جلیل پرشور

 

اهمیت کنگره  وکنگرۀ حزب مردم افغانستان !

 

کنگره بحیث عالی ترین مرجع حزبی وصاحب قدرت تصمیم گیریهای بسیار بزرگ درحیات داخلی یک حزب از اهمیت وجایگاه خاص برخوردا میباشد.درمسایل سیاسی وفعالیتهای احزاب، گردهمآییهای شهری- کشوری وسراسری ، تحت عناوین شوراهای ناحیوی- شهری وسراسری اهمیت بالاتر را بخود اختصاص میدهند.چون رفتن به تالار این جلسات، خاصتاً جلسات پراهمیت کنگره ازقواعد خاص برخورداراست وهرانسان،بشمول با اخلاص ترین افراد وحلقات، نمی توانند،بدون مراعات نورم واصول توافق شده دراین زمینه ،درجلسۀ کنگره اشتراک نماید.بعدختم کارکنگره همه هواخواهان تشنۀ شنیدن اخبار کنگره اند.غرض اطلاع یابی از تصامیم کنگره،یکراه وجود دارد وآن نشر بموقع تصامیم مصوب کنگره، برضد هرفرد ومنفعت هرفرد گروهی که باشد  ازطریق نشریه های متوفر قلمی وزبانی میباشد.

کنگره، نه تنها دربین احزاب دموکراتیک وچپ، بلکه دراجراآت وانتظارات سائر احزاب نقش (فلتر) را ایفا مینماید. این فلتر ویا کنگره، تمام اشتباهات،کجروییها، انحرافات واقدامات تخریبی وکلیه اقدامات فردی وجمعی زیانبارعمدی وغیر پلانیزه را بدقت مورد ارزیابی قرار میدهدوبا هیچ خیانت،معامله واشتباهی،کنار نمی آید وبا آنها تصفیۀ حساب میکند.

لذا،کنگره را میتوان به مرکز تحقیق،بررسی،قضاوت واصدار احکام قیمت داد،زیرا، با کل صداقت وصراحت گنهگار وبیگناه را ازهم تشخیص داده وراه طی شدۀ بی ازاشتباه ویا کم اشتباه را از شیوه های ناسالم ،زیانبار وفرسایشی بحال حزب وآرمانهای رهایی بخش تفکیک میکند،وآرمانها وجایگاه قضاوتی کنگره را فدای حلقه بازی،فرکسیون بازی ورفاقتهای شخصی- زبانی- قومی وسمتی نمیسازد.

کنگره ،جایگاه ومحلی نیست که گناه وخطای فرد ویاافراد وحلقات راکتمان کند، ببخشد،کسانی را با وجود گناهای کبیره تبرئه کند ودربرابر دستآوردها وتلاشهای فداکارانۀ تعدادی دیگر،چشم پوشی نموده واغماض نماید.

درکنگره باید،به تمام متخلفین جزا داده شود،شخصیتهای کاری،مؤثر،شایسته، باتقوا ،صاحب نام نیک ودارای وسعت نظر سیاسی وقومی- زبانی،تشخیص وارتقا داده شوند.

کنگره باید بعد تشخیص دقیق وضع داخلی- منطقه وجهان ازلحاظ سیاسی، نظامی، اقتصادی وسایر موارد،جروبحث سازنده وطولانی ایرا،خاصتاً بوسیلۀ بخش ها و حلقات مسلکی،فهیم وصاحب درک سالم ، براه اندازد، تا تصامیم سیاسی،اقتصادی (مرام،خط مشی سیاسی وسایراقدامات سیاسی- اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی) حزب  درکلیه سطوح ودرکوچکترین زمان ،بتواند درحد اعلای بی عیبی ویا کم عیبی،عملی شده بتواند.فیصله های عمیق سیاسی،فکری وتشکیلاتی درمرحلۀ کنونی ودشوار مبارزه ، تنها ازطرف تعدادی از بهترین شخصیت های مبارز وبا ایمان ،کفایت کننده نمیباشد.باید عقل،عشق ،ایمان را بافهم ودانش سیاسی همنوا سازیم، درغیر آن درکارهای ما لنگش جدی بوجود خواهد آمد.

با تأسف فراوان باید ابراز نظر نمائیم که حزب ما( مجموع احزاب وحلقات بوجود آمده از خشت ،گل، از گوشت واستخوان ) حزب دموکراتیک خلق افغانستان، باوجود فهم کافی وعمیق شان از سیاست وفعالیتهای حزبی،به تناسب سایر احزاب ودسته های سیاسی ومذهبی،درهیچ زمانی یانتوانسته ،یامجبور بوده ،شرایط اجازه نمیداده ویا نخواسته است که کار کنگره ها،پلینومها ،کنفرانسهای حزبی وسالگرد های حزبی، باوجود مبارزه در راه دموکراسی،بشکل دموکراتیک برگزار گردد.

ما نتوانستیم که دریکی از کنگره ها مجرمین وگنهگاران را تشخیص وبسزای اعمال شان برسانیم.نتوانستیم که حلقات فرکسیون باز ووحدت شکن را توبیخ نمائیم.نتوانستیم که تعداد اعضای کمیتۀ مرکزی را بر اساس ضرورت تعین کنیم.نتوانستیم که حق انتخاب وحق دادن رای را بصورت آزاد ودموکراتیک به رفقای هم سطح خود قایل گردیم.حتی نتوانستیم که دردوران حاکمیت ،به افراد غیر وارد به امور رهبری وغیر برخوردار از استعداد،فهم و ممیزات یک عضو پیشنهادی به حلقات بالایی رهبری را ی ندهیم.

حزب ما ازهمان روز اول تأسیس تاکنون فدای مصلحتها وناگزیریهایی گردیده است که بسیاری به موجودیت آن مصلحتها اعتقاد نداشتیم.

تشخیص حلقات تصمیم گیرندۀ تشکیلاتی درمورد بالا کشیدن کادرها، درطول این سالها مملو از اشتتباهات وخویشخوری بوده وهیچ ارزش جدی ومفید را دراین مورد درنظر نگرفته اند.اگر چنین نیست ، یک عضو بیوروی سیاسی ویا کمیتۀ مرکزی را نشان دهید که با فداکاری وعشق واخلاص بحزب ،مردم وآرمانهای انساندوستی ،وارد میدان شده باشد وبا دادن شعار وحدت ،مبارزه ،فداکاری ونقد سالم ازدیروز درضمن افتخار به صدها دستآورد بزرگ اجتماعی وسیاسی درامر خدمت به زحمتکشان ، بحیث الگیوی مقاومت وپایداری زمینه ساز دور جدید مبازۀ جمعی رفقا علیه ظلم وبیداد،خیانت ووطنفروشی یی موجود دروطن وعلیه مداخلات روزافزون خارجی علیه زادگاه مشترک مان  میگردید.درحالیکه خرابیها وافتراق امروزی نیز محصول فتنه گریهای تعدادی از آنهاست .

من چندین عضو کمیتۀ مرکزی را میشناسم که به بسیار مشکل آنها را وادار به آمدن درحوزه ها میساختیم. چندین نفر را مسوولین تشکیلات از یک قریه وحتی از یک فامیل به کمیتۀ مرکزی راه دادند وتعدادی تا حال  ازطریق عدم ترک فرکسیونهای این بزرگان(!) باکل اخلاص(پاس نمک)را ادامیکنند،نه مکلفیت حزبی وآرمانی شان را.

میخواهم این اصل مهم را نیز متذکر گردم که کنگره های حزبی دعوت ومیله نیستند که عاجل برای رفتن به پای کوه وساحل بحر آمادگی گرفته شود. کنگرۀ حزبی جدی ترین و دشوارترین جلسۀ گزارشدهی مسوولین به قدمه ها پائینی حزب واتخاذ تصامیم سازنده برا ی بهتر اجرا شدن کارها درفرداست.اما،کنگره های اخیر رفقای ما وخاصتاً آخرین کنگره که تاحال درهیچ موردآن کوچکترین معلومات داده نشده است، ورفتن رفقا بداخل کشور بدون درنظر داشت نورم نمایندگی ویا اقلاً اخذ مشورۀ رفقا که چندی قبل تعدادی از ایشان برای کنگرۀ وحدت تعین شده بودند، صورت گرفته است.

با دادن معلومات درمورد آخرین طرح رفقای رهبری حزب مردم افغانستان درداخل وطن ، بحث خودرا اندکی ادامه میدهیم.

((اطلاعات دقیق میرساند که: تغیر نام حزب به اتفاق آرا صورت گرفته ودرسایر بخشهای کاری کنگره مشکلی بوجود نیامده بود.مشکل اساسی واصلی  بعد تدویر پلینوم بوقوع پیوسته است. گفته میشود که ازجملۀ رفقای کنگره،« 103 » تن شان به عضویت کمیتۀ مرکزی انتخاب گردیده بودند.وقتی مسألۀ انتخاب رئیس شورای مرکزی حزب مردم افغانستان،مطرح میگردد،تعداد کارتهای رای دهی بیشتر از 103 عدد بوده است، که باعث ایجاد جنجال در بین رفقا گردیده است.رفقایی در کابل میگویند، که افرادی را که آرای جعلی را به صندوق انداخته اند مورد شناسایی قرارداده اند،که درصورت ضرورت افشا خواهند شد.

رفقای کابل میگویندکه: برای جلوگیری از انشعاب وبحران جدید، یادداشتی را امضا کرده وآن را برای رفیق داوود راوش داده اند، تا اونیز آنرا امضا کرده وبه نمایندۀ وزارت عدلیه بدهد، تا باردیگر رای گیری درمورد انتخاب رئیس شورای مرکزی حزب را تجدید کند.آنهایعنی( رفیق بزرگر وحامیانش،استدلال میکنند که راه دیگری غیر انتخابات جدید وجود ندارد.

ازدید ما،این راه حل به هیچ وجه مشکل ساز نیست،زیرا کسانی که بار اول برای این رفقا رای داده بودند، بار دوم نیز برای همین ها رای خواهند داد، پس چرا مشکل را طولانی میسازند وگره را غیر قابل بازکردن.!

ادامه یافتن این سردرگمی،ده ها سوال دیگر را درمورد رفقای گرامی ما بوجود خواهد آورد، که ما طرفدار آن نیستیم. ما به رفقا ،احترام یکسان داریم ونمیخواهیم صفوف وکمیت حداقلی که درنتیجۀ این همه اجراآت ناسالم وتصفیه های تا هنوز درحال اجراوبا وجود صدها اشتباه وکجروی مسوولین اروپایی باقی مانده اند،بیشتر ازین پراگنده شود.ما خودرا حق میدهیم که درموارد کلیدی وسرنوشت ساز همرزمان ما،برای آن ابراز نظر کنیم که همۀ این احزاب را حزب خود ما میدانیم وبه تقسیم وترکۀ ظالمانه اعتقاد نداریم.ما تمام عمر خودرا درراه این حزب وتحقق آرمان هایش بسر رسانیده ایم.احزاب شما را خانه های سیاسی خودما میدانیم وطالب موفقیت تان هستیم. 

     اما، درمورد انکشافات موجود    

آیا،رفقای محترم ما بعد تدویر کنگرۀ شان،باوجود توافق جمعی درمورد تغیرنام حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان به حزب مردم افغانستان وداشتن اختلاف پیرامون تقلب در رای گیری واینکه چه کسی برندۀ واقعی رای گیری تصاحب شدن مقام رهبری حزب مردم افغانستان گردیده است،یکپارچه شدند ویا چند پارچه؟؟

درکنگرهءحزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان ،برعلاوۀ تغیر نام حزب از نهضت فراگیر،به حزب مردم افغانستان ،چه گذشت ؟.

کنگرهء حزب مردم افغانستان ویا تقسیم آن به دوحزب 1:حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان،یا حزب داخل وطن وراجستر شده در وزارت عدلیه که خود امتیازیست بزرگ برای نهضت ورهبر آن رفیق بزرگرکه حزب بنام ایشان ثبت رسمی وراجستراست . اگرحزب مردم افغانستان،طوریکه همه شرکت کنندگان کنگره درجانشین ساختن این نام بجای نام حزب فراگـیر دموکراسی وترقی افغانستان توافق کرده بودند،بالای توافق جمعی شان پابرجا باقی بمانند،مشکل دیگری جز قبول برنده بودن رفیق شیرمحمدبزرگربه حیث رئیس شورای مرکزی بجز کوتاه آمدن بخش اروپایی ازادعای شان مبنی برشکست رفیق بزرگردر  رای گیری،باقی نخواهد ماند.

2:براساس اطلاعات وتبلیغات ،حزب مردم افغانستان درنبود رفیق بزرگر،بحیث رهبر آن حزب اهمیت پیدا میکند، درغیرآن بخش خارج از وطن،این حزب خاصتاً  اروپاییها، که اگربخاطرعدم احراز کرسی رهبری حزب مردم افغانستان ،از حزب بعد کنگره جدا شوند درسطح یک حلقۀ کم دوام  تـنزیل مقام خواهند کرد. این مشکل را هردو طرف بخوبی درک کرده اند. رفقای داخل وطن وشخص رفیق بزرگر شاید دیگر به آسانی هر ناز وکرشمهء را بنام اصول وپرنسیپ قبول نکنند وبسادگی زیر بارارسال مبلغ نا چیزی بنام حق عضویت نروند، وباج سیاسی-تشکیلاتی ندهند.

 معلومات مختصر پیرامون کنگرۀ حزب مردم افغانستان با تأخیر دراعلان نتایج تصامیم تشکیلاتی

سوال پیدا میشودکه:

درحالیکه به اکثریت بیشتر از98% اعضای نهضت فراگیر(حزب مردم افغانستان) احترام بزرگ رفیقانه قایل هستیم، یک لحظه خودرا ازکادرها،اعضا ورهبران واقعی این حزب واقعاً رفیق وبرادر دور ندانسته درغمها،شادیها،شکستها وپیروزیهای ایشان خودرا سهیم میدانیم وبه تخریبکاران وشراندازان بطور صریح میگوئیم که رفقا وهمرزمان را ازیکدیگر جدا ساختن ویا وانمود نمودن،تلاشیست بیهوده وغیر مفید.ماباهم رفیق هستیم وهیج انسان با وجدان نمیتواند طرفدار نابودی سیاسی، تشکیلاتی وجسمی رفقای خود بخاطر داشتن موضع جداگانۀ وحتی مخالف سیاسی  باشد.من شخصاً رفقای نهضت را ازخودمیدانم ومانند جان وتنم ایشان را دوست دارم. اما خانۀ شیاطین ،طماعان وخودمحوران دشمن با دموکراسی وحقوق مسلم انسانی برای دیگران همیشه خراب باد، که آثار خرابی وبربادی شان بمانند اردوی امریکاو شرکایش درهمه محلات سرکوب آزادیخواهان ،ازفواصل دور قابل رویت اند.

به افراد بهانه طلب،خورده گیرومفتن خوش خدمت به ستمگران باید بگویم که من درطول سالهای گذشته،باوجود بکاربردن انواع دسائس وتبلیغات علیه خودم ورفقای همرزمم  درپروسۀ وحدت خواهی،یکباربرای دوری ام از رفقای نهضت فراگیرابرازتمایل واظهار علاقمندی  نکرده ام ،درحالیکه پلان گذاران پراگنده شدن،ایجادگران مأیؤسیت وگوشه گیری همرزمان ومرزاهای مزدور شان،ده ها بار بالاتر ازصلاحیت وسابقۀ حزبی ونقش شان درسیستم ادارۀ قدرت حزبی ودولتی دورۀ حاکمیت حزب،اظهار علاقمندی وتداوم رفاقت مرا با نهضت،خاصتاً رهبری اصلی آن یعنی داخل وطن،که برای اولین بار ازطرف من یگانه مرجع تصمیم گیری وصاحب صلاحیت دانسته شد،محکوم کردند واین حق را ازمن گرفتند. این درحالیست که تاهمین اکنون باوجود احترا بزرگ به رفقای متحد ملی که هیچ وقتی به سینۀ من بادست رد ضربه نزدند،من حرمتم را نسبت به رفقای همرزم نهضتی صادق،مبارز،وحدت طلب ومخالف نمایشهای « آماتوری گونۀ سیاسی» حفظ کرده وادامۀ آنرا حق طبیعی خود میدانم.

اما، طرح این سوالهای پائین برای روشن شدن حقایق نه تنها حق هر رفیقبلکه حق طبیعی هر هموطن ما میباشد، چون ازنام حزب (حزب مردم افغانستان) باید طبیعی بودن هر نوع سوال را  حق دیگران وجواب بموقع به سوالهارا مکلفیت سیاسی واخلاقی مسوولین این حزب بدانند. اگر پرسیده شودکه:

کی درکنگرۀ وحدت،رهبرانتخاب گردیده است، تا پیام حسن نیت مانرابه آدرس ایشان ارسال کنیم؟ آیا واقعاً  ازبطن کنگره،حزب جدیدی بنام حزب مردم (تولد) شده است، ویا رهبران وکادرهای نهضت فراگیر در داخل وطن که آنها نیزوطنپرستان صادق وهمرزمان فداکار ما اند، برتداوم فعالیت حزب شان، زیرعنوان نهضت دموکراسی وترقی افغانستان،بعد بروزاختلاف برسر شمارش آرا ی پلینوم درمورد انتخاب رئیس شورای مرکزی،پافشاری خواهند کرد.

اطلاعات دقیقِ رسیده بما،گواهی میدهند، که مبارزین خلاق شورای اروپایی نهضت، بااستفاده از تجارب قبلی شورا سازی دراروپا( 5 )قطعه کارت رای دهی را بصورت ماهرانه بداخل صندوق رای گیری انداخته و  تعداد آرا ی موافق را به نفع کاندید مورد نظر وطرف حمایت تیم پیشکسوتان، تغیر (انقلابی) داده وازینرو باعث بروز دودستگی درداخل صفوف شرکت کنندگان کنگره گردیده اند.

اطلاع میرساند که،رفقای طرفدار انتخاب مجدد رفیق شیرمحمد بزرگربحیث رهبر حزب جدید،میگویند که:برای انتخاب رهبر حزب باید پلینوم جدید تشکیل جلسه دهد و4 - 6  نفر از برجستگان حامی پروگرام اروپایی حزب مردم افغانستان، بهیچ صورت درکار پلینوم حق اشتراک نداشته باشند.مسایل واختلافهای دیگری نیز وجود دارند که بموقع به اطلاع خواهند رسید.

سالها قبل گفته بودیم که وحدت مانرا بمثابۀ شرف ووجدان ما حرمت کرده  وآن(وحدت) را بمانند مردمک چشم های ما حفاظت میکنیم ، اما به وعده وقول ما، به گلوپاره کردنهای وحدت طلبانۀ (!) خودما نیزمشتی باردیگرخیانت کردند.اما،با تأسف که درمقابل، کادرهای شریف حزب باز هم منتظراند، تاباخواندن چندورق تومار سیاسی ایکه نوشتن آن به مرزاها فرمایش داده شده است، (منتر) شوند وخودرا برای قبول دروغهای شاخدارجدید، آماده سازند

رفقای گرامی باید درجریان قرارگیرید که مطالب فراوان قابل توجه وباارزشی خاصتاًدرمورد پروسۀ وحدت با حزب متحد ملی ،تحریم کنگرۀ وحدت وبروز اختلاف با حزب متحد ملی که با ایشان ادغام تشکیلاتی صورت گرفته بود،همچنان درمورد فعالیت های بعدی شورای اروپایی نهضت فراگیریا شورای اروپایی حزب واحد (بقول خودشان) ،تشکیل جبهۀ نیروهای ملی ومترقی، زمینه سازی برای دایر کردن کنگرۀ جداگانه،تغیرنام حزب، اعمال فشار وبکار بردن کلیه وسایل وامکانات علنی ومخفی برای تعین رهبر حزب جدید مطابق منافع خودشان وجودارند، که میبائست قبلاً مسوولین شورای اروپایی وفعالین ارشد سازمان دهندۀ کنگره،شما را بحکم مسوولیت اخلاقی بدون ضیاع وقت درجریان قرار میدادند.

رفقای گرامی!

     نه تنها باصدها باردریغ وافسوس، بلکه با کوهی از شرم وخجالت باید مدعیان پیش کسوتی،دارندگان سابقۀ سیاسی، تجربۀ تشکیلاتی، غاصبین مقامات رهبری دولت ومردم، دارندگان ارتباط خونی بارهبران محترمیکه فرزندان حزب خونهای گرم وپاک شان را بخاطرتحقق اوامرایشان فدا کردند، متحدانه درپروازی غافلگیرانه و جشنی،خودرابکابل برسانند وازطریق ساختن حزب جدید، ونه فقط انتخاب «برقی گونۀ »رهبری یی طرف قبول برای خودشان ومطیع برای چند فرد درکمین ودرعقب کلیه بلاهاومصیبتهای تحمیل شده برپیکرخونین حزب قرار داشته ،خواستند باردیگر (حماسۀ تاریخی!!!)جدیدی راشامل تاریخ حزبی بسازند، که پرچم آن تاهمین لحظه بقیمت فداکاری وجانبازی یک نسل فداکار و(نی گفته بر سعادت شخصی وخانوادگی ، دراهتزاز نگهداشته شده است. این گروهک اوپراتیفی که صدهابار درمورد شخصیتهای چندبعدی وعدم آسان بودن شناخت ماهیت وروابط مشکوک آنها معلومات وهوشدار داده شده بود،خواستند با تدویر کنگرۀعاجل شان،احزاب رقیب وحلقات مخالف عمدتاً دارای سرنوشت واحد را درداخل کنگره ویادر وجود احزاب وحلقات منتقد سایر احزاب وحلقات مخالف این نوع بازیهای طولانی مدت که به خط فکری حلقۀ خاص مبدل گردیده است ، مجبور به تسلیمی بدون( قید وشرط)بسازند ،و بیکدیگر شان پیام های تبریکیه ارسال کنند،درحالیکه همۀ ما باید این بد ترین نوع مرگ(اصول حزبی،دموکراسی، صداقت حزبی، انتخابات آزاد،سری ومستقیم را بیکدیگر تسلیت بگوئیم وبحال وسرنوشت جمعی مان گریه سردهیم.

این حلقۀ ازخودراضی واروپا نشین فکر کرده بودند که کادرها وفعالین دیروز را باردیگر با یک(اشپلاق سیاسی) امر جمع شی داده وعملیه یی (خولی دی کته کره،خولی دی پورته کره) را درتعین رهبری جدید حزب بدون کم وکاست،عملی خواهند کرد

داخل وطنی ها که بالای نیرو، تصمیم وارادۀ خود تکیه کرده بودند ، اعتقاد داشـتـند که رهبران اروپایی ی قبلاً تربیه شده دربخش صداقت گرایی حزب ، باالگوگیری وجانبداریهای لفظی وسنگ به سینه زدنهای بدون توقف برای حمایت از بهترین رهبران وکادرهای کم نظیر حزب  وتحکیم باورهای سیاسی و دموکراتیک شان در بهترین دموکراسی های دنیا،باید آماده میبودند، که این حق، اکثریت، وآرای ایشان است،که سرنوشت کنگره وتصامیم آنرا رقم میزند،نه تلاشهای مخفی وغیر دموکراتیک .
من بیخبر از انکشافات اخیر تشکیلاتی احزاب رفیق،همینکه شنیدم که رفقای گرامی ما، در نهضت فراگیردموکراسی وترقی ا فغانستان  کنگرۀ شان را دایر کرده اند،ورهبر ورهبری جدیدی را درفضای کاملاً دموکراتیک انتخاب نموده اند،شکی در نحوۀ انتخابات وآزاد ومستتقل وسری بودن آن برای آن درنزدم پیدانمیشد که تیم خاصتاً اروپایی این حزب رفیق، بنابر انتقادهای همیشگی شان از برخورد ها و اجراآت غیر دموکراتیک رقبا ومخالفین سیاسی ازیکطرف واز طرفی شکست تلاش های علنی ومخفی یی که مایهء شرمساری بسا احزاب ،ازجمله خود این رفقا گردیده بود،هرگز تجارب ناکام را مورد طرف استفاده قرار نخواهند داد.
ازینرو بدون ضیاع وقت این پیام را اولاً عنوانی رفیق بزرگر نوشتم، اما، اطلاع تیلفونی یی باعث پاک ساختن نام رفیق مذکور گردید. عدم دقیق بودن نام رهبر جدید ، مرا واداشت که نام رئیس شورای مرکزی را بشکل سوالیه وندائیه بنویسم. متن آن پیام::

 
رفقای محتر م در حزب مردم افغانستان !  رفیق محترم   ( ؟!  )،رئیس شورای مرکزی حزب مردم اافغانستان!!

اجازه دهید ازنام تعدادی از رفقا ی وحدت طلب در درون احزاب وتشکلهای رفیق ویاغیر وابسته به حلقات تشکیلاتی که با صبر وشکیبایی وقبول درد ورنج، برای تقارب رفقا ومساعد ساختن زمینه برای گفت وگوی سازنده غرض رسیدن به توافق دراین زمینه  ، هرگزخسته نشده وبا عشق وایمان دراین راه تلاش کرده وبه تلاشهای شان ادامه میدهند، مراتب تبریکات رفیقانهء مانرا بخاطر تولد «حزب  مردم افغانستان » وانتخاب شما بصفت رئیس آن حزب ،بشما تقدیم بداریم وخواهان پیروزیهای هرچه بیشتر رفقای ما درحزب مردم افغانستان باشیم.

ایکاش این کنگره سازیها (قبلی، فعلی وبعدی) نتایج ملموس تری رادرجامعه نصیب میگردید،ودموکراسی این حلقۀ کلیدی در فعالیتهای احزاب ترقیخواه ودموکرات، دراجراآت حزبی ونحوۀ گزینش وتصمیم گیریهای ما، بحیث مدعیان وحامیان سراپا قرصِ آزادی ابراز نظرودموکراسی این دواصل بسیار مهم وسازنده درشکل گیری ورشد وبقای احزاب، گم شده تلقی نگردیده  و غیابت نمیداشت وباعث بروز دردسرها ویا( دَ رز ) پیداکردن بنای عظیمی نمیشد، که ما آنرا مقاومتر از سمنت وفولاد میدانستیم.

بهر صورت ، تدویراین کنگره ، که ماحصل زحمات فردی وجمعی رفقای ( حزب مردم افغانستان ) میباشد،برعلاوۀ سایر پیروزیهای بعد وحدت ،حداقل بر مشکلات تشکیلاتی یی رفقایی نقطۀ پایان خواهد گذاشت که تاهمین چند روز قبل بنام حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان ویا حزب واحد، فعالیت داشتند .

ازطرف تعدادی از رفقای وحدت طلب وخواهان برطرف شدن رقابتهای منفی  وفرکسیون بازی درداخل نهادهای رفیق.

آخرین اطلاعی را که از یک رفیق شرکت کننده در کنگره ، امروز ساعت 8 شب 16/05/2012 دریافت کردم ، این خبر مهم را درخود داشت:(تعداد افراد درجلسۀ پلینوم  برای انتخاب رهبری «103» نفر بود که درنتیجۀ شمارش (52) رفیق به نفع رفیق داوود راوش و(51) نفر به نفع رفیق شیرمحمد بزرگر،رای داده بودند.بتأسی از آن معلومات که بصورت عاجل نشر شده بود، رفقای نهضت آینده بطور عاجل ابراز احساسات کردند ونامۀ شادباش مقبولی را عنوانی رفیق داوود راوش نشر نمودند، آن پیام بعداً با همان سرعت نشرشده از صفحۀ شان پاک گردید.

رفیق طرف صحبت من از کابل ،نام رفیقی وخانم محترمۀ شان را باضافۀ دوسه رفیق دیگر که درجابجا ساختن غیر قانونی وماهرانۀ کارتهای جعلی نقش داشتند، افشا کرد، اما ، من لازم نمیدانم که فعلاً از آنها نام ببریم.درمورد انداختن آرای جعلی درصندوق، اتهام زده میشود که درحدود بیشتر از ده قطعه رای جعلی بداخل صندوق انداخته شده است. رفقای داخل واز جمله این رفیق میگویند که یگانه راه حل انتخابات مجدد وبا شرکت افراد حقیقی که نمایندگان رفقا باشند، میباشد.

رفیق مذکور نظر داشت که در مورد آمدن سایر رفقا نظری نداریم، اما از رفیق کاوه فرزند رفیق گرانقدر وطرف احترام همه حزبیهای اصیل،این گله مندی را داشتیم که دربازیهای فرکسیونی برای حفظ آبرو وعزت بزرگ پدر فقید شا ن،هرگز نباید اشتراک میکرد، تا (چوتاران) سیاسی از نام خانوادگی آنها، به نفع اهداف فرکسیونی وغیر حزبی خود استفاده کرده نمیتوانستند.

یک حقیقت را متذکر میگردم ومیگویم، که درتأخیر نشر جریان کنگره چرا این همه معطلی صورت میگیرد. اعلان نتایج انتخابات رئیس جمهور فرانسه،10 دقیقه را دربرنگرفت واز سایرین همچنان ...

درهمین حزب متحد ملی اعلان نتایج انتخاب رئیس واعضای هیئت رهبری حزب، بلا فاصله اعلان شد.آیا اعلان نتایج انتخابات به کالبد شگافی وکاربرد عملیۀ(  D N A)ضرورت دارد.؟ ویا چطور.وگرنه این تأخیر برای چیست؟درحالیکه شرینی یی تولد قبلاً توذیع گردیده است.

 

بادرودهای گرم: جلیل پرشور 

 

ادامه دار

فاروم فرياد آزادی

 


بالا
 
بازگشت