوی این گزارش وگزارش کمسیون مستقل حقوق بشر، ده ها گزارش تخلفات دورۀ حاکمیت حزب دموکراتیک خلق متعلق به سازمانهای بین المللی حقوق بشرچون "کمیتۀ حقوق بشرمؤسسۀ ملل متحد"، سازمان نظارت ازحقوق بشر(human rights watch) ، سازمان عفوه بین المللی وگزارشات شعبۀ اسلام آباد UNHCR (متعلق به سالهای 1978-1992)وبلاخر یادداشتهای شعبۀ افغانستان مرکزبین المللی عدالت انتقالی حامل مواد کافی برای تثبیت نقض سیستماتیک حقوق بشروجنایات جنگی درین دوره مبیاشد. اگرانسانها صرف یک قدمی خود را ندیده وبا دید وسیعتربه قضایا نظراندازی کنند، متوجه خواهند شد که فارویگانه سازمان مدافع عدالت انتقالی نیست. نقش اساسی را درین رابطه بخش وسیعی از جامعۀ مدنی افغانستان که همچون فاروبه داعیۀ حقوق بشربرخورد صادقانه دارند، ایفا میکنند.

فاروهیچگاه موضع خویش در رابطه به عدالت انتقالی را پنهان نکرده است. البته درپناه آزادی بیان که ما در اروپاداریم، اگر درداخل حدودقانون عمل کنیم، ضرورتی برای مخفی کاری هم موجود نیست. فارو همواره اعلام داشته است که آنانیکه مسؤلیتهای بزرگ حزبی ودولتی دررژیمها سه دهۀ اخیرداشته اند باید بخاطرجنایات رژیم خود درپیشگاه مردم و محاکم جوابده باشند. اما نسبت دادن این گزارش به فارومخصوصأ بخاطراینکه  درعمل حقوق مؤلف یک تشکل دیگررا نقض می کند، خبط حقوقی است. امیدواریم آقای دهزاد، که ادعای حقوقدان بودن هم دارد، از ارتکاب این نوع اشتباهات در آینده امتناع کند.

 

 

"دفارودبشری حقوقوکمیته"

 

---

بالا
 
بازگشت