+

 

انجنیـر خلیـل الله روفی

 

سقوط ویا عروج مجـدد خانوادهً امپـراتور ؟

 

مسایل داغ سیاسی افغانستان آنگونه درژرفای حوادث رقتـبارو سردرگم فرورفته وآنگونه ازآسمان وزمین این جغرافیای به حراج رفته، سموم بی اعتمادی، دروغ، جنایت، دزدی، خودکامه گی  وسرانجام نقشه کشیهای زیرزمینی، درتجزیه و ترکهً آن، دل ودماغ ملت را مشموم ازنفرت وبدبینی نسبت به نظام حاکم ساخته است که نمیشود به هیچ چیزباورکرد وبه هیچ پدیدهً که درپشت پرده های مخفیانهً پالیسی سازان ارگ، خارج ازارادهً ملت طراحی میشود، با دیدهً اعتماد و امید، به آیندهً افغانستان نگریست.

یازده سالیکه درسایهً زعامت نظام خودکامهً آقای کرزی درموجودیت ملیاردها دالرسپری گردید باید به عنوان برههً روز مره گی نظام ریاستی، دردولت آقای کرزی، ثبت تاریخ شود. زیرادرطول این مدت آنهمه فرصتهای طلائی که ازان باید درعمران مملکت و رفاه مردم بکارگرفته میشد، ظرفیتهای سازنده وتخصصی بحرکت درمی آمد، همه رایگان بباد هوا  رفت وتنها این مافیاهای معامله گردولتی بودند که تا توانستند ازین فرصتهای طلائی و ثروتهای خدا داد، به نفع خود و خانواده های خود سود برداشته وملت را درفقروحشتناک نگهداشتند، بعد بمانند سیاف ها شعارسردادند وگفتند :

                              با خدا داده گان ستیزه مکن      که خدا داده را خدا داده

چنانچه روی همین دلیل بوده که دربرنامهً پروژه سازی دولتی، حتا یک زیربنای حیاتی وتولیدی که میتوانست ازیکسو شغل کاری ایجاد کند وازسوی دیگرپاره یی ازنیازمندیها ودرعین زمان باورمندیهای مردم رانسبت به تعهد دستگاه نظام برآورده سازد، باتاسف درکشور پایه گذاری نگردید. افزون برآن شدت گرفتن رگبارهای تروریستی وحملات خونبار انتحاری ازطرف طالبها وداعیهً جا گرفتن آنها درسکوی قدرت که رئیس جمهور وتیم برتری خواهان قومی اش ازدل و جان درانتظارآن بسرمیبرند، مملکت را درخطرفرورفتن، دریک چالهً سیاه کهکشانی قرارداده است.

یازده سالیکه مصاحبان خاص ارگ، تمام حاصلهً کاررئیس جمهوررا، درروزمره گیهای قومی، نقشه کشیهای خانوادگی ایجاد شورا، کمیته ها، لویه جرگه های عوام زده وسنتی که هیچگونه نتایج مثبتی درقبال نداشته است، سازماندهی کرده وملیونها دالرازهزینهً کمکی مردم فقیر، همین اکنون درین راستا ازدستی به دستی حاتم بخشی میشود، تا ازیکسو قدرت خانوادهً آقای کرزی خلل ناپذیرباقی بماند وازسوی دیگربهروسیلهً ممکنه طالبها رادرقدرت سهیم سازند.

اینست بیچاره ملتی که سرنوشتش قربانی سیاست قبیله پرستان میگردد واین است مملکت بی دروبی سایه بانی که امروز با اینحالت پریشان، هرگروه تبهکاری دران دعوی ملکیت رابه راه انداخته است. واینست خاموشی مردم، بویژه سکوت چند تن ازنمایندگان شورا، که قبلاً منتقـد سرسخت دولت بودند و موکلان شان بسادگی فکرمیکردند که باراه یافتن آنها درپارلمان، دیگر حقوق شهروندی این عاجزان خدا، برسکوی عدالت جاخواهد گرفت، اما نه تنها که این آرزوبرآورده نشد بلکه جناب داکترمهدی نمایندهً مردم بغلان درمصاحبهً تازهً خود ازتلاشهای آقای کرزی درمبارزه نمایشی او، بافساد اداری، استقبال کرده میگوید « به گرمی باید دست رئیس جمهورفشارداده شود. گمان میکنم این اراده عملی است باید آنر آنراستقبال کرد ».

 معلوم نیست آقای مهدی ازکدام اراده وازکدام مبارزه وعمل حرف میزند که مردم رابه استقبال ازان دعوت میکند.

ازآنجائیکه معلوم است، هرچند اینگونه نوشته های انتقادی، گلایه ودرددل هیچگونه دردی را دوا نکرده وبگوش هیچ مرجع با وجدانی راه پیدا نمیکند. اما بازهم اظهارچنین حقایق افشاکننده وهزاران مقالات انتقادی دیگرکه به همت قلم به دستان آگاه وبادرد وطن، چه درداخل وچه دربرون مرزی، ازطریق رسانه ها وویب سایتها انعکاس پیدا میکند، رویداد های تلخییست که دردل تاریخ ماندگارمیشود ودرتفکیک سره های سرافراز وناسره های ذلیل، حقایق رابمیدان میکشد.

چندی پیش آقای کرزی گفته بود، « بگذاررسانه ها انتقاد کنند ومخالفین هرچه مینویسند، بنویسند من که طالب را برادر گفته ام بازهم به آنها برادرخطاب میکنم ...». معلوم است که رئیس جمهور، ارزش رسانه ای ودرجمع کل تاریخ را تا این حد، بیک افسانهً روی بازارفکرنموده وآزادی بیان را، به گفتهً رئیس دفترش آقای خرم، یک قصهً مفت بحساب می گیرد.

اصل مطلب روی آن میچرخد که آقای کرزی صلاحییت وقدرت خودرادرتشکل نظام ریاستی آنقدربالا ویکه تازبمحاسبه گرفته است که اصلاً دربرابرنمایندگان مردم، نیروهای اپوزیسیون، نهادهای مدنی وانتقادهای رسانه ای، سردرنمی آرد وهرآنچه به صواب خودش و اطرافیان نزدیکش موافق افتد، کارمملکت داری را یکسره میسازد.

مگرجناب شان آیا واقعاً ارزش رسانه هارا تااین حد به بهای کم میگیرند ونمیدانند که قدرت این نهاد درانتشاروافشای اخبارمهم، بویژه رسانه های معتبر جهانی چگونه طومارستمگران رادرهم می پیچد وکاخهای  استبداد را به لرزه درمی آورد. بهارکشورهای عرب ازهمین سلسله آغازگردید که فرعونهای زمان رایکی پی دیگری، ازقدرت به زمین انداخت.

وامروزکه اخبارنیویارک تایمزحقایق معاملات مافیائی خانوادهً آقای کرزی رابااینهمه رسوائیهای گسترده اش، به جهان افشا میکند، کارساده یی نیست که جناب محمود کرزی این اتهام را بسیاربه سادگی رد میکند ومیگوید « نیویارک تایمز بدون ارایهً اسناد  برما تهمت می بندد، کسیکه این مضمون را نوشته یک شخص شیطان ودروغگوست » اوادعا میکند « پروژهً عینو مینه از افتخارات افغانستان است، ما برادرها با صمیمییت باهم کارمیکنیم، خودم شخصاً درکابل دریک خانهً کرائی زندگی کرده به تجارت خود مصروف هستم »    چـه روزگار عجیبی ست نازنین !

اما هرکسیکه مطلب افشاگرانهً نیویارک تایمز را درمورد فساد مالی واختلافات فامیلی خانوادهً آقای کرزی  مرورکرده

ودست کم به رازها وچالشهای بازهم سربمهرانتخابات ریاست جمهوری، درخانوادهً (بگفتهً نیویارک تایمز) امپراطور، آگاهی حاصل کرده باشد، میداند تب وتاب ادامهً قدرت تاکجاها منجر به سراسیمه گی اعضای این خانواده گردیده است

روزنامهً نیویارک تایمزدرگزارش خود درمورد خانوادهً آقای کرزی نوشته است :

باخروج نیروهای خارجی ازافغانستان در2014 وهمزمان خروج کرزی ازقدرت، موجبات نگرانی بسیاری ازصاحبان قدرت ومنصب را درین کشورکه ازبرکت جنگ ودهشت آفرینی وباجگیری، بیشترین منافع شخصی را برای خود رقم زده اند، برانگیخته است. بانزدیک شدن پایان دورهً کاری آقای کرزی، خانوادهً اوسخت درتلاش افتاده تا موقف خانواده گی خودرا حفظ نمایند. زدوبندهائی بخاطرباقی ماندن درقدرت اوج گرفته وهربرادررئیس جمهور، بگونه یی درتلاش گردآوری وحفظ سرمایه های شان اند که درده سال گذشته بدست آورده اند، درعین زمان اختلافات میان برادرها برسر تقسیم ثروت بخصوص پروژهً بزرگ عینومینه که درساحهً ده هزارجریب زمین غضب شدهً مربوط وزارت دفاع اعمار وصدها ملیون دالررا درخود هزینه دارد، بشدت بالا گرفته است.

 نیویارک تایمزبسیاردقیق ازرازهای درون خانواده گی آقای کرزی ووجوه هزینه های غیرمشروع آنها واززد وبندهای قومگرایانهً تیم حاکم درمورد حفظ قدرت « امپراطور» ، پرده برمیدارد. زمانیکه من این گزارش را میخواندم، افکارم به گذشته های دورپرکشید، گذشته هائیکه کشمکشهای اولادهً پاینده محمدخان، بخاطربدست آوردن قدرت، قلمرواین مرزو بوم را، بیک آتشکدهً ملوک الطوائفی مبدل ساخته بودند. چون روند کشمکش های سیاسی، خانوادگی وقبیله ای آن دوران تاحدودی با رویکردهای نظام موجود همسوئی داشت، ازینرو درحد چند جمله مختصربه تذکرتاریخی آن اشاره میشود :

حدود دوسده پیش، افغانستان دربین برادران محمد زائی بشکل فلاکتباری نفس میکشید. این برادرهای 21 تنه درتاریخ بنام برادران قندهاری، برادران پشاوری وبرادران کابلی شهرت دارند. سرانجام زمانیکه درقرن نزدهم جنگهای خونین میان برادران تا ذروهً فروپاشی شان محتمل بود، با پادرمیانی چند تن ازبزرگان قبیله، برادرها نشستند وافغانستانرابشکل ملکیت موروثی بین خود، به ترتیب که مرحوم غباراصل نوشتهً آنراچنین ارایه داشته اند، ترکه وتقسیم کردند.

« همه برادرها وبرادرزاده ها جهت اصلاح واتفاق وخیرخاندان درجهت انتظام اموردولت واستحکام بنیاد سلسلهً خودها صلاح برهمین کردیم که : ملک کوهات وانکو وتوابعات آنرا نواب عبد الصمد خان متصرف باشد، ملک پشاوروهشنغر وخالصه جات وغیره متعلقات آنجارا سرداریارمحمدخان وسردارسلطان محمدخان وسردارپیرمحمدخان متصرف باشد ملک دارالسلطنه کابل وکوهدامن وخالصجات وتوابعات آنرا سرداردوست محمدخان وسردارامیرمحمدخان متصرف باشد، ومالیات ومعاملات طائفهً غلجائی ودارالسلطنهً کابل را نواب عبدالجبارخان متصرف باشد وملک لوگر وچرخ و تاجکیه ومیدان وغوربند وخالصهً لهوگرد را سردارحبیب الله خان وسردارمحمداکرم خان وبرادران او متصرف باشند »

هرچند آقای کرزی وتیم کاری اش نیز، شاید خواب چنین امپراتوری را درتقسیم وترکهً افغانستان، درسر می پرورانند چنانچه خالصه جات قندهار، توابعات مشرقی وجلال آباد، دارالسلطنهً کابل، پکتیا ووردک وسایر ولایات ونیزجدیداً حوزهً نفت خیزدریای آمو وگازشبرغان دردست، دست نشانده گان رئیس جمهور، میچرخند، اما محال به نظرمیرسد که دیگرتپ وتلاش برادران قندهاری، برادران کابلی (مشاوران خاص ارگ) وبرادران طالبی، درکشاکش انتخابات ریاست جمهوری به نفع آقای کرزی ویا برادرش قیوم خان کرزی، نقطهً عطف پیروزی را درقبال داشته باشد.

مردم ازسیستم ادارهً تکتازانهً ریاستی آقای کرزی که درمدت یازده سال هیچ نوع پوتانسیل تغییر، تحول وتمدن گرائی درآن راه پیدانکرده است، سخت ناامید ونگران آینده هستند.

چندی پیش آقای کرزی درمصاحبه یی اعلان داشت که، به دودلیل نمیخواهد نامزد دورسوم انتخابات باشد : یکی آنکه خودش آرزوندارد دودیگرآنکه قانون برایش بارسوم اجازهً کاندید شدن را نمیدهد. اما این گفتهً رئیس جمهور آنقدرهم ساده نیست که بتوان به آن باورکرد. به تصورآگاهان سیاسی، اگرتا سال 2014 اوضاع جنگی وسیاسی دراثرحملات سازمان یافتهً طالبها هنوزهم بسوی تشنج وبحران مهارناشدنی کشانده شود که چنین حالتی حتا دربرنامه های قومی دستگاه حاکم هم محتمل بنظرمیرسد، زیرا سفراخیرجمعه خان همدرد وآقای ارغندیوال، سرکردگان طالب وحزب اسلامی بسمت شمال کشوروبسیج نیروهای شان درین ولایات ونصب راتب جان پوپل پسرمامای آقای کرزی، بحیث حکمران وگردانندهً حوزهً نفت خیزدریای آمو، همه شواهد آنست که دولت خود در پی بی ثبات ساختن اوضاع درکشور است. 

پس باید پرسید علت آن درچیست ؟

 ازآنجائیکه تحلیلگران سیاسی عقیده دارند، با بالا گرفتن تشنج اوضاع درکشور که امکانات انتخاباتی ریاست جمهوری را به چالش بکشد، به رئیس جمهورزمینهً خوبی میسرمیشود تابازهم ازهمان ابزارتاریخ زدهً لویه جرگه استفاده برده و ابقای خودرا تاچند سال دیگری تسجیل بخشد.

سرانجام رئیس جمهور، درنشست فوق العاده خود درتالارشورا که همهً اراکین نکتائی پوش وغیرنکتائی پوش ریاست جمهوری، کابینهً وزرا، دستگاه قضائی وسایرنهادهای دولتی حضوربهم رسانیده بودند بیانیهً گیرائی داشت که درجمع کل، ازدست آوردها وناکامیهای یازده سالهً دولت خود سخن میگفت. مگرایکاش این کلی گوئیهای تکراری، بیک انقلاب

تنبیهی جاخالی میکرد وباصراحت کلام ازروی کارآنعده از وزرای باجگیر وناکام، نهادهای معامله گرومفسد دولتی، کارکردهای برتری خواهانه شوئنیستی در وزارتخانه های کلیدی ودفترریاست جمهوری وده ها مورد دیگرکه همه روزه

فاصلهً بی اعتمادی میان دولت ومردم را وسعت می بخشد، مستقیماً پرده برمیداشت وبرآدرس چنین افراد تبهکار ولو برادرش هم میبود ضرب انگشت نشان میداد.

ازمتن گفتار آقای کرزی معلوم بود که جناب شان ازتشکل احزاب سیاسی بویژه جبههً متحد سخت نگران است. نگرانی یی که بالاترازخطرات مرگبارطالب وحزب اسلامی ودرقبال آن آیندهً تاریک وسردرگم افغانستان، برایش حادثه ساز جلوه میکند.

درین بیانیهً رئیس جمهور، ازستراتیژی دولت دربرابرطالبها که محراق مرگ وزندگی مردم مابه آن پیوند دارد، اصلاً تذکری بعمل نیامده وازنحوهً اینهمه تپ وتلاشهای حکومت که میخواهد طالبها و حزب اسلامی گلبدین را درقدرت  سهیم  سازد، صدائی درتالار بالا نگردید. به همینگونه ازروند اصلاحات ودموکراسی، ازتحول وتغییردرسیستم نظام که در اصل آجندای اعضای شورا دخیل بود، هیچگونه خبرخوشی درمیان نبود.

قسمیکه درگزارش آمده است،  دراثرزدوبند آقای ابراهیمی رئیس شورا،  با تیم حاکم، بوکلای ملت فرصت داده نشد تا پیام مردم، مبنی برضرورت تغییرات کدری وساختاری نظام را، لااقل درین نشستی که فوق العاده اش نام گذاری کرده بودند،  بگوش رئیس جمهوررسانیده میشد.

بدین ترتیب بدون کدام نتیجهً روشنائی بخش وبدون کدام برنامهً مشخص کاری که درین تالار بزرگ باید میان رئیس جمهور واعضای شورا تبادل نظر صورت میگرفت وراه برون رفت ازدشواریهای مرگبار، پس ازخروج نیروهای خارجی درسال 2014  پیشکش میگردید، ختم محفل اعلان شد وآقای کرزی دوسیهً یادداشتهای خودرا بست  وبسرعت صحن شورا را ترک کرد.  

 

با حرمت فراوان

جـون 2012

روؤ فی

 

 

 


بالا
 
بازگشت