وزارت دفاع متعهد به کیست؟

دشمنان یا افغانستان

درود برآنانیکه افغانستان سرزمین مشترک آنهاست!

دهسال شدکه جامعه جهانی در کناردولت افغانی دراین کشور بود و است، نیروهای مسلح 45 کشور توانمند اروپائی با امکانات زرهی و تجهیزات مدرن فنی، این کشور را همراهی و پشتبانی نمودند. پول و امکانات بسیاری آمد، امکانات و ظرفیت بزرگی دردسترس مسئولان و رهبران این کشور قرارگرفت، ظرفیتهای مالی عظیمی خرچ شد، تا اینکه سرانجام چیزهای زیادی ازمیان رفت و چیزهای زیادی بوجود آمد. مردم نیز چیزهای را باختند و چیزهائی را بردند.

مهم اینست که برندکان بسیار اندک اند و بازندگان بسیار فراوان، برندگان شماری از اعضای بلند مرتبت و رهبران دولتی و تنظیمی اند و فاسدان آسوده در معیشت، اما بازندگان مردم اند و هشتاد درصد کل جمعیت. برندگان وزیر، وکیل و بستگان خانواده های بلند پایه اشرافیت نو ظهور اند و بازندگان طبقات متوسط و فقیران بی بضاعت. برندگان رای میخرند و رسم قدرت را بخویش نزدیک میگردانند، درحالیکه رای دهندگان تنها رای میدهند و رنج فراوان رای خویش میکشند.

سر انجام برندگان فرزندان و برادرزنان وزرا و رؤسای ارشد دولت و حتی وابستگان خارجیها درداخل کشوراند وهمینگونه بازیدگان و بازندگان مردم مجاهد، مؤمن وساده افغانستان اند.

از شمار چیزهایکه تازه بوجود آمده است مسئله فساد، مالکان بی زحمت، دزدان فرا قانونی و ثروت های خدا داد برای نا خدا بادران و خدا ناشناسان است. آنگونه که تعهد و مسئولیت شناسی، وجدان ملی و احساس وطنخواهی و مردم دوستی، اتحاد و همگرائی و زمینه های وحدت ملی در جامعه از میان رفته و احساس بیگانگی با مردم و وطن بیشتر شده است.

البته قانون اساسی، در جامعه رسانه ها، مطبوعات متکثر، جامعه مدنی، حقوق بشر، نهادهای حمایت از زنان و دهها مورد دیگری هم بوجود آمده است که در خلق ارزشها و دست آوردها شمار میشوند. هیچیک از این مؤلفه ها و عناصر پایدار و استوار نبوده، زیربنای اقتصادی و زیر ساخت ماهیتاً دموکراتیک ندارند. اما نفس بوجود آمدن آنها ولو شکلی؛ بازهم نهاد تحول و تکاپو بسوی فردا و ایجاد نهادهای ارزشپایه تراند.

هدف این قلم تحولاتی است که اخیراً رئیس جمهور نیز در احکام فوق العاده اش به آن اشاره نموده است. مبارزه با فساد و بالا بردن سطح مسئولیت وزرا و رؤسای بلند مرتبت در سراسر نظام و کشور است. اکنون یک وزارتخانه، یک وزیر و صورت اجراات ایشان در زمینه های انکشاف اداره و بسط مدیریت یا برعکس بسط فساد، خویشخوری، محل گرائی و تبار خواهی را به بررسی میگیرم و تلاش میکنیم وزارت دفاع، شخص وزیر و همراهانش را در حوزه اجرا و اثرگذاری بررسی کنیم.

وزارت دفاع افغانستان در شرائط مبارزه با تهاجم بیگانگان و حامیان گروههای تروریستی نسبت بهر اداره ی دیگر بسیار با اهمیت و موجه است. اما پرسش های بوجود آمده است، شاید کمتر کسی باشد که نسبت به این پرسش ها توجه نکرده باشد. برخی اجراات در وزارت دفاع طوری شده است که اصلاً نمیتوان به آن اندیشه نکرد. به موارد زیرین توجه بفرمائید:

درعرصه ی اداری واستخدام:

برپایه توضیحات برخی افسران عالی رتبه آن وزارت و شمار از تقاعد داده شدگان در مجموع پست های ارشد ژنرالی وزازت 65 پست ژنرالی به وطنداران وردکی اختصاص داده شده است، در حالیکه برای برخی ولایات حتی یک بست ژنرالی هم داده نشده است، در همین حال نگهبانان شخص وزیر و اطرافیان او از بدخشان و تخار هستند.

تمام تعین بست های غیر ژنرالی که با استشاره رئیس دفتر صورت میگیرد. مهم نیست که در بوردهای اول و دوم و سرانجام کیها به کجا و چگونه تعین و توظیت میشوند، مهم اینست که رئیس دفتر پس از عبور از بوردها به قلم خویش هرکی را خواست بهر بست و وظیفه ای مشخص میکند و آنگونه که گفته میشود از تقرر قوماندانان لوأ، کندک و رؤسای آن بطور ثابت حق دریافت میکنند. شایع است که قوماندانی لوا 50 هزار دالر و رئیس ارکان 30 هزار دالر، قوماندانی کندکها 20هزار دالر و ریاست ارکان 10 هزار دالر سر قفلی دارد.

درعرصه ی مالی:

تمام منابع پولی و ادارات پردرامد مالی در وزارت که مسائل مالی را تعهد و تصدی میکنند، در اختیار افراد ویژه و اشخاص وابسته وزیر و بعضاً ولو بستگان اگر نباشند اقوام وزیر و از تبار اویند، متعلق است. تصرف وزارت بطور کلی در حوزه ی فعالیت مالی آنهم بطریق استخدام نزدیکان و بستگان تباری، در دست وزیر و اطرافیان اوست.

پول قرار دادهای سنگین که از طریق آقای ژنرال عزیز رئیس دفتر پیگیری میشوند، نیز یک زمینه ی وسیع سؤ استفاده مالی در سطح بلند است. این امر بیشترین موارد توسعه بحران در عرصئه مالی و فساد اداری را فراهم کرده است. هیچ ریاستی در وزارت نیست که تحت فوکس و اشراف رئیس دفتر مقام وزارت به لحاظ مالی قرار نداشته باشد.

رئیس دفتر با همدستی شماری از دستکی های بیرونی از افسران استخدام شده پول رشوه دریافت میکنند و بعدها نیز به افسران استخدام شده طوری استشاره میشود که از آنها حمایت خواهد شد بشرط آنکه از پول های درآمد خود در لوأها و کندکها و قول اردوها سهمی به این افراد و سرانجام از طریق رئیس دفتر به وزیر دفاع و ... اختصاص داده شود.

معروف است که رئیس دفتر، شرکأ و اطرافیان و همدیاران وزیر اعم از بزرگ و کوچک، همه روزه در نشست های ویژه در داخل و بیرون وزارت که به گروه کویته ( شورای کویته ) معروف شده اند، مشورت میکنند و توسط افراد مشخص به افسران مورد نظر بصورت غیررسمی خبر میدهند؛ طوریکه آوازه پخش میکنند که مثلا آقای احمد در مرکز رفته تا از طریق رئیس دفتر بعوض تو قوماندان کندک و یا لوأ شود متوجه ات باش!

چون فهرست اسامی ولست افسران بطور کلی در دسترس این باند است و صلاحیت عام و تام نیز دارند، از روی فهرست اشاره میدهند و نشانی میکنند و یکایک افراد مورد نظر را بسوی خویش میکشانند و استحصال مراد میکنند. البته ریاست پیژنتون و بوردها دراین زمینه هیچ مانعی نمیتوانند بود. در همین حال قرار داد ها را نیز باهمین روش بخود وابسته کردند و از همه امور به این شیوه استفاده مینمایند.

شورای کویته چیست­؟

در وزارت دفاع هفتاد درصد منسوبان معنا و محتوای " شورای کویته " را بخوبی میدانند و حتی در سالن تانخوری هنگامیکه یکی یا چند تن از اعضای گروه شورای کویته به سالن درایند همه بیکبارگی می خندند و به یکدیگر نگاه میکنند، یعنی " شورای کویته" ، " شورای کویته " و یعنی فاسد خوشبخت و عضو شورای کویته آمد" !!!

معلوم است که تمام اعضای شورای کویته در مرکز نظامی کشور، تمام صلاحیت های فساد آفرین و فساد پروری آن وزارت را دارند. تمام صلاحیت های وزیر، وزارت دفاع و ستر درستیز نیز به نحوی از طریق این شورا و بد ست اعضای شورای کویته اعمال میشود. معاون اول، معاونان بخشها، روسای ارشد لوی درستیز و روسای ستر درستیز که نه تنها درحلقه خاص وگروه کویته نیستند، علاوتا نقش سمبولیک دارند وهیچنوع صلاحیت اجرایی و تغیر دهنده در امور استخدامی و اداری ندارند.

این حالت افزون بر فاسدکردن اردو، روان ملی و احساس وطنخواهی در افسران و منسوبان اردو را به شدت پائین آورده و فساد گستری از سوی باند ( شورای کویته ) وبی اعتنائی وزیر و رهبری وزارت به ارتباط مسائل قومی و منطقوی را بسیار تقویت نموده است. تعصب شدید محلی – قومی و تمامیت خواهی از سوی وزیردفاع و اطرافیان باعث شده است، که هیچکس احساس ملی، خوشبینی و دلگرمی برای خدمت گزاری و احساس مردمی در کار ووظایف خود نداشته باشد. همین حالاهیچنوع د لسوزی مسئولانه به سرباز، افسر و منسوبان وزارت وجود ندارد.

بنابرین هزارها منسوب وزارت دفاع وظایف خودرا ترک نموده یا به دشمنان مردم پیوسته اند یا دلسردانه در خانه های خویش با ناامیدی و حسرت به زندگی بی معناو پوچ شان ادامه میدهند.

مخاطرات و نقش شخصیت ها:

به علت وابستگی وزیر و تیم شورای کویته که در گذشته به استخبارات پاکستان داشتند وهم اکنون با طالبان دارند، همه منسوبان وزارت و اکثریت روسای بی رابطه نزدیک وخودی به وزیر دفاع ملی شک قوی دارندکه، روزی وزارت دفاع ملی را فاجعه ئی فرابگیرد و حوادثی پیش آید که وطن را به فاجعه ی ملی مواجه گرداند.

شخص وزیر دفاع و کسانی چون ژنرال عزیز رئیس دفتر، ژنرال اسحق نوری قوماندان عمومی حلب و حذب، ژنرال عبدالمنان امیری رئیس ساختمانی و املاک، مرستیال معاونیت پالیسی و استراتژی، ژنرال قاسم وردک، ژنرال موسی وردک، ژنرال صادق وردک، ژنرال وهاب وردک، چندین ژنرال دیگر، تعدادی از قوماندانهای قول اردوها، لواها و کندکها، روسای ارکان این واحدها، در مرکز وزارت دفاع و جزوتامها در باند وابسته به " شورای کویته" شامل اند.

تمام عواملی که درباره ی آنها سحن گفتیم و با بیان اشارات گذشتیم، همه از یک محل خاص اند. رئیس مالی و بودجه، رئیس کشف و استخبارات درتیم قومی وزیرهستند ولی در باند کویته و توسعه ی فساد نیستند. تعدادی از منافقین غیر پشتون که ازحضور خود بعنوان استحقاق وسهم شایسته سالارانه نا امید هستند، با چاپلوسی و درماندگی خفت آور بقای خویش را در آن وزارت تامین می نمایند.

بایدگفت، رابطه دوفرزند وزیردفاع که ازجمله ی مفت خوارترین ملیاردرهای افغانستان اند، ازطریق رئیس دفتر وزیردفاع در استفاده از قراردادهای مهم در سطح بالائی تامین است. این دو وزیر زادگان خوشبخت وردکی که صدهاموتر زرهی قیمتی را که از پولهای باد آورده خداداد خریداری شده اند، به اراکن دولتی و شخصی به کرایه گذاشته اند، قراردادهای مهم وزارت دفاع و برخی موسسات بزرگ غیر دولتی را با عبورازفرمایشات قانون اساسی ( هیچیک ازمسئولان دولتی نمیتوانند، با نزدیکان و بستگان خانوادگی خویش قرارداد نمایند ) راهم از آن خود نموده اند.

رئیس دفترعلاوه برداشتن ملیونها دالر در بانکهای دبی وکشورهای دیگر، با برخی شرکتهای نامدارسرمایه مشترک دارد. آنان دو تعمیر در کابل ساخته اند که حدود ده ملیون دالر در آن مصرف شده است. ساختمان جدید وزارت دفاع ملی که در نزد منسوبان اردو به " پنتاگون " مشهور است، با دست بدست شدن قراردادها از طریق رئیس دفتر وزیر دفاع پولهای درشتی را نصیب او، وزیر و فرزندان وزیرساخته است.

آنچه بیان شد متکی به مستندات و مدارک زنده ودست داشته نیست، بلکه در ذهن و ذکر یکایک منسوبان وزارت دفاع ملی و بزرگان نظامی کشور موجود است. اظهارات و اعترافات غیر رسمی برخی افسران آگاه از این معاملات درشت و نادرست وزیر و رئیس دفتر که با حمایت شورای کویته انجام شده است، دیگر قابل پنهان داشتن و انکار نمودن نمی باشد. این فساد لجام گسیخته و نابود کننده ی انسیاتیف و مورال منسوبان اردو روان ملی، وحدت و تفاهم عمومی در پرسونل اردو را از میان برده است.

ایکاش یک ویا چند افسر مرد و دلاوری میبود، که با موجودیتشان در رهبری وزارت دفاع لرزه بر اندام چنین معامله گران و دشمنان مردم می انداختند و ننگ و افتخار فرزندان افغان را حفظ مینمودند. اما حیف که چنین افسر شجاع در دستگاه دفاعی مملکت موجود نیست.

مردم از وضع کنونی اردو، فساد تیمی ادرای، وابستگی استخباراتی و تعصبات قومی رهبری وزارت دفاع به ستوه آمده اند. اگر این ادعاها که متاسفانه حداقل هشتاد درصد حقیقت مطلق وحکایت راست هستند، بیش ازاین هم ادامه بیابند در آینده ی نزدیک اول فساد حاکم سرنوشت ما میشود و سپس استبداد امارت طالبانی. این بحران و فساد لجام گسیخته در آینده ی نزدیک سرنوشت مردم این سرزمین را دگرگون خواهد نمود و کودتای بد فرجامی سهم وهم جدیدی را در پی خواهد آورد.

با موجودیت شورای کویته درمقر وزارت دفاع ملی و با داشتن این همه تعصب وصلاحیت و خلوت بی خللی که دارند، چرا به کشتن چهره های مهم غیر پشتون ( پروفیسور برهان الدین ربانی، احمدشاه مسعود قهرمان ملی، استاد بابه مزاری، سیدمصطفی کاظمی، ژنرال داود داود، و کیل احمدخان سمنگانی و ...) دیگران نپردازند. چون با این شرایط مساعد و معلوم کشتن دیگران برای تیم کویته و ستون پنجم کار ساده و آسانی است، پس بر این اساس این کار را انجام میدهند و خود از نام دشمنان افغانستان ازاین عملکرد ها دفاع مینمایند.

در نتیجه:

پارالمان کشور می بیند و خاموش می نشیند، مطبوعات و رسانه ها فریاد میزنند و کس نمی شنود، مردم رنج میبرند و راه نجات نمی بینند، دولت در مانده در فساد صلاحیت اصلاحات و برکناری خودیها را ندارد، حزب اسلامی خارج کشور و طالبان در اکثریت دستگاه حاکمیت نفوذ معین دارند. امامبارزان ملی و جنبشهای کنونی اپوزیسیونی به دلیل اختلافات و عدم تفاهم هنوز نتوانسته اند باور مردم را بدست آورند. پس این سرزمین را چه کسی ازاین بحران بی سر و بر نجات خواهد داد؟

اگراوضاع سیاسی مملکت همین باشد که هست، شئونیسم و فاشیسم قومی در پوشش فساد و تعصب، با صراحت و شفافیت، دلاوری و جسارت، پرروئی ووقاحت، دمار از روزگار مردم می کشند. تیم کویته در جلسات مخصوص خویش میگویند: " سزای قروت آب گرم " سزاوار اتحاد شمال ( هزاره ها، اربیکها و تاجیکها ) که جمله تفنگسالاران اند، همین تحقیر و توهین و تهدید است. حال مرد میدان و فرزند مسلمان و افسر آگاه افغان و انسان با ایمانی میباید که پاسخ این ادعاها را بیابد. ما چشم براه پاسخ عملی هستیم!!!

ومن الله توفیق

کسرا

 

 

 


بالا
 
بازگشت