په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا


Date: March 2013

 

تبصره

منع لهجه ها وکلمات بیگانه دررسانه ها، نقض آزادی بیان نیست!

به تعقیب فرمان کرزی مبنی برمنع لهجه ها وکلمات بیگانه دررسانه ها، صدیق الله توحیدی رییس مؤسسۀ بنام "دیده بان رسانه های آزاد افغانستان" در یک نشست خبری در کابل درین مورد چنین اظهارداشت: " ایجاد کمیسیون "لهجه شناسی" بوسیله وزارت اطلاعات و فرهنگ به منظور شناسایی گوینده هایی که با لهجه های بیرونی صحبت می کنند، اقدامی غیرقانونی و نادرست می باشد."

آقای توحیدی درجریان کنفرانس مطبوعاتی واضح نساخت که فرمان کرزی وایجادکمسیونی برای تشخیص رسانه های که در آن با لهجۀ بیگانه یا کلمات نا مأنوس صحبت میشود، چرا وچگونه غیرقانونی ونادرست میباشند؟ کدام قانون بدینوسیله نقض شده است؟ استعمال لهجه وکلمات مأنوس فقط میتواندبرمؤثریت انتقاد از دولت بالای اذهان مردم به افزاید. پس مشکل آقای توحیدی درچیست؟ حفظ اصالت وانکشاف زبانهای مروج در افغانستان، بخصوص زبانهای ملی ما مکلفیت دولت درسطح بالا میباشد. آقای کرزی ووزرای بیتفاوت اطلاعات وکلتورکابینه های ده سال نخست حاکمیت وی، با فروگذاشت ازین وظیفه، مسؤلیت تاریخی بزرگی را بدوش گرفته اند. اگرمردم کشورما با حفاظت از زبان های خویش به لهجه ها وکلمات بیگانه دست ردحواله نمی کردند،  زبانهای ما اکنون به مخلوط مسخره ای ازلهجه ها وکلمات من در آوردی صادرشده ازآنطرف مرزهای غربی وشرقی ما مبدل میشد. به گواهی ریاست عمومی امنیت ملی تعداد تلویزونهای که ازخارج تمویل میشوند وحامل سیاست وفرهنگ همسایه های ما(ایران وپاکستان) میباشند، بیشتراز تعداد انگشتان هردودست است.  تأثیرکلمات نا مأنوس بالای زبان مردم در کوتاه مدت نا چیزاست. اما تحصلکرده ها در هرکشوراززبان معمول در رسانه ها تأثیرمیپذیرند. همین تحصکرده ها اند که مثلأ بحیث معلم برزبان شاگردان خویش وبحیث پدریا مادر برزبان فرزندان خویش تأثیرمیگذارند. ادامۀ این وضع برای یک مدت طولانی میتواند باعث ایجاد وابستگی فرهنگی وسایرانواع وابستگی شود. "فرهنگیانی" که استفاده از کلمات بیگانه را با ضرورت "انکشاف زبان" توجیه میکنند، بهتراست به عوض بلع نمودن لقمۀ جویدۀ فرهنگستان زبان آخند های ایران یا رسانه های پشتوزبان پاکستانی، برای انکشاف زبانهای دری وپشتو به دره های کشورما روآورند. چه اصیل ترین کلمات را مردم این دره ها، چون مرواریدهای اصل نسلی به نسل دیگرانتقال داده اند.

زدودن زبانهای دری وپشتو ازلغات عربی کاریست تقریبأ نا ممکن. در ایران از دوران رضاشاه بدینسوکاربرای زدودن لغات عربی اززبان فارسی ادامه دارد. این تلاش یک فیصد هم مؤفق نبوده است. چه کلمات عربی اکنون درایران استفادۀ عام دارند وبرای ایرانیان مأنوس شده اند. در بین مردم عام ایران کمترکسی را مییابید که بعوض کلمۀ عربی "مشکل" کلمۀ من در آوردی "چالش" را استعمال کند. عین قضیه در مورد کلمۀ "کابو" که بعوض کلمۀ عربی "تقریبأ" در زبان پشتواستعمال میگردد، صدق میکند. یکعده از هموطنان ما که در عالم هجرت در ایران متولد یا بزرگ شده اند، بر رسم عادت به لهجۀ ایرانی صحبت میکنند. این هموطنان را نمیتوان بخاطرآنچه بالایش کنترول ندارند، ملامت نمود. آنانیکه بحیث گویندۀ اخباریا گردانندۀ برنامه های تحلیلی  رسانه ها کارمیکنند، بخاطر تأثیر شان براجتماع، بایدبه لهجۀ وطنی خودماصحبت کنند. برعکس آنچه آقای توحیدی در کنفرانس مطبوعاتی فوق الذکرادعا کرده است، هرکس میتواند به آسانی لهجۀ ایرانی را از لهجۀ دری زبانان افغانستان تفریق کند. برای اینکارضرورنیست زبانشناس باشید.

افغانستان مهد زبانهای زیبای رسمی ما است. گناه خواهد بود اگرما اجازه بدهیم این میراث بزرگ وپر افتخارما، زیر سم ستوران مهاجمین فرهنگی پایمال گردد.

 

(کمیته حقوق بشرفارو)

 

 


بالا
 
بازگشت