متن سخنرانی محمدالله ناقد در کانفرانس بین ا لمللی صلح و دمکراسی در خاور میانه و افغانستان ، در شهر فرانگفورت آلمان

 


بنام آنکه صلح را دوست دارد و از خشونت و جنگ بیزار است

همۀ انسانهای روی زمین مربوط به خانوادۀ آدم و حوا است و همه از خاک آفریده شده اند. همه حق دارند که از نعمات مادی و معنوی این طبیعت زیبا یکسان بهره مند شوند. و به اعضای این خانواده شایسته نیست که بنابر اختلافات نژادی و فرهنگی و دینی برای حذف یکدیگر تلاش ورزند و دنیای آرام بشر را به جهنم سوزان جنگ مبدل نموده و از بهشت صلح و امنیت محروم گردند

در جهان بینی توحیدی اسلام ، همه در برابر قانون به حیث انسان چون دندانه های شانه برابرند. عجم را بر عرب ، سیاه را بر سفید ، سرخ را بر زرد ، قوی را بر ضعیف برتری نیست، مگر اینکه در رقابت های مشروع و مثبت پیشی گیرند و در انجام امور خیریه و صلح سبقت جویند.

اسلام تمام ادیان و مذاهب را به رسمیت میشناسد و هیچگاهی این حق را به انسان نمیدهد که به تحقیر و توهین ادیان و فرهنگهای دیگران پرداخته و پیشوایان معنوی ادیان ، کلمات زشت و نامناسب بگوید، و فقط خود را عالی و برتر بداند.

کس نمیداند درین بحر عمیق

سنگ ریزه قدر دارد یا عقیق

این حق و صلاحیت از آن آفریدگار جهان است که در روز واپسین چه فیصله میکند و به چه کس سند براءت میدهد و به کیها سند محکومیت. پس دراین دنیای بشری هر که حق دارد به هر نوع وروشی که خدای خود را عبادت میکند ، آزادی تام داشته باشد.

با ذکر این مقدمه کوتاه !

صلح و دیموکراسی وقتی در منطقه و جهان حاکم میشود که ما انسان ها به موارد ذیل توجه داشته باشیم و آن را جدی تلقی نماییم.

1. احترام متقابل به ادیان و فرهنگ های یکدیگر:

فرمان آفرید گار درقرآن کریم چنین است " شما به معبودان دیگران فحش و دشنام ندهید، تا آنها معبودی حقیقی شما را دشنام ندهند.این نمایانگر احترام متقابل میان ادیان است.

اگر ما خود را موجودات مقدس آسمانی خواندیم و دیگران را موجودات زمینی و گمراه تلقی کردیم ، و در پی محو و نابودی اعتقادات آنها شدیم. اینجاست آتش جنگ و خشونت شعله ور گردیده و چندین نسل در آتش جنگ بی مفهوم خواهد سوخت. ما این حق و صلاحیت را نداریم که به فتوای خود تعدادی را بهشتی و تعداد دیگر را دوزخی قلمداد کنیم. به کسی کلید دوزخ را بدهیم و به دیگری کلید جنت را. این کار خداست، نباید در کار خدا مداخله کرد.

فقط با احترام متقابل و قبول همدیگر است که مردم جهان در یک همزیستی مسالمت آمیز به سر میبرند.

2. حوصله مندی و تفاهم ادیان:

تمام انبیاء و پیشوایان ادیان آسمانی به سوی یک خدای واحد و لا شریک در حرکت بودند . و همدیگر را تایید و تقدیر کردند. یکی تکمیل کنندۀ دیگری بود. در تاریخ ادیان سراغ نداریم ، که یک پیامبر ، بر پیامبری دیگر تاخته باشد و به یکدیگر ناسزاء گفته باشند.

مشکل در میان پیروان ایشان است. هر دین و مذهبی اگر ایدلوژی و فرهنگ خود را به جبر و اکراه و از روی احساسات به مردم عرضه کرد و به زور شمشیر و تفنگ آنرا قبولاند، سرانجام در میان مردم منزوی میشود.و ادیان دیگر صف متحدی را در برابر جنگ افروزان تشکیل میدهند.

فرمان آفریدگا رچنین است: در دین جبر و اکراه نیست. زیرا راه خوب از بد تمیز شده است. چنین برداشت میشود که موضوعات مربوط به دعوت دینی را باید با تفاهم و حوصله مندی حل و فصل کرد. یا شیوه های معقول و حکیمانه ، پیروان ادیان باید با هم گفتگوو تفاهم نمایند. این طرز تفکر و تفاهم در مسایلی اختلافی موجب میشود که ما با حواس آرام و قلبهای مطمین بسوی آینده تابناک گام برداشته و مردم جهان در یک همزیستی مسالمت آمیز به نسل آینده صلح و امنیت را به ارمغان آورند. وقتیکه در کتاب آفریدگار پیامبر ما را ( رسول رحمت) به جهانیان معرفی میکند. پس ما چرا قهرو خشونت را پیشه کنیم و با خشم و غضب با دیگران برخورد کنیم. و به دیگران فرشته های ( عذاب) معرفی شویم. اگر ما دعوای حقانیت داریم و دین مانرا جهان شمول میگوییم، چرا رحم و شفقت را در دنیا توسعه ندهیم و چرا سختگیر و احساساتی باشیم، و تحت شعار دین و مذهب دنیای صلح آمیز بشر را به جهنم جنگ تبدیل کنیم.

اگر ما بدون تفاهم با دیگران و درو از حوصله مندی و صبر، به زور شمشیر ، باورها و اعتقادات خود را به دیگران تحمیل کردیم، در حقیقت ما به دین خدا خیانت کردیم و عمل ما موجب خواهد شد تا نسل جوان ما دین گریز و دین ستیز بارآیند. بیایید سرمشق امور دعوت این حدیث پیامبر را قرار دهیم ( یسروآ و لا تعسروا اسکِتوا ولا تنفروا) ( آسان بگیرید ، خشونت نکنید ، به مردم آرامش و سکونت قلب پیش کنید . ایشان را متنفر نسازید)

و ازین طریق داعیان راستین صلح ، در دنیا معرفی شویم.

3. آزادی در چارچوب قانون و رهایی از بند انسان:

وقتی آزادی معنی راستین و واقعی خود را در دموکراسی پیدا میکند که آزادی ما مخل آزادی دیگران نباشد و ما بتوانیم در چارچوب قانون با کمال استقلال و اطمینان و عاری از خوف و ترس حرکت کنیم.

تا زمانیکه افکار و ذهن ما مستقل نشود و از قید و بند انسان آزاد نگردیم ، از کیفیت آزادی برخودار نخواهیم بود. در جهان بینی توحیدی، زندگی در قید و بند انسانهای ظالم و زور مند ، گناهی بزرگ و نابخشودنی است. تسلیم به حکام ظالم و ستمگر ایشان را غرور کاذب میبخشد، و به این باور میشوند که دیگران از عقل و اندیشه ، استقلال عمل ، شرافت و کرامت بی بهره اند و این نظام های خودکامه و قلدر هستند، که از همه خوبی ها و نعمت ها برخوردار

اند.

همین جاست که که با استفاده از خاموشی و غفلت مردم خود را در میان اجتماع ( سایه خدا) معرفی میکنند، تا هیچکس این شهامت و جرأت را نداشته باشد . تا به سایه خدا نزدیک شود. برای کسب آزادی و استقلال یک ملت واجب است که تا نظام های استبدادی و زور گو با تشکیل صفوف متحد و یکپارچۀ آزدایخواهان از میان بروند. تا راه برای صلح و امنیت و دیموکراسی هموار گردد. قیامهای مردم و رستاخیزی بزرگ ملی در مصر ، لیبی، تونس و یمن یکی از نمونه های پیروزمند جنبش آزدای ، علیه استبداد به شمار میرود، رشد و خردمندی سیاسی و توحید صفوف آزدایخواهان موجب براندازی نظام های مطلقه و زورمند دیگر کشورهای عربی خواهد بود.

مقام ظالم آخر بر ضعیفان است ارزانی

که چون آتش زپا افتد به خاکستر دهد جا را

حکومتهای که بر مبنای زور،زر و تزویر، قدرت را به دست میگیرند ، سرانجام به قیام های ملی و مردمی روبرو میشوند، زیرا در تشکیل این چنین نظام های سیاسی نظر و اراده مردم ، منعکس نشده است. نزد نظام های ظالم و ستمگر مردم به حیث گروگان و برده حساب میشوند و ملت از هیچنوع حقوق شهروندی و مدنی برخوردار نیست. ثروت و دارایی و داشته های ملت نزد حکام و سلاطین ، مربوط به خود و خانواده شان است. آنچه دل شان خواست آنرا مصرف میکنند.

 

سه طبقه از مردم در خوان نعمت ایشان شریک اند:

1. مافیایی اقتصادی

2. روحانیون درباری

3. سران قبایل

 

مافیایی اقتصادی : دارایی ها و اندوخته های چند ساله سلاطین و حکام را تضمین میکنند.

روحانیون درباری: عملکرد و خیانت حکام ظالم را توجیه شرعی میکنند.

سران قبایل: در بدل پول ، مردم را به نظام میفروشند.

ما نقش فعال این سه طبقه را در بعضی از کشورهای عرب که دست به انقلاب زدند ، مشاهده کردیم.

پیام ما : صلح و آزادی . از بین بردن هر نوع تبعیض و سرنگونی تمام نظام های استبدادی و زور گو در جهان است.

 

 

"محمد الله " ناقد                                                             

 

 


بالا
 
بازگشت