احمد سعیدی

 

ارگ نشينان،ياران دروغين صبغت الله سنجر!

چماق بدست بي فرهنگ كه در ظاهر موتر غول پيكر اردوي ملي را راننده گي مي كرد بيشرمانه و غير مسؤولانه زنده گي فاميلي را گرفت، اين وحشي دون صفت حيات صبغت الله سنجر رهبر حزب جمهوري خواه يكجا با دختر  و دريورش  را براي هميش به كام مرگ سپرد و خانمش را راهي شفاخانه نمود. من بعد از خاك سپاري اين خانواده شهيد تصميم گرفتم  تا پيامي را ترجماني كنم، پيام كسي را  كه نه من در حزب آن بودم و نه  طرفدار دفاع بدون قيد و شرط آقاي سنجر از سياست هاي آقاي كرزي بودم. حالا آقاي سنجر در صف شهداي گلگون كفن پيوست او  ديگر هرگز نمي تواند قلمي بگيرد يا مقاله يي بنويسد يا در ميز مدور بگويد كه حكومت ما جوان است و سياست هاي آن قابل تأئيد و پذيرش. اما  این پیام را كه من مي نويسم  فریاد  روح بیدار یک مبارز جمهوري خواه ویک فعال سیاسيت،روحی که حین جدا شدن از آشیانه عنصری تنها وبدون وداع با دوستان پرواز کرد.بلی آستين صبغت الله سنجر  کهنه  وخوانش کم رنگ  .باروت دوستان دروغین ارگ نشينش  در مراسم جنازه فاتحه وترحیم  وی چرب نمی شد واشک های سرد مينه سنجر دختر  یتیمش شایستگی دستمـال  دوستان فراوان ايام زنده گاني اش را   نداشت، دوستان دروغین وریا کاری که از بر داشتن پیکر به خون آلود  نحیف وناتوانش عار داشتند.آنجا که ضجه المناک دختر و پسر  بیکس شهيد سنجر  تا اوج آسمان را یافت اما گوش قدرت پسند دوستانش در ارگ رياست جمهوري  زمزمه ونجوای دوستی را دیگر نه شنفت.خیلی درد ناک است که   حین رفتن به جرم بیکسی و عدالت خواهي  کسی به وداع وخدا حافظي نیاید.ولی این رسم دوستان وفادار صادق و با ايمان نیست بلکه دلقکان بت پرست وچاپلوسی هستند که زنده گی را از عینک قدرت وچوکی می بينند تا وقتي كه سنجر رئيس پاليسي بود و در كمپاين انتخابات رياست جمهوري براي وفاداري با آقاي كرزي عرق مي ريخت بعد از شهادت اش همه چيز يك شبه به باد فنا رفت ياران دروغين  راه شان از راه  دوستان صادق ومتعهد جداست .اینجاست كه بايد بدون تعلل دانست كه قدرت مندان همسفر منافع شخصي خود اند . بدون ترديد دراین دور زمانه  قدرت وسر مایه مادی معیار عزت واحترام  وتهی دستان با وصف  داشتن سر مایه معنوی از گوشه چشم
همه گی افتاده اند. آناني که آستین کهنه دارند  و مانند شهيد سنجر خانه كوچك در بلاك هاي پوليس دارند در اختلاس دزدي چور و چپاول شريك نيستند بايد نه در زنده گي و نه در مرگ هیچ انتظاری  از مقربان آستانه قدرت واطلس پوشان  حلقه حشمت داشته باشند. من خود  به چشم سر ديدم كه زمام داران عالي رتبه موجود اشک هيچ کسی بخاطر رفتن صبغت الله سنجر رهبر حزب جمهوري خواه کشورنه ریخت گو اینکه  خط قدرت ومـال  مرکز آمـال  آرزوی همه بوده  راه اندیشه وسياست وفرهنگ  همراه وهمدمی ندارد. شهيد سنجر سياستمدار بیدار وپر تلاش و طرفدار سر سخت حاكميت موجود  بود که تمام تحولات وپدیده های سیاسی، اجتماعي  واقتصادی کشور را با دقت  تمام موشکافی ودر محک قضاوت به نفع حاكميت  قرار میداد،او خیلی تیز بین،جسور و طرفدار سر سخت حكومت آقاي كرزي  بود.با آنکه طرز بر داشت وقضاوت آن قضایا واوجگیری های پرخم وپیچ تحولات سیاسی کشور خیلی متفاوت از منتقدين دولت بود  اما فراموش نبايد كرد كه  دوستان در اريكه قدرت كه در ارگ نشسته اند  بی مهری شان شگفت انگیزو خیلی درد ناک بود که چشمان باز ومنتظر شهيد سنجر و فاميل به خود خفته اش  بر سر وصورت كساني كه  انتظار ورود  شان را داشت نیفتاد همه منتظر بودند ویکجا با پيكر
صبغت الله سنجر چشم را براه دوخته بودند راهي که باید گرد پای دوستان همطراز فکری سنجر را بلند میکرد اما  شهيد سنجر  رفت وثابت ساخت که هیچ پیوند مافيايي  با حلقه قدرت پسندان درگاه نداشت حتی بعضي  باور داشتند كه عالي جنابان از ارگ خواهند آمد  با جمع از همقطارانش اگر تابوت را بر دوش نگیرند مشت خاک را بر مقبره اش خواهند ریخت ولی دیگر آرزوی همراهی قدرت واندیشه با هم باطل بوده است. اینجاست که میتوان گفت خط ثروت وقدرت در افغانستان از خط فکر اندیشه وبیداری سیاسی جداست.  سر زمین من سرزمین هاي بت هاست درین سر زمین بر قامت بی روح طلا و دالر  بوسه می زنند ودر پای تابلوی سر مایه زانو می زنند وقدرت را می پرستند واما روح اندیشه وفرهنگ را  با خدنگ توهین وتمسخر تعقیب میکنند وبا نگاه سرد از دور ترین فاصله بی مهری را نثار روح پرتحرکي می سازند. واما آناني که تبلور وتجسم قدرت  وسرمایه اند در محراق توجه بزرگترین مدعیان فرهنگ واندیشه قرار دارند.بلی این نمایش در مراسم دفن جنازه و فاتحه  بی یار ویاور شهيد سنجر  از خیل سياسيون بی زر وزور ومراسم خاکسپری وفاتحه خوانی آن معلوم دار بود  و نزدیکترین یاران و دوستان دوران حياتش از پاک کردن قطرات اشک دختر و پسر  یتیم ودر مانده اش عار داشتند.بلی سنجر   رفت  اما فریاد دادخواهی اش همچنان درفضای کشور طنین انداز است.فریاد برائت از دوستان دروغین، فریاد ندامت از دوستی دوستان قدر ناشناس وفریاد تعهد وپیمان جدید. سياسيون و فر هنگیان عزیز کشور بايد چنين باشد.راه شما از راه تشنه گان قدرت وشیفته گان خان دربار جداست، هرگز شکار  شعار های رنگه وریائی شان  نشوید که مانند شهيد سنجر در روز وداع با چشمان باز ومنتظر به ابدیت  میروید
.

  

 


بالا
 
بازگشت