+

 

انجنیـر خلیـل الله روفی

 

آیا میتوان انگیزهً دفاع مقدس را در اردو

هسته گذاری کرد ؟

 

همانگونه که گفته اند، اردو ستون فقرات کشوراست حرفیست کاملن دقیق وآزمون شده که تجارب تاریخی جهان برآن مهرتائید میگذارد. تجاربی که نشان میدهد هرکشوریکه دارای اردوی نیرومند ومجهزبا انگیزه های ملی ومورال بلند  وطنپرستی بوده و درراس رهبری آن یک فرمانده شایسته وکار آگاه نظامی، متعهد ودلسوز به آرمان مردم واستقلال  میهن خود قرارداشته باشد، این کشورها توانسته اند با قامت استوار وسربلند حضورمسلط خودرا درمنطقه تثبیت نموده پایه های دفاعی و عندالموقع ضربتی قوتهای مسلح کشوررا با همان انگیزهً جنگی و روحیهً پیروزی بردشمن، با قوت هرچه بیشتر به نمایش درآورند.

اردوهائیکه با سلاح انگیزه ومورال وطنپرستی مجهزاند درپاسداری ازحیثیت وتمامییت ارضی  سرزمین خود بااحساس غروروتعهد ملی شجاعانه بدفاع برخاسته، ازحفظ جان، عزت وناموس مردم آن، دربرابردشمنان وتبه کاران تاپای جان ایستاده گی میکنند. اما در  صورتیکه این عنصرظفرآفرین درقلبهای منسوبان خشکیده، ناامیدی وسردرگمی حسرتبار،  درمحیط وماحول قطعات نظامی حکمفرما باشد، ازتصوربدور است که چنین اردوئی درکارزارنبرد با دشمن، درست بجنگـد و پیروزی راازآن خود سازد.

درینجا پرسشی مطرح میشود که آیا اردوی مزدبگیر وفاقد انگیزهً ملی که در نظام حاکم بااین کمییت پرشاخ وبر، آمادهً خدمت گردیده است، قادرخواهد بود بمثابه یک ستون فقرات مستحکم، قامت کشوررا، درمنطقه سربلند نگهداشته  ودر برابراینهمه آماج توطئه وتجاوز، واکنش باالمثل، سریع وکوبنده را بردشمن وارد سازد ؟  این پرسشیست که بدبختانه در موجودیت چنین یک نظام مصلحتگرا، مجهزبا مفکورهً طالبانی ووزیردفاعی بی تفاوت ازحراست خاک وغیرمسوؤل از حملات راکتی وتجاوزنظامیان پاکستانی برحریم جغرافیای افغانستان، نمیتوان به آن پاسخ مثبت داد. بویژه پس ازسال 2014 که ازیکسو نیروهای امریکائی وناتو ازکشوربرگشت  مینمایند وازسوی دیگردورهً کاری رئیس جمهوربه پایان خود میرسد، بحران کشمکشهای انتخاباتی، خلاء جنگ وتجاوز وخودسری هارا هیچکسی نمیتواند پیش بینی کند.        به عقیدهً کارشناسان نظامی بسیاردشواراست که این خلاء جنگی وبحران مداخلات مرگبارهمسایه ها، بوسیلهً قوتهای اردوکه شیرازهً اداره وتشکل کدری وزارت دفاع غرق درتعصبات سمتی، قوم پرستی وبی عدالتیهای آشکاراست، به ساده گی اکمال گردد.

درطول ده سال آنقدربه مردم دروغ گفته شد وآنقدرفواصل بی اعتمادی میان مردم ودولت گسترش یافت که آقای کرزی درین مدت باقیماندهً کوتاه، اززمامداری شان بهیچ رنگی نمیتواند آنرا مرمت کند ودرتاریخ نام نیکوئی برای خود بجا ماند. زهی سعادت شان اگربتوانند لااقل برادران آزرده خاطرخودرا بازهم ازدرتضرع ، درقدرت سهیم سازد وبا آقای حکمتیار دریک معاملهً پشت پردً سیاسی خارج ازارادهً مردم، به ائتلافی دست یابد.

هرچند رسانه های دولتی سالهای پس از2014 را دههً تحول نام گذاری کرده اند مگرایکاش که چنین میبود. آنگونه که ازاوضاع برمی آید، ازهمین حالا جرقه های خطرناک سیاسی وکمین گیریهای گروهای ویرانگر،  آیندهً کشوررا بسوی سردرگمیهای نگران کننده به پیش میراند واخطارحوادث روزتا روزابعاد وسیع تری بخود میگیرد که فشارآن بازهم بر گردهً ملت چون کوهی سنگینی خواهد کرد.

علیرغم آنکه رئیس جمهورپس ازنشست توکیو ازبرنامهً اصلاحات وریشه کن ساختن فساد دولتی وجلوگیری ازتاراج قراردادیها سخن میزند وبا سردادن شعار« اصلاحات جدی دردولت وپیکارسخت بافساد اداری » وعدهً تغییرات رامیدهد  اما این بیانیه ها دیگرماهییت عملی خودرا ازدست داده وبسیار مشکل مینماید که دیگرکسی به آن باورپیدا کند . زیرا تا یک تغییرریشه ای درساختاردولت بوجود نیاید و تا آقای کرزی یک انقلاب تصفیه کاری عادلانه رادرکشور آغازنکند و تازمانیکه این مارهای آستین، بمانند خرم هاراازدوروپیش خود دورنکرده ، درعزل ونصب ارکان رهبری وزارت دفاع که درساختاراردوی قومی چسپیده اند، تغییرات جدی واردنسازد، بهیچ قیمتی آبروی وطن وآرمان مردم فقیر وستم کشیدهً  افغانستان برآورده نخواهد شد.

یازده سال ملیارها دالرکمکی بدون کدام حسابدهی بباد فنا رفت، واینک 16 ملیارد دالر، کمک تازه جامعهً جهانی، هزینهً عظیمی که درنشست توکیو به پروژه های زیربنائی واقتصادی وریشه کن ساختن فساد دولتی به افغانستان تخصیص یافته است، آیا ازین کمک بزرگ بمردم نیازمند کشور، قطره قطره بهره یی خواهد رسید؟ آیا ما شاهد برپائی پروژه های زیربنائی واعمارفابریکات صنعتی درکشورخواهیم بود؟ ویا این کمک، آخرین غنیمتی خواهد بود که بقسم ده سال گذشته دستان چپاول گر مافیا های قراردادی ودولتی، بسروقت آن برسد وچه بسا که عاملین کارکشتهً کشورهای کمک کننده نیز غسل تعمیدی خودرا درین هزینهً بزرگ انجام دهند وآنوقت حسابدهی شفاف ازمصرف آن، بازهم درجویبارگل آلود، به گند لجینزارها ممتد وناپدید گردد.

پس ازسال 2014  اردو ونیروهای مسلح کشوردرفرونشاندن غایلهً تروریزم، حملات انتحاری وجنگهای سازمان یافته  وتعرضی ازآنسوی خط دیورند وسرحدات غربی، بحمایت شبکه های استخباراتی همسایه گان، باچه دشواریها دست و  گریبان خواهند بود. دران زمان که مسلماً ازانگیزهً سیادت سرحدات ومعنویات جنگی دراردو وقوای مسلح چیزی باقی نخواهد ماند، تنشهای قومی وتنظیمی درداخل قطعات، مداخلات دستگاهای استخباراتی همسایگان و همزمان باآن پدیدهً فرار سربازان ازخدمت، سوق وادارهً اردو را به چالشهای غیر منتظره یی خواهد کشاند.

سخنگوی وزارت دفاع که همیشه روی کمییت اردو تاکید میکند ولی نمیداند کمییت بی کیفیت که دران مورال و انگیزهً جنگی ازنفس بازمانده باشد هیچ دردی را دوانخواهد کرد. درطول این سالها ازانگیزه سازی ومورال بخشیدن برای  منسوبان دردفاع مقدس ازشرف وآبروی کشور که به حیات معنوی اردو پیوند میخورد، ارکان رهبری وزارت دفاع هیچ  نوع تدبیرموثری را بکارنبست و درین راستا نتوانست گامی بسوی ظرفییت سازی بردارد.

خوب بیاد مان است که زمانی آقای رحیم وردک وزیردفاع درمصاحبهً خود درمورد فرارمنسوبان ازقطعات گفته بود :

« ترک نمودن خدمت دراردو کدام مسًله مهم نیست ونبود انگیزه برای جنگیدن نیزچیزی نیست جزتبلیغات رسانه ای  مخالفان»  جای تعجب است، وقتی درراستای دفاع وحفظ تمامیت ارضی کشور، خلاء فرار، مهم نباشد پس چه چیزدیگر درنزد آقای وردک مهم بوده است که تاکنون آنرا انجام داده باشند ؟

جنرال عظیمی سخنگوی وزارت دفاع نیززمانی بااین منطق ناسالم خود اظهارکرده بود « هرگاه مشکلی برای سربازان پیش بیاید، ناگزیراند وظیفه را ترک کنند، این را نباید فرارگفت» . دلیل مضحکی که نباید اززبان یک سخنگوی بلند پایه نظامی انعکاس مییافت. بزعم ایشان شاید فرار وزیردفاع وقطعات تشریفات اردو، ازمراسم رسم گذشت درسه سال پیش نیزروی مشکل شخصی شان بوده، نه بخاطرترس ازفیردوسه راکت طالبان درمنطقهً رسم گذشت.

انگیزهً دفاع ومورال جنگی، درحیات نظامی یکی ازارکان مهم اعتماد متقابله بین آمر ومادون وعنصرفتح وپیروزی در میدان محاربه است که بدون آن اولوییت دفاع مقدس ازنوامیس کشوروخدمت آگاهانه درپای مادروطن، ارزش وماهییت  معنوی خودرا ازدست میدهد.  ازهمینجاست که دردکتورین حرب، روی انگیزهً ملی وروحیهً جنگی تاکید میشود وازان بمثابه ابزارنیرومندی یاد میکند که هیچ قدرتی نمیتواند این جاذبهً ملی ومعنوی را درمیدان جنگ ازپا درآورد ویا  بوسیلهً زر وتطمیع آنرانا بود سازد.   فردوسی بزرگ چه بجا میگوید :

                                سیاهی ء لشکر نیـاید به کار     دوصد مرد جنگی به ازصد هزار

یعنی تنها کمییت،ولوبه سیاهی یک دشت، بیشمارهم باشد نمیتواند درصف محاربه ظفروکامیابی راکمائی کند، مگرآنکه کیفیت وانگیزهً معنوی راقویاً درخود پرورش داده  ورگه های جوشان اردو را ازچشمه سارزلال وطپرستی، سیراب کرده باشد.

ازجانبی هم رشد وپرورش انگیزه درمغز وروان منسوبان بویژه دراردوی افغانستان که خدمت روی مزد دالری، آنهم ازکیسهً دیگران، میچرخد، کاریست دشوار وپیچیده.  نهایتاً آنگونه که پیشتراشاره شد، نیازمند تصفیهً کدری دروزارت دفاع وتغییرات سخت بنیادی درکشوراست. تصفیهً کدری بخاطرآنکه به حقوق منسوبان، بااحساس عدالت قانون ووجدان افغانستانشمول رسیده گی شود وبخش قابل ملاحظه یی ازسربازان، ازمایوسییت نژاد پرستی رهائی پیداکنند.

برای خلق نمودن انگیزهً خدمت وروحیهً بلند جنگی دراردو وقوای مسلح، فکتورهای آزمون شده یی هنوزهم دردسترس موجوداست که اگربا اراده وایمان خلل ناپذیر به آن توجه شود تاجائی میتواند انگیزهً خدمت واحساس مکلفیت جوانان را درامردفاع ازمقدسات مادروطن، تحرک بیشتربخشد. برای رسیدن به این هدف ارکان رهبری وزارت دفاع، با درنظر داشت اوضاع شکنندهً دفاعی کشور، به چند نارسائی که درزیربه آن اشاره شده میبائیست توجه معطوف دارند :

 ــ  سربازان ازدوست ودشمن باید تعریف مشخص داشته باشند تابه اساس آن نیروی جنگی شان یحرکت افتد، اما بادریغ وقتیکه این بیچاره گان درصف مقدم جنگ باطالبان، جان میدهند، رئیس جمهورطالب را برادرخطاب میکند وبهای خون منسوبان قربانی شده درهیچ صفحه یی ازتاریخ رقم نمی خورد.

 ــ  به سربازان روحیه داده شود که آنها صرف بخاطرمزد دالر، آمادهً خدمت نشده اند بلکه این مکلفیت مقدس وطن است که امروزدرهیات فرزندان شجاع کشور،سلاح برداشته، ازشرف وآزادی کشورخود بدفاع ایستاده اند.

 ــ  اعتماد سازی، بزرگترین عنصریست که برمحورآن روابط حسنه ورفیقانه میان آمر ومادون پایدارمی ماند، روابطی که بنوبهً خود متضمن پیروزی مشترک درعملیاتهای محاربوی بوده، نظم و ادارهً سالم را درقطعه برقرارمینماید. اعتماد سازی ازایثار وشجاعت سرچشمه میگیرد که قوماندان درلحظات خطر، خودش پیشترازسربازان خود، درخط مقدم جبهه سنگرمیگیرد، نمونهً رشادت وازخود گذری را درنهاد قطعه به نمایش درمی آورد.

 ــ  قوماندان وفرمانده دربرابرمنسوبان خود باید بمثابه الگوی شجاعت وصداقت، درحضر وسفرتبارزکند تاانگیزهً اعتماد وجرئت رابرای زیردستان خود انتقال دهد، نه اینکه خود درمحلات قوماندهً مصئون نشسته و سربازان خودرا به جبهات مرگ سوق دهد. اگرقوماندان پیشاپیش قطعهً خود حرکت نکند، مسلماً سربازان روحیهً دفاع وانگیزهً مقابله بادشمن را بکلی ازدست خواهند داد. بگونهً مثال کمترکسی بیاد دارد که  وزیردفاع ویا لوی درستیزاوبخاطربلند نگهداشتن مورال و یا تقویهً معنویات جنگی منسوبان اردو ومواظبت ازچگونگی زندگی ومشکلات آنها حتا دربدترین حالات، به قطعات اطراف ویامرکزحضوربهم رسانده، اعتماد  ودلگرمی منسوبان را نسبت به رهبری نظام کسب کرده باشند. درمقابل ما میبینیم که وزرای دفاع کشورهای ناتو وامریکا چگونه وقتاً فوقتاً ازدورترین نقاط جهان به کشورما می آیند و با وجیبه  ملی ووجدانی، ازسربازان خود درافغانستان، دیدارمیکنند. این یک فرهنگ نهایت موًثردررشد انگیزهً جنگی ومعنوی اردوهای این کشورها بحساب می آید که در اردوی ما باتاسف چنین ظرفییتی تاهنوزکاربرد عملی نداشته است.

روی همین بیخبریهاست که روزنامه کارابین تایمزآسترلیائی، درتازه ترین اخبارخودافشاکرده است که درولسوالی چورهً اروزگان سربازان اردوی افغان با طالبان، بین خود آتش بس کرده اند تابالای یکدیگرفیرنکنند وطالبان تنها خارجی هارا آماج قراردهند. ازهمینروطی سه ماه اخیر، قطعات اردو مورد یک فیرطالب هم قرارنگرفته است، اما نیروهای پلیس و

خارجی رابهتر مورد آماج قرارداده اند. منبع می افزاید که حتا این سربازان پیش ازآغازعملیات محاربوی به طالبان اطلاع میدهند. روی همین دلیل است که کشته شدن هفت سربازآسترلیائی هفتهً پیش درولسوالی چوره را، برمبنای همین عملکرد ارتباط میدهند.

اخبارباورنکردنی ییکه انسانرا سخت شگفت زده میسازد اما سخنگوی وزارت دفاع بابی تفاوتی، ازان اظهاربی اطلاعی کرده ویا به ساده گی آنرا رد میکند.

 ــ دراعمارپنتاگون جدید وزارت دفاع افغانستان، که طبق گزارش نیویارک تایمز به هزینهً 92 ملیون دالر بکمک امریکا رویدست است، یک ساختمان بزرگ پنج طبقه ای مجهزبامراکزفرماندهی وسیستم فن آوری پیچیده ایست که مرکزاصلی فرماندهی آن درزیرزمین است. این روزنامه می افزاید ازین زیرزمینی ها جنرالان افغان، سربازان خودرا طی درگیری با طالبان سوق واداره میکنند.

ولی درشرایط جنگهای چریکی درافغانستان، سوق وادارهً زیرزمینی آنهم دربرابرچند گروه پراگندهً دهشت افگن، کاری است منفعلانه که لاجرم نتایج  منفی درپی دارد. وقتی درجریان عملیات جنگی، یک فرمانده مسوؤل قطعه  درزیرزمینی موضع گرفته ودرجریان جنگ درکنارمنسوبان خود قرارنداشته باشند، اینکارباعث دلمرده گی وشکست روحیه و مورال سربازان شده وسرانجام منجر به اضمحلال قطعه میشود.

جالب اینکه جناب وزیردفاع هنوز بسنده نکرده قرارگزارش نیویارک تایمز، درساختمان بزرگ پنتاگون جدید خواهان  یک اطاق مجهزومخصوص که 300 هزاردالراضافی هزینه برمیدارد، برای خود شده است، اما دربرابراین درخواست پاسخ منفی دریافت کرده است.  شاعری چه خوب میگوید :

                                              طمع را نباید دوچندان کنی     که صاحب کرم را پشیمان کنی

 ــ  وقتی سربازاردو میبیند ازجانب دستگاه حاکم، به جنگجویان طالب وحزب اسلامی، بخاطر زد وبند سیاسی وائتلاف های  تنظیمی، نسبت به منسوبان اردو، توجه بیشترصورت میگیرد و بهای خون سربازان صفوف اردو به قبمت این معامله گریها به حراج میرود، درعین زمان وقتی مشاهده میکند درامتیازات مادی وچانسهای بهترتحصیلی درموًسسات نظامی همیشه، نه ازروی شایسته گی کاری بلکه ازفورمول خجالت بار قومی استفاده میگردد، بناءً انگیزهً خدمت بوطن ومورال جنگی، یکباره در وجودش می خشکـد وحتا به مقدسات جغرافیای خود بی باور میشود.

 ــ  وقتی سربازاردو احساس میکند ازهزینهً بزرگ  4 ملیارد دالری که سالانه برای تجهیزات مدرن حربی و رشد کیفییت دفاعی قوای مسلح، ازکمکهای امریکا هزینه میشود، بازهم درحیات نظامی وشرایط بهترتجهیز واکمال دفاعی او وهم قطارانش درمقابله با دشمن، کدام تغییری وارد نیامده است، سرش گیچ میرود وازین فساد مافیائی دردرون اردو که به دست بلند پایگان نظامی وقراردادیهای فامیلی شان ودرمجموع نظام حاکم سازمان داده میشود، کدام دلچسپی یی حتا دردفاع مقدس برایش باقی نمیماند. روانش به افسرده گی میرود، سرانجام برای برون رفت ازین معضل، یا راه فراررا درپیش میگیرد ویا بسوی طالبان گرایش پیدا میکند.

اینست اردوی ملی که دراثر اهمال ارکان رهبری آن، مسـًلهً دفاع مملکت به چالش میرود. بگونهً مثال درمقابله باتعرض  تمام عیار وفیرهزاران راکت ازطرف نظامیان پاکستانی برولایت کنرها، اردوی ملی ما توان واستقلالیت جواب متقابل را ندارد و خاموشی اختیارمیکند. حتا دیده شده، در اکثرموارد حملات مرگبارطالبان درنقاط ستراتیژیکی که دفاع و  ضربهً متقـابله آن، ازوظایف مستقیم اردو بوده است، مگر دفع وطرد آنرا نیروهای پلیس به عهده داشته اند.

امید است وزیرصاحب دفاع قدری ازجا بجنبد، بایک ستراتیژی مستقل وملی، بدون درنظرداشت گرایشات قومی وسمتی در ساختاراردو وانگیزهً جنگی ومعنوی سربازان، بحساب افغانیت وفکتورهائیکه دربالا به آن اشاره گردید تغییرو تحول مثبتی رابکاربسته وهنوزهم که چانسهای بزرگ هزینهً کمکی دردسترس است درجهت ارتقای قدرت وتوانائی اردو،حفظ  آبرووسربلندی کشوردرمنطقه، مسوؤلیت تاریخی خودراانجام دهند. درغیرآن که دورهً کاری شان نیزبپایان خود نزدیک  است، دستاورد کاری شان درطول این ده سال در تاریخ کشور، باچه عنوانی رقم خواهـد خورد ؟

 

به امید ملی شدن اردوی «ملی»

 

جــولای سال 2012

 

 


بالا
 
بازگشت