محمدعوض نبی زاده

 

اکادمی علوم افغانستان میراث دارسنتی پشتو تولنه

اکادمی علوم افغانستان درسال 1349 شمسی با تشکیل کوچک وبودجه ی محدود تاسیس شد ولی درسال 1357 شمسی ,پشتو تولنه ,انجمن تاریخ و دایرة‌ المعارف آریانا نیزبه آن ضمیمه گردید.این مرکزبربنیاد تشکیل,بودجه وپرسونل موجود ادارات متذکره که پرسونل آنان شامل گروهی ازقبیله گرایان پشتو تولنه ,انجمن تاریخ و دایرة‌ المعارف آریانا بود توسعه ی بیشتر یافت گرچه وظیفه ی  اصلی این اکادمی نام نهاد ,هماهنگی کارهای علمی و تحقیقاتی علوم طبیعی و بشری دردیگرموسسات علمی و تحقیقاتی کشوربوده است مگر متاسفانه اکادمی علوم نام نهاد فاقد پرسونل اکادمیک بوده که غالبا پرسونل آنرا کارمندان سابق پشتوتولنه ,انجمن تاریخ  ودایره المعارف آریانا تشکیل میدهند و از انجائیکه کارمندان قبلی پشتو تولنه اکثرا معلمین کورسهای زبان پشتو بودند که برای کارمندان دولتی زبان پشتورا بطور اجباری تدریس میکردند واکثریت این معلمین درمدرسه های  محلی نزد ملا های محل درس تحریرومکاتبه ی زبان پشتو رافرا میگرفتند وغالبا آنان فاقد تحصیلات منظم اکادمیک درموسیسات تحصیلی کشور بوده است وچنین مؤسسه‌ای ازآغازتهداب گذاری فاقد کادرهای اکادمیک بوده وبراساس علایق تبارگرایانه بنام اکادمی علوم نام نهاد ایجاد و تقویت پیدا نمود ،درحقیقت ادامه دهنده ومیراثدارسنتی اندیشه ونظریات برتریخواهانه گروهی از برتریخواهان قبیلوی «پشتو تولنه»و«انجمن تاریخ»ودیگر مراکزفرهنگی و ادبی اقوام پشتون درخدمت نظام تکقومی است که اشیانه ی راه اندازی توطیه های قبیله گرایان علیه اقوام دیگر درکشورقرارگرفته ومحصول آن جزبرباد رفتن تاریخ وافتخارات  کهن این سرزمین بوده  نمیتواند ، چون این اکادمی نام نهاد صرف وظیفه داردتا تازه واردان کوه سلیمان رااز لحاظ تاریخی بومی قلمداد وبا  تاریخ، فرهنگ و احساسات اقوام محروم کشور بازی نمایند. در حالیکه گفته میشود که سلطان محمود غزنوی در زمان، فتوحاتش برده و اسیر از طوایف هند قدیم طایفه‌ای از کوه سلیمان وارد خراسان نمود ،که همین تازه واردان کوه سلیمان بعدا نام کشور، سرود ملی ، تقیسمات اداری غیر عادلانه را قبیله‌ای کرده واین هیولای جهالت و تمامیت‌خواه بر حیات همگان بیشتر ازین  دام پهن نمود وهمان مهمانیکه بعدا صاحب خانه شدند، که در دشنام نامه اخیر خودهزاره‌ها را مغول‌ ویا ترک‌ تبار خوانده  وتازه واردان کوه سلیمان، را صاحب‌خانه تلقی کردند. یکی از خصویات قبیلوی اقوام پشتون‌ تقدیس و تقدیر ازجنگجویان به عنوان قهرمانان  است وبا آنکه بیش از 200سال این اقوم درین سرزمین  حکومت کرده است  ولی وقتیکه رئیس قبیله ی اقوام پشتون حرفی را زد، حرفش حرف است، هرگاه کسی که ازحرف رئیس قبیله سرپیچی کند، نابودش می کنند تابرای دیگران مایه عبرت شوند  اقوام پشتون با همه سمبولها و نماد های مدرنیته مقاومت میکنند ، در جهان، تنها مردانی که ریش و بروت خود را حفظ کرده اند، پشتونهای اصیل اند.گرچه در سه دهه اخیرشماری از پشتونها ، فریب "مدرن شدن" را خوردند ، اما همان هایی که فریب مدرن شدن را خورده بودند، ریش را تراشیده و بر بروت های دبل خود تاکید داشتند، ولی ، در زمان حکومت طالبان با ریش و بروت کامل دوباره توانستند، هویت اصلی شان را به افغانستان باز گردانند.جناحهای سیاسی فعلی ا قوام پشتون، نیز تعابیر گوناگونی از دشمن دارند: اسلامگراها امریکا را و ملی گراهای شاخه‌ ی داوودخان ، پاکستان را و هواداران حزب افغان ملت - طالبان و حزب اسلامی حکمتیار ، اقوام غیر پشتون افغانستان را دشمن میدانند وبه همین خاطر تیم حاکم  از تیوری توطیه علیه  اقوام محروم ومخالفین سیاسیش استفاده میکنند که درتیوری توطیه ،عوامل داخلی بحران درحاشیه وعوامل خارجی در متن بحران قرارداده میشود.طوریکه درین اواخیر  فضا سازی برای تطبیق تیوری توطیه از جانب حلقات حکومتی برضد  نخبگان سیاسی اقوام محروم کشور شدت بیشتر پیدا نموده است وبا بهانه های گوناگون تحت عناوین تجزیه طلب -خائین ملی وقانون شکن میخواهند آنان را سرکوب ویا از مخالفت سیاسی بیرون نمایندوبرای پیشبرد وتطبیق تیوری توطیه آنان شرایط جنگ میان اقوام را تشدید وفضای سیاسی را در کشور بحرانی تر میسازند. چنانچه بازداشت دو نفر ازنقاشان جامعه هزاره و اعمال خشونت علیه آنها توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ به جرم اینکه ظلم امیر عبدالرحمن در نقاشی های آنها باز تاب یافته بود وحمله به اقامتگاه استاد محقق دربامیان وحمله برکاروان جنرال دوستم درشهر شبرغان، تهاجم کو چی های طالب در بهسود، آتش زدن خانه های مردم محل و کشتار آنها و همچنان اتش زدن قران شریف توسط طالبان کوچی حوادث تلخی اند که با استفاده از امکانات دولتی صورت می گیرد تا افغانستان بعد از 2014 با هرج و مرج های بیشتر مواجه گردد.اما بازی جدید دیگریکه در ین روند مورد استفاده قرار دارد، تغییر چهره طالب به چهره مردمی میباشد که تا با سلاح های دولتی و با نام جدید و پذیرفته شده بعد ازسال 2014 به جنگ و بحران سازی ادامه بدهند. تغییر شکل طالبان در مربوطات ولایت غزنی زیر عنوان به اصطلاح  قیام مردم محل با  چهره های ظاهرا مردمی و محلی، یکی از نمونه ها ی اغازبازی جدید است .

تاریخ افغانستان مملو از تحریفها و تبعیضات نظامهای تمامیت خواه بوده که حتی  ذهنيت قبيلوى به مراکزعلمی و تحقیقی کشورنیزسرايت كرده است چون در برابرهرگونه جعلکاری وحق تلفیهای تاریخی نظامهای قبیلوی همواره خموشانه وصبورانه اقوام محروم بر خوردنمودند تااستبداد حاکم هویت خود را بنام" پژوهش های تاریخی" با نفی و سرکوب دیگران"با خاطر آرام بسازند چنانچه اکادمی علوم "نام نهاد درماه های اخیرجعلنامه  و دشنام نامه  ی زیرنام "دانشنامه جدید دایره المعارف قبیله‌ای آریانا و اطلس اقوام غیر پشتون را که میتوان آنرا"پته خزانه قرن 21" نامید انتشار وتوزیع نمود که با اعتراض و ابراز نظر قاطع  و به موقع استاد محقق ومخالفت جدی اقوام محروم کشور مواجه شد گرچه دولت مثل همیشه توانست با اکت و ادای ملی گرایانه این زخم را عجالتآ پانسمان وغایله را خاموش کند ولی محرکین و طراحان اصلی تئوری پردازان ، قبیله و قلم بدستان دارای اندیشه های طالبی وافغان ملتی که  ازعاملان اصلی جریان جعل و تحریف تاریخ در آکادمی علوم هستند،کماکان به کار شان ادامه میدهند وباردیگراتنوگرافی اقوام  غیر پشتون را از روک میز حلقات حاکم و مراکز استخبارات نظامی  پاکستان استخراج خواهند کرد. دولت میخواهد با بر طرف ساختن چند تن از کارمندان  بیکاره  وهرزه-  چند تن دیگر را بنام متخصصین قوم گرا در اکادمی علوم مؤظف سازند.ولی این متعصبین قبیله، دردنیای تنگِ تعصب خود، از روشنایی دنیای دانش، خویشتن را محروم کرده و با بستن چشم، فکر میکنند شب شده و دیگران رانمیبینند چون دایره تنگ تعصب، زیربنای همه خرابیهای این سرزمین جنگ زده است،کسانی که این شاخصها را درزندگی خود دارند در همان دنیای کهن پوسیده به سرمیبرند که قربانی این نیرنگ وبازیهای سیاسی آنها همیشه  اقوام غیر پشتون و بخصوص جامعه هزاره بوده  است.جالبتر اینکه با جمع کردن جلد دوم پته خزانه ی قرن بیست ویکم  نگاه ها از جعل و تحریف شمارش نفوس اقوام که در جلد اول این جعلنامه درج گردیده بود منحرف گردید! زیرا شماره جدید (دایره المعارف قبیله‌ای آریانا) به خاطر اهداف گمراه کننده و توهین کننده به برخی از اقوام  محروم کشور اهانت  کرده وبشکل معجزه آسای فیصدی نفوس اقوام (۶۳ درصد پشتون، ۱۲ درصد تاجیک، ۹درصد هزاره و ۶درصد ازبک)را چاپ ونشر نمود که ؛ حکایت ازتطبیق  یک برنامه ی از پیش تعیین شده میکند در دشنام نامه ی  که از طرف  موسسه ی نام نهاد اکادمی علوم بنام اطلس اتنوگرافی اقوام غیر پشتون نشر و توزیع گردیده است ، بخش هایی از این کتاب حاوی مطالبی است که اهانت صریح به اقوام هزاره بوده و تخم نفاق را در بین اقوام ساکن در کشور کاشته اندافراد و گروه های که در توطئه چاپ ونشر این کتاب تفرقه افگن دست دارند میخواهند  که اقوام غیر پشتون را از لحاظ هویتی نادیده گرفته وسرکوب هویتی وفرهنگی نمایند نشراین گونه کتب تفرقه انداز ، یکی دیگرازاهداف دیگری حلقات حکومتی برای تضعیف همبستگی  و مشارکت ملی وتضعیف دموکراسی وازادی بیان درافغانستان است .نشرارقام احصائیه گمراه کننده فیصدی نفوس اقوام  افغانستان، از جانب اکادمی علوم نام نهاد گرچه بوسیله ی رئیس اداره احصائیه مرکزی به کلی رد و گفته است که هیچ سر شماری انجام نشده تا بتواند فیصدی اقوام را مشخص کند، ارقامیکه از مراجع بین المللی  درین مورد نشرشده، قرین به حقیقت و عاری از اغراض قومی و سیاسی بوده و برای اقوام افغانستان نیزقابل قبول است. ولی مارشال  فهیم و کریم خلیلی به امتیاز از همین فیصدی نفوس 12 فیصدی و9 فیصدی بر کرسی معاونیت اول ودوم  کشوردر خدمت اکثریت 62 فیصدی تکیه زده و هیچ واکنشی جز خموشی ندارند!

لانه ی نام نهاد شونیستی اکادمی علوم افغانستان کتاب تفرقه انگیز، دشنام نامه علیه جامعه هزاره را نشر و توزیع کرد که درین کتاب مردم هزاره ازبقایای لشکرچنگیزخان دانسته شده است در حالیکه مردم هزاره  از هزاران سال قبل دراین سرزمین سکونت داشته واز مسلمانان اولیه درافغانستان هستند در صورتیکه  حمله مغولها هفتصد سال پیش به افغانستان انجام گرفته است. ازهمه عمده هیوان تسنگ، جهانگرد چینی، کنت کورس مورخ یونانی، ودیگردانشمندان خارجی  وداخلی حضورهزاره‌ها درهزار‌ستان کنونی را پیش ازاسلام دانسته ومردم هزاره را خالق تمدنهای بزرگی میدانند که تمدن دوره ای بودا و مجسمه های بودا پیش ازاسلام به سبک زندگی مردم هزاره توسط این مردم ساخته شده است  اما درکتاب جعل کنندگان تاریخ ،به مردم هزاره توهین ودرراستای تفکر طالبی، ضمن رافضی وکافرخواندن مردم هزاره،زمینه های فکری جنایت های تازه را برای گروه طالبان این آدم کشان قرن ۲۱  علیه این مردم بیشتر کرده اند. نویسنده ایندو جعلنامه، ازمعیار تحقیق علمی دوررفته و گرفتار تناقض گویی شده است، به نقل قول های مشکوک و فاقد ماخذ تکیه کرده، تفاوت نگاه علمی را با نگاه غیر علمی وابراز نظرهای شخصی، خود را در باره  مردم هزاره  بیان نموده ودر ارتباط به معرفی مردم هزاره از واژه ­های استفاده کرده که هیچ ­گونه ارتباط منطقی وعلمی وعقلی با جامعه ی هزاره ندارد.در حالیکه ریس جمهورکرزی فراموش کرده اندکه بسیاری ازاقوام  هزاره دردو دوره ی ریاست جمهوری به ایشان رای داده اند. آیا اکنون زمان آن نیست که  جناب شان به اعتماد مردم هزاره پاسخ مثبت بدهد آیا گناه مردم هزاره همین است که دردو دوره بشما رای دادند که امروزبه جرم هزاره بودن مورد اهانت و تحقیر قرارداده میشوند؟. جناب رئیس جمهورباید درمورد تهاجم خونین کوچی طالبی بالای مردم بهسود ودایمیرداد و دیگرمناطق هزاره نشین کشور ودر مورد نشرجعلنامه و داشنامنامه وکتاب اتنو گرافی اقوام غیر پشتون افغانستان از طریق رسانه ها توضیح میداد ولی  حلقاتی در حکومت ایشان سعی د ارد تا اختلافات میان قومی را به اشکال مختلف تشدید  وازطریق راه اندازی توطیه برای سرکوب وطرح ترورهای سیاسی وفزیکی برخی از چهره های موثیر و فعال سیاسی مخالف حکومت  بهره گیرند.در صورتیکه  یگانه را ه مخالفت و اعتراضهای مدنی، روشنفکران،علماو جامعه مدنی در برابر این دسایس، میباشد که میتواند افغانستان را از سقوط در کام  یک هیولای خون اشام دیگر نجات بخشیده و دسایس دشمنان مردم افغانستان را نقش بر آب نمایند. 

ماه – جون – سال 2012

 


بالا
 
بازگشت