احمد سعیدی

 

دلايل كه پاكستان كفاره گناه مي پردازد

. هفته قبل مقاله تحت اين عنوان كه (پاكستان بزودي كفاره گناهان خويش را مي دازد) نوشته بودم و در روزنامه آرمان ملي نيز اقبال چاپ يافته بود بعضي از دوستان تيلفوني و بعضي توسط ايميل از من پرسيده اند نزد شما چه دلايل وجود دارد كه پاكستان كفاره گناه هاي خود را  خواهد پرداخت باور من اين است عدم همکاری هاي محتاطانه و غير محتاطانه پاكستان  در مورد مبارزه با تروريزم و حمايت همه جانبه آن كشور از لانه هاي تروريستان در خاك پاكستان بي نتيجه ماندن  كنفرانس ده روز قبل اسلام آباد  با شرکت نماينده خاص بارك اوباما در کنار خبرهايی چون احتمال همکاری مجدد پاكستان با انتقالات ناتو از سوي دگر از سر گرفتن بمبارد مان طيارات بدون سر نشين در مناطق قبايل بي باور ها و حمايت تروريزم بطور آشكار و پنهان از طرف پاكستان يكي پي ديگري بر زخم هاي كه امريكا طي ده سال اخير از دست پاكستان خورده نمك پاشيده پاشيده است  در حال حاضر  آمريکا اگر بتواند ثبات مورد نظر خود را در افغانستان  بعد از امضاي پيمان راه بردي  پديد آورد, بر طالبان در افغانستان غلبه کند, بحران وخيم اقتصادی خود را مهار نموده بارك اوباما برنده انتخابات امريكا گردد  و يكبار ديگر آن كشور به دوره رونق بازگردد, و در مجموع بتواند زخم هايی را که "جنگ با تروريسم" در دوره بوش و تز حمله پيشگيرانه بر پيکر امپراطوری بحران زده وارد ساخت تا حدودی التيام بخشد, بعيد نيست که بخواهد به شکل تجربه شده در پيشروی اش به سمت هدف هايش در قبال پاكستان در دوره قبل از حكومت جنرال ضيا الحق  برگردد. اما همين التيام نيز نتيجه بازی پيچيده انواع نيروهای ناهمگرا در شطرنج سياست جهانی و منطقه ای است که ضلعی از آن را در خاورميانه و سقوط  رژيم هاي كشور هاي عربي يكي پي ديگري  تشکيل می دهد و نتيجه اين بازی برای همه و بويژه بازيگران اصلی آن نامعلوم است. حتی هم اکنون نيز که همکاری محتاطانه حداقل در مورد افغانستان تا حدودی از هر دو سو به ظاهر  مورد تاييد قرار گرفته است؛ خطاست که تصور شود, كه پاكستان و اداره ISI آن از حمايت گروه هاي تروريستي كه در افغانستان و كشمير مي جنگند  دست برمی دارد, يا به ائتلاف حمايت از تروريزم كه  با ايران دارد  پايان ميدهد, يا از ادامه رقابت با آمريکا برای تحکيم نفوذ خود در سياست افغانستان خودداری مي کند و يا به همکاری با دولت های مخالف سياست آمريکا در منطقه و فرا منطقه پايان می دهد. به همين ترتيب خطاست که گمان رود که آمريکا به حمايت خود از افغانستان دست بردار شود  يا از سرمايه گذاری بر روی شکاف های درونی رژيم پاكستان  به قصد بهره برداری سياسی خودداری  کند و يا حتی از استفاده تبليغاتی از نقض حقوق بشر در پاكستان بخصوص در بلوجستان  به عنوان يک اهرم فشار عليه پاكستان  خود را محروم می سازد. همه اين فقرات می تواند به نوبت يا در پيوند با هم به اين يا نحو دستخوش چرخش های موقتی گردد و در اين يا آن جهت تشديد يا تضعيف شود.

حقيقت اين است که چرخش مورد اشاره حتمي با ارتباط همه جانبه سياست هاي منطقوي دارد  هر چيز با نياز رژيم امريكا به حفظ کنترل بر کشور هاي اين منطقه و خليج  گره خورده است.
با اين حال در شرايط موجود  چرخش آمريکا و پاكستان  از آمادگی بلافصل برای رويارويی نظامی به سمت همکاری هاي همه جانبه  در جلو گيري از بحران های منطقه ای ساز گار نيست  در عين ادامه خصومت و رقابت, بين امريكا و پاكستان  متضمن اين درس مهم و اساسی است که بعد از اين با در نظرداشت مشكلات فراوان اقتصادي اردوي پاكستان  در آن كشور  نمی تواند سياست خود را بر اساس اتکا به پيامدهای خصومت يا رقابت يا عدم همکاری يا آميزه ای خودويژه از اين هر سه صفت در رابطه ميان آمريکا بنا کند. و مردم پاكستان  نيز نمی توانند انتظار داشته باشند که آزادی را با حمايت از تروريزم و بمب های آمريکايی يا فشار سياسی آمريکا به دست آورند. برای تحقق آزادی و دمکراسی رو گرداندند از تروريزم  در پاكستان  هيچ راهی جز همكاري هاي صادقانه عليه تروريزم افراد گرايي منطقوي وجود ندارد .

 

 


بالا
 
بازگشت