معیار شهادت

احمد سعیدی

 

روز های هفته شهید وروز تجلیل از  سالروز شهادت احمد شاه مسعود قهرمان ملی است ، این روز روز ملی در کشور رخصتی عمومی میباشد. همه جا سخن از آن است که طالبان و استخبارات پاکستان قاتل کاروانهای شهدای افغانستان اند از شهدای نامدار چون احمد شاه مسعود وهمسنگران وهمقطارانش چون فر مانده عبدالحق ، وحاجی قدیر، وجنرال خان محمد ، وعبدالرحمن سید خیل وانجینر عمر واحمد سمنگانی وجنرال داود ملک زرین جنرال شاه جهان نوری وده ها تن فر مانده مشهور با ملیونها  شهید گمنام دیگر نام شان درین مراسم گرفته میشود وبنام شهیدان آزادی خواه عدالت پسند وافتخار آفرین  کشور .ودر صدر شهادت عالم دین ورئیس شورای عالی صلح مرحوم استاد بر هان الدین ربانی که این روز بنام صلح ووحدت نا مگذاری شده  که خداوند شهادت همه را قبول کند رحمت خداوند ج وسیع وعذاب آن  به هرکس که اراده کرد خواهد رسید.

معیار شهادت چیست؟: من ملا نیستم آنقدر میدانم همه چیز سیاسی شده واما شهادت یک واژۀ دینی است به همین دلیل از یکدوستم که تحصیلات دینی دارد پرسیدم معیار شهادت این است که شخصی  توسط طالبان واستخبارات پاکستان کشته شود ویا مربوط به تنظیم خاص باشد ویا دلیل شرعی دیگر دارد؟ در پاسخ گفت اگر برادرت هم ترا بکشد شهید هستی بشرطیکه با خدا وبا ایمکان باشی  مهم نیست کی کشته ویا بکدام حزب وتنظیم هستی البته استخبارات پاکستان که میکشد دو آجر می برای یکی از ایمان بخدا ودیگری از وطندوستی لذا اینهائیکه توسط طالبان واستخبارات پاکستان کشته میشوند همه شهید اند وقابل قدر سوالم را اینطور ادامه دادم ، داکتر نجیب الله رهبر ما مردم هم توسط همین طالبان واستخبارات پاکستان به قتل رسید  ما آنرا شهید میگوئیم واگر شما جهادی ها هم شهید بگوئید چه اشکالی دارد؟ اینجا گفت سوال را سخت کردی ولی باز هم پاسخ میدهم.

رهبران سیاسی شهید اند؟  دوستم روی شهادت رهبران سیاسی چنین مکس کرد.میدانم منظورت داکتر نجیب است کسانیکه مخالف آن اند گذشته آنرا خوب تعریف نمیکنند چون در خاد بوده  ومیگویند نفر کشته.من پرسیدم از کشتن بگذاریم همه رهبران وفر ماندهان که شهید اند متهم به قتل صد ها تا هزاران تن اند ولی داکتر نجیب در آخر ایمان بخدا وحب وطن ورد زبان آن بود وسر انجام توسط استخبارات پاکستان در داخل خانه خود  وجهان یعنی نمایندگی ملل متحد در کابل بدون دلیل ومحکمه  دست بسته حلق آویز شد حالا شرعیت آخر را إعتبار میدهد ویا اول زندگی وبرایش گفتم شما نمونه های رهبران صدر اسلام را دارید چون حضرت عمر فاروق وخالد ابن ولید که یکی میخواست پیامبر را به شهادت برساند ویکی هم عامل قتل همه صحابه در جنگ أحد بود ولی اسلام به ایمان شان در آخر احترام گذاشت واز شخصیت های مشهور ومعروف دین اند واما حالا هرکس یک اشتباه کرد شما مسلمانان ویا صاحبان دین هیچ نمی بخشید میگوئید ایمانش از حلقوم پایان نرفته آخر شما چه میدانید که ایمانم کی نزد خدا ج قبول است؟؟

پاسخ نهائی : دوستم گفتم برای شهادت یک تعریف شرعیست ویکی هم سیاسی  من به احکام شرعی آشنای دارمیدانم کسانیکه در راه خدا که همان عدالت وداد خواهی مطابق حکم خدا است به شهادت برسد شهید است وایمانداران که از میهن دفاع کرده وبخاطر دفاع از حریم مقدس مام میهن جان داده اند شهید اند، افغانستان از رهگذر قافله شهدائ خیلی غنی است از سی سال به این سو هر روز در زمین ما خون شهید میبارد وزمین از خون شهداء رنگ است ودر سخنرانیها  بکسانی شهید میگو یند که توسط عمال استخبارات پاکستان وترورستان بین المللی شهید شده اند مثلا شهید احمد شاه مسعود که به طرح ومکر استخبارات پاکستان القاعده وطالبان به شهادت رسید وامروز هم عملیات انتحاری به اشارۀ استخبارات پاکستان صورت میگیرد وشخصیت های مهم مقا ومت توسط حملات انتحاری به شهادت رسیده اند  واین حالت هر روز ادامه دارد. یعنی کسانیکه بدست شورشیان واستخبارات پاکستان کشته شده اند شهید اند که هستند . خلاصه دوستم گفت رحمت خدا وسیع وحساب هرکس نزد خداست واگر خداو.ند نجیب را پیش از من بجنت ببرد من از دنبال آن میروم کسی را که خدا خواست باشد ما هم قبول داریم  اگر کسی در تمام عمرش مسلمان بوده ونماز خوانده ولی در آخر گمراه شده خداوند ج جایش را دوزخ مقرر نموده واگر کسی اول گمراه ودر آخر هدایت شده باشد وکار های خوبی انجام داده باشد خداوند ج اورا می بخشد واز جمله محسنین وشهداست العبرة للخواتم...

سوالیکه ذهنم را مشغول ساخته:: بلی وقتی می بینم ومیشنوم  شخصیت های شناخته شدۀ کشور أعم از شخصیت های سیاسی علمی چون شهید استاد بر هان الدین ربانی علما روحانیون و متنفذین فر ماندهان توسط ترورستان وطالبان به شهادت میرسند شکی ندارم که  شهید اند واما درین میان یکی از شخصیت های مطرح کشور داکتر نجیب الله رئیس جمهور پیشین افغانستان نیز از طرف گروه جاهل وتاریک دل طالبان به قتل رسید که بایست شهید باشد.شاید هم هست که  مسئله قبولی شهادت بخدا پاک تعلق دارد شاید شهادت کسانی قبول در گاهش باشد که ما فکرش را نمیکنیم و یا نمی دانیم وحال سوال این است اگر مسئولین ودائر کنندگان محافل شهداء داکتر نجیب الله را نیز شامل کاروان شهداء سازند چه اشکالی دارد.مگر اورا بیگناه از دفتر ملل متحد با برادرش بیرون نکشیدند ودست بسته  به شهادت نرسانیدند.اگر داکتر نجیب الله بخاطر مسئولیتش در زمان حکومت داری قابل مجازات بود چرا  در دوره حکومت مجاهدین محاکمه ومجازات نشد چرا حکومت استاد برهان الدین ربانی اورا از دفتر ملل متحد بیرون نکشید وبدار نیاویخت، معلوم است مجاهدین با همه مشکلات وبی نظمی که داشتند به قواعد وقوانین بین المللی احترام میگذاشتند ورنه یک گروپ ده نفری میتوانست داکتر نجیب الله را از دفتر ملل متحد بیرون کشد ومجازات کنند که نکردند کاش این مسئله طور قانونی پیگری میشد تا حقیقت وهویت هرکس روشن میشد.

شهادت شرعی وشهادت سیاسی: در مسئله شهادت شر عی معیار شهادت همان شرائط است که خداوند  .شرعیت به مردم معرفی کرده است که من خیلی نمیدانم واما در مورد شهدای سیاسی کم وبیش معلومات دارم مثلا شهید سیاسی تابع زمان وشرائط خود است. چنانچه در زمان حکومت  طالبان هیچ شهیدی جزء ملا مشر وملابورجان ملا بشیر مولوی فاروق  نبود و در مناطق تحت حاکمیت طالبان دیگر نامی از قهر مان ملی وکاروان شهدای هفته شهید نیست. به همین دلیل فکر میکنم شاید  داکتر نجیب الله  بخاطر شهید نیست که حامیانش قدرت ندارند واگر روزی صلاحیت وقدرت بدست طرفداران داکتر نجیب الله باشد برایش روزی خاصی را مشخص میسازند وتجلیل میکنند.وحتی از لحاظ شرعی اگر کسی کلیمه بگوید ونماز بخواند وبدون محکمه به قتل برسد شهید است مانند داکتر نجیب الله  که همیشه  در سخنرانیهایش از قرآن وحدیث دلیل میگفت  خودرا مسلمان وافغان میدانست ولی بعدا بدست لشکر سیاه دل وجهل پرست طالبان بقتل رسید .لذا اگر در جوانی واوائل وظیفه شرعا اشتباه کرده باشد آخر عمرش را با شعار اسلام ووطن سپری کرد که اعتبار به آخر داده میشود وبایست نام آن در زمرۀ قافله شهداء باشد.

لذا باز هم نظر دوستان ودانشمندان درین زمینه معتبر خواهد بود. من از این بیشتر بخود اجازه نمی دهم که چیزی بگویم .

 

 


بالا
 
بازگشت