هدایت حبیب

 

 

به دسیسه گران جزسرافگند گی وعذاب وجدان، چيزديگری باقی نمی ماند

 

       تاریخ سیاسی تمامی کشورها و ملت های جهان ، که درنتيجۀ مبارزات حق طلبانه و فعاليتهای آگاهی بخش، از زير ساطور سلاطين مستبد و فرمانروايی حکومت های جبار و ستمگر نجات يافته و راه رشد مستقل ملی و تکامل اقتصای و اجتماعی را درپيش گرفته اند گواهی میدهد، که "روزنامه ها، جراید ورسانه های الکترونیکی" در سمت دهی و بسیج فکری افراد، رشد و تکامل انديشه های عدالت خواهی و تأسيس انجمن ها، اتحاديه ها، احزاب و سازمانهای سیاسی و اجتماعی رول به سزایی را ایفاء کرده اند.

       در کشور مصیبت رسيدۀ خود ما هم، همزمان با تاسیس جریانها، حزب ها و جمعیت های سیاسی، نشریه های آگاهی دهنده نیز از جانب بانیان سازمانها سیاسی و شخصیت های مستقل فرهنگی نشر می گردید، طوری که تا کنون هم نامهای از مهمترین جراید سیاسی و فرهنگی یی گذشتۀ کشور، مانند: جریدۀ انگار، ندای خلق، وطن، خلق، پرچم، شعلۀ جاوید، کاروان، شوخک، افکارنو، مساوات، پيام وجدان،  ترجمان، وحدت ملی ... در گوشهای مان طنین انداز است.

       این جراید هر کدام متناسب با محتوای نشراتی و پخش انديشه های سياسی و بازتاب دادن دردها و رنجهای بيکران مردم افغانستان، در قلب دهها هزار هموطن ما جا گرفتند و در زمينۀ توسعه و انکشاف کمی و کيفی سازمان ها بحیث ناشر افکار و آرمانهای آنها نقش قابل ملاحظه یی را ايفاء نموده و توده های دردمند جامعه مان را به سوی هدف های سازمانهای مربوط خود می کشانیدند.

       هر نشریه و رسانه سياسی و اجتماعی، گذشته از این که پیام، مکنونات، نیات و اهداف سازمان مربوط را به مردم می رساند و باعث جلب توجه آنها به سوی هدف های مطروحۀ آن  گرديده، بهترين وسيلۀ تأمين ارتباط و بسيج توده های مردم به دور سازمان می شود، درعين حال مهمترين وسيلۀ ایجاد تفاهم در بین سازمانها گرديده، بارفع سوء تفاهمات سبب تأمین اتحاد و وحدت بین سازمانهای مشابه نيز می شود.

       سرانجام، همين رسانه هاست که با انعکاس و انسجام نظريات صاحب نظران و رهبران سياسی و اجتماعی زمینه ساز تشکل جبهات ملی ومترقی می گردد؛ راه حلساز چالشها، پروبلمها و مشکلات در درون زندگی سازمانی نيز می گردد؛ عملکرد ها، دید گاها و چگونگی اتخاذ تصامیم رهبری سازمان را به اعضای آن، به سایر سازمانها و به جامعه وضاحت و شفافیت می بخشد.

       بويژه درشرايط امروز، که پیشرفت علم و تکنالوژی، با دریافت وسایل نشرات الکترونیک، کار طبع، نشر و ارسال پیام ها را نهایت ساده و نزدیک ساخته است، به همان پيمانه جايگاه نشريه ها را درروند تکامل افکار و زندگی اجتماعی امروزين برازنده تر و مسؤوليتهای وظيفوی شان را درپيشگاه تاريخ سنگين تر نموده است.

       اما با کمال تأسف شماری از افراد مریض، کج اندیش و سارق نيز در تلاش آن هستند تا سایت های خوش نام، مستقل، آزاد وغیروابسته را به منبر عقده گشایی خود تبدیل نموده جایگاه و اعتبار فرهنگی وسیاسی آنها را در جهان روشنفکری دگرگون جلوه دهند و ارزش و اعتبار روشنگری يک سايت را صدمه زده، خواننده گان و فرهنگیان را از استفادۀ آن محروم گردانند.

       چنانچه، هفتۀ قبل يکتن از رفقای عزيز برايم اطلاع دادند، که پيرامون مصاحبۀ اخير فريد احمد مزدک، که با " بی . بی . سی " ، انجام داده و گفته های وی با واکنشهای تند بسا از عناصرچپ، بويژه اعضای ح. د. خ. ا مواجه گرديده است؛ ولی مطالبی از زبان شما، بدور از عفت قلم و وجدان حزبی و عقايد سياسی تان، درمورد حزب دموکراتيک خلق افغانستان، عملکردها و تاريخ پرافتخار آن، در وبلاک همايون، به نشر رسيده است.

       علی رغم اين که من طی اطلاعيه ی رسمی واکنش حزبی و اصولی ام را پيرامون آن نبشتۀ جعلی ابرازنمودم که با انتشارآن در سايتهای: سپيده دم ، آريايی، وطن و وبلاک همايون به آگاهی هم ميهنان عزيز رسانيده شد که آن نبشته جعلی بوده و از من نيست؛ وليک بخاطر آرام نمودن وجدان حزبی و منزه نگهداشتن تاريخ پرافتخار سياسی ام، يکبار ديگر عرائضم را باری خدمت همه رفقاء، دوستان و خوانندگان عزيز با نگارش بخشی از اطلاعيه ام، تقديم می دارم :  

       يک :  از آن جايی که من عضويت ح. د. خ. ا را آگاهانه پذيرفته و در راه تحقق اهداف و آرمانهای انسانی آن بهترين دوران زندگی ام را صرف کرده ام و به آن افتخار می نمايم؛ بنابران تمام چرنديات و هذيان گويی هايی که از زبان من بوسيلۀ عناصر معلوم الحال که با آنان طی سالهای اخير بخاطر دفاع از منافع نهضت دموکراتيک عدالتخواه افغانستان و اصوليت حزبی درمبارزه بوده ام؛ سياه مشق گرديده است، همه را جعلی و يک دسيسۀ آشکار اعلام می دارم و به سازمان دهندگان آن نفرين می فرستم.

       دو: چیزی را که در اینجا می خواهم بار ديگر با وضاحت کامل بيان نمايم  این است، که سه هفته قبل از نشر مصاحبۀ فريد احمد مزدک ، من نسبت مشکل تخنيکی در کمپيوتر و عدم دسترسی به انترنت، از مرور سايتها و خواندن مقالات بی بهره بودم. علاوه برآن هرگاه آن نبشتۀ هجوگونۀ جعلی و نبشته های من که در سايتها موجود است مقايسه گردد؛ از نظر شکل و مضمون، يک در صد نيز باهم شباهت شکلی و معنايی ندارند. بنابران يک بار ديگر من اين نبشتۀ هجو گونۀ جعلی را به شدت تکذیب و تقبیح می نمایم و به فرستندۀ آن طالب پاک نمودن وجدان از آلودگی ها و دست برداری از دروغ پراگنی، جعل ، تفتین و تقلب هستم.

       سه: شاید به خواننده پرسشی ایجاد شود، که چرا در رابطه به نگارندۀ اين سطور، چنین برخورد هایی صورت می گیرد؟ چنانی که در گذشته نیز کسی بنام مستعار "وحید خرسند" از مهاجرین افغان ساکن سویدن، عضو نهضت دموکراسی ترقی که شهامت استادنِ رو در رو را نداشت، یکی از نوشته هایم را وارونه جلوه داده بود، که جز کاه درآن دانه ای وجود نداشت. دراثر این عمل شنيع مذکور برای وضاحت بخشیدن موضوع ناگزیر به تحریر چندین مقاله شدم. حال این شخص متقلب، سارق و پاچه گیر باشندۀ سویدن، از آدرس من ابراز نظرهای غیرمسوولانه نموده است مرا باری وامیدارد، که رد پایش را پیدا کنم؛ با نام و نشان اصلی افشایش نمایم و به همه گذشته اش وضاحت بخشیده و روشنی بيشتر اندازم.

       چهار: علت دیگر این است، که بنده در معیت عدۀ زیادی از رفیق های دیگر آزاد اندیش در همه سازمانهای جدا شده از پیکر ح.د.خ.ا. کمر بسته ایم، که در راستای ایجاد تفاهم در بین همه گروههای ملی و چپ بخصوص تامین وحدت بین گروپ های چکیده از بدن حزب مذکور کار نماییم. زیرا وحدت ملی و وحدت آن حزب را سبب تامین صلح پایدار و رهایی کشورمان از شر طالبان و هم اندیشه های آنان می دانیم؛ اما طبیعی است که عمال طالبان و آی. اس. آی آرام نمی نشینند، چنانی که شیوه کار این افراد مزدور است، دست به جعل، توطئه و دسیسه می زنند.

       پنج: برای وضاحت بخشیدن به نتیجۀ اعمال این اشخاص توجه خوانندۀ عزیز را به این موضوع مهم جلب می نمایم که: در مدت چند سال کار و تلاش پیگیر برای وحدت سازمانی نهضت فراگیر و حزب متحد ملی صورت گرفت؛ اما سوگمندانه که در آخرین مرحلۀ پروسۀ تامین وحدت، این افراد مخرب توانستند مانع آن گردند. به آن هم اکتفا نکرده، ضربه مهلک دیگری نیز در پیکرتأمين وحدت سازمان مربوط خود وارد نمودند و با تفتین و ایجاد نفاق بین رفیق های نهایت عزيز رهبری نهضتِ فراگير دموکراسی و ترقی داخل کشور، بدبختانه آن سازمان را نیز تجزیه و منشعب نمودند.

       شش: آنچه را که بايست خدمت خوانندگان عزيز با صراحت بيان دارم این است، که از این نمونه های شر و فساد گلایه یی نیست؛ زیرا پشت سرگویی، تفتین و دسیسه های نوشتاری بنام های مستعار، تخریب، جعل و تقلب در نوشته ها، شیوه و متود کار آنهاست؛ ولی نگرانی به حال آن عده رفیق های شریف است، که این گونه افراد را خوب می شناسند، ضرر و زیان اعمال آنها را نیز مشاهده می کنند، با این حال، به جایی این که آنان را از صفوف خود طرد و دور کنند، برعکس مورد حمایت، تشویق و ترغیب بیشتر قرار داده و به آغوش نیز می کشند. اگر درست و بحق نمی گویم، شما رفقای عزیز به سخن من باور نمی کنيد، لطفن خود بگوييد که، کی مانع وحدت نهضت فراگیر و حزب متحد ملی گردید؟ کی نهضت فراگیر را از درون تجزیه، منشعب و متلاشی کرد؟ کی به روی آرمان و امید نیک و شریفانۀ دهها شرکت کنندۀ کنگرۀ نهضت تیزاب یأس و ناکامی پاشید؟ رفقای محترم برای ثبوت اعمال این افراد که در پهلوی تان نشسته اند دیگرچه برهان و دلیل می طلبيد؟

       هفت: بنابرآنچه گفته آمد، مبرهن است، که خادمان بیگانگان، با شخص من مخالفتی ندارند، بل دشمنی آنها با امر مهم وحدت سازمانی و وحدت سياسی و انديشه يی همه نيروهای ترقيخواه و ميهن دوست جامعۀ دردمند افغانستان است. بنابرهمین علت است، که حملات مزدوران بالای سازمانهای دموکراتيک وعدالت خواه و همه ی آنانی که برای تامین وحدت سراسری نهضت چپ و دموکراتيک کار می کنند و اشخاصی که درین راه می رزمند وارد می گردد. زیرا رازموفقیت دشمنان در پراگندگی و عدم وحدت و اتحاد احزاب ترقيخواه و مردم دوست ماست.

       پس بی جا نیست که، گماشته گان بیگانگان نیز سازمانهای تحول طلب و نيروهای وحدت دهندۀ جبهه فعال ضد ارتجاع داخلی و خارجی و فعالان وحدت طلب را از پشت سر، در تاریکی و پنهانی، دزدانه به خنجر می زنند؛ کماکان به خود خواهی و خود بینی، بزرگ منشی، عظمت طلبی ولجاجت ادامه می دهند. زمانی که راه استدلال و منطق شان مسدود شد وکوتاه آمدند از راه دسیسه وتوطیه پیش می آیند؛ تا اين که يا از این راه به مقصد برسند، يعنی مانند "امین" سازمان را غصب کنند و یا تا سرحد نابودی سازمان مانع وحدت گردند.

       هشت: در فرجام درحالی که یک بار دیگر به این دسیسه گران اعلام می نمایم، که فعالان راه تامین وحدت سياسی و سازمانی ح. د. خ.ا. ( ازجمله اين قلم  و ساير وحدت طلبان) هيچ گاه دست از مبارزه بر نمی برداریم؛ درعين حال خاطرنشان می سازيم که  این گونه اعمال توطئه گرانۀ تان، مانع کار و پیکار مان درامر راهی که برگزيده ايم، شده نمی تواند، اتحاد باهمی نهضت دموکراتيک ترقيخواهانۀ افغانستان و وحدت سراسری گرو پ های جدا شده از بدنۀ  ح. د. خ. ا. تامین شدنی آست!

       اما، به شما دسيسه بازان توطئه گر، جز سرافگند گی و عذاب وجدان ( آنهم  اگر بيداربوده باشد )، چيز ديگری باقی نمی ماند .

                         ( هدايت حبيب از سويدن )

 

25 می 2012

 

  

 


بالا
 
بازگشت